eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
409 دنبال‌کننده
19 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💢 وداع با محرم و صفر به سبک سلام آقا من الان روبروتونم 💢 خداحافظ.دوماهه گریه و ماتم خداحافظ.لباس مشکی و پرچم حسین جانم خداحافظ.حسینی ها عزادارا میون ما. میومد ناله زهرا حسین جانم حلالم کن . می‌دونم خیلی آقایی دم مرگم.به دیدارم تو می آیی حسین جانم حلالم کن. ببین کوهی زدردم من حلالم کن. برات کاری نکردم من حسین جانم حلالم کن . می‌دونم که گنه کارم ولی آقا . می دونی که دوست دارم حسین جانم ببین زهرا. همیشه دستم و پر کرد به قدی خم. زنوکرها تشکر کرد حسین جانم سلام آقا. امام مهربان من سلام آقا. ببین اشک روان من رضا جانم سلام آقا. پناه بی پناهانی ازاون اول. منم نوکر تو سلطانی رضا جانم دلم تنگه.برای صحن گوهرشاد دخیل بستم. کنار پنجره فولاد رضا جانم رئوف آقا. ببین خیلی کم آوردم یه کاری کن . دوباره من زمین خوردم رضا جانم توی حجره.زپا افتاده ای تنها به گوش تو رسیده ناله زهرا رضا جانم جواد اومد. کنار تو به چشم تر زدی بوسه . به لبهاش لحظه آخر رضا جانم ولی آقا. شده کرببلا غوغا زمین خورده. کنار یک پسر بابا رضا جانم ✅قاسم نعمتی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 بانو سکینه ، خواهرِ شهزاده اصغر است 💢 ای دل اگر ز مدحِ سکینه ست، گفتگو کن در تَرازِ مادرِ سادات، جستجو وقتی حسین می‌کند انشا مقامِ او سیده ی نساءِ قریش است نامِ او وقتی مقامِ قرب، کنارش دهد حسین او را وصیِ خویش، قرارش دهد حسین فرمود با سکینه: بگو یادمان کنند یادِ لبانِ تشنه ی من، شیعیان کنند فرمود: از برای من اصلاً مدینه است آن خانه ای که بیتِ رباب و سکینه است □  □  □ آن خواهری که با علی اصغر چو مادر است بانو سکینه ، خواهرِ شهزاده اصغر است گهواره دارِ کودکِ لب تشنه ی رباب چون سایبان، به طفلِ حرم، زیر آفتاب لالائی اَش برای علی، چشمه ی حیات آرامشِ رباب، در آن حسرتِ فرات همتای عمه اَش، جَبَلُ الصَّرِ خیمه گاه پیغمبرِ شهادت و روایِ قتلگاه نوحه گرِ مصائبِ جانسوزِ نینوا یارِ امام و محرمِ اَسرار کربلا آنچه که دیده، چشمِ ملک هم ندیده است قبل از حسین، اهلِ فلک هم ندیده است حلقومِ عشق دیده، که در خون شناور است فریادِ "یابُنَیَّ" به حلقومِ مادر است رگهای پاره پاره ی باباش دیده است در زیر سمّ اسب، سراپاش دیده است دیده شقاوتِ علَنی را، نه در نهان دیده چگونه نیزه فرو رفت در دهان دیده چگونه حرمت بابای او شکست دیده چگونه شمر روی سینه اَش نشست نورِ دو عین را ، که به هر سو کشیده اَند راس الحسین را ، که چگونه بریده اند دیده چگونه نیزه به پهلوی او زدند چون فاطمه، غلاف به بازوی او زدند دور از دو چشمِ غیرتیِ ماهِ علقمه دیده اسیریِ حرمِ آل فاطمه دور از نگاهِ نافذِ دشمن کُشِ عمو دیده چگونه نیزه به کِتفش زده عدو دیده در آن فرار، به خون گریه ی زنان دنبالِ دخترانِ حرم، خولی و سنان برخیز ای عمو که دگر حرمتی نماند بعد از تو از برای حرم عزتی نماند عباس! سایه ی تو که بر سر نداشتم جز آستین پاره که معجر نداشتم ✅محمود ژولیده شهريورماه ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 پنجم ربیع الاول سالروز وفات حضرت سکینه سلام الله علیها 💢 بعد روز دهم به هر مجلس راوی و روضه خوان شدی بانو من چه گویم ؟ که در کلام حسین "بهترینِ زنان" شدی بانو عمه ی تو عقیله ی هاشم و به اهل قریش عقیله تویی "کرم الوافری" و " عقل التّام" صاحب "سیرة الجمیلة" تویی پدرت که حسین ، جای خودش تو و اصغر چه مادری دارید! غصه ی هر دوتان رباب شده حسِّ خواهر برادری دارید از همان لحظه ی تولد ، تو خوش نشستی به سینه ی بابا محض روی پدر تبسم کن راحت جان ! سکینه ی بابا! پاشو از پیش پای این مرکب پدرت را نکش ، کنار بایست غم ناموس قاتل مرد است اشک دختر عذاب هر پدریست عصر روز دهم به بعد خودت جای اصغر بمان کنار رباب مادرت را ببر ازین صحرا بعد اصغر تویی قرار رباب ✅داود رحیمی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 هر صبح وشام رنج زیادی کشیده است 💢 او هم کنار پیکر بی سر رسیده است هم پای عمّه تا لب مقتل دویده است افتاده روی سینه ی زخمی ترین شهید از زخم سنگ و تیغ و عصا بوسه چیده است او هم هزار و نهصد و پنجاه کینه را در عمق زخم های گل چیده دیده است پیغام کشته بین دو دریا به شیعه را از لابلای حنجر پاره شنیده است از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام کلّ مسیر ،اشک نگاهش چکیده است هر قطره آب خورده عمو را صدا زده لطمه زنان ِروضه ی دست بُریده است بازار رفته است به او حق دهید که مثل تمام فاطمه ها قدخمیده است از نسبت کنیزی ِ موسرخ ِ بزم شام هر صبح وشام رنج زیادی کشیده است خوابی اگر رسیده به چشمان خیس او با خواب ِ تیر ِ حرمله از جا پریده است مرگش فرا رسیده ولی او حقیقتاً در کربلا میانه ی مقتل شهیده است ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
♦️ اشعار و مطالب شهادت حضرت ابا المهدی امام حسن عسکری علیه السلام ♦️ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🔷🔶🔷🔶🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷 💢 بِنشین كنارِ بسترم اى میوه ى دِلَم... 💢 مهدى بیا كه رفتنیَم، راهِ چاره نیست  جُز تو، به آسمانِ ولایت ستاره نیست آبى به كامِ خُشكِ منِ تشنه لب رسان  در كارِ خِیر، حاجتِ هیچ اِستخاره نیست  بِنشین كنارِ بسترم اى میوه ى دِلَم  فُرصت به قَدرِ دیدنِ رویت دوباره نیست  آه از دَمى كه حضرتِ حیدر به خانه دید  در گوشِ مادرم اثر از گوشواره نیست  مهدى  بِدان كه بِینِ مُصیباتِ كربلا  جانسوزتر زِ حَلقِ پاره ى آن شیرخواره نیست  جَدّ غَریبِ من، بَدَنَش پاره پاره شُد  امّا بِه گِردِ من خَبَرى از سَواره نیست ✅سعید خرازی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 تمام سامرا یکپارچه رخت عزا پوشید 💢 اگر چه با محبت بر فقیران آب و نان دادی حسن(ع) بودی و مثل مجتبی(ع) با زهر؛ جان دادی به زحمت میکشیدی یک نفس با چشم نیمه باز به زحمت دستهای ناتوانت را تکان دادی همان دستی