هدایت شده از گاه گدار
کلاسهای ترم بهارم امروز و اینجا تمام شد.
من توی ماشین بودن را دوست دارم. گاهی وقتها از خانه یا دفتر کارم میزنم بیرون و کلاسم را توی ماشین برگزار میکنم. هر بار میروم یک گوشه از شهر. این بار آمدم توی یکی از خیابانهای زیبای قم که سبز و آرام و پر سایه است.
کلاسم با بچههای دوره حرفهای نویسندگی بود و باید دو داستان از تمرینهایشان را نقد میکردم.
من بعد از کلاس خودم را مهمان کردم به دوری در شهر زدن و یک بستنی در عصر داغ آخر بهار قم خوردن.
سالهاست بخشی از کارم همین است، معلم هستم و نوشتن را به آدمها یاد میدهم. چیزی تقریبا نزدیک به ۱۷ سال است که مشغول این کارم.
حالا که این دوره تمام شده، یکی دو هفته فرصت دارم، قد راست کنم، به ذهنم استراحت بدهم، دنبال ایدههای کوچک اما تازه بگردم و بعد دوباره خودم را غرق کنم در کلاسهای بعدی. ترم تابستان همین بغل است، خیلی زود وقت سلام کردن به دوستان جدید و قدیم در دوره تابستانی میرسد.
بچههای دوره حرفهای که امروز کلاسشان تمام شد، توی تابستان راهی باشگاه نویسندگی مدرسه مبنا میشوند. جایی در کنار انبوهی از آدمهای به درد بخور و خوش قلم و با انگیزه که قرار است با هم خون ادبیات متعهد را توی رگهای این کشور تازه کنند.
من معلم بودن را دوست دارم، معلم آدمهای خوب بودن را بیشتر دوست دارم. شاید راز ماندگاری من در همه این سالها سر کلاسهای نویسندگی همین باشد، خدا آدمهای خوبی را سر راهم قرار داده.
.
«محمدرضا جوان آراسته»
zil.ink/mrarasteh
سوگی برای بهنام
پریشب دستم را که روی شانه اش گذاشتم و تسلیت گفتم.شانههایش جمع شده بود.تمام صورتش اشک بود.
مرگ به موازات زندگیست و ساده ایم اگر فکر کنیم سراغ ما نخواهد آمد و ساده تر اینکه، باخودمان بگوییم: من جوانم و خب بیماری هم ندارم و هزارعامل دیگر که فکر کنیم شاید مرگ دیرتر به سراغمان خواهد آمد. اما دریغ.
بهنام برایم خدایگان خنده و شوخیست. طوری که وقتی از تمام دنیا دلم میگیرد زنگ میزنم تا باهم حرف بزنیم و حالم تغییر کند. اما حالا هیچ کاری هیچ کاری نتوانستم برایش انجام دهم. وقتی حرف میزد و مدام صورتش را پاک میکرد وقتی روی مبل مچاله شده بود و هق میزد. وقتی میگفت من پسرش بودم نه خواهرزاده اش.وقتی خوبیهای خالهاش را هزارباره برایم به صف کرد. وقتی گفت رفتم و توی سردخانه دیدمش و نفسهایش بریده بریده میشد. دلم میخواست خدا نیرویی میداد تا خالهاش را که به اندازهی دنیا دوستش دارد، برایش برگردانم تا دوباره حرف بزند و بخندد.
غمی غبارگونه گوشهی قلبم ازدیروز لانه کرده و هزارباردست بر پشت دستم زده ام که ای به چه مینازی وقتی حتی نمیتوانی برای اینکه رفیقت دوباره بخندد کاری کنی.
بهنام عزیزم، دایی خوش اخلاق محیا، غمت غم ماست، روحش قرین آرامش و راهش پرنور
@paulowni
خدایا امروز آخرین روز دوره بود. این ذره خدمتها رو به لطف بینهایتت از ما قبول کن. سایه استاد و استادیارهای عزیز رو بر سر ما مستدام بدار. بهترین و رزق و برکتت را نصیبشان کن. خیرشان را مدام و رضوان و مهربانیت را بر سرشان مستدام کن.
به حق این پنج تن نورانی سلامتی و عافیت به همه ما به خصوص خانم آرایش و خانم جوانبخت عنایت فرما. آنی و کمتر از آنی ما را از اهل بیت علیهم السلام دور نکن. راه و مشکلات مسیر ما را به حق حضرت سیدالشهدا علیه السلام سهل و آسان گردان.
موفقیت و به قله رسیدن را روزی همه مبناییها قرار بده. و در آخر در رفتار و نیت و گفتارمان اخلاص را بیش از پیش کن و عاقبت همه ما را ختم به خیر کن.
آمین رب العالمین
اصلا دعا کردن خودش هنر است.
خدایا امروزآخرین روز دوره بود، به کرمت ازما قبول کن و کم مارا به کرم مرتضی علی ببخش 🥺
Mohammad-Reza Shajarian - Harime Khalwat 128.mp3
995.3K
✨
به حريم خلوت خود شبی
چه شود نهفته بخوانيم…
#هاتف_اصفهانی
@paulowni
دورهمی و رونمایی مجلهٔ مدام
مدام یک: کتاب
با حضور
#مسعود_فروتن
#احسان_عبدیپور
#فرشته_نوبخت
#مرتضی_کاردر
به صرف داستان موسیقی
یکشنبه دهم تیرماه
شهرکتاب مرکزی
ساعت ۵ تا ۷ عصر
مشتاق دیدار همهٔ شما هستیم و دیدهٔ ما، میزبان قدمهای شماست.
منتظرتان هستیم ❤️✌️
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
طبیعیه هر خبری از مدام میاد قلبم تند میزنه؟
از سه روز پیش پشت سرهم میرم شهر کتاب سر میزنم. نکنه جا کم بیاد؟
آخه ما بیشماریم.
خلاصه تا یکشنبه از ذوق نمیرم خوبه🥺
سه چیز است که هنرمند را ماندگار میکند
🌱پرهیز از ابتذال
🌱جدی گرفتن کار
🌱عشق
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
پ ن: اینجا نوشتم چون ارادتم به آقای درستکارهرروز بیشتر میشود.چه زمانی که در تلویزیون برنامه میساخت و چه حالا در شبکه ی نمایش خانگی آرامش،سواد و تواضعش را بسیار دوست داشتم و دارم. به برنامه های گفتگو محورش و به باب جدیدی که درصحبت با آدمها باز میکند.
#سپنج
@paulowni
Mohsen Chavoshi - To Dar Masafate Barani (320).mp3
3.72M
خوش به حال مخاطب این ترانه ،
شعر
خوش به حال شاعرها
خوش به حال معشوق شاعرها
@paulowni
سحر آمدم به کویت که ببینمت نهانی
«ارنی» نگفته گفتی دو هزار «لن ترانی»
- علامه طباطبایی
🥰
حرف رو باید به اهلش زد
این روزها آدم اهل خیلی کم شده
#آدمای_خوب_رزق_روزهای_صبرند
@paulowni