🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 ما را گدای نیمهیشعبان خویش کرد 💢
نوری ز مشرق اَبَدیَّت بلند شد
طوفان بی امان حقیقت بلند شد
دنبال خاک بود خدا روز خلقتش
برخاست شخص حیدر و تربت بلند شد
کعبه جوابگوی علیدوستها نبود...
ایوانطلای مرقدِ حضرت بلند شد
حَظّی میان هرولههامان نداشتیم...
ذکرِ علی ز گوشه ی هیئت بلند شد
وقتی که در به دست علی کَنده شد ز جا
فریاد هرچه قلعه به حیرت بلند شد
تا مرتضی گره به دو ابروی خود کشید
در گردنِ بشر رگِ غیرت بلند شد
گفتی:امیدتان؟!..،همه گفتیم:فاطمه
مادر همیشه وقت شفاعت بلند شد
این خاک،شیعهخانهی ذُرّیّه ی علی است
ایران همیشه پای ولایت بلند شد
ما را گدای نیمهیشعبان خویش کرد
عطری که دور سفره ی غیبت بلند شد
لبتشنگان چشمهی جانیم تا ابد
ما نانخورِ امامِ زمانیم تا ابد
پلکی بزن..،خزان "زمین" را بهار کن
این سالخورده را به جوانی دچار کن
اسفندها به یُمن شما عید می شود
کهنهلباس جامعه را نونوار کن
دلدادههات حسرت دلبر کشیده اند
خود را برای این همه عاشق، نگار کن
دُکّان دردِ دوری خود را بیا..،ببند
غم را ز شغل دائمی اش برکنار کن
هوش از سر همه بِبَرَد خنده های تو...
روی نقاط ضعفِ دلِ شیعه کار کن
گردنکشیِ یاغیِ عشقات حکایتی است...
ما را ذبیح های دمِ ذوالفقار کن
موری به پیشگاه سلیمان رسیده است
ما را به روی فرش وصالت سوار کن
کعبه به شوقِ تکیه ی تو ایستاده است
فکری به حال خانه ی پروردگار کن
مستت به جز شراب نجف، مِی نمی خورد
این باده را نصیب گدای خُمار کن
صحرانشین! کجای جهان خیمهگاه توست؟!...
کُنجی برای گریه ی ما اختیار کن
زهرم..،بگو بدل به عسل می کنی مرا
آخر میان گریه،بغل می کنی مرا
فقرِ مرا اگرچه جهانی جواب کرد
دستت گرفت کاسه ی من را..،ثواب کرد
بخشندگیِ تو به حسنجان کشیده است
این لُطف را عموی کریمِ تو باب کرد
روشنترین توسل خورشیدها..،سلام!
ذکرت دعای شبزده را مستجاب کرد
نام تو رمز سروری کشور من است
پیرِ خُمِین با دم تو انقلاب کرد
وقتی که گفت نوح قبیله:خَدَمتُهُ...
یعنی به روی نوکری ما حساب کرد
ما نوکریم..،نوکر جدِّ غریب تو
ما را به این لقب خودِ زهرا خطاب کرد
" هیئت؛ کلاس درس ولایتشناسی است "
روضه ، مرا به کار برایَت مُجاب کرد
"یامهدی" است باطن هر "یاحسینِ" ما...
پس سینهزن مسیرِ درست،انتخاب کرد
قلبی که پای هجر نسوزد..،کباب باد
آن مجلسی که از تو نگوید خراب باد
دستم هنوز طرح کبوتر نمی کشید
یعنی دلم به شوق شما پر نمی کشید
قصدم خودِ تویی..،بخدا نان نخواستم
بوی غذا مرا دمِ این در نمی کشید
خیلی برای آمدنت کم گذاشتم
وَرنه،خجالت این همه..،نوکر نمی کشید
هرکس مُفید بود برایت..،"مُفید" شد
غیر از تو را به مُصحَف و منبر نمی کشید
عُمر پدر به دیدن روی تو قَد نداد
از شِدَّتِ فراق تو دیگر..،نمی کشید
غرق گناه بودم اگر فاطمه نبود
دست مرا اگر خودِ مادر نمی کشید...!؟
ما غیر کربلا که به جایی نمی رویم
میل گدا به اینور و آنوَر نمی کشید
...
با چکمه روی سینه ی او می نشست شمر...
