♨️ خاطرات علما | وقتی ناهار به داد آخوند خراسانی رسید
▫️آیتالله سید محسن عراقی به عتبات سفر کرده بود و ظهر مهمان آخوند خراسانی بود. من با ملامهدی پسر آخوند رفیق بودم، مرا هم دعوت کرد.
من به خیال اینکه سید محسن فقط یک روحانی متمول است، امتناع کردم.
▫️ملامهدی گفت: «افراد دیگری هم مثل آقای صدر، آقا ضیاء عراقی و شریعت اصفهانی هم حضور دارند و از طرف دیگر آنها با خود مشغولاند و با ما کاری ندارد».
بالاخره در جلسه حاضر شدم. سید محسن ریش سفید و عمامه سبزی بر سر داشت و جذاب بود.
▫️مباحثه بین علما شروع شد و آخوند چون استاد یگانه علم اصول بود و هر کس در مباحث اصولی طرف مناظره او میشد، شکستش قطعی بود، مسئله از اصولی را مطرح کرد.
مباحثه نزدیک به دو ساعت طول کشید و آخوند نتوانست سید محسن را به شکست بکشاند و بالاخره با شعار «اذا جاء الطعام ختم الکلام» مباحثه به پایان رسید.
بعد از اتمام آن مجلس آخوند خراسانی گفته بوده است:«من آدم باسواد زیاد دیدهام، ولی مثل ایشان ملا ندیده بودم».
📚 منبع: کتاب اسوه واقفان، ص ۴۳
📎 #پذیرش_حوزههای_علمیه_برادران
📎 #خاطرات_علما
🌐 آدرس تارنما
https://paziresh.ismc.ir/
🔰 سنجش و پذیرش حوزه های علمیه برادران
https://eitaa.com/pazireshhowzeh
♨️ خاطرات علما | آیت الله فشارکی: مرجعیت سیاست میخواهد، من فقط معلمم
▫️وقتی آیتالله فشارکی با فروتنی اعلام کرد که مرجعیت چیزی بیش از علم فقه میطلبد و خود را شایسته آن ندانست، هدایت مردم را به میرزا محمدتقی شیرازی سپرد.
▫️در خاطرات زندگی عالم زاهد و فقیه مجاهدآیت الله فشارکی اینچنین آمده است:
هنگامی که پس از رحلت مرحوم آیت الله میرزای شیرازی، اول برای قبول مرجعیت به آیت الله سید محمد فشارکی مراجعه کردند، فرمود:
▫️«من شایسته مرجعیت نیستم.
زیرا ریاست دینی و مرجعیت اسلامی به غیر از علم فقه، امور دیگری لازم دارد.
از قبیل اطلاع از مسائل سیاسی و شناختن موضع گیریهای درست در هر کار.
و اگر من در این امر دخالت کنم به تباهی کشیده میشوم.
برای من غیر از تدریس کار دیگری جایز نیست».
و بدین گونه این عالم نفس کشته، مردم را ارجاع داد به میرزا محمد تقی شیرازی.
📚 سیمای فرزانگان، ص ۱۲۲
📎 #پذیرش_حوزههای_علمیه_برادران
📎 #خاطرات_علما
🌐 آدرس تارنما
https://paziresh.ismc.ir/
🔰 سنجش و پذیرش حوزه های علمیه برادران
https://eitaa.com/pazireshhowzeh