فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این جامه سیاه فلک در عزای کیست؟
🎙یکی از نوستالژیترین و خاطره انگیزترین نوحه هایی که به مناسبت رحلت امام خمینی (ره) توسط گروه سرود بچه های آباده اجرا شد.
#انقلابیون
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
@pavaragi
آیت الله سیدهادی خسروشاهی (ره) و خاطره از نظر امام راجع به ماجرای ترور «ابوالحسن بنیصدر»
پس از ماجرای عزل بنی صدر و فرار وی به خارج، جناب اندیشه بزرگ قرن! «ترور در ایران» را نبردی آزادی بخش نامید و هر روز در گفتگوهای خود با رسانه های غربی، نظام اسلامی ایران را تحت عنوان «حکومت ملّا تاریا!» مورد اتهام و هجمه قرار می داد.در آن ایّام، اعلام همبستگی با فرقه نفاق و باصطلاح شورای ملی مقاومت! امر رایجی شده بود و هر کسی که می خواست در غرب بماند، به بهانه ای به آن ملحق می شد!. در این میان، یکی از برادران دانشجو که در شهر «جنوا» تحصیل می کرد و عضو انجمن اسلامی دانشجویان در ایتالیا بود، نزد من آمد و اطلاع داد که می خواهد به پاریس برود و به «مقاومت»! ملحق شود و پس از جلب اعتماد سران آن بنی صدر را «ترور» کند!
البته او در ضمن از من به عنوان یک روحانی، «مجوز شرعی» می خواست و بدنبال موافقت مرکز یا نهاد دیگری نبود اما من به او گفتم که بنده نه قاضی شرع هستم و نه حاکم دادگاه انقلاب و نه اهل حکم و فتوی در این قبیل امور، و اگر قرار بود در این زمینه ها مسئولیتی را بپذیرم، در ایران دعوت شهید آیت الله قدوسی برای سرپرستی یکی از دادگاه های انقلاب را قبول می کردم اما من نپذیرفتم، چون هر کسی را خداوند برای کاری ساخته است و کار من،کار فرهنگی ا ست و در امور دیگر، دخالتی نداشته ام و قصد هم ندارم که دخالت کنم.
اصرار نامبرده بر عملی ساختن تصمیم خود باعث شد که من به او بگویم: برای شرکت در سمینار سفرای ایران در خارج که هفته آینده در تهران منعقد خواهد شد، عازم ایران هستم و «حکم شرعی» این امر را فقط از «امام خمینی» که شما مقلد ایشان هستید، خواهم پرسید و پاسخ را برای شما خواهم آورد! برادر دانشجو که در خلوص او شکی نبود و بعدها هم جز کادر رسمی وزارت امور خارجه شد، خیلی خوشحال شد و قرار گذاشتیم که منتظر پاسخ و نظریه امام خمینی باشد.
هفته بعد که به ایران آمدم،در دیدار با امام، موضوع را به عنوان یک سئوال شرعی مطرح کردم.امام فرمودند: برای چی این کار را می خواهد انجام دهد؟ گفتم آقای بنی صدر در خارج، مصاحبه های زیادی علیه حضرتعالی و نظام اسلامی انجام می دهد و مقالاتی نیز در روزنامه «انقلاب اسلامی» خود، علیه ولایت فقیه می نویسد.
امام فرمود: «مگر کسی را که علیه من حرف می زند، می توان کشت؟ ولایت فقیه هم که ما به آن معتقدیم یک مسئله فقهی است و آقایان فقهاء هم در باره آن نظرات مختلفی دارند و البته آن آدم، در مقالات خود که جنابعالی برای من فرستاده بودید و من بعضی از آن ها را خواندم، به من فحش می دهد.آیا کسی را که به من فحش می دهد می توان به قتل رساند؟ البته این بیانات امام باصطلاح، طلبه ها «استفهام استنکاری» بود.یعنی نمی شود کسی را با این اتهامات، به قتل رساند. من پس از این بیانات سکوت کردم، ولی امام افزودند: البته من وقت نداشتم همه کتابها و نوشته های این آدم را بخوانم.اگر جنابعالی مطالعه کرده اید، آیا مطلبی در آنها دارد که منکر ضروریات دین، مثلاً حجاب شده باشد؟ مانند آن خبیث که منکر حکم قطع یَد سارق که یک حکم الهی است شد و گفت که او اسلامی را می خواهد که در آن قطع ید سارق نباشد، این یعنی انکار یکی از احکام قرآنی... آیا آن آدم هم در نوشتجات خود، چنین نظریاتی ابراز کرده است؟
به امام عرض کردم که بنده اغلب آثار آقای بنی صدر را در گذشته ها خوانده ام. نامبرده در آن آثاری که من خوانده ام، منکر هیچ یک از ضروریات دین نشده و بلکه در مورد مثلاً ضرورت حفظ حجاب، کتاب هم نوشته است!.
