eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
409 دنبال‌کننده
19 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 شرمنده ام از روی رباب و علی اصغر 💢 این نخل کهنسال ثمر داشته روزی منظومه ی او چند قمر داشته روزی این مادر بی کس که سر قبر نشسته در دامن خود چند پسر داشته روزی دنبال سر فاطمه تا سر حد جانش در بیت ولا سینه سپر داشته روزی هم فضه هم أسما اگر او بود نبودند این فاطمه از بسکه هنر داشته روزی یک فاطمه این است و یک فاطمه آن است آن هم ز همین کوچه گذر داشته روزی در بین همین کوچه ی غم موقع برگشت زهرای جوان درد کمر داشته روزی جز خدمت اولاد علی مادر عباس هیهات اگر میل دگر داشته روزی از شدت اشک عطر گل یاس گرفته در خانه ی خود روضه ی عباس گرفته عباس نگو ماه شبم تار شد و رفت در کرببلا حیدر کرار شد و رفت این خوش قدوبالا شدنش دردسرش شد ما بین دو صد تیر گرفتار شد و رفت گفتند عمودی به سرش خورد و زمین خورد گفتند که تیر سپری خار شد و رفت شرمنده ام از روی رباب و علی اصغر با هلهله ی حرمله بیدار شد و رفت از خیمه ی زنها خبر آمد به مدینه زینب دو سه جا راهی بازار شد و رفت ✅ حسین قربانچه T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 آنکه  نامادری‌اش آبروی مادرهاست 💢 پیرزن آمده هنگام خزانش چه‌کند اینهمه داغ ربوده است توانش چه‌کند خبر آمد که پسرهای تو را نیزه زدند رفت از دست خدایا ضربانش چه‌کند هرچه گفتند چه آمد سرشان گفت: حسین گفت بی سایه‌ی آن سروِ روانش چه‌کند تا که گفتند  عصای تو هم  اُفتاد زمین خم شد و ماند که با قدِ کمانش چه‌کند پیشِ طفلانِ حرم  پیش رُباب و زینب غمِ شرمندگی اُفتاده به جانش چه‌کند روضه‌ها را همه خواندند و فقط داد کشید اشک آبش شد و غم تکه‌ی نانش ، چه‌کند بعد از آن هیچ زمان پیشِ تنوری ننشست جگرش سوخته و... سوخته جانش چه‌کند گفت زینب دو سه خط روضه و اُفتاد زمین مانده با خاطره‌ی چند جوانش چه‌کند خواهری که به برش پنج برادر را  داشت پنج، سرنیزه نشین بُرده امانش چه‌کند همسفر بودنِ با شمر برایش کم نیست آه با حرمله و زخم زبانش چه‌کند این سر از چند جهت وا شده ، آهسته بران وای اگر نیزه دهد باز تکانش چه‌کند می‌رود شامِ پُر از سنگ و غم و زخم ولی مانده با جمعیت چشم چرانش چه‌کند * * نفس آخر و چشمش به در و بی پسر است پیرزن مانده که  بی فاتحه‌خوانش چه‌کند آنکه  نامادری‌اش آبروی مادرهاست گر نیایند دگر  گریه کنانش چه‌کند ✅حسن لطفی ۱۴۰۲/۱۰/۰۵ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
