کاریکاتوری زیبا از رأی دادن ایرانیان مقیم خارج کشور بعد از عبور از متوحشان منافق
#انتخابات #سلام_بر_ابراهیم #استوری
@paygah_salman_kan
✳ باید باهاش حرف بزنیم!
🔻 حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیونها با قیافهی زننده سرِ کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش #بیحجابه! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتش رو رد میکنم شورای انقلاب». با اصرارِ #ابراهیم رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارشها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم». رفتیم درِ خانهاش و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانمها گفت و از #حجاب همسرش، از خونِ #شهدا گفت و از اهداف #انقلاب. آنقدر زیبا حرف میزد که من هم متأثر شدم. ابراهیم همانجا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر، میشه افراد رو اصلاح کرد. یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رئیس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه میکنه».
📚 برگرفته از کتاب #سلام_بر_ابراهیم؛ خاطراتی از #شهید_ابراهیم_هادی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_و_امام_شهدا_صلوات
#معاونت_ایثارگران_و_امور_شهدا
#امر_به_معروف و #نهی_از_منکر
#پایگاه_ویژه_سلمان_کن
@paygah_salman_kan
سلام-بر-ابراهیم.pdf
3.54M
پی دی اف کتاب سلام بر ابراهیم🌷
#سلام_بر_ابراهیم
#معاونت_فرهنگی
#معاونت_علمی_پژوهشی
#معاونت_ایثارگران_و_امور_شهدا
#پایگاه_ویژه_سلمان_کن
@paygah_salman_kan
✳️ امتحان مردانگی
🔻 قبل از عملیات مطلع الفجر بود. جهت هماهنگی بهتر، جلسهای در محل گروه اندرزگو برگزار شد. من و ابراهیم و شش نفر از فرماندهان ارتش و سپاه در جلسه حضور داشتیم. اواسط جلسه بود که ناگهان از پنجره، یک نارنجک به داخل پرتاب شد! دقیقا وسط اتاق افتاد. از ترس رنگم پرید. همانطور که نشسته بودم، سرم را در بین دستانم گرفتم و به سمت دیوار چمباتمه زدم. بقیه هم مانند من، هر یک به گوشهای خزیدند.
🔸 لحظات بهسختی میگذشت، اما صدای انفجار نیامد. خیلی آرام چشمانم را باز کردم. از لابهلای دستانم به وسط اتاق نگاه کردم. باورکردنی نبود! با چشمانی که از تعجب بزرگ شده بود گفتم: «آقا ابرام …!» بقیه هم یکییکی سرهای خود را بلند کردند. همه با رنگ پریده وسط اتاق را نگاه میکردند. در حالی که همهٔ ما در گوشهوکنار اتاق خزیده بودیم، ابراهیم روی نارنجک خوابید بود!
🔺 در همین حین مسئول آموزش وارد اتاق شد. با کلی معذرتخواهی گفت: خیلی شرمندهام. این نارنجک آموزشی بود. اشتباهی افتاد داخل اتاق شما! گویی این نارنجک آمده بود تا مردانگی ما و ابراهیم را بسنجد.
📚 برگرفته از کتاب #سلام_بر_ابراهیم |زندگینامه و خاطراتی از اسطورهٔ دفاع مقدس #شهید_ابراهیم_هادی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#معاونت_ایثارگران_و_امور_شهدا
#معاونت_علمی_پژوهشی
#پایگاه_ویژه_سلمان_کن
@paygah_salman_kan