✍️ گوگل از جدیدترین بهروزرسانی بزرگ چتبات هوش مصنوعی بارد (Bard) خود رونمایی کرده است‼️
👌 در آن میزان قدرت منطق و استدلال بارد بهطرز قابل توجهی بهبود یافته است.
حالا، جدیدترین نسخه از جدیترین رقیب هوش مصنوعی چت جی پی تی، یعنی گوگل بارد، به تنهایی قادر به نوشتن کد و اجراء آنها میباشد.
♻️اکنون، ابزار هوش مصنوعی گوگل از طریق تکنیکی به نام “اجرای کد ضمنی” قادر به ارائه عملکرد در حیطه این وظایف جدید خود میباشد.
💥این رویکرد نوآورانه، به بارد اجازه میدهد تا ضمن شناسایی دستورات محاسباتی، کد را به صورت یکپارچه در پسزمینه اجراء کند.
💢در نتیجه، بارد این پتانسیل را دارد که به واسطه آزمودن تمامی نتایج پیش از ارائه به کاربر، پاسخهای ریاضی و کدنویسی را با دقت بیشتری به کاربران ارائه نماید.
—————————
💠 @The_Age_of_Intelligent
@pavaragi
جای خالی یادداشتهای تحلیلی در رسانه ملی
یادداشتنویسی یکی از ابزارهای رسانهای مهمی است که قدمتی دیرینه داشته و امروزه نیز با توجه به رویآوری مردم به فضای مجازی و اقبال آنها به متنهای کوتاه، روزبهروز بر اهمیتش افزوده میشود. در عین حال جایگاه آن در رسانههایی مثل صدا و سیما شناخته نشده است. از این رو پیشنهادهای ذیل ارائه میشود.
۱) انعکاس خلاصهای از یادداشتهای تحلیلی درباره مسائل روز در اخبار سراسری بویژه در خبر ۲۰:۳۰ ؛
۲) انعکاس یادداشتهای مهم در برنامههای ویژۀ خبری صدا و سیما؛
۳) دعوت از یادداشتنویسان فعال به صدا و سیما به عنوان کارشناس فرهنگی اجتماعی و...؛
۴) استفاده مجری برنامههای فرهنگی اجتماعی از یادداشتهای بروز در فواصل برنامه؛
۵)ساخت برنامههایی با موضوع یادداشت یا صرفا انعکاس یادداشتهای ویژه؛
۶)آموزش یادداشتنویسی در قالب برنامههای آموزشی
۷)بهرهبردن از نظرات یادداشتنویسان حرفهای به عنوان مشاور برای ساخت و تولید برنامههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ...
۸)برگزاری مسابقات تلفنی و پیامکی از متن یادداشتهای برگزیده
۹)اعلام و تبلیغ برای فراخوانهای یادداشتنویسی در موضوعات مختلف( بهعنوان مثال حوزهی علمیه فراخوان یادداشتنویسی دارد اما کسی مطلع نمیشود)
۱۰)ساخت موشن، فیلمکوتاه، عکسنوشته و ...از محتوای یادداشتها.
ردیف ۷ تا ۱۰ توسط سرکار خانم زهرا ابراهیمی پیشنهاد شده است.
از یادداشتنویسان محترم جهت تکمیل این نوشته دعوت بهعمل میآید.
✍ محمد صدرا مازنی
@pavaragi
WRS_Volume 2_Issue 2_Pages 97-118.pdf
568.7K
این مقاله که دربارۀ سیر تاریخی وجوب حجاب در صدر اسلام است را جهت مطالعه علاقمندان توصیه میکنم.
@pavaragi
توپ همچنان در زمین سیاست و اقتصاد است!
چندی قبل در جلسهای که با حضور جمعی از فعالین فرهنگی اجتماعی برگزار شده بود، شرکت کردم. دستور جلسه راهکارهای
پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بود. من هم چند راهکار پیشنهاد دادم و یک نکته هم اضافه کردم. گفتم حل بعضی از مسائل از اختیار ما خارج است.
هریک از آسیبهای اجتماعی معلول علتهایی است. مثلا مسئله خودکشی، پدیدۀ طلاق یا حاشیهنشینی از یک طرف معلول علتهایی مختص خودشان بوده و به دیگر مسائل ربطی ندارند. در عین حال برخی از علتها عمومیت داشته و در بهوجود آمدن بعضی یا همۀ آنها نقش دارند.