♦️ اشعار و مطالب ولادت حضرت زهرا سلام‌ الله علیها ♦️ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 نوکر نوکران فاطمه ام. 💢 عشق گه شادی است گاه غم است گاه میخانه است و گه حرم است گاه بغض و سکوت پشت هم است گاه فریاد های دم به دم  است عشق کار سیاه کاران نیست! طفل در بازی بزرگان نیست! من همه عمر شور و شر بودم اهل منطق نه! با جگر بودم راستش!عاشقی قدَر بودم کوچه به کوچه دربه در بودم چندسال است میشوم عازم.. می‌روم کوچه بنی هاشم اول شعر حرف من این است عشق زهرا حقیقت دین است گوش من با بقیه سنگین است پیش او لحظه هام شیرین است عاشقم دورِ دور از همه ام نوکر نوکران فاطمه ام کیست زهرا خداست یا بنده؟! بنده ی از خداش آکنده! چه گذشته چه حال و آینده بین دستان اوست پرونده هو نگفتیم و رو به هو هستیم ماهمه زیر حکم او هستیم چله خاتم رسولان است سیب سرخ خدای منان است صورتش صفحه صفحه قرآن است هرچه حُسن است در جهان آن است زن ولی قبله ی ابوالحسن است او امام امامهای من است! باطنش نور ظاهرش تن بود سخنش حکمت مبرهن بود چادرش کعبه بود مامن بود او خدا در شمایل زن بود چادر کهنه اش غنی ز رفوست عرش حق پادریِ خانه ی اوست شیرزن بود اقتداری داشت منصب "صاحب اختیاری" داشت در بیانش چه ذوالفقاری داشت با علی خودش قراری داشت به ولای علی بلی گفته! به ولایش بلی علی گفته! الگوی جاودان مادرها گل امید قلب دخترها خار در چشم تنگ ابترها سایه اش بر سر پیمبرها کیست جان علی ولی الله؟؟ فاطمه فاطمه سلام الله بعد هجده بهار محترمش.. بیشتر از خوشی رسید غمش دردسر داشت دم وَ باز دمش پهلوی زخم بود و قدّ خمش تکیه گاه ائمه اطهار.. بود آزرده از نوک مسمار! ✅سید پوریا هاشمی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 رو شد دلیل آن همه چلّه نشینی اش 💢 زهرا اگر نبود ، جهان جنبشی نداشت خورشید در مدار فلک چرخشی نداشت پروردگار تحت حدیثی بیان نمود: خِلقَت بدون فاطمه پیدایشی نداشت رو شد دلیل آن همه چلّه نشینی اش جز فاطمه،رسول خدا،خواهشی نداشت حتّی نبی که اُسوه ی صبر است،وقت ضعف جز در کنار فاطمه آرامشی نداشت چادر نماز حضرت زهرا اگر نبود آئینه ی جمال خدا پوششی نداشت زهرا عفیفه‌ایست که با پای پُر وَرَم یک لحظه در قنوت خودش لغزشی نداشت معیار بندگی خداوند،"فاطمه" است پروردگار بهتر از او خط‌کِشی نداشت شُکر خدا که فاطمه در حشر حاضر است ورنه بشر بهانه ی بخشایشی نداشت چشم امید طفل ، همیشه به مادر است شیعه بدون فاطمه آمُرزشی نداشت شُکر خدا که اُم‌ِّابیهاست مادرم شُکر خدا که حضرت زهراست مادرم هفت آسمان به وقت افاضات دینی اش اقرار کرده اند به بالا نشینی اش آنقَدر محو ذات خدا در نماز بود افلاک غبطه خورده به خلوت‌گزینی اش شاگرد ابتدایی زهراست ، جبرئیل! از فاطمه است منصب روح الامینی اش بنیان خانه داری او،ساده زیستی ست جانم فدای چند ظروف گِلینی اش یا لَلعَجَب ز بندگی آن چنانی اش یا لَلعَجَب ز زندگی این چنینی اش روز ازل به فاطمه دل بست مرتضی تا آخرش رسید به حورِ زمینی اش پیراهن عروسی او دستِ سائلی... ما را اسیر کرده همین ذرّه‌بینی اش دامان او "حسین" و "حسن" پرورش دهد حق افتخار کرده به مردآفرینی اش ما سائلان کوی حسین و حسن شدیم دُردی کشِ سبوی حسین و حسن شدیم زهراست راه حل معمای مرتضی شرط صعود تا به بلندای مرتضی از دستپُخت فاطمه پای تنورهاست نانی که می خورند گداهای مرتضی او بازتاب جلوه ی رَبّانی علی است