eitaa logo
پیام کوثر
748 دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
7.6هزار ویدیو
167 فایل
برنامه های ثابت کانال پیام کوثر : #امام_زمانم ، #یاران_آسمانی، #سبک_زندگی_اسلامی ، #جهاد_تبیین ، #فرزندآوری ، #تربیت_فرزند ، #داستانک ، #مسابقه ، #تلنگر ، #پندانه ، #گزارش و... ارتباط با ما : @Hkosar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 غرب در گذر زمان 🔹‌بیخود نیست که غرب مدت‌هاست نمی‌تونه به هیچ جا حمله کنه آخه نسل مرداشون تو زرد از آب دراومده 🔹‌بیچاره اون پیرمرده که فکر نمی‌کرد روزی شاهد همچین مزخرفاتی باشه ✾࿐༅•••{ 🌸✨🌸 }•••༅࿐✾ @payame_kosar
📣 🔺مدیرعامل شرکت بهره‌برداری مترو تهران: ساعت کاری مترو تهران از روز شنبه تغییر می کند. 🔺نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران، حدود یک سوم میانگین جهانی/ نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده دانشگاهی به ۷۱ درصد رسیده است. 🔺فایننشنال تایمز: آمریکا، بریتانیا و اتحادیه اروپا اولین توافقنامه‌ جهانی در مورد هوش مصنوعی را امضا می‌کنند. 🔺مسکو: رسانه‌های آمریکایی را هدف قرار می‌دهیم. ✾࿐༅•••{ 🌸✨🌸 }•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا در قطار و هواپیما که در حال حرکت است، می‌توان نماز خواند؟ 🪴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{🌿💚} 💥در مرام مؤمــن‌جماعت نیســت‌ڪـہ خداوند صدایش ڪند و او بی‌توجه به نــدای‌اذان، مشغول روزمرّگــی خـود باشـد! 🍃💚 🍃@payame_kosar🍃💚
1_1707810829.mp3
2.08M
🌱توکه امید 🌱قلب بی کسایی 🌱تو آخرین ذخیره خدایی 🎙 حاج مهدی رسولی {🍃💚@payame_kosar💚🍃}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانو بیست🧕🏻 چقد لذت بردم😍 یه خانم جوان و باسواد و تحصیل کرده که: به مادریش افتخار میکنه🌹 دیگه یواش یواش نه.... تند تند باید ما دهه شصتی ها جامونو بدیم به دهه هفتادی ها و البته دهه هشتادی ها😍☺️ پ ن: قابل توجه آقایون.... همراهی شما میتونه چنین صحنه های زیبایی خلق کنه...🥰 @payame_kosar •┈••••✾•🌿🌸🌿•✾•┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• اعمال اول ماه و صدقه را فراموش نکنید در راس دعاها هم سلامتی امام زمان عجل الله و تعجیل در فرجشون 💳۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۰۹۹۸۷۱گروه جهادی شهید طیبه واعظی ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَلسلام علیک یا امام رضا علیه السلام🙏💐 باز رسیدیم به ساعت ۸ و قرار عاشقی😭❤️ اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی ؛ الامامِ التّقی النّقی ؛ وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ؛ و مَن تَحتَ الثری ؛ الصّدّیق الشَّهید ؛ صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه؛ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک...💐😭 آقاجان؛ دست شما و قلبهای شکسته و مشتاق ما... 🪴@payame_kosar
❇️ برگزاری حلقه شهید آزادی در پایگاه شهید چمران و بیان احکام غسل و وضو توسط خانم میثاقی ╭┅─•❀♡❀♡•─┅╮ ‌    @payame_kosar ╰┅─•❀♡❀♡•─┅╯