از کار خویش دست هم آخر نمی کشید
بعد از حسین بود..،سنان رفت در حرم...
ای کاش ختم روضه به معجر نمی کشید
پنجاهسالپردهنشین پیرِ پیر شد
با شمر،عمهجان شما هم مسیر شد
✅بردیا محمدی - اسفند ۱۴۰۱
#ولادت_امام_زمان_عجل_الله
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 خوش به حال نوکران نرجس پسر آورده است 💢
ای رفیق امروز خاک ما طلا شد یا نشد
بخت از خواب زمستانیش پا شد یا نشد
این دل وامانده ام حاجت روا شد یا نشد
نیمه ی شعبان قرارم کربلا شد یا نشد
مست مستم کوچه کوچه میزنم هرخانه را
تا ببینند اهل شهر امشب من دیوانه را
چهارده قرن است ماه و سال ما تکراری است
امشب اما از بهشت امواج کوثر جاری است
هرکسی امشب سرش برروی یک دیواری است
افضل اعمال عاشق ها امانتداری است
پس تو امشب مستی مارا ببین و دم نزن
حرف عاشق بودن ما را به نامحرم نزن
عشق مارا از صف اغیار منفک میکند
کوری هرکس به خوشحالی ما شک میکند
حق تعالی امشب مارا مبارک میکند
فاطمه "عجّل فرج" در مصفحش حک میکند
از رسولان الهی تا امامان گرام
یک قصیده در پی یک مصرع حسن ختام
تا به کی تاریک باشد آسمان سامرا
میدمد خورشید ما از پادگان سامرا
چشم و قلبت روشن ای مرد جوان سامرا
یک جهان هستند از امشب در امان سامرا
باد از بام بهشت امشب خبر آورده است
خوش به حال نوکران نرجس پسر آورده است
این پسر جان است و جانان است و ایمان همه
حرف هایش خط به خط آیات قرآن همه
گیسویش آرامش حال پریشان همه
پس نگو دیگر به او خورشید پنهان همه
او همیشه حاضر است و آنکه پنهان است ما
چشم او باز است و آنکه چشم خودرا بست ما
عاشقان دیوانه ی روی نگار آخری
نام او مهدی.ست، تنها یار،یار آخری
سفره دار آخری، دلدل سوار آخری
میرسد یکروز صاحب ذولفقار آخری
نعره ی یا فاطمه در دشت و هامون میکشد
آن دو تا نامرد را از خاک بیرون میکشد
اینهمه گفتیم از مهدی آل مصطفی
اینهمه گفتیم ازآن آقایی و شور و صفا
ما کجا هستیم؟فکر درهم و فکر شفا
نوکرانش بیخیال و دوستانش بی وفا
هرچه گفتیم عاشقیم افسوس لاف و لاف بود
در پی دنیا گدای غافلش علّاف بود
مرهم مردم شدیم و مرهم او نیستیم
آدم مردم شدیم و آدم او نیستیم
همدم مردم شدیم و همدم او نیستیم
محرم مردم شدیم و محرم او نیستیم
جای دست باز او رو به کس و ناکس زدیم
دست خود آورد سوی ما ولی ما پس زدیم
مطمئنم راه ما آخر به کویش میرسد
نوکر بیچاره هم به آرزویش میرسد
گفت سائل از کدامین سمت بویش میرسد؟
گفت در هر خیمه ای حرف عمویش میرسد
به تمنای فرج رخصت بگیر از فاطمه
با خود صاحب زمان بنشین کنار علقمه
ای عمو ای خوش قدوبالا چرا پس کم شدی؟
ابرویت کو چشم هایت کو چرا درهم شدی؟
چون کمان حرمله از چند قسمت خم شدی
با خبر از حمله ی یک مشت نامحرم شدی؟
بعد تو این روضه ها اوج مصیبات من اند
زینب السادات را خولی و اخنس میزنند
✅سید پوریا هاشمی-۱۶ اسفندماه ۱۴۰۱
#ولادت_امام_زمان_عجل_الله
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#احیا_نیمه_شعبان
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
T.ne/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
♦️ اشعار و مطالب ولادت ریحانه الحسین حضرت رقیه سلام الله علیها♦️
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 کوثر دیگری از جنس وفا آمده است... 💢
گهری از صدف خون خدا آمده است
گلی از طایفه ی آل عبا آمده است
برکه ای از دل دریای کسا آمده است
گوییا جلوه ی خاتون نسا آمده است
هیچ دانی که چرا؟ بهر کجا آمده است؟
ثمری از ثمر کرببلا آمده است
خانه ی خون خدا گشته چراغان امشب
به زمین فوج ملائک شده مهمان امشب