امام فرمود اگر این طور است، پس شما آن فرد را از طرف من نهی کنید و اجازه ندهید که این کار را انجام دهد و افزودند: من در روزهای آخر که او مغرور شده بود و در سراشیبی سقوط قرار داشت برای نجات او خواستم که نزد من بیاید و قصدم آن بود که در همینجا بنشیند کتاب و مقاله بنویسد و اگر نظری منطقی دارد، به طور معقول عرضه کند تا نظام آن را بررسی کند، ولی او نیامد و به منافقین پناه برد و برای ابد خود را ضایع کرد و من یقین دارم دیر یا زود منافقین هم او را تنها خواهند گذاشت.
این نمونه ای از روش و منش علوی امام خمینی درباره کسی بود که زشت ترین و ناجوانمردانه ترین اهانت ها را علیه نظام و رهبری در رسانه های خارجی، مطرح ساخت. ولی روش و منش علوی امام، به او اجازه نمی داد که حکمی بر مهدورالدم بودن وی صادر کند و حتی در مرحله پایانی هم در فکر نجات او از سقوط بود و می خواست که نزد ایشان برود و در ایران بماند و در حوزه فرهنگی کار کند....
منبع: مجله حضور، شماره 79، صفحه
@pavaragi
◾️ السَّلامُ عَلَیکَ یا روحَ اللهِ
🔰 جامع ترین لیست آثار امام خمینی (ره) در ایتا
◾️ ۵۰ عنوان کتاب از کتابهای بنیان گذار انقلاب
🔻 تألیفات فارسی امام خمینی (ره)
۱. اسرار نماز 👈 دانلود
۲. ترجمه آداب الصلاه 👈 دانلود
۳. ترجمه تحریر الوسیله (۴ جلد) 👈 دانلود
۴. ترجمه مصباح الهدایه 👈 دانلود
۵. تفسیر سوره حمد 👈 دانلود
۶. تقریرات فلسفه (۳ جلد) 👈 دانلود
۷. توضیح المسائل 👈 دانلود
۸. دیوان امام خمینی 👈 دانلود
۹. سبوی عشق 👈 دانلود
۱۰. صحیفه انقلاب (وصیت نامه امام) 👈 دانلود
۱۱. صحیفه نور / صحیفه امام (۲۲جلد) 👈 دانلود
۱۲. شرح چهل حدیث 👈 دانلود
۱۳. شرح حدیث جنود عقل و جهل 👈 دانلود
۱۴. شرح دعای سحر 👈 دانلود
۱۵. مناسک حج 👈دانلود
۱۶. منشور روحانیت 👈 دانلود
۱۷. نقطه عطف 👈 دانلود
۱۸. ولایت فقیه 👈 دانلود
۱۹. ولایت فقیه و جهاد اکبر 👈 دانلود
۲۰. کشف اسرار 👈 دانلود
🔻 تألیفات عربی امام خمینی (ره)
۲۱. آداب الصلاة 👈 دانلود
۲۲. الاستصحاب 👈 دانلود
۲۳. الاجتهاد و التقلید 👈 دانلود
۲۴. انوار الهدایة (۲ جلد) 👈 دانلود
۲۵. بدائع الدرر فی قاعدة نفي الضرر 👈 دانلود
۲۶. تحریر الوسیله (۲ جلد) 👈 دانلود
۲۷. التعلیقة على الفوائد الرضوية 👈 دانلود
۲۸. التعلیقة على فصوص الحكم 👈 دانلود
۲۹. التعلیقة على العروة الوثقى 👈 دانلود
۳۰. التعلیقة على وسيلة النجاة 👈 دانلود
۳۱. تقریرات کتاب البیع (۱۱ جلد)👈 دانلود
۳۲. التعادل و التراجیح 👈 دانلود
۳۳. جواهر الاصول (۶ جلد) 👈 دانلود
۳۴. الرسائل العشرة 👈 دانلود
۳۵. سر الصلاة (صلاة العارفين) 👈 دانلود
۳۶. شرح دعاء السحر 👈 دانلود
۳۷. الخلل فی الصلاة 👈 دانلود
۳۸. لمحات الاصول 👈 دانلود
۳۹. الطلب و الإرادة 👈 دانلود
۴۰. کتاب البیع (۵ جلد) 👈 دانلود
۴۱. مصباح الهدایه 👈 دانلود
۴۲. المکاسب المحرمه (۲ جلد) 👈 دانلود
۴۳. ولایة الفقيه (من كتاب البيع) 👈 دانلود
۴۴. کتاب الطهاره 👈 دانلود
🔻 درباره امام خمینی (ره) و اندیشه ایشان
۴۵. الف لام خمینی 👈 دانلود
۴۶. یک ساغر از هزار 👈 دانلود
۴۷. روح عرفانی روح الله 👈 دانلود
۴۸. زن در اندیشه امام خمینی 👈دانلود
۴۹. امام خمینی، آینه مهر و قهر 👈 دانلود
۵۰. سیر مطالعاتی آثار امام خمینی 👈 دانلود
۵۱. بر کرانه کتاب شرح چهل حدیث 👈 دانلود
۵۲. اربعین حدیث (شرح حدیث اول) 👈 دانلود
۵۳. بررسی نظریات رجالی امام خمینی 👈 دانلود
۵۴. سلوک ذیل شخصیت امام خمینی 👈 دانلود
♻️ در ثواب نشر این لیست سهیم باشیم
🔹🔹🔹🔹🔹
https://pazhuhesh.ismc.ir/
@Riismc | معاونت پژوهش
@pavaragi
یکبار بزن زیرش. شاید اگر بزنی زیر سینی و همه چیز را بپاشی توی هوا هم چیزی عوض نشود اما بهتر است از این که یک عمر، سینیبهسر راه بروی و ندانی روی سرت چی را داری حمالی میکنی. این جوری، موقعی که همه چیز پخش زمین شد، یک کیفی میکنی که به قول حافظ مپرس! بعضی چیزها وقتی صدای بلندِ شکستنشان تمام شد، میبینی خوب شد شکست. خوب شد تمام شد.