که آب از جاریِ سرداب برمیداشت همان آبی که نوشاندی؛ به دل تاب و توان دادی گمانم جام زهر از غربتَت "یاعسکری(ع)" میگفت دلش میسوخت وقتی دل به دستِ آسمان دادی زمین بستر برای پیکرت بود و تمام عمر چه سجده ها که بر این خاکدان بیکران دادی تمام سینه ات را هُرم ِ زهرِ بی حیا سوزاند لبان تشنه ات را دستِ آهی بی امان دادی تپیدن ها به قلبِ مهربانت کاش برمیگشت که با جان دادنت غم بر دلِ صاحب-زمان(عج)دادی تمام سامرا یکپارچه رخت عزا پوشید همان ساعت که تن را در کفن جا و مکان دادی حسن(ع) بودی ولی تابوتِ تو تشییع شد آرام ببین با رفتنت ماتم به قلبِ شیعیان دادی! ✅مرضیه عاطفی شهريورماه ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 امشب عزادار پدر در سامرایی... 💢 یابن الحسن صاحب عزا امشب شمایی امشب عزادار پدر در سامرایی یابن الحسن یادت میاید سالها پیش بابا چسان کردش زتو قصد جدایی بازهر کین معتمد مسموم گردید شدعسکری در راه دین خود فدایی یادت میاید جرعه ی آبی طلب کرد نوشید با یاد شهید کربلایی می سوخت اززهر هلاهل تاروپودش آن لحظه حالش بود حالی مجتبایی جانها بسوزد از برای آن دمی که افتاد بین پیکر و روحش جدایی بگرفته بودی راس بابا را بدامن پیش تو مولا جان نبودی آشنایی غسلش بدادی وکفن کردی پدر را جانها فدای اشکت ای روح خدایی بادا سرت مولا سلامت زین مصیبت کی می شود بر شیعیانت رخ نمایی ای کاش در هشت ربیع سال دیگر همراه تو گردیم آقا، سامرایی ✅اسماعیل تقوایی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 سامرایی شده ی دست امام حسنم! 💢 گرچه پایین‌تر از ابراز وجود است حدم.. منِ ناچیز فقط از تو نوشتن بلدم چه بگویید بمانم! چه بگویید ردم! به خدا هیچ دری را به جز این در نزدم سالیانیست که جاروکش این درگاهم نمک آش خودم را ز شما می‌خواهم چون تویی معنی اسلام‌ِ من و توحیدم دوجهان را به سر موی شما بخشیدم خواستم حج بروم دور سرت گردیدم من خدارا به خدا در حرم تو دیدم بوی خاکِ کف پای تو گرفته دهنم سامرایی شده ی دست امام حسنم! مظهر صبر خدا چشم تو شد بارانی ما بمیریم و نبینیم که تو گریانی زخمیِ کینه ی هرروزه ی سربازانی احترام تو شکسته ست به هرعنوانی بارها در وسط نافله دیدند تورا.. نانجیبان طرف قصر کشیدند تورا اثر زهر چنان بر جگرت سنگین است بدنت آب شده باز سرت سنگین است بنشین راه مرو،بال و پرت سنگین است داغ این بارِ گران بر جگرت سنگین است.. کاسه روی لب و دندان تو میگفت حسین آن دقایق لب عطشان تو میگفت حسین زهر تلخ است ولی تلخ تر از خنجر نیست حجره تنگ است ولی گودیِ پر لشکر نیست پیکرت خاکی و سر نیزه بر این پیکر نیست قاتلت هست ولی زیر عبایش سر نیست بگذارید در این حال بگوییم حسین از غم تشنه ی گودال!بگوییم حسین ای به قربان همان سر که به خورجین رفته به روی سینه او چکمه سنگین رفته لب گودال لگد خورده و پایین رفته کس نپرسید که ذبحش به چه آیین رفته؟! اسب ها لقمه به لقمه بدنش را بردند جامه اش را جلوی حضرت زهرا بردند ✅سید پوریا هاشمی ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 حسن دارد حرم اینجا ، ولی مظلوم مظلوم ست 💢 نشان دادند روی عرش حق ، نورالهدی اینجا که بیش از کعبه می گردند دنبال خدا اینجا به دور این حرم هر چیز دارد غسل پاکی را کند تطهیر ، ناپاکیِ دل ها را هوا اینجا امامِ جامعه اینجاست بردارید مضمون را نجف مشهد مدینه کاظمین و کربلا اینجا حسن دارد حرم اینجا ، ولی مظلوم مظلوم ست که بیش از ناله دارد ، گریه های بی صدا اینجا چه زهری بود که تاثیرش از شمشیر بدتر بود که از داغیِ جسمش ، گرم مانده خاک ها اینجا اگر چه در حرم فرزند و بابایند پیش هم نباشد اربا اربایی جوان ، پایین پا اینجا ✅حامد آقایی ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶 💢 حسن فاطمه مسموم شده 💢 سامرا همسخنش می سوزد یوسفی پیرهنش می سوزد گاه با سر به زمین می افتد گاه از پا شدنش می سوزد حسن فاطمه مسموم شده بین بستر، بدنش می سوزد با لگد مادر او را کشتند از غم یاسمنش می سوزد همه از بی کسی اش گریانند او به یاد حسنش می سوزد همسر او عوض زخم زبان موقع سوختنش می سوزد پادگان رفت ولی حرمت داشت گرچه که با محنش می سوزد چون به تابوت و تنش تیر نخورد وسط روضه تنش می سوزد در امان بود در این شهر غریب او که دور از وطنش می سوزد با همان تشنگی اش گفت حسین ناله ی دل شکنش می سوزد حنجرش زخمی سرنیزه نشد دم آخر دهنش می سوزد سر پیراهن او دعوا نیست از کفن داشتنش می سوزد دور او یک زن بی معجر نیست می کشد آه و زنش می سوزد ✅رضا دین پرور ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ای زهر می خواهی چه از جان حسن ها 💢 امشب دوباره در هوای سامراییم پشت در ِ دارالشفای سامراییم روضه به روضه ما گدای سامراییم سینه زنان ِ مجتبای سامراییم نام حسن آمد دوباره دیده تر شد ماه ربیع ما خزانی چون صفر شد دنیا نبود این مزد احسان ِ حسن ها با بی کسی سرگشت هر آن ِ حسن ها زهرای مرضیه است گریان حسن ها ای زهر می خواهی چه از جان حسن ها هر دو حسن پاره جگر رفتند ای وای با قلب از غم شعله ور رفتند ای وای امشب فلک ، جبریل را بی بال و پر دید ریحانه را نوحه کنان ، بهر پسر دید عالم امیدش را دوباره در سفر دید تنها نه مهدی ، یک جهان داغ پدر دید آه ای یتیمان ! رفت بابا در جوانی با مهربانان باز شد نامهربانی شکر خدا اصحاب ، تکفیرش نکردند با یا مذل المومنین ، پیرش نکردند در پیچ یک کوچه ، زمین گیرش نکردند در کودکی از زندگی سیرش نکردند صد شکر خانه قتلگاه این حسن نیست بی شمع و زائر ، بارگاه این حسن نیست ای سامرا ! مهمان مظلومت کجا رفت ابن الرضای سومین ، پیش رضا رفت آه از نهاد مهدی ِ او  تا خدا رفت دور از وطن چون کشته ی کرببلا رفت خوب است که خار بیابان بسترش نیست چشمی پی ِ عمامه و انگشترش نیست شد سامرا کرببلایی واحسینا مهدی کند نوحه سرایی ، واحسینا ای تن که زیر دست و پایی واحسینا تو زینت عرش خدایی ، واحسینا تدفین تو شد ماجرایی واحسینا جای کفن در بوریایی واحسینا ✅محمد حسین رحیمیان شهریور ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