آئینه ای برای تماشای مرتضی شیرین ترین بهانه ی دیروز مرتضی لیلاترین بهانه ی فردای مرتضی یا "مرتضی" است ذکر سحر های "فاطمه" یا "فاطمه" است ذکر سحرهای "مرتضی" ذات "علی" و "فاطمه" ذات الهی است بی حُبِّ این دو،عاشقی عین تباهی است جبریل می شویم اگر بال و پر دهند ما را از آسمان مدینه گذر دهند از مثل من تمامی این کوچه پُر شود روزی اگر برای گدایی خبر دهند بِالقُوّه قنبریم که بِالْفِعل می شویم قدری به ما از آب و غذایش اگر دهند ما خاک کوی فاطمه را ول نمی کنیم حتّی اگر به قاعده ی عرش ، زر دهند حوّا و آدم اند،..نه..،زهرا و حیدراند آن زوج را که کُنیه ی مادر_پدر دهند سردردِ طفل،بانی الطاف مادر است ای کاش هر دقیقه به ما دردسر دهند خیلی برای عمر کمش گریه می کنیم... تا خون به جای اشک به چشمان تر دهند او بار شیشه داشت که "دیوار" دیده بود امّا نشد که این خبرش را به "در" دهند بال فرشته سوخت ز هُرم صدای او از ناله ی غریبی وا مُحسنای او ✅بردیا محمدی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 آمدی زن مقام دیگر یافت 💢 کاش ما را گدا حساب کنی فارغ از بند نان و آب کنی هیچ کس هیچ کس نخواهد دید سائل از خانه ات جواب کنی جای دوری نمی رود مادر نوکرت را پسر خطاب کنی آمدی زن مقام دیگر یافت آمدی باز انقلاب کنی آمدی جهل را به هم بزنی عاشقی را دوباره باب کنی آمدی عکسِ حیدرِ خود را در دلِ هر چه شیعه قاب کنی آمدی تا تمام عالم را خاکِ پایِ ابوتراب کنی صف به صف پشت خانه مسکین است سفره ی مادر است ،رنگین است فاطمه فاطمه ست روی لبم نام مادر چقدر شیرین است چه نیازی به اسم و رسم مرا نوکری بهترین عناوین است یک دعایش بسنده خواهد کرد محشر کل خلق تضمین است روز محشر سوارِ بر ناقه ست جلوه ی شوکت خدا این است آه ،وقتِ تشرفِ زهرا سرِ جبریل نیز پایین است در دل شعله ها به ما فهماند عشق حیدر اصول هر دین است خانه ی وحی سوخت در آتش این مرامِ کدام آیین است کوچه ها یا خرابه...فرقی نیست دست دشمن همیشه سنگین است ✅احسان نرگسی ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 تو رسیدی و جهان آینه بندان شد و بعد... 💢 گاهی یک حرف به دریایِ سخن می ارزد آنچنان که لبِ بلبل به چمن می ارزد گاهی اوقات میانِ ستم ِ فاصله ها بردنِ نام ِ محمد به قرن می ارزد پشتِ هر وصل ِ نِکو در به دری خوابیده پس به امّید لقا، ترکِ وطن می ارزد سر ِ سائیده به خاک کفِ پایِ زهراست… …آن سری را که مَثَل گفته به تن می ارزد در بهشتی که فقط میوه یِ فصلش سیب است کیسه برداشتن و پرسه زدن می ارزد   راهِ دوری نَرَوَد فاطمه جان گاه گهی یک دو تا قاچ از آن سیب به ما هم بدهی   سر به جز زیر ِ سرای تو وبال است وبال نوکری جز به نگاه تو محال است محال وقتی اعجاز کند خاکِ سر ِ چادر ِ تو خاکِ پایِ تو شدن اوج کمال است کمال سینه ات سینه یِ سینای رسول است و بر او بوسه بر سینه ی تو طبق روال است روال آتش ِ دوزخ اگر بر تو حرام است حرام آتش ِ عشق تو بر شیعه حلال است حلال بس که اوصاف تو پُر کرده همه دنیا را این برای همه ی دَهر سؤال است سؤال   که تو رَبّی؟! ملکی؟! انسیه ای؟! حورایي؟! تو رسولُ اللَهی یا حیدری یا زهرایی؟!   