مثلا اگرچه فقر و نداری مستقلا یک مسئله اجتماعی است، ولی یکی از علل آسیبهایی چون خودکشی، فساد اخلاقی و حاشیهنشینی هم محسوب میشود. یعنی برای پایین آمدن نرخ فساد اخلاقی باید رفاه نسبی ایجاد شود. همینطور دیگر مسائل اجتماعی نیز از همین فقر ناشی میشوند و با توجه به اینکه طبق آمارها نرخ فقر در کل کشور حدودا ۳۰ درصد بوده و در عرض یک دهه ۱۱ میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر کشور افزوده شده است، معیشت و فقرزدایی اولویت جدی کشور است و از طرفی این معضل ناشی از ناکارآمدی دستگاههای اقتصادی است.
به دوستانمان در آن جلسه گفتم: اسلحۀ من و شما بیان و بنان است. تولید مقاله و کتاب و سخنرانی محصول ما است. ضمن اینکه برخی از طلاب در قالب گروههای جهادی در بحرانهای اجتماعی نظیر سیل و زلزله و کرونا نیز حضور جدی داشته و کارهای عملیاتی هم میکنند.
اگر با رویکرد نتیجهگرایانه بخواهیم ارزیابی کنیم، همۀ اقدامات ما برای جمع محدودی اثر بلندمدت و برای غالب افرادی که به محصول علمی ما دسترسی دارند یا رفتار عملی روحانیون را میبینند، اثر تسکینی دارد. همینکه اثر مسکن رفت دوباره درد شروع میشود!
گفتم مشکل جدی را دریابیم. دانشمندان و مدیران ارشد اقتصادی چهکارهاند؟ توپ نارضایتی در زمین مدیران اقتصادی اعم از تیم اقتصادی دولتها و کمیسیونهای اقتصادی مجالس مختلف و اقتصاددانها است. اقتصاددانهایی که جزو تیم اقتصادیاند و آنها که جزو مخالفین سیاستهای اقتصادی میباشند هردو در رنج و بدبختی و فلاکت مردم و شکلگیری معضلات اجتماعی سهم دارند. ممکن است گفته شود مخالفین چگونه سهیمند؟ اگر دانشمندان اقتصادی عافیتطلبانه مشغول تماشای وضعیت باشند و مشفقانه به نقد سیاستها نپردازند قطعا باید پاسخگوی عملکرد خود باشند.
دستۀ دیگری هم باید پاسخگو باشند. بزرگوارانی که جزو مدیران سیاسی نظامند. اغلب سیاستهای اقتصادی نیز متأثر از رفتارهای سیاسی است. مدیران سیاسی دولت و کمیسیونهای سیاسی مجلس و تربیت یافتگان رشته علوم سیاسی چه پاسخی برای معضلات روی دست نظام دارند؟
چه میزان سیاستهای کلان نظام که توسط رهبری معظم انقلاب ابلاغ شد، اجرایی میشود؟ شاید لازم باشد تا دستگاههای ذیربط مطالعهای روی میزان پایبندی دولتها به سیاستهای کلی ابلاغی (در بیست سال اخیر) داشته باشند، تا خلاءها شناسایی و ضمن رفع موانع در جهت اجرای کامل آن اقدام مؤثری صورت گیرد.
خلاصه اینکه توپ آسیبهای اجتماعی در زمین اهل سیاست و اقتصاد است و این بزرگواران باید در پیشگاه ملت پاسخگو باشند.
پ.ن: ناگفته پیداست که نگارنده به دستاوردهای نظام توجه دارد، اما آسیبهای اجتماعی را زیبندۀ نظام جمهوری اسلامی نمیداند. مشکلات معیشتی هم مانع دیدن دستاوردها است.
کما اینکه مقام معظم رهبری در جدیدترین دیدارشان با هیئت دولت فرمودند: با وجود کارهای اساسی تحسینبرانگیز دولت، متأسفانه مسائل معیشتی مانند غبار مانع دیدن کارهای اساسی دولت است.
✍ محمد صدرا مازنی
@pavaragi
به مناسبت درگذشت جلال ال احمد در۱۸ شهریور سال ۱۳۴۸)
در کتاب "روشنفکر میهنی" که توسط مؤسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده درباره نحوه آشنایی جلال آل احمد با امام خمینی آمده است: با رحلت آیتالله بروجردی، جهان شیعه به استقبال مرجعی دیگر رفت و آیتالله خمینی که فقیهی شجاع و مبارز بود، پا به میدان گذاشت. جلال آلاحمد نیز همانند دیگران، خیلی زود امام خمینی را شناخت و جزء طرفداران ایشان شد.
