زادروز شهید مجاهدی که شرف را بیمه کرد
امروز نوزدهم اسفند؛ زاد روز شهید چمران است؛ شهید مجاهد و نستوهی که به فرموده امام خمینی (ره): با عزت، عظمت و با تعهد به اسلام، جان خود را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد، ما و شما هم خواهیم رفت، مثل چمران بمیرید
#شهید_مصطفی_چمران
#پایگاه_ویژه_سلمان_کن
@paygah_salman_kan
#معرفی_کتاب 📚
کتاب #مرگ_از_من_فرار_میکند📘
✍🏻نویسنده #فرهاد_خضری
نشر #روایت_فتح
این کتاب دربردارنده ی دو سفر است: سفر اول زندگی چمران را در امریکا و لبنان به تصویر کشیده است و سفر دوم داستان رزم چمران در جبهه های ایران است. این کتاب مجموعه ای از خاطرات و توصیفات اطرافیان چمران از اوست.
#بریده_کتاب 📖
از بچگی میشنیدم«باید بجنگیم.»
بخصوص از زبان مامان و سر خاک بابا، که به رژیم میگفت «دخترهایم را جوری تربیت میکنم که فکرشان این باشد فقط از جنایتکارها انتقام بگیرند.»
یادم هست از سیزده چهارده سالگی لباس رزم میپوشیدم، فانسقه میبستم، نیم پوتین پا میکردم میرفتم روی سنگ میخوابیدم تا به سختی روزهای جنگ عادت داشته باشم.
#معاونت_علمی_پژوهشی
#شهید_مصطفی_چمران
#پایگاه_ویژه_سلمان_کن
@paygah_salman_kan
🔆 یک فنجان پر از عشق!
🔻 مادرم موقع خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که «این دختر صبح که از خواب بلند میشه باید یه لیوان شیر و قهوه جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته.»
🔸 اما خدا میداند که مصطفی تا وقتی که شهید شد، با اینکه خودش قهوه نمیخورد، همیشه برای من قهوه درست میکرد. میگفتم: «واسه چی این کارو میکنی؟ راضی به زحمتت نیستم». میگفت: «من به مادرت قول دادم که این کارها رو انجام بدم.» همین عشق و محبتهایش را میدیدم که احساس میکردم رنگ خدایی به زندگیمان داده.»
👤 راوی: همسر #شهید_مصطفی_چمران
📚 از کتاب «پدرانه، مادرانه؛ زندگی به سبک شهدا | ج۳»
ص ۲۳
#⃣ #همسرانه
#شهید_مصطفی_چمران
#معاونت_علمی_پژوهشی
#پایگاه_ویژه_سلمان_کن
@paygah_salman_kan
✳️ مصطفی که روی تخت نمیخوابد!
🔻 رفته بودم بعلبک لبنان، تا مصطفی را ببینم. آنجا هتلی در اختیار امام موسی صدر بود. امام گفت: «برو ببین مصطفی کجاست؟» چون هتل در اختیار امام بود، همهٔ اتاقها را گشتم، اما پیدایش نکردم. وقتی به امام صدر گفتم که پیدایش نکردم، گفت: «مصطفی که روی تخت نمیخوابد؛ برای پیدا کردن او باید روی نیمکتها و یا در بین افرادی که روی زمین خوابیدهاند، جستوجو کنی!» راست میگفت؛ بالاخره یافتمش. روی زمین دراز کشیده بود و کتش را هم انداخته بود روی صورتش.
🎙 راوی: سید محمد غروی
📚 از کتاب #چمران_مظلوم_بود | خاطراتی از #شهید_مصطفی_چمران
✍ علی اکبری مزدآبادی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#معاونت_ایثارگران_و_امور_شهدا
#معاونت_علمی_پژوهشی
#پایگاه_ویژه_سلمان_کن
@paygah_salman_kan