eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
408 دنبال‌کننده
19 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 نوکری روسپید نصرالله 💢 بسم رب الشهید نصرالله به سعادت رسید نصرالله سالها در میانه ی میدان جور ما را کشید نصرالله مثل دُرّ روشن و زلال و شریف سخت مثل حدید نصرالله سرو ما کی خمید در طوفان ؟ شیرمردی رشید نصرالله رفته اما کشانده لشگر را سر راهی جدید نصرالله باب فتح است ؛باب ارشادش رهنمودش مفید نصرالله مگذاری زمین سلاحت را به تو دارد امید نصرالله مژده ی " ارجعی الی ربک " در وجودش دمید نصرالله در ورودی روضه ی رضوان " وادخلی " را شنید نصرالله حلقه بر گوش سیدالشهدا نوکری روسپید نصرالله شادی روح پر فتوح او دست بر سینه یاحسین بگو رهبر و مقتدا امام حسین جَرَیان ساز ما امام حسین با ایادی ظلم بیگانه آشناییم با امام حسین بیعت با یزید ممنوع است مرجع ماست تا امام حسین بین مظلوم ها تجلی کرد غزه تا کربلا امام حسین حرف ما نیست ؛ نقل "جامعه" است "من اتاکم نجی" امام حسین! خون پاک تمامی شهدا نذر خون خدا امام حسین جای "سیدحسن" صدا بزنیم "ماتَرَکناک" یا امام حسین داغ دیدم چه داغ جانکاهی مرد هم گریه می کند گاهی تربت کربلاست در کفنش غصه اینجاست بی هوا زدنش در غم اش منطقه عزادار است از فلسطین گرفته تا یمنش مرد میدان ما کجا و کسی که رسد بوی شیر از دهنش دل مان تنگ خطبه ای غرّاست خطبه ی آتشین  و صف شکنش روضه ی جانگداز عاشورا موچ می زد همیشه در سخنش در مراثی جد مظلومش سینه می زد دو دست سینه زنش جگرش سوخت تا جوانش رفت آه از روز بی پسر شدنش پیکرش روی دست ها برود کی لگدمال می‌شود بدنش ؟ آه از آن کشته ای که عریان شد رفت بر باد کهنه پیرهنش در میان برو بیا بردند هم عبا هم عمامه را بردند ✅علیرضا خاکساری ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 شهید ضاحیه، خدانگهدار 💢 ‌ داری میری به روی دست مردم شهید ضاحیه، خدانگهدار خون خدا واکرده آغوششو واسه تو اِی، رفیق خوب سردار حاج قاسم و عماد و سید عباس همراه سنوار و یه عده خادم کنار هم، ورودی بهشتن چشم انتظارِ، تو و سیّدْ هاشم می بینی از سر خلوص و ایمان مرزای عشقت تا کجا رسیده دور و برِ پیکرتو گرفتن یه عده با بال و پر بریده رفتی ولی بیش از، همیشه، هستی! زنده تره، این بودنِ خیالیت با اینکه قطعیه، پیروزی امّا هیچ جوری پُر نمیشه جای خالیت رفتی و فکرت، داره میشه تکثیر این روزا خوب به یادمون می مونه توو سخت ترین روزای روزگارم خدای تو، پشت و پناهمونه لحظه به لحظه ی نبرد تا آخر مقاومت به یادته همیشه هر چی بلا بیاد، ما مثل کوهیم امیدمون که ناامید نمیشه مسیرمون ادامه داره سیّد شونه به شونه لبریز از شجاعت می خشکونیم، ریشه صهیونیستو دست خداس، همیشه با جماعت غرّش ایران توی جمعه ی نصر یعنی که ما راهمونو می دونیم تا جمعه ی ظهور حضرت عشق پای ولیِّ امرمون می مونیم ✅احسان جاودان ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 فدای استقامتت، فدای آن صفای تو 💢 فقط نه اینکه مسلمین نشسته در عزای تو چه اشک ها که ریخته مسیحیان برای تو چه اشک ها که ریخته ز داغ رفتنت ولی به جز حماسه کی توان سرود در عزای تو؟! دوباره ای شهید ما، بیا و خطبه ای بخوان امیدبخش بچه های غزه آن صدای تو تو خار چشم دشمنان، تو نور چشم دوستان