مطلع مهر شده منزل جانان امشب
ماه از شرم رخش سر به گریبان امشب
خجل از پرتو او انجم تابان امشب
نوه ی محترم شیر خدا آمده است
این که خود طایفه ای نیک و مکرّم دارد
این که بر بام فلک بیرق و پرچم دارد
فخر بر هاجر و آسیه و مریم دارد
از دل آل علی مُحرم و مَحرم دارد
شیر زاده ست و به سر شور محرم دارد
دختر حضرت فرزند منا آمده است
نوه ی فاطمه هم جلوه ی کوثر دارد
نوه ی فاطمه هم خلق پیمبر دارد
نوه ی فاطمه هم هیبت حیدر دارد
نوه ی فاطمه هم دست به محشر دارد
نوه ی فاطمه هم ارث ز مادر دارد
کوثر دیگری از جنس وفا آمده است
پیش درگاه شما فخر تبارم این است
هر چه دارم ز شما دار و ندارم این است
سرورم پیش شما پیشه و کارم این است
نام من خادمتان کنیه که دارم این است
از ازل تا به ابد ذکر شعارم این است
(عبد پابست توام) خیز گدا آمده است
بخت یارش شد و وقت سفرش پیش آمد
سفر خانه ی حق با پدرش پیش آمد
با عموی ز قمر خوبترش پیش آمد
کنج ویرانه ی غم در گذرش پیش آمد
باز دیدار پدر ، گر چه سرش ، پیش آمد
گفت ای عمه بیا راس جدا آمده است
✅داریوش جعفری
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_رقیه_سلام_الله
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
T.me/paygahsher
.Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 آمدی تا گره از کار همه باز کنی... 💢
مژده مژده که زمین باز مصفا شده است
غرق در رائحه جنت الاعلی شده است
موسم شادی ذریه زهرا شده است
که دوباره پسر فاطمه بابا شده است
باز هم فاطمه در خانه ارباب آمد
گل بریزید که ریحانه ارباب آمد
گل بریزید محبان اباعبدالله
آمده روح و دل و جان اباعبدالله
سوره کوثر قرآن اباعبدالله
"عیدی ماست به دستان اباعبدالله"
جشن میلاد رقیه ست بگیرید برات
بفرستید به زهرای سه ساله صلوات
خانه وحی شد آباد مبارک باشد
به حسین این شب میلاد مبارک باشد
به علی اکبر و سجاد مبارک باشد
که خدا خواهرشان داد مبارک باشد
عمه بر گردن او چار قل انداخته است
رویش از بوسه عباس گل انداخته است
این جگرگوشه طاهاست خدا می داند
ناز پرورده باباست خدا می داند
مظهر ام ابیهاست خدا می داند
اشبه الناس به زهراست خدا می داند
پسر فاطمه رویش که تماشا می کرد
یاد از مادر خود حضرت زهرا می کرد
ای رخت ماه دل آرام و دل آرای حسین
باعث دل خوشی و خنده لبهای حسین
ذکر خوابت همه شب نغمه لالای حسین
جای خوابت همه جا سینه سینای حسین
وه چه زیباست در آغوش پدر خفتن تو
پدرت گفت به قربان پدر گفتن تو
"ای شکوفایی هر گل زشکوفایی تو"
قمر هاشمیون مات دل آرایی تو
دختر فاطمه محو رخ زهرایی تو
جان عالم به فدای دل بابایی تو
پدر از دیدن تو سیر نگردد هرگز
عمر صد نوح کند پیر نگردد هرگز
گر خداوند دو عالم به پیمبر نازد
مصطفی نیز به زهرا و به حیدر نازد
به حسین و حسنش ساقی کوثر نازد
پسر ساقی کوثر به تو دختر نازد
چقدر انس ، سکینه به تو خواهر دارد
نتواند که نگاه از رخ تو بر دارد
در تو شد فاطمه تکرار رقیه خاتون
دختر سیدالاحرار رقیه خاتون
زینت دوش علمدار رقیه خاتون
ملجا خلق گرفتار رقیه خاتون
آمدی تا گره از کار همه باز کنی
پدرت هی بخرد ناز و تو هم ناز کنی
حیف و صد حیف که عمر تو به دنیا کم بود
روز میلاد تو با گریه و غم توام بود
مادرت رفت زدنیا و نصیبت غم بود
بعد مادر پدرت بهر تو مادر هم بود
مثل امشب تو در آغوش پدر جا داری
یک شبی هم تو به دامن سر بابا داری
ای پدر دست نداری بکشی بر سر من
با سرت آمده ای نیمه شب در بر من
پُرِ زخم است شبیه سر تو پیکر من
شده یک دفعه بگو باز به من دختر من
