⭕️#روز_معلم
❤️این برگه رو برای امروز استفاده کنید...
✅خیلی زیباست و بچه ها می توانند جملات زیبایی رو براتون بنویسند...
@pdfavaliha
مداحی آنلاین - نماهنگ مدیون توایم.mp3
3.82M
📝مدیون توایم ...
🎥نماهنگی زیبا بمناسبت #روز_معلم کاری از گروه سرود نجم الثاقب
۱۲اردیبهشت روز معلم مبارک 🎉
@pdfavaliha
املای استاندارد
#متن_املا : اولیای محترم سلام علیکم ، توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد لذا خواهشمند است متن زیر را به وی املا بگویید و در صورت داشتن اشکالات املایی با حوصله و آرامش ، نکات لازم تکرار و تمرین گردد با تشکّر .ربانی (فاصله از هم 3 متر)
ثریّا وطن خود ایران را دوست دارد.
بچّه ها در حیاط، صف بسته بودند.
مدیر خاطرات انقلاب را تعریف می کرد.
حضرت معصومه «س»خواهر امام رضا «ع» است.
در فصل بهار،چشمه ها دلپذیر است.
معلّم درس را با نام خدا شروع می کند.
مشق منیژه مثل مریم خیلی طول نکشید.
آیا محمّد طناب را برای علی می آورد؟
بعضی از مورچه ها و طوطی ها حرکت کردند.
پدر گفت: آذر صبحانه زیاد می خورد.
املای استاندارد
#متن_املا : اولیای محترم سلام علیکم ، توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد لذا خواهشمند است متن زیر را به وی املا بگویید و در صورت داشتن اشکالات املایی با حوصله و آرامش ، نکات لازم تکرار و تمرین گردد با تشکّر . ربانی (فاصله از هم 3 متر)
خواهر آذر صبحانه می خورد.
بچّه ها از معلّم خداحافظی کردند.
کلاغ در حیاط کنار حوض بود.
حضرت معصومه (س) خواهر امام رضا (ع) است.
پیامبر (ص) با ظلم و بدی مبارزه می کرد.
ژاله از ثریّا خواست تا از صدف مواظبت کند.
بعضی از دانش آموزان در قنّادی شیرینی خوردند.
صورت خودم را با حوله خشک کردم.
تابستان گذشته به مزرعه ای زیبا رفتم.
جواد آقا از خاطرات خود تعریف می کند.
املای استاندارد
#متن_املا : اولیای محترم سلام علیکم ، توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد لذا خواهشمند است متن زیر را به وی املا بگویید و در صورت داشتن اشکالات املایی با حوصله و آرامش ، نکات لازم تکرار و تمرین گردد با تشکّر . ربانی (فاصله از هم 3 متر)
بچّه ها از آموزگار خود خداحافظی کردند.
کلاغ ، گنجشک و طوطی حیوان هستند.
ناظم از خاطرات خود تعریف می کرد.
حضرت محمّد(ص) با ظلم و بدی مبارزه می کرد.
رضا صورت خود را با حوله خشک می کند.
ژاله و معصومه از دیدن چشمه ها لذّت بردند.
دانش آموزان با نظم به مزرعه ای رفتند.
دیروز آذر چراغ روشن را خاموش کرد.
بعضی از گوسفندان عمو، غمگین نبودند.
نقّاش گفت : « پرندگان در حیاط زیاد آب می خورند.»
املای استاندارد داستانی
اولیای محترم توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد در صورت نیاز با آرامش نکات لازم آموزش داده شود تشکر، ربانی
بيژن كلاس اوّل است.
پسر با ادب و پاكيزه اي است.
مواظب است لباسش را كثيف نكند.
وقتي از مدرسه بر مي گردد، دست هاي خود را با آب و صابون مي شويد.
پس از خوردن غذا مي خوابد.
بعضي از روز ها در حياط کنار حوض ، دوچرخه سواري مي كند.
از دانه دادن به جوجه ي كوچك خود لذّت مي برد.
او ديروز به خانه ي آموزگار رفت.
آموزگار خوش حال شد و گفت: من شما را خيلي زياد دوست دارم.