فدای استقامتت، فدای آن صفای تو تو پر زدی به آسمان شدی شهیدِ جاودان زمان نبود حدّ تو، زمین‌ نبود جای تو ✅علی مقدم ۵ اسفند ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 شعری در باب تشییع سید مقاومت سید حسن نصرالله 💢 می‌رود از فرش خورشیدی به عرش عرش را بالِ مَلَک کرده ست فرش خون « نَصْرُ الله » در جوش آمده عشق در بزمش کفن پوش آمده تربت او نور جان ها می‌شود قطعه‌ای از آسمان ها می‌شود باز با دل عاشقی همراه شد صحبت از مردان « حزْبُ الله » شد در حریم عشق عاشق آمده روز تشییعِ شقایق آمده پیکر زیبای آن سروِ شهید می رود بر دوش گل های سپید می رود گلگون تر از «قالوا بَلی»  «سَیّدی» از نسل سرخ کربلا آن که «نَصْرُ الله» شد بر دین حق رنگ خون پاشید بر روی شفق دفتر دل باز کن، بنگر کنون سرخی «اِنّا اِلَیْهِ راجِعُون»  مثنوی می‌گفت با صدها درود با غزل هم می توان از او سرود خاک می‌گردد مزار آفتاب اشک ما بادا نثار آفتاب می رود «سَیّد حسن»، از داغ او هر دلی شد داغدار آفتاب داغ «نَصْرُ الله» افتاده به جان سینه ها شد بی قرار آفتاب پیچ و تاب افتاده در جان‌ها ز غم دیده‌ها شد اشکبار آفتاب کس ندیده این چنین در التهاب گوهری را در غبار آفتاب در زمستان هم به حکم عاشقی گم نخواهد شد بهار آفتاب روی دستِ خیل یاران می رود پیکر آئینه‌دار آفتاب می‌دَمد از خاک یاران بعد ازین چهره ی گلگون عِذار آفتاب خیزد عطر آن شهید جاودان از یمین و از یسار آفتاب بعد ازین «یاسر» به پیچد در جهان بوی گل از لاله زار آفتاب ✅محمود تاری ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 کاش قبل از رمضان، نوکر خود را بخری 💢 گرچه شب تا سحرم بر سر سجاده هنوز نشدم ثانیه ای عاشق و دلداده هنوز من بجایی نرسیدم، همه ی عمرم رفت مانده بر روی تنم خستگی جاده هنوز گرچه خوبان به وصال تو رسیدند اما این منم از صف وصلت عقب افتاده هنوز آرزوهای دراز، آبروی من را بُرد قسمتم نیست ز تو، یک نظر ساده هنوز باغبان! رنجِ زمستانِ مرا کمتر کن برگ، بی اذن تو از شاخه نیفتاده هنوز کاش قبل از رمضان، نوکر خود را بخری رفت شعبان، چکنم! نیستم آماده هنوز چاره ی کار، مِی نابِ ضریح علی اَست بگذارید بنوشم ز همان باده هنوز باز شرمنده شدم، با همه آلودگی ام ... به منِ بی سر و پا، فاطمه جا داده هنوز ای گرفتار! برای گره وا کردن تو هیچکس مثل رقیه نشده زاده هنوز گره ی کار سه ساله، گره افتادن موست چنگ خورده تر از آن سر، همه ی صورت اوست ✅رضا دین پرور ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 گریه کنان به سفره‌ی افطار میرسم 💢 دنیاگریز و خسته رسیدم به ایستگاه حتی نمانده است برایم مجال آه در وا شده‌ست بر من گم کرده دست و پا حالا بگو گدا چه کند در حضور شاه افتاده‌ام به سجده میان مقربین هرزه علف منم وسط اینهمه گیاه یوسف عزیز بود و به درهم فروختم فهمیده‌ام که رفته شدیدا سرم کلاه خوبان به خوبی خودشان تکیه میزنند من که بدم بگو به کجا آورم پناه بیدارم و ز غفلت خود میروم به خواب از توبه حرف میزنم و میکنم گناه ای پیر شحنه‌ی نجف از من گذشت کن بر من عصا نزن به گواهی من عصاه ما سر به راه در رمضان هم اگر شویم ماه محرم است که هستیم روبه راه هر وقت که حرم نروم آه میکشم کربوبلآه ، کربوبلآه ، آه ، کربلآه گریه کنان به سفره‌ی افطار میرسم