eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
407 دنبال‌کننده
19 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 باز عالم شده سرمست و غزلخوان امشب 💢 باز شوریست که در جان جهان افتاده عالم از حادثه ای در هیجان افتاده چشم نرگس به شقایق نگران افتاده عالم پیر دگرباره جوان افتاده هاتفی گفت سحر می رسد از راه بیا همچو عباس قمر می رسد از راه بیا باز عالم شده سرمست و غزلخوان امشب پهن شد سفره ی احسان کریمان امشب بس که شد لطف خداوند فراوان امشب می شود هر چه گدا هست سلیمان امشب جلوه ی کوثری حضرت زهرا آمد آخرین حیدر کرار به دنیا آمد آمده بر دو جهان حضرت دریا به به بر رخش جلوه ی آقایی طاها به به دلبری کرده به لبخند ز بابا به به آمده در بر نرگس گل زهرا به به عسگری در بر خود نور جلی را دارد یا پیمبر به بغل باز علی را دارد ؟ با نگاهش دل غمدیده صفا بردارد چشم یعقوب چو آیینه ضیا بردارد از غبار قدمش درد دوا بردارد آمده حضرت عیسی که شفا بردارد انبیا از قبلش قرب الهی گیرند با گدایی درش منصب شاهی گیرند در رخش جلوه ی آیات خدا بسیار است سیزده آینه در آینه در تکرار است چو علی قبله عالم شده و سیار است پسر حیدر کرار خودش کرار است عرش می لرزد اگر یک دو قدم بردارد دیدنی باشد اگر تیغ دو دم بردارد کاش گل باز به دیدار چمن برگردد از دل خاکی صحرا به وطن برگردد یوسف فاطمه آن پور حسن برگردد بهر یاری به همه اهل یمن برگردد چون حسین بن علی هست چو کشتی نجات تا که این عید شود عید ظهورش صلوات ✅ناصر شهریاری T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢 در باب ولادت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه ... 💢 در كتاب «الثاقب فى المناقب» مى نويسد: سيارى گويد: نسيم وماريه براى من نقل كردند: وقتى امام زمان صلوات اللَّه عليه متولّد شد، روى دو زانو نشست و انگشت سبّابه اش را به سوى آسمان بالا برد، سپس عطسه اى كرد و فرمود: الحمدللَّه ربّ العالمين، وصلّى اللَّه على محمّد وآله عبداً ذاكراً للَّه غير مستنكف ولا مستكبر. حمد و سپاس بر پروردگار جهانيان، درود خدا بر محمّد و آل آن حضرت كه بنده ذاكرخداوند بود، نه استنكاف مى كرد و نه استكبار مى ورزيد. آنگاه فرمود: زعمت الظلمة أنّ حجّة اللَّه داحضة، ولو اُذن لنا في الكلام لزال الشكّ. ستمگران چنين مى پندارند كه حجّت خدا باطل و از ميان رفته، اگر به ما اجازه سخن داده شود هر گونه شك و ترديدى از بين خواهد رفت. ✍🏻نويسنده رحمه الله گويد: اين روايت را شيخ صدوق قدس سره نيز در كتاب «كمال الدين» نقل نموده است. ✅منابع: 🔹الثاقب في المناقب: 584 ح1، 🔹الصحيفة المباركة المهديّة: 289. 🔹كمال الدين: 430/2 ح 5، 🔹بحار الأنوار: 4/51 ح 6. T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸             💢 بیان ماجرای شب ولادت امام زمان عج از کتاب "منتهی الامال" شیخ عباس قمی(ره) 💢            حکیمه خاتون خواهر امام هادی علیه السلام گوید: چون حضرت صاحب الامر(عج) متولد شد نوری از او ساطع گردید که به آفاق آسمان پهن شده و مرغان سفید دیدم که از آسمان به زیر می آمدند و بالهای خود را بر سر و روی بدن آن حضرت می مالیدند و پرواز می کردند. پس حضرت امام حسن(ع) مرا آواز داد که ای عمه فرزند مرا برگیر و نزد من بیاور چون