eitaa logo
📚 پاتوق کتاب مشهد
680 دنبال‌کننده
659 عکس
77 ویدیو
5 فایل
💠آدرس: ابتدای بلوار وکیل آباد،زیرگذر پارک ملت،از سمت دانشگاه فردوسی،بوستان کتاب،مجتمع پاتوق کتاب۲ سفارشات از طریق: ☎️ تلفن: ۰۵۱۳۶۰۶۰۸۱۱ 💬 ادمین: @sefaresh_patoq 🔰 مدیریت پاتوق: ٠٩١۵١٠٩٧٩٣۴ 🌐 سایت: http://patoghketab.ir/store/26 حس خوب خواندن!🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 📌معرفی کتاب دعبل و زلفا با خاطره‌ای از پاتوق کتاب 😄😉 کت و شلوار قهوه‌ای زیبایی برتن داشت، آمد و از من پرسید: - آقا من یک کتاب می‌خواهم به من معرفی کنید، که جوانی آن را بخواند و حسابی کتابخوان شود. با خودم فکر کردم. در میان رمان‌ها بی معطلی سراغ رمان‌های ایرانی رفتم! همیشه اگر دست خودم باشد همین کار را می‌کنم، چون با قلم خودِ نویسنده روبه‌رو هستم و مستقیما از آن لذت می‌برم. خب خلاصه فکر کردم که برای یک جوان گوگولیِ کتاب‌نخوان چه کتابی را معرفی کنم؟! یادم آمد! سال‌ها پیش آن را خوانده بودم. یادم هست که در کتابخانه مدرسه‌مان جایی که زیاد در دید نباشم ساعت‌ها می‌نشستم و کتاب جذاب و عاشقانه دعبل و زلفا را می‌خواندم. خیلی کتاب با عشقی بود... خب مسلماً شما می‌دانید که من اهل دوستی‌های غیرمجاز نبودم و الان هم نیستم، آن موقع هنوز ازدواج هم نکرده بودم؛ از عشق و عاشقی زیاد سر در نمی‌آوردم، عشق را نچشیده بودم. اما... اما با خواندن این کتاب عشق را دیدم آن هم از نوع پاک و برترش را... با خودم گفتم چقدر بقیه نفهمیده‌اند عشق را. و نفهمیده‌اند لذت عشق پاک را، که به دنبال عشق‌های... می‌روند. اصلا رفقا این کتاب مرا دیوانه کرده بود و هنوز هم شدیدا دوستش دارم. خلاصه این کتاب را به آن مردِ میانسال معرفی کردم که برای آن جوان _که حس کردم فرزندش باشد_ بخرد و آن جوان هم کتابخوان و اهل کتاب شود. احتمالا وقتی کتاب را به او هدیه می‌دهد از فردایش پسرش خوره کتاب‌های عشق و عاشقی شود. احتمالش هم هست که از فردا برود روی مخ بابایش که باباجان یک خانم زلفایی، یک خانم با کمالات و جمالات هم برای من گیر بیاور. و بعد پدرش هم عصبانی شود و بیاید مرا ادب کند که دیگر داستان‌های عاشقانه دست مردم ندهم؛ البته عشق شیرین است اگر معشوق خدایی باشد. در این داستان هم عشق شیرین است و هم معشوقه خدایی؛ اما نامردهایی هستند که مانع این عشق پاک می‌شوند، و این عاشق و معشوق دلباخته را بسیار اذیت می‌کنند.. البته از جهتی کار این نامردها باعث می‌شود داستان جذاب‌تر و هیجانی‌تر شود! خلاصه این داستان عشق و عاشقی جناب دعبل، شاعر امام رضا «علیه‌السلام» و خانم با کمالاتی به نام زلفاست. خب الان مدیر پاتوق می‌آیند و مچ مرا هم می‌گیرند من دیگر بروم، تا خاطره‌ای دیگر مواظب خودتان و خوبی‌هایتان باشید! یاعلی مدد. ✍ ــــــــــــــــــــــــ 📚پاتوق‌کتاب @patoqketab