#تجربه_های_شما #خانواده_منسجم_و_شاد سلام خانومای گل. خانوم کشوری جان چقدر موضوع خوب و جالبی رو انتخاب کردین که واقعا به درد همه میخوره، چون تو این جامعه ی پر از مشکلات و فشارهای مالی نیاز داریم که خانواده شادی داشته باشیم و همیشه پشت هم باشیم. خانواده شاد و منسجم یعنی رابطه پدر و مادر و فرزندان. متاسفانه من میخوام از خانوادم براتون بگم تا درس عبرتی بشه واسه همه، تا مثل خانواده من غیر شاد و غیر منسجم نباشن😔 خیلی از خانوما درست گفتن که که اولین چیز برای داشتن خانواده شاد و منسجم رابطه خوب پدر و مادر خانواده ست. متاسفانه پدر و مادر من هیچوقت همدیگرو دوست نداشتن و همیییییشه دعوا بود تو خونمون. داد و بیدادهای مادرم و فحش دادناش به پدرم باعث شد که بچه ها هم به پدرشون احترام نذارن... بی فکری های پدرم و فروختن خونه و ماشین و دائم مستاجر بودن باعث شد که هیچوقت راحت نتونیم زندگی کنیم و همیشه مشکل مالی داشته باشیم. فرق گذاشتن بین بچه ها... که مادرم برادر بزرگتر رو واسه ما پادشاه کرد و ماها رو برده و خدمتکار... با ما با حالت خشم و تندی و دستوری حرف میزد اما برعکس جلو چشم ما برادرم رو نوازش میکرد و قربون صدقه ش میرفت... منفی گری های مادر و دائم فکر و خیالهای منفی کردن در مورد بچه ها و شوهر و زندگی... از بین بردن اعتماد بنفس بچه ها... کوچیک کردن اونا تو جمع... همه باعث شد که ما از خونمون فراری باشیم همش دوست داشتیم خونه مادر بزرگ بمونیم تا هم دعواهای پدر و مادرو نبینیم و هم بتونیم چیزای خوشمزه بخوریم. طوری که خونه خودمون رو مثل زندان میدیدیم و خونه مادر بزرگ رو مثل یه بهشت آروم و زیبا و روشن و آفتابی.... همیشه وقتی دعوای پدر مادرم رو میدیدم حسرت میخوردم که ای کاش منم مثل خواهرم خونه مادربزرگم بودم و این دعواها رو نمیدیدم و اینقدر استرس نمیکشیدم... مادرم انقدر اعتماد بنفس ما رو پایین آورده بود که اگه تو مهمونی میخواستیم غذا یا میوه برداریم سریع بهمون اخم میکرد و مانع از خوردنمون میشد ماهم سریع عقب میکشیدیم... خانوادم هیچوقت ما رو به گردش و تفریح نمیبردن و ما همیشه پیش فامیل که همگی تفریح و گردش میرفتن نظاره گر بودیم چون اونا ماشین داشتن ولی ما نه... در حالیکه من اون موقع ها فکر میکردم که واسه تفریح و شادی حتما که نباید ماشین باشه ما حتی میتونستیم پارک سر کوچه بریم و کلی خوش باشیم اما اصلا خانوادم اهل این چیزا نبود... مادرم هیچوقت به ما ارزش قائل نبود و همیشه ما رو پیش دیگران کوچیک میکرد... لباسای دخترخاله پسرخاله ها رو تن ما میکرد در حالیکه اونقدر هم وضعمون بد نبود... ما همیشه پیش دخترخاله پسر خاله ها چه از نظر عاطفی چه از نظر پوشش و خورد و خوراک احساس کمبود و کوچیک بودن میکردیم... هیچوقت از پدر مادر محبت کلامی نشنیدیم... همه اینا باعث شد که ما هیچوقت خانواده شادی نباشیم هیچوقت پشت همدیگه نباشیم ... خواهر برادرام همیشه غریبه ها رو به خانواده شون ترجیح میدن... خواهرم بین من و دوستاش همیشه دوستاشو انتخاب میکنه و اونا رو بیشتر دوست داره... حالا بعد از گذشت سالها و پیر شدن پدر و مادر، یه پدر عصبی و افسرده داریم و یه خواهر افسرده ی شدید ،که طلاق گرفته و یه خواهر کوچیکتر که اونم تو عقد طلاق گرفته... داداشام هردو با اینکه شغل خوب و وضعیت مالی خوبی دارن اما هردو مواد مصرف میکنن😞... هروقت هم بخوایم خونه پدرم بریم باید ساکت و بی سر و صدا باشیم همش هیس هیس... نباید بزاریم بچه شلوغ و سروصدا کنه چون پدرم عصبی میشه... حتی الانم مادرم باهامون با حالت تند بدون هیچ محبتی حرف میزنه چون از اول یاد نگرفته... من ازدواج کردم و همیشه سعی میکنم با دخترم و شوهرم خانواده شادی داشته باشیم دوست دارم دخترم تو خانواده شادی بزرگ بشه و همیشه بیشتر از هرکسی به پدر و مادرش اعتماد کنه. برعکس خانواده همسرم یه خانواده شاد و منسجمن، فیلم کمدی میگیرن و دور هم میشینن و میخندن... بچه ها عاشق خانواده و خونشونن و حتی پسرها دائم با دوستاشون و اینور اونور نیستن بلکه زود از سر کار میان خونه که دور هم باشن.... چونکه تو این خانواده پدر مادر همدیگرو دوست دارن و به هم احترام میزارن.... بله این چیزها تو خانواده ما باعث شد که هیچوقت خانواده شاد و منسجمی نداشته باشیم امیدوارم شما خانوما از این خانواده ها درس عبرت بگیرین و همیشه خانواده شاد و خوشبختی داشته باشین. همسرخوب✓تجربیات ناب خانواده ـــــﮩﮩ٨ﮩــــﮩ٨ﮩﮩـ♥️ـﮩﮩ٨ﮩــــﮩ٨ﮩﮩـــ قرارگاه جهادفرهنگی و تولید جنگ نرم پیام آوران نور ?𝖎𝖓 ➡️ @payamavarannoor ╰═•♥️◍⃟🎼═╯