برگرفتم او را ختنه کرده و ناف بریده و پاک و پاکیزه یافتم و بر ذراع (بازوی) راستش نوشته بود که «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا» یعنی حق آمد و باطل مضمحل شده و محو گردید. پس به درستی که باطل مضمحل شد نیست و ثبات و بقا ندارد. حکیمه گفت: که چون آن فرزند سعادتمند را به نزد آن حضرت بردم همینکه نظرش بر پدرش افتاد سلام کرد. حضرت او را گرفت و زبان مبارک بر دو دیده اش مالید و در دهان و هر دو گوشش زبان گردانید و بر کف دست چپ او را نشانید و دست بر سر او مالید و گفت ای فرزند سخن بگو به قدرت الهی، صاحب الامر استعاذه فرمود و گفت: بسم الله الرحمن الرحیم و نریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین. و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنود هما منهم ما کانوا یحذرون این آیه کریمه موافق احادیث معتبره در شان آن حضرت و آیه بزرگوار آن حضرت نازل شده و ترجمه ظاهرش این است که می خواهیم منت گذاریم بر جماعتی که ایشان را ستمکاران در زمین ضعیف گردانیده اند و بگردانیم ایشان را پیشوایان در دین و بگردانیم ایشان را وارثان زمین و تمکن و استیلا بخشیم ایشان را در زمین و بنماییم فرعون و هامان و لشگر های ایشان را از آن امامان آنچه را حذر می کردند. ✅منتهی الامال T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠🔸💠🔸💠💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢 ثواب زیارت سیّدالشّهدا علیه السلام در شب و روز نیمه شعبان 💢 عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ  قَالَ: إِذَا كَانَ لَیلَۀُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ نَادَى مُنَادٍ مِنَ الْأُفُقِ الْأَعْلَى: أَلَا زَائِرِي الْحُسَيْنِ! ارْجِعُوا مَغْفُوراً لَكُمْ، وَ ثَوَابُكُمْ عَلَى رَبِّكُمْ وَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّكُمْ. 📚 (تهذیب الاحکام،ج6، ص49) هارون بن خارجه، از حضرت صادق عليه السّلام نقل می کند که فرمود: هنگامى كه شب نيمه شعبان می‏شود، منادى از افق اعلى نداء میكند: اى زائرين حسين! به سوی اهل خود برگرديد در حالى كه آمرزيده شده ‏ايد. پاداش شما بر عهده پروردگارتان و بر عهده محمّد صلّی الله علیه وآله، نبیّ شما می‏باشد. T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 نهمین سبطِ حسین آمده، سلطان جهان 💢 خبر آمد که گل فاطمه آمد به جهان صاحبِ عصر و زمان، دُرّگِران، شاهِ شهان گل نرگس، گل طاها، گل یاسین، گل یاس نهمین سبطِ حسین آمده، سلطان جهان جانِ عالم همه او، هستیِ خاتم همه او قبله‌ی قلب فلَک، قُلقُله اندازِ زمان چه امامی، چه مقامی، چه قیامی در اوست همه اهدافِ امامان، رسد از او به میان پرچمِ نَصرُ مِنَ الله، به دستِ علوی یاعلی نیز به لبهاش، عیان در هر آن غنچه‌ی لعلِ لبش، بُرده دل و جانِ پدر مادرش یکسره از شوق، شده اشک فِشان شورِ اوصافِ وجودش، نشود وصف پذیر که ز غیب آمده، آخر پسرِ هاشمیان جانِ جانان، شهِ دوران، ثمرِ آل نبی است ماه رویی که ندیدست فلَک، در دوران زاده‌ی احمدِ محمودِ اَبَاالقاسم را به محمد بشناسند، همه اهلِ جنان خُلق و خویش چو محمد، جَنَمَش همچو علی حسنی وصف و حسینی صفت است، این جانان اوست امّیدِ دلِ هر که، امیدش بخداست ز پسِ پرده طلوعی، به سَراپرده‌ی