تو رسیدی و جهان آینه بندان شد و بعد پَر ِ جبریل پُر از کوثر ِ قرآن شد و بعد به خدیجه خبر ِ آمدنت را دادند میزبانِ تو سر ِ خوانِ تو مهمان شد و بعد مادر ِ عالم و آدم شدی و با قَدَمَت شجره طیبه از میوه فراوان شد و بعد پس از آنی که جهان مزرعه ی طوبا شد نوه ی پنجم تو وارد ایران شد و بعد شهر و آبادیِ ما عطر ِ خوش ِ یاس گرفت شهر و آبادیِ ما یکسره سلمان شد و بعد   اینچنین مکتبِ ما مکتبِ ایمانی شد قوم ِ ما جیره خور ِ شاهِ خراسانی شد   سر ِ سجاده نگاهِ تو قمر میسازد اشک میریزی و چشم ِ تو گُهر میسازد هر قنوتی که تو در نافله ها میگیری از شبِ تار ِ علی صبح ِ ظفر میسازد در دلِ خانه فقط نیمه نگاهت ، نفست فضه یِ خادمه را معجزه گر میسازد هرکجا دور ِ سر ِ شیعه بلا میگردد گوشه یِ چادر ِ تو دفع ِ خطر میسازد لذتِ پر زدنِ سویِ شما را دارد به مَذاق ِ دلِ ما روضه اگر میسازد   مادری کردی و در روضه صدایم کردی سر ِ سجاده نشستی و دعایم کردی   بی تو هیهات زمین میل ِ بهاری بکُنَد یا که شمس و قمرش لیل و نهاری بکُنَد روز ِ محشر همه را خاک نشین کرده خدا تا فقط فاطمه اش ناقه سواری بکُنَد به فُلانی و فُلانی و فُلان گفتی: نَه تا علی از تو فقط خواستگاری بکُنَد آنقَدَر خواسته ات را به کسی دَم نزدی که علی مانده برایِ تو چه کاری بکُنَد بعدِ نُه سال چه گفتی که علی غمگین است؟! چه سبب شد که علی فکر عَماری بکُنَد   خط بکش دور ِ سفر را و بمان پیش علی بنْگَر این دیده یِ تر را و بمان پیش علی   صحبت از هرچه که خواهی بکن از رفتن نَه پیش ِ چشم ِ نگرانِ همه جان کندن نَه گفته ام تا بنویسند سر ِ کوچه دگر سَدِّ معبر جلویِ مادر ِ آبستن نَه چند روز است که دلشوره به زینب دادی پنج سالش شده پس پیرُهن آوردن نَه بین ِ گودال زمانی که حسین افتاده تو سراسیمه بیا و بگو از گردَن نَه… چکمه و سینه و زخم ِ پسر زهرا نَه تبر و ساقه یِ خشکیده یِ یک گلشن نَه   قتلوکَ ، ذبحوکَ ، پسر ِ بی کفنم عرفوکَ ، فضلوکَ ، شهِ خونین دهنم ✅حسین قربانچه T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دلم امشب رود سوی مدینه... 💢 چه جشن با شکوهی گشته بر پا به پاس مقدم ام ابیها کنید آماده مجلس را که دیگر گل باغ رسالت شد هویدا ملائک هلهله دارند بر لب بدنیازد قدم محبوب دلها شده روشن زمین و آسمان هم زانوار جمال روی زهرا دلم امشب رود سوی مدینه میان حجره ای باشور و غوغا خدیجه گشته بر صدیقه مادر درآغوشش گرفته کوثرش را به گرداگردبستر اخترانی یکی مریم یکی حاجر وحوا خدا بهر خلائق گوهر آورد یکی دختر که شد مانند حورا نشاید مادر گیتی بزاید چنین دختر که شد هم کفو مولا بودنام نکویش فخر عالم زکیه راضیه مرضیه عذرا بود دخت محمد مام زینب سراپای وجودش همچو بابا خوشم سرمستم امشب بامحبان زنم کف تا سحرگاهان به آوا سلام