خوب شرح سفرت از سر و رویت پیداست
جای سرنیزه هنوزم به گلویت پیداست
✅عبدالحسین میرزایی
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_رقیه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 مژده یاران ! نَفَسِ حضرت کوثر آمد 💢
لطفِ حق بودکه بر حالِ دلم شامل شد
کوثر انگار دوباره به نبی نازل شد
مات و مبهوت از این وجه تشابه..عالم
دختری آمد وآیینه صفت قابل شد
مو نمی زد ..خود زهراست تجّلی کرده
خنده ی حضرت ِ اربابِ وفا کامل شد
«جلوه ای آمده معنا بشود بی شبهه»
«دختری آمده زهرا بشود بی شبهه»
خُلق و خویش همه بر امّ ابیها رفته
وَجناتش همه بر دخترِ طاها رفته
عصمت اش حجب و حیا را به طَرَب آورده
حرکاتش همه بر عصمتِ کبرا رفته
تازه از راه رسیده است که با لبخندش
بهر ساکن شدنش در دلِ بابا رفته
«مژده یاران ! نَفَسِ حضرت کوثر آمد»
«بر حسین ابن علی مژده که مادر آمد»
پلک ها روی هم و خوابِ خوشش رویاِیی
صورتش غرقِ ستاره است پُر از زیبایی
ِ
در طواف اند به گهواره ی او آل الله
علی اکبر ز تماشای رخش شیدایی
اشکِ شوق است که از چشم همه می ریزد
دخترک برده دل از پیکره ی سقّایی
«بر روی دوشِ علمدار.. مکان خواهد کرد»
«از دو چشمانِ همه اشک..روان خواهد کرد»
باب حاجات خلایق، کرمش بسیار است
این سه ساله حرمش قبله گه دلدار است
اظهرالشمس تر از بی بی عالم،هرگز
در کجا نور خدا در هدفِ انکار است
نام زیبای «رقیّه»به دلم حکّ خورده
با مدد یافتن از او نَفَسم هموار است
«غیر این در نروم جای دگر یک لحظه»
«یابن الزهرا به حریمش تو ببر یک لحظه»
✅محسن راحت حق
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 دومین فاطمهیِ خانهی حیدر آمد... 💢
عرش از نورِ خدا غرقِ تَلاطُم شُده بود
بَسکه میریخت گُل از عرش زمین گُم شده بود
باز هنگامهیِ یک جلوه تَبَسُم شده بود
وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود
شب از آن شب همه شب مثلِ شقايق شده است
مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است
چه شکوهی که خدا نیز تماشا میکرد
بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا میکرد
جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها میکرد
یا حسین ابنِ علی بود که غوغا میکرد
مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد
زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد
لاله شوریدهیِ هر لحظهی دیدارش بود
ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود
مِهر همسایهیِ دیوار به دیوارش بود
خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود
چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد
چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد
موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت
باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت
آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت
خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت
اولین آینهیِ جاریِ کوثر آمد
دومین فاطمهیِ خانهی حیدر آمد
آسمان از قدمش تا که شکوفا میشد
عشق شیرازهی هر واژهی دنیا میشد
هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا میشد
عالم از یاسترین عطر مسیحا میشد
باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود
لحظهی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود
کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد
کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد
کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد
به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد
تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت
تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت
نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری
بینِ منظومهی خورشیدیِ دل جا داری
زیرِ پا وسعتِ شش گوشهی دنیا داری
که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری
مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است
دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است
حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت
دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت
پایِ پُر آبلهاش با تنِ تبدارش سوخت
از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت
چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید
از همان فاصلهیِ دور لبش را بوسید
✅حسن لطفی
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 دخت حسین ابن علی باب الحوایج آمده 💢
امشب دوباره خلقت زهرا نمایان می شود
جنت برای دختری آئینه بندان می شود
قُمری به پرواز آمده بلبل غزل خوان می شود
عالم به دست جبرئیل امشب چراغان می شود
ارباب عیدی می دهد عباس خندان می شود
آل بنی هاشم همه در شور و غوغا آمده
غنچه گلی از گلشن زیبای مولا آمده
تصویر زهرا آمده تفسیر دریا آمده
امشب رقیه آمده دنیای بابا آمده
این طفل در این آستانه روحُ ریحان می شود
فطرس بیا، قنداقه اش مشکل گشایی میکند
در صور، اسرافیل عجب نغمه سرایی میکند
حاتم نشسته بر درش دارد گدایی می کند
بر روی دست عمه ها جلوه نمایی می کند
از شرم، ماه و شمس هم، در ابر پنهان می شود
دربی ز سمت آسمان بر خلق عالم باز شد
نوری رسیدُ باز هم الطاف حق آغاز شد
صدها فرشته، خوش خبر، آماده ی پرواز شد
گویا که یک بار دگر در عالمین اعجاز شد
چشم همه زین ماجرا بسیار حیران می شود
عشقی که شورَش در جهان گردیده رایج آمده
بیمارها را کن خبر امشب معالج آمده
بر انتظار دستها لطف و نتایج آمده
دخت حسین ابن علی باب الحوایج آمده
او ظاهرا کوچک ولی بانوی دوران می شود
عشقِ عمو، جانِ حرم، قلب علیِ اکبر است
ماهِ قبیله، لاله ی زیبای باغ حیدر است
در روی هم چون زینبُ در نام هم چون مادر است
بر حضرتِ اربابِ ما هم مادرُ هم دختر است
جانم به این دردانه کز اوّل چنین جان می شود
سخت است باور کردنِ داغِ چنین دردانه ای
تلخ است این بلبل شود محبوس در ویرانه ای
سنگ است سهم جسم او از بامِ هر کاشانه ای
زخم است آخر قسمت بالِ چنین پروانه ایِ
این طفل روزی دربدر بینِ بیابان می شود
✅ محمد قاجار
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 رقیه دختر سلطان کربلا آمد... 💢
نسیمی آمد و درهای آسمان وا شد
در آسمان مدینه ستاره پیدا شد
همینکه غنچهی یاسی دگر شکوفا شد
خبر رسید دوباره حسین بابا شد
سحر شد و شرفالشمسی از سما آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
عروس فاطمه این بار دختر آورده
برای حضرت صدیقه کوثر آورده
چه کوثری، چه بگویم چه گوهر آورده
برای حضرت ارباب، نوبر آورده
دهید مژده که نوری ز کبریا آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
لباس پولکیِ این بنفشه الماس است
و عطر و بوی تنش از عصاره ی یاس است
شبیه فاطمه این نازدانه حساس است
و در شگفتیاش این بس، عموش عباس است
بشیری آمد و گفتا گل خدا آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
به روی دست اباالفضل تا تبسم کرد
فرات، از هیجان در خودش تلاطم کرد
کبوتری به مناره شد و ترنم کرد
