eitaa logo
پاورقی
470 دنبال‌کننده
257 عکس
62 ویدیو
36 فایل
پاورقی حاوی یادداشت‌‌ها و نکات مهم آموزشی و پژوهشی در عرصه‌ی سیاستگذاری پژوهشی، مهارت‌های پژوهشی، مباحث اخلاقی فرهنگی و اجتماعی، اولویت‌های پژوهشی، معرفی کتب فاخر دینی، فلسفی و اخلاقی ▫️برای ارتباط با مدیر به شناسه زیر مراجعه کنید: ✅ @sadramah
مشاهده در ایتا
دانلود
درباره مقدمه به‌رغم اینکه فراوان درباره نحوه نگارش مقدمه گفته شد، اما این بخش از ساختار مقاله چندان صحیح نوشته نمی‌شود. در این مجال به صورت کوتاه به مهمترین نکات مربوط به مقدمه اشاره می‌شود. مقدمه‌ی مقاله که از بخش‌های مهم تحقیق به‌شمار می‌رود با کلیات موضوع تحقیق شروع می‌شود(بند اول). به‌تدریج جزئیات و موضوع اصلی تحقیق توضیح داده می‌شود(بند دوم). در مرحله بعد اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق آورده می‌شود(بند سوم). در ادامه پیشینه بحث درج می‌شود؛ اغلب تصور می‌کنند در نگارش پیشینه تحقیق می‌بایست به فهرستی از تحقیقات پیشین اشاره نمایند، در حالی که باید مشکلات و نقاط ضعف آثار قبلی از بعد روش و محتوا بیان شود(بند چهارم). محقق باید بیان کند که این آثار چه حوزه‌هایی از بحث را بیان نکرده یا احیاناً اگر بیان شده است، چه ضعفی در حل مسئله داشته‌اند. آنگاه باید رویکرد خویش را برای حل مشکلات بیان شده بنگارد(بند پنجم). در گام بعدی آخرین بند مقدمه شامل پرسش‌های تحقیق درج می‌شود(پرسش‌های تحقیق همان تیترهای بعدی مقاله است- بند ششم-). بنابراین اجزای مقدمه به صورت خلاصه از این قرار است. بند اول: بیان کلی قلمرو و گستره علمی مسأله. بند دوم: انتقال آرام از کلیات به جزئیات و بیان مشخص و دقیق؛ بند سوم: ذکر اهمیت و ضرورت پژوهش؛ بند چهارم: مهم‌ترین بند و قلب مقدمه که شامل خلاصه نکات مهم از فعالیت انجام شده توسط پژوهشگر است. بند پنجم: ارتباط، تمایزات و برتری فعالیت محقق با دیگر کارهای مشابه انجام شده. بند ششم: بیان پرسش‌های تحقیق. تمام. ضمناً زمان افعال استفاده شده در مقدمه تلفیقی ازگذشته و حال می باشد. @pavaragi
نکته کاربردی در نگارش پیشینه تحقیق درج فهرستی از تحقیقات گذشته در پیشینه تحقیق خطا است! باید مشکلات و نقاط ضعف آثار قبلی از بعد روش و محتوا بیان شود. محقق باید بیان کند که فلان آثار چه حوزه‌هایی از بحث را بیان نکرده یا احیاناً اگر بیان شده است، چه ضعفی در حل مسئله داشته‌اند. آنگاه باید رویکرد خویش را برای حل مشکلات بیان شده بنگارد. @pavaragi
سه سوال در مباحث روشی مطرح می شود: سوال از «چیستی؟» سوال از «چرایی؟» و سوال از «چگونگی؟» از امام باقر(ع) روایت شده است: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا اَلْعِلْمَ قَالَ قُلْتُ وَ مَا إِحْيَاؤُهُ قَالَ أَنْ يُذَاكِرَ بِهِ أَهْلَ اَلدِّينِ وَ أَهْلَ اَلْوَرَعِ. (کافی۱/۴۱) خدا رحمت کند بنده ای را که علم را احیاء کند، أبی الجارود می گوید: عرض کردم احیاء علم چیست؟ فرمود: بحث و مذاکره با اهل دین و پرهیزکاران احیاء علم است. ( در این روایت به سوال «چه چیزی» پاسخ داده شد.) یکی از بزرگان می فرمود: نظام آموزشی که در آن تحقیق نباشد مرده است. روشن است که انتقال علم در نظام آموزشی امری مسلم است، چیزی که از آن به روش حافظه محور که در آن دانشی که سابقا تولید شده است، به دانش پذیران منتقل می شود. (در این نوع نظام آموزشی صرفا بسامد اندیشه های سلف به نوآموزان منتقل می شود، بدون اینکه علم جدیدی تولید شود). پس احیای علم که در پرتو مذاکره و تضارب آرا بدست می آید از جنس نقل قول نیست؛ بلکه احیای علم به تولید و گسترش مرزهای دانش است. بنابراین چه چیزی زنده شود؟ علم. ‌چه علمی؟ علمی که در پرتو مذاکره و تضارب آرا با اهل ورع و پارسایان تولید می شود. ‌پس معلوم می شود اینکه چه کسی علم را تولید کند هم مهم است! اینجا نقش پیش فرضها ( و من قال) در پژوهش بیشتر روشن می شود. در روایت دیگری از امام رضا (ع) نقل شده است که شاید بتوان آن را تفسیری بر حدیث قبلی برشمرد. آنجا که می فرمایند: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا قُلْتُ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ؟ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا اَلنَّاسَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا: حضرت می فرمایند: خداوند رحمت کند بنده ای را که «امر ما» را زنده کند (اینجا به سوال «چرایی» در آغاز نوشته پاسخ داده می شود.) یعنی وقتی می پرسیم چرا و کدام علم زنده شود؟ حضرت وقتی می‌فرمایند: خدا رحمت کند بنده ای را که «امر ما» را زنده کند، یعنی منظور از «علم» آن علمی است که «منتسب به ما»، و اصطلاحا «امر ما» است. اما مراد از «امرنا» چیست؟ در قران از تعبیر «اولی الامر» استفاده شده است. امر در فرهنگ قرآنی به کارها و امور بسیار مهم و دارای اهمیت اطلاق می‌شود. امور اجتماعی و سیاسی جامعه و امور اخروی به سبب اهمیت به عنوان «امر» معرفی می‌شود. صاحبان امر و اولواالامر به کسی گفته می‌شود که ولایت سیاسی و اجتماعی جامعه را در اختیار دارد. بنابر این، امر اهل بیت(ع) همه امور مهم از جمله مقام ولایت و امامتی است که ایشان در اختیار دارند. در بحث پژوهش نیز حل همه مسائل اجتماعی امر اهل بیت است. در روایتی دیگر در تفسیر آیه شریفه «ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم». گفته می‌شود منظور از نعیم، نعمت ولایت انسان کامل است‌. در روایتی از پیامبر (ص) نیز علم منتسب به اهل بیت(ع) معرفی شده است: «انّما العلم ثلاثه: آیهٌ محكمه أو فریضهٌ عادلهٌ او سنّهٌ قائمه و ما خلاهنّ فهو فضل» در کلام اهل علم آیه محکمه همان مباحث اعتقادی است، فریضه عادله اخلاق و سنت قائمه شریعت است.(چیستی علم) این علوم از علوم اصلی است در کنار ش علوم آلی داریم. مثلا مباحث روش پژوهی از نوع علوم آلی هستند. آیا علوم آلی هم به امر یادشده کمک می کنند؟ بله(ازباب مقدمه واجب) هر علمی که به گسترش مرزهای علوم آل محمد بیانجامد در مسیر احیای این امر است. گفت‌وگوی علمی و تضارب آرا با دینداران و پارسایان احیای علم است. و کسی که به احیای علم کمک کند، به احیای امر اهل بیت کمک کرده. پس گفت‌وگو و تضارب علمی نوعی احیای امر اهل بیت است. درجای دیگر امام باقر(ع) به ما «روش» می آموزد: «وَانْظُرُوا أَمْرَنَا وَ مَا جَاءَکُمْ عَنَّا، فَإِنْ وَجَدْتُمُوهُ لِلْقُرْآنِ مُوَافِقاً فَخُذُوا بِهِ، وَ إِنْ لَمْ تَجِدُوهُ مُوَافِقاً فَرُدُّوهُ، وَ إِنِ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ عَلَیْکُمْ فِیهِ فَقِفُوا عِنْدَهُ وَ رُدُّوهُ إِلَیْنَا حَتَّی نَشْرَحَ لَکُمْ: در امر ما و آنچه که از ناحیة ما به شما می رسد، بنگرید. پس اگر آن را موافق قرآن نیافتید، آن را رد کنید و اگر کار بر شما مشتبه شد، باز ایستید و آن مسئله را به ما ارجاع دهید تا برای شما شرح دهیم. (این نیز به چگونگی اشاره دارد) یعنی اگر کسی پرسید شاخص شما برای احیای امر اهل بیت چیست و چگونه آن را احیا کنیم؟ از قول حضرت می فرمایید: شاخص ما آن علمی است که موافق با قران باشد‌. اینجا دست شیادانی که می خواهند جنس تقلبی را بجای اصل قالب کنند، بسته می‌شود. یعنی امر ما آن علمی است که موافق قران باشد و اگر به نام ما نقلی رسید که موافق با قران نباشد، مردود است. یعنی هم می فرمایند «علم را احیا کنید» و هم می فرمایند «علمی که امر ما را گسترش دهد» مورد نظر است و هم به ما روش می آموزد که «چگونه امر ما را احیا کنید». @pavaragi
درباره مقدمه به‌رغم اینکه فراوان درباره نحوه نگارش مقدمه گفته شد، اما این بخش از ساختار مقاله چندان صحیح نوشته نمی‌شود. در این مجال به صورت کوتاه به مهمترین نکات مربوط به مقدمه اشاره می‌شود. مقدمه‌ی مقاله که از بخش‌های مهم تحقیق به‌شمار می‌رود با کلیات موضوع تحقیق شروع می‌شود(بند اول). به‌تدریج جزئیات و موضوع اصلی تحقیق توضیح داده می‌شود(بند دوم). در مرحله بعد اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق آورده می‌شود(بند سوم). در ادامه پیشینه بحث درج می‌شود؛ اغلب تصور می‌کنند در نگارش پیشینه تحقیق می‌بایست به فهرستی از تحقیقات پیشین اشاره نمایند، در حالی که باید مشکلات و نقاط ضعف آثار قبلی از بعد روش و محتوا بیان شود(بند چهارم). محقق باید بیان کند که این آثار چه حوزه‌هایی از بحث را بیان نکرده یا احیاناً اگر بیان شده است، چه ضعفی در حل مسئله داشته‌اند. آنگاه باید رویکرد خویش را برای حل مشکلات بیان شده بنگارد(بند پنجم). در گام بعدی آخرین بند مقدمه شامل پرسش‌های تحقیق درج می‌شود(پرسش‌های تحقیق همان تیترهای بعدی مقاله است- بند ششم-). بنابراین اجزای مقدمه به صورت خلاصه از این قرار است. بند اول: بیان کلی قلمرو و گستره علمی مسأله. بند دوم: انتقال آرام از کلیات به جزئیات و بیان مشخص و دقیق؛ بند سوم: ذکر اهمیت و ضرورت پژوهش؛ بند چهارم: مهم‌ترین بند و قلب مقدمه که شامل خلاصه نکات مهم از فعالیت انجام شده توسط پژوهشگر است. بند پنجم: ارتباط، تمایزات و برتری فعالیت محقق با دیگر کارهای مشابه انجام شده. بند ششم: بیان پرسش‌های تحقیق. تمام. ضمناً زمان افعال استفاده شده در مقدمه تلفیقی ازگذشته و حال می باشد. @pavaragi