من به این یار ولایت درودمن برین مام دوعیسی اگر زهرانبود دنیا نمی بود زبعد او نمودی خلق مارا بپاس مقدم این در رخشان بگو حمدو ثنای ذات یکتا همه اهل ولا مسرور مسرور برای مادران هستن در شور ✅عیسی دین محمدی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دلها همه از مقدم زهرا شاد است 💢 ✅ شیدا این مژده ی جانبخش ز سرمد آمد میلاد  یگانه بنت احمد آمد ای شیعه تو را دهم بشارت امشب یکدانه گل باغ محمد آمد ✅ محمد نژاد بر کوکب آسمان عصمت صلوات بر فاطمه گوهر نبوت صلوات بر مادر یازده امام برحق از صبح ازل تا به قیامت صلوات ✅ مرتضی سروعلی این جشن وسرور سرمدی مارابس از فاطمه یک خوش آمدی مارابس لبخند به لب مهدی زهرا باشد عطری زگل محمدی مارا بس امشب همه جا جشن مبارکباد است دلها همه از مقدم زهرا شاد است از بهر محمد و خدیجه صلوات روشن همه جا ز نور این اُولاد  است ✅ سیدرضا موید عالم زفروغ احمدی لبریز است از جلوه حیِ سرمدی لبریز است میلاد بتول است و فضای مکه از عطر گل محمدی لبریز است ای روی تو جلوه گاه سرمد زهرا وی سینه تو بهشت احمد زهرا عید تو بوَد، ببخش عیدی ما را زان دست که بوسیده محمد زهرا یا فاطمه ای منشاء خیر و برکات مهر تو بود قبولی صوم و صلات فرموده نبی خدا گناهش بخشد هر کس که برای تو فرستد صلوات ✅نادعلی کربلایی بر عالمیان رحمت بیحد آمد زیبا گهر رسول امجد آمد تبریک به شیعیان اهل عالم چون فاطمه دختر محمد آمد ✅حامد نور دگری به بیت احمد آمد محبوب رسول حیّ سرمد آمد تا عطر وجودش همه عالم گیرد زهرا ، گل گلزار محمد آمد ✅مهدی پناهی بر مقدم دختر پیمبر صلوات بر چشمه ی پاك حوض كوثر صلوات بر محضر حضرت محمد تبریك بر مادر شیعیان حیدر صلوات ✅ مردانی در باغ نبوت از نهال توحید هنگام سحر گلی شکوفا گردید چون غنچه ی گل ، خدیجه خندید چو دید زهرا چو گُل محمدی می خندید ✅حسان چون فاطمه مظهر خدای یکتاست انوار خدا ز روی زهرا پیداست همتای علی، در دو جهان بی همتاست زهراست محمد و محمد زهراست T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 اینچنین بود که از روز ازل فاطمه شد 💢 شور برپا شده و عشق، به بار آمده است باز هم رایحۀ فصل بهار آمده است ماه، چون مُهر شده جانب منبر رفته سورۀ شمس، به مهمانیِ کوثر رفته سیبِ معراج، به معراجِ زمین آمده است بر رکابِ نبی‌الله، نگین آمده است نور، از عرشِ زمین، سمت سماوات رسید روی دستان پدر، مادر سادات رسید بین گهواره که صدیقۀ اطهر باشد وقت آن است که مدّاح، پیمبر باشد دخترم، محشر کبراست بدانید همه سایه‌اش بر سرِ دنیاست بدانید همه راضیه، مرضیه، طوباست بدانید همه اصلاً او امّ‌ابیهاست بدانید همه و نوشتند که انسیۀ حورا باشد او درخشید و خدا خواست که زهرا باشد طعمِ لبخندِ بهشت است به روی لب او بوسه دادن به رسول است، نماز شب او نام او فتح مبین است که قرآن فرمود شأن زهرای مرا سورۀ انسان فرمود نورسیده‌ست ولی بوده از اول با من علّت خلق جهان فاطمه بوده یا من؟ باغبان بوده‌ام و فاطمه گلشن بوده فاطمه، خاص‌ترین معجزۀ من بوده بهترین مادر دنیا که به دنیا آمد عشق، در هیبت مولا به تماشا آمد علی از راه رسیده به مبارک بادش خاتم از دست درآورد و به زهرا دادش پَرِ گهواره، عقیق علوی را دُر کرد اشک شوق، آینۀ چشم نبی را پُر کرد عشق، فرضیه شده، مسأله را می‌جوید جبرئیل آمده، در گوش نبی می‌گوید: نور تابنده به نور ازلی می‌آید چقدَر فاطمۀ تو به علی می‌آید کعبه، مُحرِم شده و دور علی چرخیده در سراپای علی وجه خدا را دیده روی دستان یدالله، خدا تابیده چون پیمبر به علی دُرِّ نجف بخشیده هدیه انگار که از باغ جنانش آمد مدح صدیقۀ کبری به زبانش آمد باز، مدّاحیِ زهراست، شنیدن دارد مدح، از جانب مولاست، شنیدن دارد او رسیده‌ست که افلاک، پر از لبخند است نَفَس عرش، به یک نیم‌نگاهش بند است گرچه پیداست ولی جلوۀ مستور شده فاطمه جلوه‌گرِ نورٌ علی نور شده او که قبل از همه امضای بلا را داده چقدَر غصّۀ شیعه به دلش افتاده «شیعتي» گفت و مماتِ همه بی‌واهمه شد اینچنین بود که از روز ازل فاطمه شد سیل می‌خواستم و بارش نم‌نم آورد مثنوی هم جلوی مدح شما کم آورد ✅حمید رمی t.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢شرح ولادت حضرت زهرا سلام‌الله علیها 💢 در مورد چگونگی تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اشاره می کنیم به حدیث مفضل از کتاب ارزشمند امالی شیخ صدوق که ماجرا را به صورت دقیق از زبان امام صادق علیه السلام نقل می نماید و ما را از بقیه سخنها و تواریخ بی نیاز می گرداند: هنگامی که خدیجه با رسول خدا صلی الله علیه و آله ازدواج کرد، زنان مکه از وی کناره گیری کرده، رفت و آمد خود را با او قطع نمودند. خدیجه از این جهت غمگین شد تا چون به فاطمه حامله شد این جنین در شکم با خدیجه سخن می گفت و خدیجه را دلداری می داد. چندی از این ماجرا گذشت تا هنگام وضع حمل فاطمه شد. خدیجه کسی را به نزد زنان قریش فرستاد و از آنها خواست تا به خانه او آیند و هنگام ولادت فاطمه او را کمک دهند. ولی زنان برای خدیجه پیغام دادند که تو به سخن ما گوش نکردی و با یتیم ابوطالب که مالی نداشت ازدواج کردی، ما نیز به کمک تو نخواهیم آمد. خدیجه از این پیغام غمگین شد و در حال غم و اندوه به سر می برد که به ناگاه چهار زن گندمگون بلند قامت را که همچون زنان بنی هاشم بودند، مشاهده کرد که بر وی وارد شدند. خدیجه از دیدن ایشان نگران شد. اما یکی از آن چهار زن به سخن آمده، گفت: ای خدیجه نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره همسر ابراهیم خلیل هستم و این آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) است که همدم تو در بهشت خواهد بود و آن دیگر مریم دختر عمران و چهارمی کلثوم دختر موسی بن عمران است. خدای تعالی ما را فرستاد تا در وضع حمل به تو کمک دهیم.