💠 خاطره ای از یکی از بانوان از شهید امیر حاج امینی روزایی که از مطب دندون پزشکی برمی گشتم تو مسیرم یه مسجد بود، ناخوداگاه نگاهم به عکس شهیدی افتاد که رو دیوار مسجد نقاشی شده بود. بدجور فکرمو به خودش مشغول کرد، دلم میخواست همیشه از کوچه مسجد رد بشم. چند ثانیه ای مکث کردم و به عکس خیره شدم. دلیل رفتارم رو نمی دونستم ولی بدجور وابسته شده بودم. روز آخر آژانس گرفتم چون حالم خوب نبود و نمی تونستم پیاده برم و جالبتر اینکه راننده از همون کوچه رد شد. دوباره ذوق کردم. پایین عکس شهید نوشته ای بود که ذهنمو درگیر خودش کرد. چرا تا حالا متوجهش نشده بودم؟ "خواهرم #حجاب تو کوبنده تر از خون من است" بی اختیار دستم سمت روسریم رفت و روسریمو جلوتر کشیدم. من همیشه حجاب رو دوست داشتم و ماه محرم و ماه رمضان چادر سر می کردم، ولی همیشگی نبود. تا چند روز حال و روز عجیبی داشتم، دلم می خواست دوباره به اون کوچه برم. خیلی فکر کردم و آخر تصمیم گرفتم برای همیشه چادر رو انتخاب کنم... 🍃🌺 #شهید_امیر_حاج_امینی 🌺🍃 📆 تاریخ شهادت : 10 اسفند، کربلای پنج #بسیج_دانشجویی_یادگار_امام 🔹 پایگاه بسیج دانشجویی شهید حسین آقادادی ، دانشگاه معارف قرآن و عترت @paygah_shahidaghadadi