روز حلزون
زهرا عبدی
@pavaragi
به یاد سبز بارانی در ستیغ قلههای سرد کردستان!
یکی از خوبانی که معاشرت اندک اما تأثیرگذاری با او داشتم سردار شهید مهدی کشیری است. مهدی از نیروهای سپاه بود و بیشتر ایام سال هم در جبهه حضور داشت، مقرش کردستان بود. مردی از سرزمین سبز و بارانی شمال در غرب کشور حضور داشت. آنجا که ستیغ قله های سربه فلک کشیدهاش گواه دلاوریهای مردان سرزمینش است. مهدی آنگاه که مرخصی میآمد، میدیدمش. اغلب در مسجد امام بازار شهرمان. ایامی که هم سن و سالهای من بهرغم سودای سلحشوری حضور در جبهه، اما به خاطر سن کم، امکان اعزام نداشتند، فکری به سرم زد که سریع عملیاتیاش کردم! از شناسنامهام کپی گرفتم و با کمک لاک غلطگیر تنها دندانه تاریخ تولدم را حذف کردم و از رویش کپی گرفتم و برای جبهه ثبت نام کردم. شهید مهدی وقتی خبرش را شنید از من خواست صرف نظر کرده و بجای اعزام در تاریخ مقرر یکهفته صبر کنم تا به همراه او به جبهه بروم. من اما که بیقرار بودم، اعزام نقد را به وعده نسیه او ترجیح میدادم. به جبهه رفتم و بعد از سه ماه برگشتم و سال سوم راهنمایی را در مدرسه رزمندگان اسلام درس میخواندم که خبر شهادتش را شنیدم. خبر ناراحت کنندهای بود. در چهرهاش کاریزمای یک انسان شجاع و مهربان را میدیدم. از او خوشم میآمد. بنابراین طبیعی بود که متاثر باشم و از فقدانش اشک بریزم. در مراسم تشییع جنازهاش شرکت کردم. یکی از دوستان مشترک من و شهید مهدی که از پیشنهاد شهید برای اینکه من با او به جبهه بروم اطلاع داشت به من گفت: میدانی چرا مهدی اصرار داشت از رفتن منصرف بشوی و یک هفته صبر کنی تا با او به جبهه بروی؟ گفتم: نه خیلی بهش فکر نکردم. گفت مهدی قصد داشت مانع اعزام شما بشه و به عبارتی شما را قال بگذارد! تعجب کردم گفتم برای چه؟ گفت: او نگران والدین شما بود. استدلالش این بود که از این خانواده دو جوان بهشهادت رسیدند و حتیالمقدور نباید بگذاریم فرزند دیگری از این خانواده آسیب ببیند!
مهدی که خود همواره در جبهه بود و طبعا در مقام یک فرمانده جنگ از اعزام به جبهه استقبال میکرد، اما توجه داشت تا این کار به هر قیمتی تمام نشود.
امروز نه؛ که اغلب روزها به یادش هستم، خاطراتم را با او مرور میکنم و بر فقدانش آه حسرت میکشم.
✍ محمد صدرا مازنی
@pavaragi
سنگی را اگر به رودخانهای بیندازی، چندان تأثیری ندارد. سطح آب اندکی میشکافد و کمی موج برمیدارد. صدای نامحسوس «تاپ» میآید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موجهایش گم میشود. همین و بس.
اما اگر همان سنگ را به برکهای بیندازی… تاثیرش بسیار ماندگارتر و عمیقتر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آبهای راکد را به تلاطم درمیآورد. در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقهای پدیدار میشود؛ حلقه جوانه میدهد، جوانه شکوفه میدهد، باز میشود و باز میشود، لایه به لایه. سنگی کوچک در چشم به هم زدنی چهها که نمیکند. در تمام سطح آب پخش میشود و در لحظهای میبینی که همه جا را فرا گرفته. دایرهها دایرهها را میزایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود.
رودخانه به بینظمی و جوش و خروش آب عادت دارد. دنبال بهانهای برای خروشیدن میگردد، سریع زندگی میکند، زود به خروش میآید. سنگی را که انداختهای به درونش میکشد؛ از آنِ خودش میکند، هضمش میکند و بعد هم به آسانی فراموشش میکند. هر چه باشد بینظمی جزء طبیعتش است؛ حالا یک سنگ بیشتر یا یکی کمتر.