یکی از آنها طرف راست خدیجه و یکی طرف چپ او و دیگری روبروی او و چهارمی پشت سر او نشستند. در آن حال فاطمه سلام الله علیها متولد شد در حالتی که پاک و پاکیزه بود. چون روی زمین قرار گرفت، چنان نوری از او فروتابید که تمام خانه ها را نور داد و در مشرق و مغرب زمین جایی نماند مگر این که همه را روشن کرد و در آنجا تابید. در آن حال ده حورالعین وارد شدند که در دست هر یک از آنها تشت و ابریق بهشتی بود که در آن ابریقها آب کوثر بود و به آن زنی دادند که روبروی خدیجه نشسته بود. پس زهرا علیها السلام را با آب کوثر شست و شو داد و دو جامه سفید بیرون آورد که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود. زهرا را به یکی از آنها پیچید و دیگری را مقنعه او قرار داد. پس حضرت به سخن درآمد و شهادت داد به رسالت پدر بزرگوار خود سیّد انبیاء و شوهر خود سیّد اوصیاء و فرزندان خود:أشهد أن لا اله الّا اللَّه و أن أبی رسول اللَّه سیّد الانبیاء و أنّ بعلی سیّد الاوصیاء و ولدی سادة الاسباط؛شهادت می دهم به یگانگی خدا و این که پدرم رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله آقای پیامبران است و شهادت می دهم به این که شوهرم سرور جانشینان و دو فرزندم سرور فرزندان هستند. پس به هر یک از آن زنها سلام کرد و نام هر یک از آنها را بر زبان جاری کرد و زنان به روی او خندیدند و بشارت دادند و حورالعین نیز یکدیگر را بشارت دادند و بعضی از اهل آسمان بعضی دیگر را به ولایت آن معظمه مژده دادند و در آسمان نوری ظاهر شد که هرگز مانند آن را ندیده بودند. زنها به خدیجه گفتند: ای خدیجه! این مولود را بگیر در حالتی که پاک و پاکیزه و فرخنده و برکت داده شده است در او و در نسل او. پس خدیجه او را گرفت در حالتی که خوشحال بود و سینه در دهان او گذارد و شیر جاری شد.رشد و نمو فاطمه سلام اللَّه علیها از رشد خردسالان دیگر سریعتر بود. (1) بدین ترتیب فاطمه متولد گردید و خدای تعالی این مولود با برکت را که نسل رسول خدا صلی الله علیه و آله از وی در دنیا به جای ماند، به آن حضرت عنایت فرمود و خود نیز چنان که در پاره ای از تفاسیر آمده، مژده آن را در سوره مبارکه کوثر به آن حضرت داد و برای دلداری رسول خدا و دلگرمی آن بزرگوار در برابر دشمنان سرسخت و نیرومندی چون عاص بن وائل سهمی یا ابوجهل و ابولهب که با درگذشت پسران پیغمبر او را «ابتر» و مقطوع النسل خواندند با کمال مهربانی و ملاطفت او را مخاطب ساخته فرمود: إنا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتربه یقین ما به تو کوثر (و خیر و برکت فراوان) عطا کردیم. پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن. و بدان) دشمن تو به یقین ابتر و بریده نسل است.💢 ✅منابع: 🔹بحارالانوار، ج43، ص2 ـ 3؛ 🔹احقاق الحق، ج10، ص12 ـ 14 T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
4_5839404052076561322.mp3
668.5K
💢 ویژه ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها 💢 🔸ماجرای سیب بهشتی و حوراء الانسیه 🔹استاد محمدحسین رجبی دوانی 👇👇👇👇 @paygahsher ✅بیت الحسن( پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )