eitaa logo
🇮🇷 پایگاه بصیرت 🇮🇷
138 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
7.7هزار ویدیو
15 فایل
شما هم‌ رسانه باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 قسمتی از وصیت نامه شهید امین اربابی در خصوص نابودی : . ▪️این منتظران خورشید حقیقت، مصمم هستند ،تا پس از زدودن لوث وجود بعثیان کافر و آزادسازی کربلای معلّی ، در امتداد خط سرخ کربلا به سوی شریف جاری و در جهت تحقق فرمان بزرگ قافله نور حضرت امام خمینی {ایدهم الله تعالی}مبنی بر نابودی ، آنچنان عمل نمایدکه دیگر اثری از آثار چکمه پوشان غاصب صهیونیسم بر هیچ نقطه ای از سرزمین های اسلامی باقی نماند. .
12.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شهیدی که پای مادرش را شفا داد... . 🔸شهید «محمد معماریان» شهیدی است که در رؤیای صادقه مادرش، از بهشت برزخی پروردگار در شب عاشورا زمین می آید و با شال سبزی پای شکسته ی مادرش را می بندد و مادر بعد از بیدار شدن از خواب هم دستمال سبز را می بیند و هم شفا گرفتن پایش را... . پایگاه معرفت👇👇 🆔@paygaheshie نشر کلیه پیام ها آزاد است
🌹 ۱۳ ساله علیرضا محمودی پارسا .بار از کارهایی که کرده‌ام به تو می‌برم از جمله: ▪️از این که حسد کردم… ▪️از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم… ▪️از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم. ▪️از این که مرگ را فراموش کردم. ▪️از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم. ▪️از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم…. ▪️از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم. ▪️از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم…. ▪️از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید. ▪️از این که ایمانم به بنده‌ات بیشتر از ایمانم به تو بود…. ▪️از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری….. ▪️از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم…. ▪️از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند…. ▪️از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم…. ▪️از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم…. ▪️از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم…. ▪️از این که ” خدا می بیند ” را در همه کارهایم دخالت ندادم…. ▪️از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا … به نشنیدن زدم… .