جان سیزده نور، ز رخسارِ لطیفش پیداست وَه، شده ماهِ شبِ چارده از پرده عیان انبیا منتظرِ او، همه با دستِ دعا اولیا دیده به راهش، همه او را نگران طاقِ کسرا نشکست، از قدمِ این مولود کاخِ ظلم از قَدمَش، تا به قیامت لرزان □  □  □ پس از این روزِ حضور است، یقین صبحِ ظهور آری آن‌روز که پایان بشود، شامِ خزان انتظارِ همه، سرآید و او آید و باز دوره‌ی عدلِ علی، جلوه کند بر همگان چشمِ عالم شود آن‌روز، به رویش روشن چه قیامی بکند، منجیِ دین و قرآن آری آن‌روز که پایان فساد است و عِناد می‌رهد از همه‌ی رنج و محن، هر انسان چونکه از ظلم و ستم‌ها، مُلِئَت اَرض شود قائم آل محمد بکند عدل، عیان عدل و دادش، همه‌جا پُر شود از سَلطنتش مِهر و قَهرش، همه جا را بکند اَمن و اَمان ظالمی هیچ، ز عدلش نتوان بگریزد سِتمی هیچ، نمانَد پس از آن عدلِ گِران با هجومی که کند، بر سرِ هر مستکبر سنگر و حِصن و حصارش، همه گردد ویران کید و مکرِ همه‌ی فتنه‌گران، محو شوند سرنگون هر علَم از آن، ثمرِ بت شکنان هر سپاهی که عدو ساخته، مقهور شود هر سلاحی، همه از کار بیافتد، یک آن دوستانش بسویش، از همه سو می‌آیند یالِثارات چو گوید، به همه صف شکنان تکیه بر کعبه، اَنابنُ الحَسَنِینَش برسد بر همه اهل جهان، یکسره هنگامِ اذان پُر شود دور و بَرَش در سحرِ روز ظهور مسجدِ کوفه و سهله ز سپاهِ ایران یوسفِ فاطمه از بعدِ نمازی به شُکوه می‌کند خطبه‌ی زهرائیِ خود را چو بیان همرهِ رهبر و آن سَروَر و یارانِ شهید راهیِ قدس شود قافله، گردان گردان □  □  □ مطلعِ شعر، مجدد کنم ای همسفران تا شویم از رهِ عَهدَش، همگی هم‌پیمان هر که با دوستی‌اَش عهد و وفایی دارد باید امروز کند یاری‌اَش، از دست و زبان همه یارانِ رهَش، پیر اگر هم باشند با نگاهی به جمالش، همه گردند جوان کاش می‌شد بشود، خونِ سرم، فرشِ رهَش کاش می‌شد به قدم‌هاش، بگَردم قربان □ □ □ اهلِ بالا، به گُلِ فاطمه مشتاق‌ترند او به نوزادیِ خود شد، سوی معراج روان اولین منتظرالمهدی است، نرجس خاتون که شد از دیده‌ی او، نورِ دلش زود نهان تا که بی‌تابیِ مادر، شد از این هجر زیاد بر سرِ دستِ ملائک، به حرم شد خندان آه از طفلِ رباب و گلوی پاره‌ی او سِپَهی خنده‌کنان و حرمی گریه کنان ✅محمود ژولیده ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 گوشه‌ی شهرِ چراغان شده از میلادت 💢 می‌نویسیم که دلدار بخواند ما را کاشکی نامه‌رسانی برساند ما را چه بگوییم، که اعدامِ صدا آزاد است می‌نویسیم قلم منتقمِ فریاد است بسم‌ربّ‌الْقلم ای آیه‌ی موعود سلام! از لبِ تشنه‌لبان می‌چکد «ای رود سلام!» اگر از حال دل بی‌خبران جویایی اگر از بغضِ نگاهِ نگران جویایی ... غصه‌ای نیست، به جز غربتِ جان‌فرسایت نیست غم، جز غمِ هجرانِ جوان‌فرسایت چشم‌مان کور شد از بسکه ندیدیم تو را گوش‌مان کر شده از بس نشنیدیم تو را دل‌مان گوشه‌ای از بی‌خبری‌ها پوسید لب‌مان نامِ تو را جای قدومت بوسید الغرض؛ بی‌سپری در دلِ دشمن سخت است تکیه بر دوستیِ باد سپردن سخت است گرگ‌های دِهِ ما میش، نه؛ چوپان شده‌اند راه‌زن‌ها وسطِ قافله پنهان شده‌اند منبرِ جدّ تو را منبریان دزدیدند خویش را نامه‌رسانان شما نامیدند نانِ هجرانِ تو را ندبه‌فروشان خوردند سودِ بازار تو را روضه‌فروشان بردند لشکرِ بی‌خبران از خبرت