آل احمد در طول زندگیاش تنها یک بار امام را ملاقات کرد و آن دیدار در نخستین سالهای نهضت اسلامی اتفاق افتاد. وی درباره این دیدار میگوید: «من پس از شنیدن نطق ایشان [امام خمینی]... احساس کردم باید ایشان را ببینم. به قم رفتم. در خانه ایشان کتاب "غربزدگی" خود را کنار دستشان دیدم. گفتم: شما هم این خزعبلات را میخوانید؟ با نگاهی به من پرسیدند: شما آقای آل احمد هستید؟ گفتم: بله. گفتند: آنچه ما باید بگوییم شما گفتهاید.»
در ادامه جلال درباره این ملاقات میگوید: «من حتی دست پدرم را نبوسیده بودم، اما دست ایشان را بوسیدم.
امام خمینی نیز در اردیبهشت 1359 درباره دیدار جلال با ایشان فرمودند: «آقای جلال آلاحمد را جز یک ربع ساعت بیشتر ندیدم. در اوایل نهضت یک روز دیدم که آقایی در اتاق نشستهاند و کتاب ایشان غربزدگی در جلوی من بود. ایشان به من گفتند: چطوری این چرت و پرتها نزد شما آمده است؟ یک همچو تعبیری و فهمیدم که ایشان هستند. معالأسف دیگر او را ندیدم. خداوند ایشان را رحمت کند.»
در فروردین 1343، زمانی که امام از حبس آزاد شدند، جلال در مکه به سر میبرد و در نامهای ضمن ابراز خوشحالی از آزادی امام گزارشی از حال و هوای مناسک حج و وضعیت شیعیان در عربستان به امام میدهد. نامه جلال به امام را در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی بخوانید.
@pavaragi
نحوه آشنایی جلال آلاحمد با امام خمینی/ در تنها دیدار آلاحمد با امام چه گذشت؟/ متن نامه جلال به امام خمینی در سال 43 |
https://irdc.ir/fa/news/3536/%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-43
به اهل مطالعه یارانۀ کتاب بدهید!
عصر روز گذشته(۱۸شهریور) به سفارش یکی از بزرگان برای تهیه نشریه «چشم انداز ایران» به کتابفروشی کتاب شهر رفتم. در میان کتابفروشیها بهنظرم رسید که کتاب شهر این نشریه را برای فروش دارد. از طرفی شاید حدود دو سه ماهی بود که فرصت مراجعه به این کتابفروشی دست نداده بود. در حالی که سابقا ماهی یکی دوبار به چند کتابفروشی ازجمله همین کتاب شهر مراجعه میکردم.
سابقهای از نشریه چشمانداز ایران را هم در برنامۀ مطالعاتیام به یاد ندارم، با اینکه روزگارانی پای ثابت دکههای روزنامهفروشی بودم و کمتر نشریۀ فرهنگی اجتماعی بود که از زیر چاپ خارج شده باشد و من آن را تهیه نکرده باشم. برخی را مشترک میشدم و پارهای از آنها را (هرچند یکی دو شماره)، میخریدم. برایم مهم بود بدانم در بازار مطبوعات فرهنگی اجتماعی چه خبر است. از گوگل برای آشنایی با آن کمک گرفتم: «نشریه چشم انداز ایران از مرداد سال ۱۳۷۸ در ایران منتشر میشود. لطفالله میثمی صاحبامتیاز و مدیرمسئول آن است.»
غرض از مراجعه برای تهیۀ این نشریه مطالعۀ گفتوگویی است که با عنوان «خانه تکانی بزرگ در فهم دین» در شمارۀ اخیر آن منتشر شده است. نشریه را در این کتابفروشی نیافتم.
[غرضم از نگارش این یادداشت از اینجا به بعد شروع میشود!] سراغ کتابها رفتم، اما بهمانند کسی که پس از خواب طولانی در غار اصحاب کهف، بیدار شده و به شهر رفته باشد، با قیمتهای نجومی مواجه شدم. کتاب تاریخ بیهقی را که مدتی بود در سبد خریدم گذاشته بودم، درخواست کردم. فروشنده کتابی در قطع پالتویی از نشر هرمس را به من ارائه داد. بلافاصله سراغ قیمت کتاب رفتم، ۴۸۰ هزار تومان!