لب تشنه رفت دلبرم آن روز قتلگاه وقتی گرسنه ای تنت از حال میرود وقتی که تشنه ای همه جا میشود سیاه هر کس هر آنچه داشت بدون دریغ زد یک عده داشتند به زخم زبان سلاح آخر غم مصیبت تو میکشد مرا ای شاه خونجگر شده در بین یک سپاه ✅وحید عظیم پور ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 ماه توبه وقت اظهار پشیمانی رسید 💢 مژده ای چشم انتظاران ماه مهمانی رسید ماه توبه وقت اظهار پشیمانی رسید اشک شوق اذن دخول میهمانی رفتن است بنده ی آلوده ای با چشم بارانی رسید هرکه خوش روزی ست کلی اشک چشمش می دهند سر به زیر انداختم رزق فراوانی رسید از پی " لاتقنطوا من رحمت الله " آمدم آیه ای خواندم بشارت های قرآنی رسید امتحان سخت ما ذبح هوای نفس ماست خنجری برداشت ابراهیم ؛ قربانی رسید لطف او نگذاشت حتی بنده اش لب تر کند هرچه در این ماه از ذهنم گذشت آنی رسید از همان بدو تولد رزق ما دست علی ست از نجف در سفره ی ما لقمه ی نانی رسید سفره ی افطارمان را پهن کردیم و از آن عطر و بوی زعفران های خراسانی رسید کاش می شد مثل حر ما را بغل گیرد حسین غرق در دلواپسی عبد پریشانی رسید محفل نورانی ما روضه کم دارد فقط مویه باید کرد وقت مرثیه خوانی رسید ناله ای برخاست که مُنُّوا عَلَی بن المُصطَفی جرعه ی آبی مگر بر طفل عطشانی رسید!؟ آه از آن ساعت که مردی از خجالت آب شد... ✅علیرضا خاکساری ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶 💢 امشب تمام ما را، کرده سوا رقیه 💢 امشب پناه داده، بر جمع ما رقیه ما آمدیم یا رب، همراه با رقیه حس کرده ایم جودت، بیش از همیشه بوده هر بار در مناجات، گفتیم یا رقیه بخشیدن گناهِ، ما را به او سپردی امشب تمام ما را، کرده سوا رقیه با پای لنگ لنگان، در راه مانده بودیم ما پا شکسته ها را، داده عصا رقیه دردیم و اوست درمان، کفریم و اوست ایمان ما را ز دام شیطان، کرده رها رقیه دلتنگ های صحنِ، کرب و بلا کجایید امشب دهد براتِ، کرب و بلا رقیه یک یا علی بگو تا، دست تو را بگیرد از بس که دوست دارد، این ذکر را رقیه غیر از حسین نامی، روی لبش نیامد این است عشق این است، صد مرحبا رقیه بعد از حسین او شد، بیگانه با محبت با زجر و ضرب دستش، شد آشنا رقیه در گوشه خرابه، حق داشت جان سپارد سر را که دید بینِ، ظرف غذا رقیه ✅علی ذوالقدر ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 با گناهم آمدم تا خانه ی ریحانه ات 💢 باز شد در با نسیم آبرومندانه ات نیمه شب دلخسته ای شد وارد میخانه ات بنده ی پیمان شکن، پیمانه هایت را شکست سالها شد خرج عصیان آنهمه پیمانه ات آشنا و دوست که خیلی به درد من نخورد کاش میشد نامم عبدِ از همه بیگانه ات با ضررهایی که کردم باز هم مُفتی بخر من چه دارم که بگیری؟! ... این یقه، بیعانه ات جای رد کردن، کمی هم پیله کن امشب به من سوختن در قرب تو، شد حسرت پروانه ات من یکی که خیلی از مادر خجالت میکشم با گناهم آمدم تا خانه ی ریحانه ات کاش می شد زیر ایوانِ نجف گریه کنم کاش می شد، می شدم من واقعاً دیوانه ات یاعلی! بیخود نمی چسبد گدایت بر ضریح بسکه می چسبد به جان، انگور دانه دانه ات هرچه یادم رفته جز نام حسین بن علی خانه آباد است با او سائل ویرانه ات من فدای خواهرش، فرمود در گودال خون سعی کردم که نبیند چنگ را دردانه ات شمر خنجر را کنار انداخت، سر را ول نکرد خرد شد با چکمه هایش هم سرت، هم شانه ات ✅رضا دین پرور ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 خانم اگر گذاشت مرا کیفرم کنید! 💢 یک ذرّه التفات به چشم ترم کنید من آمدم که توبه کنم، باورم کنید! حتی به زور راه ببندید روی من.. پاسوزِ سالیانه ی پشت درم کنید نزدیک خاک قبر شده صورتم دگر.. تا وقت هست خاک حرم بر سرم کنید گر حکم کرده اید بسوزم! پس از عذاب.. آبِ فرات قاطی خاکسترم کنید زهرا به فکر گریه کنان حسین هست خانم اگر گذاشت مرا کیفرم کنید! من راضیم که سنگ سیاه علی شوم در شوره زارهای نجف گوهرم کنید جاروکشِ حیاط علی میشوم فقط در آستان شاه نجف قنبرم کنید امشب سفر به کرببلا مزه میدهد مارا مسافران هوای حرم کنید آقای من کفن نشده! پس زمان مرگ.. یک بوریا قواره ی این پیکرم کنید ارباب زیر خنجر قاتل به ناله گفت ذبحم کنید و رحم بر این خواهرم کنید گودال بهتر است!بمانید دور من! سرنیزه را دوباره در این حنجرم کنید شلاق اگر که هست بکوبید بر تنم با تازیانه جسم مرا پُر ورم کنید این آخرین پیام به آل امیه است غارت بس است در حرم من رقیه است! ✅سیدپوریا هاشمی ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 نسخه‌ی ما را رقیه خانم امضا میکند 💢 یار اگر کار مرا امروز و فردا میکند دانه دانه دارد از کارم گره وا میکند من خود اسباب عقب افتادن کار خود ام من خرابش میکنم او هم مدارا میکند هر که باشد به خدا جز مهربان مولای من جور دیگر با من بی آبرو تا میکند خواستم عاشق شوم دیدم که لایق نیستم او ولی من را میان عاشقان جا میکند عشقِ یوسف قعر زندان را بهشتش میکند کاخ ها را نیز زندان زلیخا میکند خسته بودم که به ایوان نجف بردم پناه بچه کم می آورد تکیه به بابا میکند میپرستم آن خدا را که خدای حیدر است آن خدایی که مرا محتاج زهرا میکند شخص زهرا عهده دار دوست داران علی ست او محبان را در آتش نیز پیدا میکند بچه ام تب کرد به خانم سه ساله رو زدم نسخه‌ی ما را رقیه خانم امضا میکند آی مردم کار دست دختر ارباب ماست ناز دختر پیش بابا خوب غوغا میکند ناز دختر بچه را شمر و سنان بر هم زدند استخوان گونه با سیلی ترک وا میکند وای از آن لحظه که در هول و ولای دختران بین صحرا زجر دختر بچه پیدا میکند ناز دختر بچه را عمه برایش میکشد شانه ای با موی آتش خورده دعوا میکند ✅وحید عظیم پور. ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 روز سوم به نام سلاله ی ارباب 💢 دَمِ اذان پدرم نانِ تازه ای آورد که بویِ تازگی اش بر مشام می آمد به یادِ روضه یِ طفلی سه ساله اُفتادم زِ خانه ها همه بویِ طعام می آمد برای عمه که بَد شُد گرسنه خوابیدم اگر چه با شِکمِ سیر می زدند مرا به جان تو اثرِ تازیانه یادم رفت چقدر با سرِ زنجیر می زدند مرا عجیب شهرِ شلوغیست هر طرف بِرَوَم برایِ دخترت از سنگ مَرحَمَت دارند کمی مواظبِ من باش از سرِ نیزه همیشه چشم چرانها مزاحمت دارند کسی نگفت ندارم پدر امان بدهید و فرصتی نه به من که ، به خیزران بدهید کسی نگفت که نانِ شما نمی خواهد پدر نخواست سرش را به او نشان بدهید طنابِ گردنِ من بسته بود به دستِ رُباب میان راه زمین می خوریم و می خندند یهودی است و مسلمان کنارِ هم اینجا کُتَک از آن و از این می خوریم و می خندند ✅حسن لطفی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