eitaa logo
°°پایگاه شهید ابراهیم هادی°°
224 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
320 ویدیو
40 فایل
🕋°| ﷽ |°🕋 به کانال بسیج شهید ابراهیم هادی دانشگاه دولتی جهرم خوش آمدید... کلیپ🎥 اطلاع رسانی🔊 عکس نوشته‌ 🖼️ مداحی🎤 متن شهدایی📝 و... راه ارتباطی و تبادلات 👉 @rezvan81rezvan @alipa1382
مشاهده در ایتا
دانلود
هرروز هم که علی"ع" رامی دید باز دل تنگش می شد. محمد مصطفی"ص" رامی گویم. حالاسه روز بود که علی"ع" رافرستاده بود برای جنگ، وخبری از او نداشت. فرمود: هرکس از علی برایم خبری بیاورد، یک حاجتش را برآورده می کنم. سلمان برگ برنده داشت. خبرسلامتی راخدمت رسول خدا"ص" داد. حالا نوبتش بود که درخواستش رابگوید. سلمان زیرک بود. رفت سراغ خود علی"ع" و پرسید: -از پیامبر چه بخواهم؟ نزد پیامبر"ص" که برگشت درخواستش این بود: -سرّ و رازِشب معراج را برایم بگویید. پیامبر،سلمان را راهی قبرستان یهودی ها کرد تا ذکری را که یادش داده بود، بگوید و مرده ای زنده شود. قبرستان ساکت و مرموز بود. سلمان ذکر را گفت. قبری باز شد و مردی بیرون آمد. سلمان مرد را نگاه می کرد. می دانست که مرد خودش می داند باید چه بگوید. مرد ناراحت نبود. آرام بود، گفت: -من در خانواده ای یهودی به دنیا آمدم. یهودی بودم و باهمین دین هم مُردم. اما الان در برزخ، از آتش در امانم. سلمان شگفت زده پرسید: -چرا؟ مرد گفت: -من علی را دوست داشتم. دوست داشتم صورتش را نگاه کنم. کار هرروزم این بود که بایستم کنار کوچه، در مسیر رفت وآمد علی. درهمان چند لحظه رد شدنش ببینمش... ¤ خدا علی"ع" را دوست دارد. علی"ع" را سرّ معراج قرار داده است. خدا فرموده امیرالمؤمنین، تنها علی"ع" است. برشی از کتاب*پدر* از نرجس شکوریان فرد. ... حیدر امیرالمؤمنین است... ام... ✨کانون طرح ولایت 🔰پایگاه شهید ابراهیم هادی دانشگاه جهرم