املای استاندارد
نمونه متن املای فارسی جهت ارزیابی آخر سال فرزندتان، نمونه👇
ايران آباد است .
امروز برف مي بارد.
مادر بشقاب مي شويد.
پرنده روي درخت است.
آذر كتاب مي خواند.
مرغابي ها كنار چشمه هستند.
صداي موج دريا به گوش مي رسد.
ژاله در حياط مدرسه بود.
ماه هم مثل خورشيد باعث روشن شدن زمين مي شود.
حضرت محمّد (ص) با ظلم و بدي مبارزه مي كرد.
املای استاندارد، داستانی
اولیای محترم توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد در صورت نیاز با آرامش نکات لازم آموزش داده شود تشکر، ربانی
يك روز صبح منيژه از خواب بيدار شد.
مثل پدرش در حياط كمي ورزش كرد.
بعد لباس پاكيزه اي پوشيد.
همراه خواهرش به كنار دريا رفت.
در آن جا چند جوجه مرغابي بازي مي كردند.
او صدف زيادي جمع كرد.
آن ها را در كيف خود گذاشت.
وقتي به كلاس درس رفت.
بعضي از صدف ها را به ناظم نشان داد.
او مي داند خدا بچّه هاي خوب را دوست دارد.
املای استاندارد
#متن_املا : اولیای محترم سلام علیکم ، توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد لذا خواهشمند است متن زیر را به وی املا بگویید و در صورت داشتن اشکالات املایی با حوصله و آرامش ، نکات لازم تکرار و تمرین گردد با تشکّر . ربانی (فاصله از هم 3 متر)
کلاغ گفت : طوطی زیاد آب می خورد.
آقا رضا از خاطرات خود برای ما تعریف می کرد.
ثریّا کنارحوض ، یک جغد و پنج گنجشک دید.
مرغابی ها به لاک پشت گفته بودند دهانش را باز نکند.
بعضی گل ها ،خیلی تیغ دارند.
مریم تابستان گذشته به مزرعه رفت و از هوای آن لذّت برد.
کودکی که جیغ می کشید کثیف شده بود.
منیژه صورت خود را با حوله خشک می کند.
معلّم برای بچّه ها ، داستانی قشنگ خواند.
خواهر معصومه دختر پاکیزه ای است .
املای استاندارد
#متن_املا : اولیای محترم سلام علیکم ، توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد لذا خواهشمند است متن زیر را به وی املا بگویید و در صورت داشتن اشکالات املایی با حوصله و آرامش ، نکات لازم تکرار و تمرین گردد با تشکّر .ربانی (فاصله از هم 3 متر)
آیا در حیاط چهار طوطی بود؟
ثریّا کتاب ریاضی را به جواد داد.
بعضی از بچّه ها به مزرعه رفتند.
ژاله گفت: فصل بهار بسیار دلپذیر است.
رضا صبح زود از خواب بیدار می شود.
کیف محمّد کثیف شده بود.
آذر از خاطرات خود تعریف می کرد.
تعداد زیادی جوجه، داخل صندوق بود.
حضرت علی ع پسر عموی پیامبر ص است.
گل های کنار حوض، پژمرده بودند.
املای استاندارد
#متن_املا : اولیای محترم سلام علیکم ، توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد لذا خواهشمند است متن زیر را به وی املا بگویید و در صورت داشتن اشکالات املایی با حوصله و آرامش ، نکات لازم تکرار و تمرین گردد با تشکّر .ربانی (فاصله از هم 3 متر)
ثریّا وطن خود ایران را دوست دارد.
بچّه ها در حیاط، صف بسته بودند.
مدیر خاطرات انقلاب را تعریف می کرد.
حضرت معصومه «س»خواهر امام رضا «ع» است.
در فصل بهار،چشمه ها دلپذیر است.
معلّم درس را با نام خدا شروع می کند.
مشق منیژه مثل مریم خیلی طول نکشید.
آیا محمّد طناب را برای علی می آورد؟
بعضی از مورچه ها و طوطی ها حرکت کردند.
پدر گفت: آذر صبحانه زیاد می خورد.