می‌گویند دشمنانِ پدرت از پدرت می‌گویند حرف‌شان گرچه دروغ است، ولی می‌گویند عمروعاصان سخن از عدلِ علی می‌گویند شمرکیشانِ زمان دورِ سرت می‌گردند کوفیان دنبالِ نامه‌برت می‌گردند برگِ تقویم پر از جمعه‌ی دلگیر شده روز موعود بیا، آمدنت دیر شده کاش تا خیمه‌‌ی سبزت قدمی پل بزنیم پیش چشمان ترت حرفِ تغزّل بزنیم ... پادشاها! چقدَر دردِ نداری سخت است بین آبادی خود بی‌کس‌وکاری سخت است اشک، شد دانه‌ی تسبیح و زمین را پُر کرد با چنین سیلِ غمی لحظه‌شماری سخت است وسط لشکری از گرگِ بیابان دیده ابر باشی، ولی از ترس نباری سخت است از سرِ «منتظِرآبادِ ظهورت» بروی دل به صحرای غریبی بسپاری سخت است در زمینی که به عشقت شده نرگس‌کاری مثلِ هر روز گُلِ اشک بکاری سخت است گوشه‌ی شهرِ چراغان شده از میلادت سر به دیوار غریبی بگذاری سخت است ؛؛؛ گر چه حرف از تو دروغی‌ست که در تکرار است بینِ ما بی‌عملان مردِ عمل بسیار است جاده‌ی چشمِ نگاهِ نگران مرطوب است یوسف از راه بیا؛ شهر پر از یعقوب است جانِ «عَجّل فَرج»؛ ای روح دعا منتظریم با دلِ منتظران راه بیا منتظریم! ✅رضا قاسمی ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 همه زندگی‌و وجود ما ،"لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا"(۱) "عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"،(۲) بخدا تویی همه هست ما ملکوت غرقِ به زمزمه، بُوَد این نوا به لب همه که بیا بیا گُل فاطمه، چه کنیم "وَانْکشَفَ الْغِطَا"(۳) نَبُوَد اجابتِ در دعا، نه امید در دل شیعه‌ها نه کسی به جز تو به فکر ما، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا"(۴) من اگر چه روسیه و بدم، مکنی ز درگه خود ردم به تو گفته‌ام غم بی‌حدم، که تو "مُستَعانی و مُشتَکی"(۵) تو بیا که دیده به راه توست، و مسیح بین سپاه توست همه رزق ما به نگاه توست، وَ"بِیُمْنِکَ رُزِقَ‌الْوَرىٰ"(۶) شرف حرم به وجود توست، ز ازل قِدَم به وجود توست(۷) به خدا قسم به وجود توست، "ثَبَتَتِ الاَرضِ وَالسّما"(۸) "وَ مَن اِسمُهُ که دَوا" تویی، "وَ بِذِکرِه که شِفا" تویی(۹) تو بیا بیا که دعا تویی، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ"(۱۰) صلوات حق به جمال تو، "حَسُنَت جَمیعُ خِصالِ تو"(۱۱) برسیم روز وصال تو، "بِکَمالِکَ بَلَغَ العُلی"(۱۲) تو پناه هر دل بی‌پناه، تو امید یوسف بین چاه نبُوَد غمی ز شب سیاه، که تویی تویی مه دلربا تو اگر کنی سوی ما نظر، ز غم و بلا چه غمی دگر شب تیره با تو شود سحر، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ"(۱۳) به فدای چشم ز خون ترت، تو بیا به ناله‌ی مادرت و قسم به جدّ مطهرت، "وَ هُوَالشّهیدُ بِکَربَلا"(۱۴) به حسین و حزن غریب او، به حسین و "شَیبِ خَضیبِ" او(۱۵) به حسین و "خَدّ تَریبِ" او،(۱۶) به حسین قسم که بیا بیا به حسین و خون جبین او، تو بیا ز قتلگهش بگو سر شه جدا نشد از گلو،"ذُبِحَ الحُسَینُ مِنَ القَفا"(۱۷) به حسین  سوره‌ی فجر و نور، که سرش بُوَد به دل تنور، بدنش به زیر سُم ستور، که حسین گشته حسین‌ها بگو از حسین و مُخدرّات، و بخوان ز "نِسوَتِ بَارِزات"(۱۸) بگو از "جُیُوبِ مُضَرّجَات"،(۱۹) بگو از "مُرَمّلُ بدّما"(۲۰) به حسین و طفل شده شهید، که عدو گلوی پسر درید "وَ مِنَ الوَریدِ اِلَی الوَرید"،(۲۱) سر طفل شد ز بدن جدا چه بگویم از سر اصغرش، چه بگویم از تن بی‌سرش که به پیش دیده‌ی مادرش، سر او زدن روی نی چرا؟ به فدای طرز هدایتت، همه عمر بوده حمایتت نبُوَد به غیر عنایتت، که سروده شائق بی‌نوا **** ۱)معنی: به فدای خاک قدومت ۲.۳.۴.۵)دعای فرج ۶.۸)«بِیُمْنِهِ‌ رُزِقَ‌ الْوَرَى‌ وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ» بحارالانوار ج۲۳ ص۳۸ ۷) عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): الْحُجَّةُ قَبْلَ‌ الْخَلْقِ‌ وَ مَعَ‌ الْخَلْقِ‌ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ. الکافی ج۱ ص۱۷۷ ۹)دعای کمیل ۱۰.۱۱.۱۲)قطعه ای از شعر سعدی بلغ العلی بکماله کشف الدجی بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله به سبب کمالش به بلندی رسید، با روی نکوی خود تیرگی​ها را برطرف ساخت، همه​ی روشهایش نکوست، بر او و خویشانش درود باد. ۱۳)این عبارت در دو جا آمده است: ۱/دعای کمیل ۲/فاضل متبحر سيد عليخان مدني در «کلم الطيب» از جد خود نقل کرده که اين دعاي فرج است: «اللهم يا ودود يا ودود يا ودود يا ذالعرش المجيد يا فعالا لما يريد اسئلک بنور وجهک الذي ملا ارکان عرشک و بقدرتک التي قدرت بها علي جميع خلقک و برحمتک التي وسعت کل شيء لا اله الا انت يا مبديء يا معيد لا اله الا انت يا اله البشر يا عظيم الخطر منک الطلب و اليک الهرب وقع بالفرج يا مغيث اغثني» ۱۴)و او شهید در کربلاست اشاره به حضرت حسین صلوات الله علیه. ۱۵.۱۶)زیارت ناحیه مقدسه ۱۷)ادر خطبه امام سجاد علیه السلام در شام که فرمودند: أنا ابن المذبوح من القفا، در بعضی کتب: أنا بن مجزوز الراس من القفا  آمده است ۱۸.۱۹.۲۰)زیارت ناحیه مقدسه ۲۱)«فَذُبِحَ الطِّفْلُ مِنَ الْوَریدِ اِلَی الْوَریدِ اَوْ مِنَ الْاُذُنِ اِلَی الْاُذُن» پس ذبح شد طفل، از رگ تا رگ يا از گوش تا گوش (معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین (عَلَيهِما­السَّلام) ✅محمود اسدی (شائق) ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 شبِ میلادِ تو بسیار محتاجِ مداوایم 💢 از آن روزی که با عشقت گره خورده ست دنیایم تو را حس میکنم در تار و پودِ روز و شبهایم به عشقِ دیدنت هر هفته صبحِ جمعه ها خوانده "بِنَفسي أنتْ" را در ندبه ها نذرِ تو؛ بابایم تمام آرزویت هست برگردم از آن راهی- که رفتم اشتباه و رفت حالِ خوب و زیبایم بلایِ غیبتَت تقصیرِ عصیان هایِ من بوده به دستت میزدم بوسه؛ نمی لغزید اگر پایم اگر غیر از تو را با جان و دل؛ بیرون کنم از دل یقیناً گوشه ای از خیمه گاهت میشود جایَم منِ آلوده را آسوده کن از نفْس ِ شیطانی نگاهم کن عزیزم که گدایی بی سر و پایم مریضِ لاعلاجَت را دعا کن نیمه ی شعبان شبِ میلادِ تو بسیار محتاجِ مداوایم دو چشمَم را به عشقِ دیدنت بستم به رویِ غیر تو آن عشقِ حلالم هستی و غرقِ تماشایم بیا و عیدی ام را با دعای خیر تزئین کن دعایی که زنَد امضایِ قطعی بر تقاضایم بدان مثلِ شهیدان عاقبت دل میبرم از تو فدایت میشوم! یکروز به چشم ِ تو می آیم! ✅ مرضیه عاطفی ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دختر ناز حسين است مبارك قدمش 💢 سر زد از خانه خورشيد ولا ماه امشب ز آسمان باز شده سوى زمين راه امشب حلقه بر در زده شادى كه منم ، باز كنيد ذكر