روی میز کتابی دوجلدی درباره زندگی هوشنگ ابتهاج بود باعنوان پیر پرنیان اندیش (در صحبت سایه)کتابی که سال ۱۳۹۱ منتشر شد و سایه در دهۀ نهم از عمر خود خاطراتش را در گفتوگو با میلاد عظیمی و عاطفه طیه در آن تعریف کرد
اتفاقا این کتاب را هم در برنامۀ خریدم داشتم. با دیدن قیمت کتاب اما منصرف شدم! ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان!
سایر کتابها هم به همین منوال بود. مثلاکتاب دیگری با ۵۰ ورق ۵۵ هزار تومان. یعنی کمی بیشتر از هزار تومان برای هر صفحه! از فروشنده پرسیدم: وزارت ارشاد برنامهای برای تخفیف کتاب ندارد؟ پاسخ منفی داد. میگفت: برنامۀ تخفیف کتاب توسط ارشاد فقط در اردیبهشتماه اجرا میشود. گویی مردم فقط باید اردیبهشت ماه کتاب بخوانند! یا اردیبهشت هرسال کتاب یک سالشان را تهیه کنند، مثل برنج و دیگر آذوقههای مورد نیاز!
از خرید کاغذی کتاب منصرف شدم. فیدیبو را فعلا ترجیح میدهم! از طرفی نمیپسندیدم حدود نیم ساعت در کتابفروشی پرسه بزنم اما کتابی تهیه نکنم. چند کتاب را بررسی کردم و کتاب «تاریخ مختصر اسلام» نوشتۀ کارن آرمسترانگ ترجمۀ مانی صالحی علامه را تهیه کردم. از شب گذشته صفحاتی از آن را مطالعه کردم. کتاب خوشخوانی است. توصیه میکنم بخوانید. نگران قیمتش هم نباشید؛ ۹۰ هزار تومان!
✍ محمد صدرا مازنی
@pavaragi
دونکته دربارۀ آبرو
در وضع احکام اجتماعی و حدود شرعی به حفظ آبرو توجه شده است. برای نمونه دروغ، غیبت و تهمت از جمله مفاهیم اخلاقی هستند که به جهت حفظ آبروی مومن و حراست از کرامت انسانی حرام شمرده شدهاند.
در عرف عام هم گفته میشود: آبرو مثقال، مثقال جمع میشود، ولی خروار خروار میرود.
امروز در مسیر منزل تا محل کار، کارشناس برنامۀ رادیو معارف دربارۀ آبرو صحبت میکرد. دو نکته از بیانات ایشان برایم جالب بود.
اول اینکه؛ اگر میخواهید ببینید یک چیز چقدر ارزش دارد، بررسی کنید آیا در صورت فقدانش جایگزینی برای آن میتوان یافت؟ و آنگاه گفته بود: آبرو از این جنس است. یعنی اگر آبروی کسی از دست برود، گویی قیمتش را از دست داده و نمیتواند به سادگی جایگاه و ارزش پیشین خود را بهدست بیاورد.
دوم اینکه؛ کسب آبرو درجه انسانی را بالا میبرد. انسانی که آبرو کسب کرده باشد، از تفرد به تشخص و از فردیت به شخصیت ارتقا مییابد. یعنی انسانی با کارکرد اجتماعی بالا و مورد اعتماد عموم جامعه میشود.
این را هم جایی دیدم که جالب توجه بود:
در روایت دارد پول خرج کنید آبرو جمع کنید. بعضی ها آبرو خرج میکنند که پول جمع کنند.
✍ محمد صدرا مازنی
@pavaragi
2️⃣ خبر دوم:
💢 تا سه سال دیگر ۴۰ درصد نیروی کار
جهان باید هوش مصنوعی یاد بگیرند
💥 ۸۷ درصد از مدیرانی که در مطالعهی
آیبیام بررسی شدهاند، انتظار دارند
کارکنانی که از چت جی پی تی استفاده
میکنند، جایگزین افرادی شوند که از
هوش مصنوعی هنگام کار استفاده
نمی کنند⚠️
🆔 @ipeyda_ir
@pavaragi
👓 راه معنویت را کسایی رفتند که تو دل اغتشاشات از نظام دفاع کردند...
❗️ نه فکر ریزش مخاطب بودند، نه فروش دوره!
#آرمان_عزیز
@HozeTwit
@pavaragi
جملاتی منتخب از کتاب «الهی نامه»
اثرجواد محدثی
استاد #جواد_محدثی
#معرفی_کتاب
🆔@Labkhandghalam🏴
@pavaragi