#متن_داستانی_املا : اولیای محترم سلام علیکم ، توقع است فرزندتان متن املای زیر را که کلماتش از کتاب های فارسی استفاده شده را به درستی بنویسد لذا خواهشمند است ابتدا چندبار بخواند وبعد متن زیر را به وی املا بگویید و در صورت داشتن اشکالات املایی با حوصله و آرامش ، نکات لازم تکرار و تمرین گردد با تشکّر . ربانی (فاصله از هم 3 متر)
ژاله صبح زود از خواب بیدار شد صبحانه را خورد و به مدرسه رفت وارد کلاس شد به معلّم عزیزش سلام کرد. معلّم گفت: ریاضی تمرین کرده اید؟ همه جواب دادند: بله. معلّم پرسید: جمع دو با سه چند می شود؟ بعضی از بچّه ها چندثانیه فکر کردند و گفتند: پنج. او از جواب ما خوش حال شد. بعد از کلاس ژاله کنار حوض رفت و دید آب آن کثیف شده است ویکی از ماهی های قرمز مریض است آن را در تنگ گذاشت. دست های کثیف را با صابون شست و با حوله خشک کرد. فردای آن روز به مزرعه ی عمو رفت صندوقی زیر نور خورشید پیدا کرد داخل آن چهار حلزون بود که مثل لاک پشت آرام حرکت می کردند آن را به خواهرش ثریّا نشان داد او از دیدن آن ها لذّت برد. عمو به آن ها گفت: وقت اذان است. آن ها هم وضو گرفتند و نماز خواندند.
املای استاندارد
#متن_املا : اولیای محترم سلام علیکم ، توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد لذا خواهشمند است متن زیر را به وی املا بگویید و در صورت داشتن اشکالات املایی با حوصله و آرامش ، نکات لازم تکرار و تمرین گردد با تشکّر . ربانی (فاصله از هم 3 متر)
از بنّا خواهش کردم تا دیوار را بسازد.
رضا وسایل کثیف را زود جمع کرد.
مادر قاسم برای مریم خانم دعا کرد.
ثریّا گفت:«آن سفر برای من دلپذیر بود. »
آیا ماهی های قرمز داخل حوض بودند؟
بچّه ها از معلّم خود تشکّر کردند.
مژده از خواندن نماز،لذّت می برد.
از پدرم اجازه گرفتم و به دیدن عمو رفتم.
لاک پشت خیلی آرام حرکت می کند.
گرگ،جوجه و پلنگ حیوان هستند.
املای استاندارد
#متن_املا : اولیای محترم سلام علیکم ، توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد لذا خواهشمند است متن زیر را به وی املا بگویید.و در صورت داشتن اشکالات املایی با حوصله و آرامش ، نکات لازم تکرار و تمرین گردد با تشکّر . ربانی(فاصله از هم 3 متر)
ثریّا صدف های زیبا را در حوض می ریزد.
قبل از نماز، وضو گرفتم و به مسجد رفتم.
مدیر از بچّه ها خواست ، تا از صف خارج نشوند.
حضرت معصومه (س) ، خواهر امام رضا (ع) است.
محمّد بعضی از دفترها را روی میز گذاشت.
نرگس با دست کثیف ، میوه نمی خورد.
منیژه گفت : «مزرعه ی ما خیلی حلزون دارد.»
جواد آقا خیلی تند حرکت می کند و خسته نمی شود.
چوپان دید که پنج گوسفندش مریض هستند.
او از کارش لذّت برد و احساس خوبی داشت.
آیا پدربزرگ صورت خود را با حوله خشک کرد؟
املای استاندارد
#متن_املا : اولیای محترم سلام علیکم ، توقع است فرزندتان متن املای زیر را به درستی بنویسد لذا خواهشمند است متن زیر را به وی املا بگویید.و در صورت داشتن اشکالات املایی با حوصله و آرامش ، نکات لازم تکرار و تمرین گردد با تشکّر . ربانی (فاصله از هم 3 متر)
خواهرم گفت : «خورشید زمین را روشن می کند.»
آذر صورت خود را با حوله خشک کرد.
بعد از صدای اذان ، وضو گرفتم و نماز خواندم.
معلّم از بچّه ها خواست ، به مزرعه بروند.
حضرت محمّد (ص) ، پیامبر ما مسلمانان است.
