eitaa logo
پایگاه ویژه بسیج سلمان کن
382 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1هزار ویدیو
147 فایل
📌گزارش عملکرد پنج ساله پایگاه ویژه بسیج سلمان کن از دی ۱۳۹۸ الی آذرماه ۱۴۰۳
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ فرمول اخلاص! 🔻 در یکی از همین آمدوشدها با ماشین، آقا مهدی به من گفت: «می‌خوام یه فرمولی بهت بگم که ببینی کارِت برای خدا هست یا نه؟» با خودم فکر کردم حتماً چیزی از من دیده یا فهمیده که این حرف را مطرح می‌کند. یک لحظه از خودم بدم آمد. گفتم: «آقا مهدی، چطور می‌شه آدم توی جنگ بیاد، مجروح بشه، این همه درد و رنج بکشه بعد بگه آیا کارش برای خداست یا نه؟ فکر می‌کنید کار ما برای خدا نیست؟» گفت: «نه منظورم این نبود که کار شما برای خدا نیست. من می‌خوام یه فرمولی بهت بگم که در هر زمانی بتونی کار خودت رو بسنجی.» گفتم: «بفرمایین آقا مهدی.» گفت: «اگر یه زمانی تونستی از جیب خودت یه پولی رو در راه خدا انفاق کنی، اون وقته که می‌فهمی این جنگیدنت هم برای خدا هست یا نه. مصطفی، انفاق مال از ایثار جان سخت‌تره.» این حرف آقا مهدی هنوز هم در گوشم هست. 📣 راوی: مصطفی مولوی 📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی ، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا 📖 ص ۱۲۶ ✍ علی اکبری مزدآبادی @paygah_salman_kan
✳️ فرمانده‌ای که فرمان نمی‌داد؛ عمل می‌کرد! 🔻 روش و منش آقا مهدی این‌طور نبود که فقط دستور بدهد، بلکه خودش بدون کوچک‌ترین ملاحظه‌ای عامل به عمل بود. به‌طور مثال اگر از مسیری رد می‌شدیم و آشغالی افتاده بود، نمی‌گفت «میراب این آشغال را بردار»؛ خودش دولا می‌شد و آن را از زمین بر می‌داشت. یا مثلاً وقتی می‌رفت وضو بگیرد و احیاناً می‌دید سرویس بهداشتی کثیف است، بدون هیچ حرفی آستین بالا می‌زد و دستشویی را می‌شست و تمیز می‌کرد. این حرکات برای من رزمنده پیام داشت که فرمانده لشکرم از این که خم شود و از روی زمین آشغال بردارد، ابایی ندارد و خجالت نمی‌کشد؛ پس من هم اگر چنین چیزی می‌دیدم، خجالت نمی‌کشیدم و همان کار را انجام می‌دادم. 📣 راوی: عبدالرزاق میراب 📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی ، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا 📖 ص ۱۶۰ ✍ علی اکبری مزدآبادی ❤️ @paygah_salman_kan