🌸 اردوی شهر بازی گل نرگس ویژه کودکان شرکت کننده در کلاسهای تابستانه طرح نو+جوانه ها، و حلقه صالحین کودکان همراه با پذیرایی بستنی به مناسبت حلول ماه ربیع الاول 🍦 https://eitaa.com/shohadayeshahed 𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─── @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بِسْـمِـ الّلهِ النُّور 🍁رمان هیجانی و فانتزی 🌷 🍁قسمت باورم نمی شد این جمله را بالاخره از زبانش می شنوم. آنقدر هیجان زده شده بودم که دلم میخواست فریاد بزنم. 😍😁نتوانستم خوشحالی ام را پنهان کنم و نیشم باز شد.😁 گوشه ای پارک کردم. همانطور که نگاهش می کردم با لبخند گفتم : _ از روزی که توی بهشت زهرا دیدمت تا امروز دو سال گذشته. ☺️✌️توی این دو سال زندگی رو به من حروم کردی. ولی الان توی دو ثانیه دنیا رو بهم دادی. دیگه فکرشم نکن ولت کنم.😉😍 میدانستم با شنیدن حرف هایم خجالت می کشد 🙈اما دیگر دلم نمیخواست حرف ها و احساساتم را در دلم نگه دارم.😁❤️ حالا که فهمیده بودم فاطمه هم دوستم دارد باید تمام تلاشم را برای خوشبختی اش می کردم.😇😎 کمی بعد برای خرید آینه و شمعدان پیاده شدیم... متوجه شدم که سعی می کند فاصله اش را با من حفظ کند. برای اینکه راحت باشد با فاصله ی بیشتری کنارش قدم میزدم. ☺️چند مغازه را دیدیم اما چیزی انتخاب نکردیم. وارد یکی از مغازه ها شدیم، فاطمه به ساده ترین آینه و شمعدان مغازه اشاره کرد و گفت : _ این خوبه؟😊 + هرچی رو تو دوست داشته باشی خوبه. 😍ولی اگه بخاطر پولش اینو انتخاب کردی از این بابت هیچ نگرانی نداشته باش.😇 _ نه بخاطر پول نیست. البته اسراف کردنم دوست ندارم.☺️ کمی آن طرف تر ایستاده بودم و مدل های دیگر را نگاه می کردم. ناگهان دیدم که فاطمه جلوی آینه ایستاده و به تصویر خودش خیره شده. از فرصت استفاده کردم و در کنارش ایستادم.😍 و این اولین باری بود که فاطمه و خودم را در یک قاب می دیدم. پس از چند روز یک عقد مختصر گرفتیم و آماده ی رفتن شدیم...✈️ روز رفتن فاطمه آنقدر در آغوش محمد اشک ریخت که چشم هایش پف کرده بود.🤗😭 معلوم بود محمد هم تمام سعیش را می کند که اشک نریزد. موقع خداحافظی محمد مرا در آغوش گرفت و گفت : _ جون تو و یدونه آبجی من. اول میسپرمش به خدا بعدم تو.😢 روی شانه اش زدم و گفتم : + نگران نباش. نمیذارم یه تار مو از سرش کم شه. برام از جونمم عزیزتره.😍😊 بعد از یک سوار هواپیما شدیم... 🇬🇧🛫 فاطمه ساکت بود و چیزی نمی گفت. فقط از پنجره به آسمان☁️ نگاه می کرد و مدام چشمهایش پر از اشک می شد.😢 دستش را گرفتم و گفتم : _ انقدر اشک نریز. بخدا دلم آتیش گرفت.😒 صورتش را پاک کرد و با بغض گفت : + دلم برای خیلی چیزا تنگ میشه. مادرم، محمد، پدرم...😔😢 خواستم کمی حال و هوایش را عوض کنم، با خنده گفتم : _ راستشو بگو، تا بحال برای منم اینجوری اشک ریختی؟😉 لبخندی زد و گفت : + من نریختم، ولی تو ریختی!😌 _ اشک چیه؟! ما که براتون گریبان چاک کردیم!