فرشته دور و برش، دست و پای خود گم کرد
حسین را گلی از باغ هلاتی آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
کشیده پای لبش قطره قطره دریا را
اسیر خویش نموده وجود سقا را
نوشتهاند به پایش نگاه زهرا را
و زنده کرد به یک یاحسین، دنیا را
برای تهنیت از عرش، مرتضی آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
نگینِ شمسیِ انگشتر علمدار است
کنار حضرت ارباب، گرم اذکار است
علیِ اکبر لیلا بر او گرفتار است
جمال حضرت زهرا در او پدیدار است
ستارهی شب تاریک نینوا آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
چه قدر غنچهی لبهای او عسل دارد
گرفته شاخهای از یاس و در بغل دارد
که گفته دختر ارباب ما بدل دارد ؟
به زیر هر قدمش کوهی از زُهَل دارد
کسی به شکل بشر با فرشتهها آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
کلام و حرف خدا بوده ذکر آغازش
همیشه و همه جا بوده عمه همرازش
حسین، از دل و جان میخرد به دل نازش
به روی دوش ابالفضل اوج پروازش
بهشت گفت، بهشت من از کجا آمد؟
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
✅رضا باقریان
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 حیا میتراود ز چادر سیاهت 💢
فلک زیر کانون گرم نگاهت
و خورشید پوشیهی روی ماهت
حیا میتراود ز چادر سیاهت
علم سایبانت قمر تکیه گاهت
که ساحل شده ای و دریا رقیه
که زینب شده ای و زهرا رقیه
تو آن دختری که تماما شهودی
که زینب صفاتی که زهرا وجودی
تو آن پرچمی که به روی عمودی
به دوش اباالفضل وقتی که بودی
مه و آفتابند خواهر برادر
تو خواهر که باشی و اکبر برادر
تو ماهی و تثبیت خورشید کارت
ستاره ستارهست گوشه کنارت
سبب ساز هستی که با این وقارت
نمیآید اسباب بازی به کارت
تو کوهی و نامت شکوه است آری
به دورت پر از رشته کوه است آری
ز سنگ است آن دل که دلبر ندارد
نشد جنت آنجا که کوثر ندارد
ابازر نشد هرکسی زر ندارد
بگو ابتر است آن که دختر ندارد
نوای پدر ها و ساز گلوها
فداها ابوها فداها ابوها
شبی که زدی بی هوا زیر گریه
شد عالم از این گریه درگیر گریه
تو طفلی ولیکن شدی پیر گریه
ولی شاهکار است شمشیر گریه
جهاد تو این بود با بیقراری
همه شامیان را به زانو در آری
تو یک هق بزن تا که باران بگیرد
که این شهر قحطی زده جان بگیرد
که دست ندامت به دندان بگیرد
یهود احترام مسلمان بگیرد
بگو خاندانت علیه السلام است
بگو عمه ات واجب الاحترام است
نوشتیم بر صفحه ها این نظر را
که هر خانه ای دارد این درد سر را
پدر بسته وقتی که بار سفر را
گرفتهست دختر سراغ پدر را
میآید به پرسیدن از حال بابا
شده پابرهنه به دنبال بابا
شده پابرهنه روی خار رفتن
سراغ پدر بین انظار رفتن
محل یهودی و بازار رفتن
به سنگ و در آتش گرفتار رفتن
قدم در قدم گر به سیلی کند طی
دمی چشم را برنمیدارد از نی
✅وحید عظیم پور ۱۴۰۱
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_رقیه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 من نازنین زهرای کربلایم 💢
من دختر سلطان عشق و دینم
در فاطمیون فاطمه ترینم
یعنی به عمه زینبم قرینم
اینجا رقیه نام پر طنینم
در آسمان زهرای نازنینم
من نازنین زهرای کربلایم
خود زینت مجموع عمه هایم
همتا ندارم من در این میانه
هستم چو زهرا مادرم یگانه
تاج سر بابا به هر زمانه
دارم ز نور فاطمه نشانه
صوت حزین و ناله ای شبانه
تا سوز آهم سر رود ز سینه
شام بلا را میکنم مدینه
آنگونه که زهرا به آه شب سوز
با ناله های قلب آتش افروز
زد شعله بر اهل مدینه آنروز
آنگونه که با طعنه های جانسوز
گفتند یا شب گریه کن و یا روز