ملت عشق – صفحه ۷
@pavaragi
دروغ نگویید. کسی که دروغ میگوید و دروغهایش را هم باور میکند، دیگر هرگز نمیتواند حقیقت را دریابد، نه در خودش و نه در اطرافیانش، درنتیجه هم حرمت خودش را ازبین میبرد و هم حرمت دیگران را. وقتی کسی رعایت حرمت خودش و دیگران را نکند، دیگر کسی را دوست نخواهد داشت و در نبودن عشق، موقعی که میخواهد خود را سرگرم کند، به شهوت و گناه رو میآورد. آنوقت در فساد و تباهی، حالتی حیوانی پیدا میکند و همهٔ اینها از دروغ گفتن به خود و به دیگران ناشی میشود. کسی که حتی به خودش هم دروغ میگوید، اولین کسی است که به خودش توهین میکند.
برادران کارامازف
@pavaragi
چارهای نیست عزیز من!
سهم ما از میلیاردها سال حیات و حرکت، ذرّهی بسیار ناچیزیست.
این سهم را، چه کسی به تو حق داد
که با خستگی و پیریِ روح
با بلاتکلیفی،
با کسالت،
دودِلی،
به تباهی بکشی...؟
باورکُن! زندگی را، پُر باید کرد.
اما نه با باطل و بیهوده
نه با دلقکی و مسخرگی
نه با هرچیز کدر و کثیف
و نه با هر چیزی که انسانِ شریف از آن شرمش میآید...
زندگی را پُرِ پُر باید کرد:
لبریز، و دائما سرریزکنان؛
پر و خالی
باور کن!
از هر حفره که در گوشه کنارِ زندگیمان پدید آید، رنگِ دلمردگی و پوچی میریزد_زشت
بر جمیعِ حرکات من و تو
بر راه رفتن، نگاه کردن، بحث، منطق و حتی خندیدنمان...
هرگز نباید به فردا واگذاشت،
چراکه خالیِ دلمردگی را از امروز تا فردا، همچنان، خالی نگهداشتن، خطر کردنیست مصیبت بار و بی دلیل...
زندگی را، پُرِ پُر باید کرد...
#یک_عاشقانه_آرام
#نادر_ابراهیمی
@pavaragi
🔴 حکم دادگاه کانادایی درباره سانحه هواپیمای اوکراینی
🔸️پرواز PS۷۵۲ که حامل شهروندان و مقیمان دائم کانادا بود، در بامداد روز ۸ ژانویه ۲۰۲۰، زمانی که تنشهای نظامی با ایالات متحده به سرعت در حال افزایش بود، در آسمان تهران مورد هدف قرار گرفت. دادگاه انتاریو شرکت هواپیمایی اوکراین را به دلیل عدم ارزیابی مناسب خطرات ناشی از انجام پرواز از تهران، سهلانگار دانست.
🔸️دادگاه عالی اونتاریو کانادا شرکت هواپیمایی اوکراین را به دلیل سهل انگاری در توجه به هشدارهای امنیتی و ایمنی مسافران، مسئول پرداخت غرامت کامل به خانوادههای سانحه پرواز PS752 در دی ماه ۱۳۹۸ در ایران تشخیص داد.
🔸️به گزارش عصرایران، دفترهای حقوقی CFM LLP مستقر در ونکوور و Howie Sacks & Henry LLP مستقر در تورنتو، به طور مشترک نماینده خانوادههای ۲۱ مسافر کشتهشده در سانحه هوایی پرواز ۷۵۲ هستند.
🔸️پرواز PS752 که حامل شهروندان و مقیمان دائم کانادا بود، در بامداد روز ۸ ژانویه ۲۰۲۰، زمانی که تنشهای نظامی با ایالات متحده به سرعت در حال افزایش بود، در آسمان تهران مورد هدف قرار گرفت. دادگاه انتاریو شرکت هواپیمایی اوکراین را به دلیلعدم ارزیابی مناسب خطرات ناشی از انجام پرواز از تهران، سهلانگار دانست.
🔸️قاضی جاسمین اکبرعلی در رای خود اعلام کرد که سهلانگاری هواپیمایی بینالمللی اوکراین (UIA) ناشی از این واقعیت است که ایران، ساعاتی پیش از عزیمت پرواز ۷۵۲، حملات موشکی را علیه نیروهای آمریکایی در عراق انجام داده بود و در حالت آمادهباش برای مقابله با حمله متقابل قرار داشت. این حکم پس از یک محاکمه ۱۸ روزه در تورنتو که در ژانویه ۲۰۲۴ به پایان رسید، صادر شد.
🔸️قاضی اکبرعلی در اعطای هزینه به وکلای شاکی خاطرنشان کرد: «شرکتهای حقوقی HSH و CFM در این روند، بیشترین مسئولیت را در قبال موکلان برعهده گرفتند. آنها بخش اعظم شواهد شاکیان را ارائه کردند و بسیاری از بازپرسیها را انجام دادند. تلاشهای آنها از سایر گروههای شاکی حمایت کرد که در غیر این صورت هزینههای بالاتری را متحمل میشدند. در نتیجه، موکلان HSH و CFM بار سنگین تأثیرات مواضع غیرقابل توجیهی را که UIA در این دعوی اتخاذ کرد، بر دوش کشیدهاند.»
🔸️پل میلر از HSH LLP میگوید: «این حکم پیامی قوی برای شرکتهای هواپیمایی بینالمللی است که باید ایمنی مسافران خود را در اولویت قرار دهند. ایرلاینها باید اقدامات لازم را برای اجتناب از فعالیت در مناطق درگیری انجام دهند.»
#تکمیلی
طی اطلاعات بررسی شده توسط تیم تشکیل شده توسط سه کشور کانادا اوکراین و ایران و شنود جعبه سیاه و گزارش های دادگاه داخلی ایران و صحبت های پرسنل پدافندی، مشخص شد:
هواپیما بر خلاف تایید دستگاه های امنیتی ایران و با فشار خلبان پرواز کرده و در طول پرواز از مسیر مشخص شده پروازی به دلیل نقص فنی به ادعای خلبان خارج شده است.
🔹در این زمان اپراتور پدافندی با هواپیما به عنوان پرنده ناشناس نزدیک شونده ارتباط گرفته و یک بار هم توسط مرکز پدافند خاتم الانبیا با هواپیما ارتباط برقرار شده که مشخص شد خلبان با توجه به اینکه پیامها را دریافت کرده اما پاسخی به آن ها نداده است.
🔹سپس اپراتور که به دلایل نامشخصی ارتباط خود را با مرکز پدافندی از دست داده بوده طبق قوانین بین المللی در زمان ۱۰ ثانیه از ۱۵ ثانیه مقرر اقدام به پرتاب دو فروند موشک پدافندی کرده است.
🔹در این پرونده شرکت هواپیمایی اوکراینی به دلیل عدم بررسی فنی هواپیما و خرابی سیستم فرستنده هواپیما مقصر و محکوم شده است.
#هزینه_سازها_کجایند؟
#آبوصابون
@pavaragi
درباره مقدمه
بهرغم اینکه فراوان درباره نحوه نگارش مقدمه گفته شد، اما این بخش از ساختار مقاله چندان صحیح نوشته نمیشود. در این مجال به صورت کوتاه به مهمترین نکات مربوط به مقدمه اشاره میشود.
مقدمهی مقاله که از بخشهای مهم تحقیق بهشمار میرود با کلیات موضوع تحقیق شروع میشود(بند اول).
بهتدریج جزئیات و موضوع اصلی تحقیق توضیح داده میشود(بند دوم).
در مرحله بعد اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق آورده میشود(بند سوم).
در ادامه پیشینه بحث درج میشود؛ اغلب تصور میکنند در نگارش پیشینه تحقیق میبایست به فهرستی از تحقیقات پیشین اشاره نمایند، در حالی که باید مشکلات و نقاط ضعف آثار قبلی از بعد روش و محتوا بیان شود(بند چهارم). محقق باید بیان کند که این آثار چه حوزههایی از بحث را بیان نکرده یا احیاناً اگر بیان شده است، چه ضعفی در حل مسئله داشتهاند. آنگاه باید رویکرد خویش را برای حل مشکلات بیان شده بنگارد(بند پنجم).
در گام بعدی آخرین بند مقدمه شامل پرسشهای تحقیق درج میشود(پرسشهای تحقیق همان تیترهای بعدی مقاله است- بند ششم-).
بنابراین اجزای مقدمه به صورت خلاصه از این قرار است.
بند اول: بیان کلی قلمرو و گستره علمی مسأله.
بند دوم: انتقال آرام از کلیات به جزئیات و بیان مشخص و دقیق؛
بند سوم: ذکر اهمیت و ضرورت پژوهش؛
بند چهارم: مهمترین بند و قلب مقدمه که شامل خلاصه نکات مهم از فعالیت انجام شده توسط پژوهشگر است.
بند پنجم: ارتباط، تمایزات و برتری فعالیت محقق با دیگر کارهای مشابه انجام شده.
بند ششم: بیان پرسشهای تحقیق. تمام.
ضمناً زمان افعال استفاده شده در مقدمه تلفیقی ازگذشته و حال می باشد.
#محمدصدرا_مازنی
@pavaragi
یا از لهیب مکر حسودان به دور باش
یا مثل من بسوز و بساز و صبور باش
اهل نظر تواضع بیجا نمیکنند
در چشم اهل کبر سراپا غرور باش
بی اعتنا به سنگ زدنها در این مسیر
همچون قطار در تب و تاب عبور باش
روشن نمیشود به چراغی جهان، ولی
یادآور حقیقت پیدای نور باش
این خانه جای زندگی جاودانه نیست
آمادهی شکستن تنگ بلور باش
👤 فاضل نظری
@pavaragi
ريشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب میرسد،
ما دوباره سبز میشويم...
#قیصر_امینپور
@pavaragi
📝 فيلسوف و گرگزاده
در فرهنگ ما، گرگ، دست كم، به دو ويژگي شناخته شده است: يكي درندگي و ديگري تربيتناپذيري. كافي است به گفتههاي سعدي در اين باب بسنده كنيم. به روايت او، بزرگي گوسفندي را «رهانيد از دهان و چنگ گرگي» و شب خودش كارد بر حلق گوسفند كشيد. در اين حال گوسفند نوميدوار گفت: «بديدم عاقبت گرگم تو بودي». دومين ويژگي گرگ، در فرهنگ ما، تربيتناپذيري او است. سعدي نقل ميكند كه پادشاهي دزد معروفي را از پاي درآورد و پسربچه او را برخلاف مصلحتانديشي اطرافيان در دربار نگه داشت و تربيت كرد. اما پسر سرانجام راه پدر را رفت و تربيت شاهانه در او موثر نيفتاد. آنگاه از اين داستان نتيجه ميگيرد: «گرگزاده عاقبت گرگ شود/گرچه با آدمي بزرگ شود.»
اما واقع آن است كه هردوي اين ويژگيها به ناروا به گرگها نسبت داده شده است. درندگي واقعي در رفتار انسانهايي مشاهده ميشود كه از رنجاندن و آسيب زدن به ديگر انسانها يا حيوانات لذت ميبرند. گرگها صرفا براي رفع نياز خود و از سر غريزه كاري ميكنند. حتي در سختترين ستيزههاي ميان خود گرگها، كه بر سر قلمرو يا جفتجويي رخ ميدهد، كافي است كه گرگ شكست خورده «راهبرد تسليم» در پيش گيرد و در آخرين لحظه نبرد پا واپس كشد و گردن خود را به حريف تقديم كند. در اين لحظه همه خشم و نفرت ناگهان ناپديد ميشود و گرگ پيروز به راه خود ميرود؛ صفتي كه كمتر در انسانها اينگونه آشكارا ديده ميشود.
اما ماجراي تربيتناپذيري گرگها خود داستان ديگري دارد. مارك رولندز، فيلسوف بريتانيايي، در كتاب «فيلسوف و گرگ: درسهايي از حيات وحش درباره عشق، مرگ، و خوشبختي» (ترجمه شهابالدين عباسي، تهران، نشر خزه، 1402) روايتي واقعي از همزيستي خودش با گرگزادهاي را تا لحظه مرگ آن گزارش ميكند. رولندز يك بچهگرگ شش هفتهاي را به قيمت 500 دلار ميخرد و از مادرش جدا ميكند و نزديك 12 سال نزد خودش نگه ميدارد. در اين مدت او را با خود به همه جا، حتي كلاسهاي دانشگاهي خود، ميبرد و از نزديك همه فراز و فرود زندگي او را زيرنظر ميگيرد و ثبت ميكند. البته نكته نسبتا تاريك اين ماجرا آن است كه چگونه او به خودش اجازه ميدهد بچهگرگي را از مادر و زيستبوم طبيعي خودش جدا سازد و او را به زندگي شهري محدود كند. توضيح سربستهاي كه رولندز ميدهد چندان قانعكننده نيست، مانند آنكه او از گرگ مراقبت و محافظت ميكرده است. در نهايت، سعادت زندگي گرگ در زندگي گرگانه و در دل جنگل و حيات وحش است نه شهر و پرديسهاي دانشگاهي.
رولندز چنان به اين بچهگرگ دل ميبندد كه آرام آرام او را برادر كوچكتر خود ميداند. واقعا چرا ما فكر ميكنيم يكسره از همه خلق خدا جداييم؟ چرا خود را تافته جدابافته ميدانيم؟ هرچه اين فيلسوف در زندگي اين گرگزاده تأمل ميكند، مشابهت زيادي ميان خودش و او ميبيند تا جايي كه حتي انسانيت را از گرگ ياد ميگيرد. البته چنين نيست كه ما و حيوانات كاملا يكسان باشيم، هر گونهاي ساختار خاص خود را دارد تا جايي كه به تعبير خود رولندز گرگها هوش مكانيكي دارند و ميمونها از آنها باهوشترند، زيرا قادر به فريب و حيلهگري هستند. ما نيز هوش علمي و هنري داريم كه احتمالا مختص ما است و گاه در اين عرصه تا جايي پيش ميرويم كه ميتوانيم ذهن همنوعان خود را بخوانيم. همه اينها درست، اما نكته آن است كه هر موجودي جايگاه خود را دارد و قرار نيست كه با يك سنجه همه را ارزيابي كنيم.
در واقع، اين بچهگرگ، زمينه تأملي براي فيلسوف ما فراهم ميكند تا به مسائل مختلف بينديشد و فيلسوفان ديگري را هم به ياري بخواند و بحثهاي جذابتري در اين كتاب پيش بكشد. در حالي كه ما اندوهگين ديروز و نگران فردا هستيم و غالبا از زمان حال غافليم، گرگها به گفته رولندز عميقا مخلوقات لحظه هستند و در «آن» زندگي ميكنند و همين نگرش نوعي از خوشبختي را برايشان فراهم ميكند كه دور از دسترس ما است. براي گرگ «بودن» اهميت دارد نه «داشتن».
سرانجام برنين، گرگ برادر رولندز كه يار گرمابه و گلستان او بود و الهامبخش تاملات فلسفي او، ميميرد و به خاك سپرده ميشود، اما چون آموزگاري جدي در نوشتههاي اين فيلسوف همواره باقي ميماند. خواندن اين كتاب جمع و جور ما را درباره درندگي و تربيتناپذيري گرگها به تأمل واميدارد.
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/218505/
سيدحسن اسلامي اردكاني
ستون #در_ستایش_جزییات / صفحه آخر روزنامه اعتماد، چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳
instagram: @eslamiardakani
telegram: @hassan_eslami
@pavaragi
این نمودار میزان پژوهشای کشورهای مختلف در بکار گیری هوش مصنوعی در زمینه دیتاهای بالینی و تشخیص پزشکیه. سهم ایران چنده؟
آفرین. صفر!
ایرانیها بیشتر در پژوهشهای مقطعی با هوش مصنوعی درگیرند و در مطالعات عمیق که منجر پیشرفت در حوزه سلامت میشه کار چندانی نکردند.
اینا رو یادتون باشه که اگه کسی گفت در هوش مصنوعی لبه دانش هستیم بدونید که بی اطلاعه!
✍ این نمودار را به همراه توضیحی از آقایی بهنام میرزایی(که نمیشناسمش) در یکی از کانالهای پربازدید دیدم. از صحت و سقم خبر و تحلیل که بگذریم، ضرورت نقشآفرینی در بکارگیری هوش مصنوعی را که سابقا طی یادداشتی یادآور شدم، تاکید میکند. #حکمرانی_خوب یعنی استفاده بهینه از ابزارها برای رسیدن به وضع مطلوب. یعنی خودش و مردمش از زمان دانش زمانه عقب نباشند، یعنی از امکانات چنان استفاده کند و مهرهها را چنان بچیند که ملتش همه جای دنیا سربلند باشند، هر بزرگواری که ۹تیر رئیس جمهور میشود، پس از چهار سال باید بتواند سربلندی حکمرانی خوب را به ملت هدیه دهد.
✍ محمدصدرا مازنی
@pavaragi
هنر رمان چگونه جهان را تغییر داد؟
دی. اچ. لارنس در یکی از مقالات زیبای خود که «چرا رمان مهم است» نام دارد، مینویسد: «رمان کتابی تابناک از زندگی است. رمان میتواند تمامیت انسان زنده را به رعشه اندازد، رعشهای که بیش از آن حدی که شعر، فلسفه، علم، یا هر کتاب دیگری قادر به انجامش باشد.»
تقریبا ۹۰ سال بعد از لارنس، ویلیام درسیویچ در مقالهای این احساس را تکرار کرد و نوشت: «رمان همتا ندارد... [رمان]خود را به جهان پیوند میدهد، خود را در بطن جهان میافکند.» درسیویچ در ادامه استدلال میکند که رمان با توانایی منحصر به فرد خود در انتقال ذهنیت و زندگی درونی، «کوره آهنگری را میماند که آگاهی مدرن را قالب میزند».
رمان علاوه بر قالبزدن تکانههای عاطفی، فلسفی و فکری، جهان را نیز به شکلی ملموس تغییر میدهد. برای مثال، رمان «کلبه عمو تام» اثر هریت بیچر استو در سال ۱۸۵۲ منتشر شد و با محسوس کردن ستم نهفته در بردهداری، افکار عمومی را در ایالتهای شمالی آمریکا از بیخ و بن دگرگون ساخت. یا مثلا رمان «۱۹۸۴» جورج اورول، همچنان پس از گذشت هفتاد سال از زمان انتشارش الگویی درخشان و گویا از اعمال قدرت حکومت، سانسور و نظارت بر شهروندان است.
علیرضا نجفی
@pavaragi
چهار بهعلاوه یک!
در گالری گوشیام تصویر اسکرینشات تعداد زیادی از کتابهایی است که بهمرور زمان ذخیره کرده و در نوبت خردید قرارشان دادم. امشب بعد از مدتها به دنیای کتاب رفتم و تعداد چهار مجلد از آن کتابهایی را که در انتظار ابتیاع بودند، را خریداری کردم و اینک معرفی این کتابها:
۱) اولین کتاب، قدرت پنهان زیبایی است، نوشتهی جان آرمسترانگ و ترجمهی سهیل سمی (بهضم سین و تشدید میم) است که اولین بار در سال 2004 انتشار یافت. ما در تعریف زیبایی و واکنش نشان دادن به آن، معمولا میان مفاهیم عینی و انتزاعی گیر میافتیم. دوست داریم که زیبایی را طبقهبندی کنیم و بخشهای مختلف آن را بشناسیم، اما همچنین، از مواجهه با اسرارآمیز بودن و قدرت اسطورهای آن نیز لذت میبریم. این کتاب، سفری جذاب و باشکوه در میان تفاسیر مختلف ارائه شده از مفهوم زیبایی است که از تعریف زیبایی توسط ویلیام هوگارت تا مباحث کانت در رابطه با معنای لذت، ما را همراهی میکند. جان آرمسترانگ در کتاب قدرت پنهان زیبایی تلاش میکند تا درک ما از زیبایی و خوشبختی را عمیق سازد و به ما نشان دهد که هر چه بیشتر زیباییهای اطرافمان را درک کنیم، زندگی لذت بخشتری را تجربه خواهیم کرد.
۲) کتاب دوم «شرایط عشق» است. این کتاب هم نوشتهی جان آرمسترانگ و با ترجمه مسعود علیا روانه بازار شده است.
