eitaa logo
پاورقی؛ حمید درویشی شاهکلائی
576 دنبال‌کننده
589 عکس
69 ویدیو
20 فایل
حمید درویشی شاهکلائی؛ دانش‌آموخته دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق پژوهشگر، ویراستار و کتابفروش @darvishi
مشاهده در ایتا
دانلود
مشکات ویرایش جدید متن 100 جلد از كتاب‌های آیت‌الله در موضوعات تفسیر و علوم قرآن، شرح روایات و سیره معصومان، فلسفه و منطق، كلام و فلسفه دین، اخلاق و عرفان، مدیریت، علوم سیاسی، حقوق و مسایل اجتماعی و فرهنگی همراه با امكانات Http://mesbahyazdi.ir/meshkat.zip (پس از دریافت با وینرر باز کنید!) تا پیشنهادی دیگر: ble.ir/join/YTdkMDA1Yj
پیشنهاد علامه : مثل دلقک فرعون وقتى حضرت موسى با برادرشان هارون براى دعوت فرعون آمده بود، يك لباس شبانى [چوپانی] پوشيده بودند و يك چوبدستى دستشان بود، آمده بودند به دربار فرعون. خدمه دربار پرسيدند: شما كه هستيد و اين‌جا چه كار داريد؟ موسي گفت: من پيغمبر خدا هستم و آمده‌‏ام فرعون را دعوت كنم. خدمه دربار به آنها خنديدند و گفتند: از اينجا برويد. فردا حضرت موسى با هارون باز به دربار فرعون آمدند و همين جريان تكرار شد. در روايت نقل شده كه آنها چهل روز به دربار فرعون مى ‏آمدند اما كسى راهشان نمى‏‌داد. فرعون دلقكى داشت كه وقتى خسته مي‌شد، برايش بازى در مى ‏آورد و او را مى‌‏خنداند. اين دلقك چند بار در راه رفتن به دربار ‏ديده بود كه چوپانى ايستاده و چوبي در دستش است و مى‏گويد: من پيغمبر خدا هستم و آمده‌ام فرعون را دعوت كنم. يك روز اين دلقك لباس چوپانى پوشيد و چوبي به دست گرفت و به كاخ فرعون رفت و جلوى فرعون ايستاد. فرعون پرسيد: اين چه لباسى است كه پوشيده‌اى؟ دلقك گفت: من پيغمبرم؛ آمده‌ام تو را دعوت كنم. فرعون و اطرافيانش به خنده افتادند و اين يكى از سوژه‏‌هاى خنديدن فرعون شد و هر روز اين لباس را مى‌‏پوشيد و مى‏‌آمد به دربار و مي‌گفت: من پيغمبرم و آمده‌ام تو را دعوت كنم؛ يا قبول كن، يا عذاب نازل مى‏‌شود. درباريان هم مى‏‌خنديدند. بالاخره يك روز فرعون گفت: اين حرف را از كجا ياد گرفته‌اى؟ دلقك گفت: كسى هست كه مى‏‌آمد مقابل دربار و اين حرف‌ها را مي‌گفت. فرعون گفت: بگوييد خودش بيايد تا او را ببينيم. اين جريان زمينه‏ اى شد كه موسى را به كاخ فرعون راه دادند. فرعون به موسي و هارون اجازه داد تا آنها را ببينند و بخندند. وقتى عذاب بر فرعونيان نازل شد و همه آنها غرق شدند، خطاب رسيد كه اين دلقك را نجات دهيد. فرشته‏ ها گفتند: اين هم از اصحاب فرعون و كافر است. خطاب آمد كه اين لباس دوست ما را مى‌‏پوشيد و اداى دوست ما را در مى‏ آورد. معنای این حرف این است كه گاهى ادا درآوردن هم مطلوب است... خدايا! ... ما را مثل دلقك فرعون ببخش؛ آخر ما هم لباس دوست تو را مى‌‏پوشيم؛ ما هم دم از امام حسين مى‏‌زنيم.... (علامه مصباح یزدی، عرفه 1385) ---- خدایا! ما چند روز ادای آدم‌حسابیها را در می‌آریم. میآییم قاتی دوستای خوبت، زائرای حسینت. همین قدر کم رو از ما بپذیر. تا پیشنهادی دیگر: ble.ir/join/YTdkMDA1Yj