یک ناله ام یک شهر را بهم ریخت
از بیخ و بن سرمایه ی ستم ریخت
شهری که عمری سب مرتضا کرد
با انقلابم آتشی بپا کرد
هر ماذنه با ناله ام نوا کرد
بر اشهد اَنَّ علی وفا کرد
تا صبح محشر صوت من صدا کرد
طوری که بعد از کربلا و کوفه
دینِ خدا زد از غمم شکوفه
در آسمان دین ستاره برگشت
با گریه هایم راه چاره برگشت
عمامه ی رفته دوباره برگشت
حتی دو سه تا گوشواره برگشت
نزد ربابه گاهواره برگشت
این است تاثیر رقیه، آری
اینگونه احیا شد یتیم داری
گر چه چهل منزل شدیم تحقیر
گرچه شدم چون عمه ام به زنجیر
گر چه کتک خوردم بدون تقصیر
هر چند کودک بودم و شدم پیر
اما لباس پاره کرد تاثیر
بر گریه ام خندید دشمن اما
آخر شدم من آبروی بابا
کوهی ز غم بر شانه ام کشیدم
خار مغيلان دیدم و دویدم
زخم کف پا را به جان خریدم
افتادم از ناقه ولی رسیدم
چیزی نشد، تنها ز غم خمیدم
گر چه تنم از ترس زجر لرزید
اما به دیدار طبق می ارزید
گرچه برایم پهلویی نمانده
عیبی ندارد گیسویی نمانده
دستم شکست و بازویی نمانده
آری میارزد ابرویی نمانده
گرچه به چشمم سوسویی نمانده
تازه شدم منهم شبیه زهرا
تا مفتخر باشم به پیش بابا
آنکه مرا با نام زشت خوانده
از بس مرا دنبال خود کشانده
دیگر مرا تاب و تبی نمانده
گرچه مرا بر کاروان رسانده
زیر گلویم جای پنجه مانده
باید روم دیگر از این خرابه
زحمت شدم دیگر برای عمه
✅محمود ژولیده اسفند ماه ۱۴۰۱
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_رقیه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 دُردانهی خانواده آمد 💢
اینماهِ فَرَحفزا مبارک
میلاد سُلاله ها مبارک
یافاطمه مقدم شریفِ
ریحانهی کربلا مبارک
ایتاجسرِ رُقیّهسادات
ارباب؛پدرشدنگُوارات
بر شیرِخدا نَواده آمد
دُردانهی خانواده آمد
ازدامن سبز اُمّاِسحاق
زهرایحسینزاده آمد
زخمدلِشاه ما رُفو شد
عبّاس؛دومرتبه عموشد
حق برگِبرات میفرستد
اسباب نجات میفرستد
برصورتِمِثلِماه اینماه
زینب؛صلوات میفرستد
آرام و لطیف؛طفلِمعصوم
لبخند زند به امّ کلثوم
ای دار و ندار اُمّ اسحاق
ایفصلِ بهار اُمّ اسحاق
آورده اگر تو را به دنیا
پیداست عیار امّ اسحاق-
-مانند رباب و امّ لیلاست
اینزن که دوبار عروس زهراست*
ای عطرِ بِهشت یارقیّه
ای نور سِرشت یارقیّه
دردفترمشقِخویش،چشمم
باگریهنِوشت یارقیّه
این اشک برای من حیاتیست
مُحتاج،گدا به اِلتفاتیست
هم عُمرِ دُوبارهی حسینی
هم یاس بهارهی حسینی
در وسعت کهکشان ارباب
پُر نور سِتارهی حسینی
مشهور به شاهدخت عشقی
خورشید مدینهی دمشقی
ای شانهی ماه ؛ مَحمل تو
آغوش حسین مَنزل تو
خیر و برکت هزارسال است
جاری شده در مَحافل تو
پیش تو بدون عرضحاجت
هر خواستهای شده اِجابت
ای گوهر فاطمیاصالت
اسطورهی عفّتونجابت
همشان سکینه در سکینه
شاگرد رُباب در مِتانت
تکرارِ حیات زینبی تو
الحق؛جَلَواتِ زینبی تو
ای سفرهی شاه را نمک؛تو
ای وارث قصّهیفدک؛تو
از چند طریق داری آخر
بافاطمه درد مشترک؛تو
زردی و کبودی و سیاهی
این نیست سزای بی گناهی
ای لطف تو پشتوانهی من
ای در شب تار شمع روشن
غیر از تو کدام شاهزاده
بگرفته سر پدر به دامن
بر دامن خاکیات چکیده
خونِ بصرِ سرِ بُریده
ای وارثِ پلهویِ شکسته
ایغُصّهی رویدلنشسته
ایطفل به تو چهها گذشته
با پایِبرهنه؛ دستِبسته
چونتاولِزخمدستوپایت
شلّاق گریست در عزایت
✅محمد قاسمی
*بانو امّاسحاق همسر مکرمه امام حسن مجتبی علیه السلام بودند که به وصیت ایشان پس از شهادتشان به همسری سیدالشهدا علیه السلام مفتخر شدند.
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_رقیه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