عشق یکی از مضامین اصلی احساس ماست که هر کدام از ما هنگامی که میکوشیم به فهم زندگی خود راه پیدا کنیم، روی کاغذ میآوریم، اما چه بسا هر قدر بیشتر درباره آن تامل میکنیم، فقط حیرانیمان بیشتر میشود. رابطه عشق و خوشبختی چیست؟ احتمالاً هیچ کس بیشتر از کسی که به او عشق میورزیم از ما آزار نمیبیند یا ما را آزار نمیدهد. اگر عشق چیزی است که همه ما خواهان آن هستیم، پس چرا پیدا کردنش و حفظ آن تا این حد دشوار است. عشق یکی از پایدارترین و عزیزترین آرمانهای آدمیان است ولی دشوار خواهد بود اگر بگوییم این آرمان چیست و ارتباط آن با زندگی واقعی چگونه است. اگر به کتاب «غمهای ورتر جوان» نوشته گوته که در اواخر قرن هجدهم میلادی منتشر شد نگاهی کنیم، درخواهیم یافت چرا این کتاب در مدت زمان کوتاهی در اروپا توفیق چشمگیری پیدا میکند. این کتاب کوچک دیدگاهی ساده را درباب ماهیت عشق بیان میکند.
آرمسترانگ درباره هنر عشق ورزیدن است و به ناکامیها، بردباریها و شرایطی که عشق میطلبد ورودی اعجابانگیز کرده است.
۳) «در یتیم: خشکیدن آب دهان عنکبوت» نوشتهی محمود دولت آبادی، بازتابی از محیطی است که در آن صادق هدایت، نویسندهی برجستهی ایرانی، در پاریس زندگی میکند و با چالشهایی مواجه است. این اثر به عنوان یک روایت فلسفی و اجتماعی، عناصری از انزوای انسانی را مورد بررسی قرار میدهد، به ویژه زمانی که فرد در مواجهه با مشکلات زندگی، از جمله مرگ نزدیکان، دچار شکست میشود. این اثر، به نحوی نمایی از روابط انسانی و تأثیرات زندگی شهری را ارائه میدهد و در عین حال، به بررسی عمیقی از داستاننویسی و خلاقیتهنری نیز میپردازد. در کل، «در یتیم: خشکیدن آب دهان عنکبوت» یک اثر ادبی متفاوت است که با زبانی بیانگر و بازتابی از زندگی نویسنده، خواننده را به تأمل و تفکر در مورد موضوعات مختلف دعوت میکند.
۴) «زندگی کوتاه است» نوشته یاستین گوردر و ترجمه خانم گلی امامی چهارمین کتابی است که تهیه کردم.
آقای یوستین گوردر در حال گردش در بازار بوده که توی اجناس یک دست فروش صندوقچهای حاوی چندین صفحه پوست میبینه که روی آنها به لاتین نوشته شده بوده. کنجکاو میشه و وقتی چند خط را میخونه متوجه میشه نامه از طرف زنی به نام فولریا به قدیس اگوستین است. جعبه و نامهها را خریداری میکنه و این کتاب ترجمه اون نامه است . فلوریا معشوقه قدیس اگوستین معروف بوده. آنها سالیان زیادی به صورت عاشقانهای در کنار هم زندگی میکردند و حتی صاحب فرزندی هم می شوند. مادر اگوستین مونیکا مخالف این رابطه بوده و نهایتا هم باعث جدایی این زوج شده و آگوستین معشوقهاش را ترک گفته و به مذهب میگراید و سپس در کتاب اعترافات خود به گناهش از جمله رابطهاش با فلوریا اشاره میکند. فلوریا این نامه را در جواب اعترافات او نوشته است و عشق و زندگی عادی و ریاضت و عبادت را با دید دیگری مورد نقد قرار داده است.
۵) و کتابی که از دوستی نازنین هدیه گرفتم با عنوان «جهان هلوگرافیک» نوشته مایکل تالبوت و ترجمه داریوش مهرجویی
جهان هولوگرافیک یا نظریهای برای توضیح تواناییهای فراطبیعی ذهن و اسرار ناشناخته مغز و جسم. تالبوت در این کتاب مینویسد: جهان خود یک هولوگرام غول پیکر است. به این شکل در کتاب جهان هولوگرافیک، تجارب فراطبیعی ذهن، مسئلههای تئوری کوانتوم، ماورا الطبیعه و سایر معماهای حل نشدهی بدن و مغز را تشریح میشود.
✍ محمد صدرا مازنی
@pavaragi
📣#فراخوان ثبت نام «#پژوهشگری_مستقل»
🔖براساس آیین نامه جدید پژوهشگران مستقل که توسط وزارت علوم به تصویب رسیده «پژوهشگری مستقل»به عنوان یک شغل توسط تمام دستگاه های تصریح شده در ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری پذیرفته می شود.
🔗اطلاعات بیشتر flr.atf.gov.ir
📌ثبت نام
https://flresearcher.atf.gov.ir/user/login
🔹🔹🔹🔹🔹
https://pazhuhesh.ismc.ir/
@Riismc | معاونت پژوهش
@pavaragi