تسبيح بخوانيد و غزل ساز كنيد غزل شوق بخوانيد كه گل وا شده است غنچه ی عصمت و تطهير شكوفا شده است چشم بد دور عجب ماه جمالى دارد چه نجيب است رقيه چه كمالى دارد دختر ناز حسين است مبارك قدمش كى فراموش شود خاطره عمر كمش علوى زاده‏ اى از نسل و تبار زهراست ياس نورسته‏ اى از باغ و بهار زهراست آمده همسفر شاه شهيدان گردد شمع دلسوخته كلبه ی احزان گردد نمك خنده ی او برد دل مادر را كرده حرز گل خود «چار قل و كوثر» را عمه زينب به رويش صورت مادر را ديد در خم ابروى او هيبت حيدر را ديد چه صفا داشت در آن فرصت آئينه و ماه ذكر «لاحول و لا قوة الا بالله» بوسه از صورت ماهش على اكبر گيرد عمو عباس چو جان او را در بر گيرد شب شادى است به صد شوق سحر بايد كرد غصه و اندوه را دست به سر بايد كرد هر كه از دست رقيه طلبد فيض برات بفرستد به صفاى قدم او صلوات ✅کمیل کاشانی   T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 رقیه دختر سلطان کربلا آمد... 💢 نسیمی آمد و درهای آسمان وا شد در آسمان مدینه ستاره پیدا شد همینکه غنچه‌ی یاسی دگر شکوفا شد خبر رسید دوباره حسین بابا شد سحر شد و شرف‌الشمسی از سما آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد عروس فاطمه این بار دختر آورده برای حضرت صدیقه کوثر آورده چه کوثری، چه بگویم چه گوهر آورده برای حضرت ارباب، نوبر آورده دهید مژده که نوری ز کبریا آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد لباس پولکیِ این بنفشه الماس است و عطر و بوی تنش از عصاره ی یاس است شبیه فاطمه این نازدانه حساس است و در شگفتی‌اش این بس، عموش عباس است بشیری آمد و گفتا گل خدا آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد به روی دست اباالفضل تا تبسم کرد فرات، از هیجان در خودش تلاطم کرد کبوتری به مناره شد و ترنم کرد فرشته دور و برش، دست و پای خود گم کرد حسین را گلی از باغ هل‌اتی آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد کشیده پای لبش قطره قطره دریا را اسیر خویش نموده وجود سقا را نوشته‌اند به پایش نگاه زهرا را و زنده کرد به یک یاحسین، دنیا را برای تهنیت از عرش، مرتضی آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد نگینِ شمسیِ انگشتر علمدار است کنار حضرت ارباب، گرم اذکار است علیِ اکبر لیلا بر او گرفتار است جمال حضرت زهرا در او پدیدار است ستاره‌ی شب تاریک نینوا آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد چه قدر غنچه‌ی لبهای او عسل دارد گرفته شاخه‌ای از یاس و در بغل دارد که گفته دختر ارباب ما بدل دارد ؟ به زیر هر قدمش کوهی از زُهَل دارد کسی به شکل بشر با فرشته‌ها آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد کلام و حرف خدا بوده ذکر آغازش همیشه و همه جا بوده عمه هم‌رازش حسین، از دل و جان می‌خرد به دل نازش به روی دوش ابالفضل اوج پروازش بهشت گفت، بهشت من از کجا آمد؟ رقیه دختر سلطان کربلا آمد ✅رضا باقریان T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دخت حسین ابن علی باب الحوایج آمده 💢 امشب دوباره خلقت زهرا نمایان می شود جنت برای دختری آئینه بندان می شود قُمری به پرواز آمده بلبل غزل خوان می شود عالم به دست جبرئیل امشب چراغان می شود ارباب عیدی می دهد عباس خندان می شود آل بنی هاشم همه در شور و غوغا آمده غنچه گلی از گلشن زیبای مولا آمده تصویر زهرا آمده تفسیر دریا آمده امشب رقیه آمده دنیای بابا آمده این طفل در این آستانه روحُ ریحان می شود فطرس بیا، قنداقه اش مشکل گشایی میکند در صور، اسرافیل عجب نغمه سرایی میکند حاتم نشسته بر درش دارد گدایی می کند بر روی دست عمه ها جلوه نمایی می کند از شرم، ماه و شمس هم، در ابر پنهان می شود دربی ز سمت آسمان بر خلق عالم باز شد نوری رسیدُ باز هم الطاف حق آغاز شد صدها فرشته، خوش خبر، آماده ی پرواز شد گویا که یک بار دگر در عالمین اعجاز شد چشم همه زین ماجرا بسیار حیران می شود عشقی که شورَش در جهان گردیده رایج آمده بیمارها را کن خبر امشب معالج آمده بر انتظار دستها لطف و نتایج آمده دخت حسین ابن علی باب الحوایج آمده او ظاهرا کوچک ولی بانوی دوران می شود عشقِ عمو، جانِ حرم، قلب علیِ اکبر است ماهِ قبیله، لاله ی زیبای باغ حیدر است در روی هم چون زینبُ در نام هم چون مادر است بر حضرتِ اربابِ ما هم مادرُ هم دختر است جانم به این دردانه کز اوّل چنین جان می شود سخت است باور کردنِ داغِ چنین دردانه ای تلخ است این بلبل شود محبوس در ویرانه ای سنگ است سهم جسم او از بامِ هر کاشانه ای زخم است آخر قسمت بالِ چنین پروانه ایِ این طفل روزی دربدر بینِ بیابان می شود ✅ محمد قاجار T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 تبریک بگو رقیه خاتون آمد 💢 درکوچه ی خاندان تردد باشد از فوج ملائک ؛ آمد و شد باشد امروز گل از گل حسینی بشکفت در خانه ی او جشن تولد باشد ♦️♦️ آن روی چوماه را تماشا می کرد صد غنچه ی تنگ دل؛ شکوفا می کرد خورشید ؛ رخی چو ماه را می بوسید با بوسه واشک ؛ یاد زهرا می کرد ♦️♦️ آمد که حسین ؛ غم فراموش کند جادر بروروی دوش وآغوش کند گیریم که در جشن بیاید مولود کو؟ آن نفسی که شمع ؛ خاموش کند ♦️♦️ امشب به چمن گلی شکوفا دارم این طفل؛ رقیه نیست زهردارم گر مانم واو کنار من خواهم گفت من همچو نبی ام ابیها دارم ♦️♦️ درچشم حسین ؛ازهمه کس ناز تر است از سرو؛ نهال او سرافراز تر است بستنداگر چه دست اورااما دستش به کرم ؛ ازهمه کس باز تر است ♦️♦️ تکبیر؛ ز کعبه با اذان خواهد گفت تبریک؛ زمین وآسمان خواهد گفت لب های ندیده خنده ؛ خواهد خندید مهدی به رقیه ؛ عمه جان خواهد گفت ✅استاد علی انسانی ♦️♦️ عطرش که رسید از همه هوش گرفت گلبوسه حسین از سر و روش گرفت گویا که نبی فاطمه را کرد بغل اکبر چو رقیه را در آغوش گرفت ✅عبدالزهرا ♦️♦️ خورشید ز پشت ابر بیرون آمد در جلوه دوباره ماه گردون آمد با دسته گل برو به پابوس حسین تبریک بگو رقیه خاتون آمد ♦️♦️ این طفل سرور قلب ثارالله است آیینه فاطمه سلام الله است وقتی که در آغوش حسین است انگار.... زهرا به روی دست رسول الله است ♦️♦️ ریحانه ریحانه زهرا آمد دردانه دردانه طاها آمد می دید اگر خدیجه روی او را میگفت که فاطمه به دنیا آمد ✅عبدالحسین ♦️♦️ در چهرهء خود هیبت زهرا دارد بر دوش ابالفضل علی جا دارد با این که سه ساله است مانند عمو در دادن حاجت ید طولا دارد ✅مهدی مقیمی ♦️♦️ آنروز که احرام تمتع می بست برشانه ی عرشیه ی عباس نشست با آنکه سه سال بیشتر جلوه نکرد گفتند که فاطمه است دیدند که هست ✅قاسم نعمتی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