بعضی از دانش آموزان ، در کنار حوض ایستاده بودند.
دست کثیف باعث بیماری انسان می شود.
معصومه مثل عزیز خانم ،آرام حرکت می کند.
ثریّا برای امام زمان (ع) زیاد دعا می کند.
آیا از دیدن جنگل ها خوش حال شدید و لذّت بردید؟
املای استاندارد
#متن_املا: اولیای محترم سلام علیکم متن زیر را به فرزندتان املا بگویید. توقع هست فرزندتان متن زیر را صحیح بنویسد در غیر این صورت نکات لازم را با حوصله و با آرامش آموزش داده شود. تشکّر، ربانی «فاصله شما از فرزند ۳متر»
رضا صبح زود از خواب بیدار شد.
ثریّا کنار حوض چهار حلزون دید.
حضرت علی« ع » امام اوّل ما است.
بعضی از بچّه های عمو، زیاد خوش حال بودند.
آیا خواهر منیژه ، ریاضی را نوشت؟
محمّد با دست کثیف آب نمی خورد.
معلّم بعد از درس، صدف ها را روی میز گذاشت.
جواد گفت: «صدای اذان تا مزرعه می آید. »
عزیز خانم خیلی آرام حرکت می کند.
چوپان کنار حوض،وضو می گیرد.
املای استاندارد
#متن املا: اولیای محترم توقع است فرزندتان املای زیر را به درستی بنویسد در غیر این صورت نکات لازم را به او آموزش دهید . با تشکّر . ( فاصله شما از فرزند در حین املا گفتن 3متر )
پدربزرگ صبح ها زود از خواب بیدار می شود.
آیا ثریّا وسایل خود را جمع کرد؟
حلزون احساس ترس کرد و آب نخورد.
محمّد از معصومه خانم صبحانه خواست.
معلّم در کلاس شروع به حرکت کرد.
خواهر آذر صورت را با حوله خشک کرد.
بچّه ها خوش حال شدند و به حیوان کمک کردند.
در فصل بهار، گل پژمرده در مزرعه زیاد نیست.
عموی پروانه صدای اذان را از مسجد شنید.
منیژه در عید نوروزاز دیدن جنگل ها لذّت برد.
املای استاندارد
اولیای محترم توقع است فرزندتان املای زیر را به درستی بنویسد در غیر این صورت نکات لازم را به او آموزش دهید . با تشکّر ( فاصله شما از فرزند در حین املا گفتن حداقل 3متر )
ثریّا خواهر خوبی دارد.
آذر گفت: من از او خواستم تا صندوق را باز کند.
بچّه ها از آموزگار خود تشکّر کردند.
در فصل بهار از دیدن جنگل ها لذّت بردم.
آیا صدای اذان از مسجد به گوش می رسد؟
کفّاش در عید نوروز به مزرعه می رود.
پدربزرگ کارش را با نام خدا شروع می کند.
معصومه وسایل خود را زود جمع کرده است.
دست های کثیف انسان را بیمار می کند.
نورماه مثل نور خورشید زمین را روشن می کند.
عمو و عمّه برای دیگران زیاد دعا می کنند.
املای استاندارد
اولیای محترم توقع است فرزندتان بعد از تمرین درس علی و معصومه،املای زیر را به درستی بنویسد در غیر این صورت نکات لازم را به او آموزش دهید . با تشکّر .ربانی ( فاصله شما از فرزند در حین املا گفتن حداقل 3 متر)
علی و معصومه بچّه های با ادب و پاکیزه ای هستند.
آذر قبل از خواب ، کتاب قرآن می خواند.
عزیز خانم وسایل خود را از کنار سماور جمع کرد.
معلّم درس را با نام خدا شروع می کند.
فصل گذشته به جنگل رفتیم و لذّت بردیم.
نرگس صورت خود را با صابون می شوید.
جواد آقا بعد از کار، صندوق را روی میز گذاشت.
نجّار و نقّاش برای سلامتی زیاد دعا می کنند.
در این مزرعه چهار صدف روی شاخه ای زیبا بود.
عمو گفت : خورشید زمین را روشن کرده است.
در عید نوروز سفره ی هفت سین می چینیم.