😍😉 بالاخره بعد از آن همه گریه موفق شدم کمی بخندانمش. ☺️ باهم ابرها را تماشا می کردیم و درباره ی شکل هایشان حرف میزدیم. همانطور که با انگشتش ابرها را نشانم میداد به روی ماهش بودم😍 و خدا را هزاران بار برای داشتنش می کردم.🙏 در همان سوییت نقلی و کوچک زندگی مشتکرمان را آغاز کردیم. 🏡💞 بعد از آمدن فاطمه همه چیز رنگ و بوی دیگری گرفته بود. حتی دیگر باران ها دلگیر و غم انگیز نبودند.😍 یک تغییر دکوراسیون اساسی به خانه دادیم و جای وسایل را عوض کردیم. تازه میفهمیدم معنی این جمله که 🎀"زن چراغ خانه است" 🎀یعنی چه!😇😎 تمام سعیم را می کردم کمتر در خانه تنهایش بگذارم. 😊اما بخاطر اینکه هم درس میخواندم و هم کار میکردم ناگزیر بودم زمان بیشتری را بیرون از خانه سپری کنم. فاطمه هم برای خودش سرگرمی ایجاد می کرد و از پس تنهایی اش بر می آمد.☺️ هنوز به مسیرها و محیط شهر آشنایی کافی نداشت. یک روز قرار گذاشتیم بعد از پایان کلاسم باهم بیرون برویم تا هم خیابان ها را نشانش بدهم و هم کمی خرید کنیم.😊 وقتی از دانشگاه خارج شدم دیدم فاطمه جلوی در منتظرم ایستاده. گفتم : _ سلام! تو چرا از خونه اومدی بیرون؟ من میومدم دنبالت دیگه.😊 + سلام. خب دلم میخواست یکم قدم بزنم. ببخشید اگه بدون اجازت اومدم.☺️ _ ببخشید چیه؟ من بخاطر خودت میگم. منظورم این بود چرا تنهایی اومدی تو خیابون، باهم میومدیم که هواتم داشته باشم تا خیالم راحت بشه.😍 ادامه👇
همین لحظه امیلی و (یکی دیگر از همکلاسی هایم) جاستین از کنارمان رد شدند. امیلی تا چشمش به ما افتاد نزدیک آمد و گفت : _ سلام رضا. ایشون نامزدته؟👈💎 گفتم : _ سلام. بله. البته ما ازدواج کردیم و فاطمه دیگه همسر منه.😌😍 دستش را به طرف فاطمه دراز کرد و گفت : _ سلام فاطمه. من امیلی هستم. دوست رضا. از آشناییت خوشبختم.😊 بعد از امیلی جاستین هم دستش را به سمت فاطمه دراز کرد. برای اینکه با فاطمه برخورد نکند با او دست دادم و با لبخند گفتم : _ ببخشید اما همسرم با آقایون دست نمیده.😊☝️ از قیافه ی جاستین مشخص بود متعجب شده.😳 بعد از گفتگوی کوتاهی رفتند و ما هم به سمت فروشگاه حرکت کردیم... ادامه دارد.... ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌~•~•🍃꧁🌸꧂🍃•~•~ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای علی فانی هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹 •┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈• @payame_kosar
🔴 یه دختر و پسر تو مشهد با همدیگه مبارزه میکنن، به قول همون احمقایی که زن و مرد رو یکسان میبینن، مبارزه به حق و برابر! آخر سر هم، براثر ضربه شدید پسر به سر دختر، دختر فوت میکنه و درب اون تاریک خونه رو هم پلمپ میکنن! طرفداران برابری زن و مرد ماستاتون رو کیسه میکنین یا هنوز زوده؟ ~•~•🍃꧁🌸꧂🍃•~•~ @payame_kosar
👆لطف کنیدعکس را بازکرده و ببینیدکه برعلیه جمهوری اسلامی ایران باپشتیبانی آنها توطئه هایی که انجام دادندبیشترمتوجّه بشوید ✍🇮🇷 حالا دیدید در مورد مهساامینی ما چی می گفتیم ✍ ❌و آنها چی میگفتند⁉️ 📺🇮🇷فقط باید به صداوسیمای جبهه ی خودی اعتماد کنیم. ~•~•🍃꧁🌸꧂🍃•~•~ @payame_kosar