eitaa logo
📚کانال کتاب و مقالات مهندسی، علمی ،آموزش های فنی مهندسی PDF📚
814 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
2هزار فایل
#کتاب #فنی_مهندسی #آموزشی #علمی #تاریخی #مذهبی #اقتصادی #فیلم_آموزشی #سیاسی #PDF 👈 میتونید pdf ها و فیلم ها و... خود را برا ما ارسال کنید تا در کانال برای استفاده دیگران قراردهیم. 🌺بازنشر با ذکر منبع مجاز است.🌺 صلوات ✅ @MOHSENB313 📱09138050113
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علی اکبر نیک نفس
⭕️ نمایی از مناظرات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ از دیدگاه خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه ی اسبق آمریکا مناظره ای که دشمن شاد کن بود و به تعبیر کلینتون شعار مقاومت را در برابر دنیا زیرسوال برد... بیش از ۱٠ سال از آن مناظره و آن ایام می گذرد و صدالبته نتیجه ی شعار «هم سانتریفیوژها باید بچرخد و هم زندگی مردم» را امروز بهتر متوجه می شویم. 📚 کتاب «آن سوی میز» خاطرات سیاستمداران آمریکا در مورد ایران 💠 @Aliakbarniknafs
هدایت شده از علیرضا زادبر
سطح سوم اعدام ۶۷ دکتر زادبر.mp3
27.4M
جلسه پانزدهم: اعدام های سال ۶۷ ۱. ماجرای هیات عفو سال ۶۵ با پیشنهاد آیت الله منتظری ۲. حکم امام برای تشکیل هیات سه نفره ۳.برپایی دادگاه و رویه قضایی ۴. تعداد اعدامی ها https://eitaa.com/Politicalhistory
هدایت شده از علی اکبر نیک نفس
⭕️ بعد از فتح خرمشهر، عملیات رمضان با شکست رو به رو شد. در علت عدم پیشروی، هرکسی دلیلی را ذکر می کرد. مهندسی خاکریزهای خوبی نزد، فلان فرمانده خوب مدیریت نکرد، تسلیحات کافی نبود و امثال اینها. شهید صیاد اما دلیل اصلی عدم پیروزی را چیزی فراتر از این مسائل می دانست. ▪️او غرور، تکبر و منیت را دلیل اصلی این شکست قلمداد می کند. شهید صیاد می گوید امام بعد از فتح خرمشهر خطر غرور را به ما گوشزد کرد ولی کسی آن را جدی نگرفت و دقیقا از همان نقطه ضعف هم ضربه خوردیم. 🔹غرور و تکبر در هر موضوعی وارد شد، نابودش می کند. 📚 کتاب «ناگفته های جنگ خاطرات سپهبد شهید صیاد شیرازی» نوشته ی احمد دهقان 💠 @Aliakbarniknafs
هدایت شده از علی اکبر نیک نفس
⭕️ یکی از سوالاتی که حداقل از بنده زیاد پرسیده شده این است که افرادی با ثبت اختراعات مختلف به بشریت خدماتی کردند و در عین حال مسلمان نبودند، تکلیف آخرت آنها چه می شود؟ جواب این است که باید دید خدمت به مردم با چه انگیزه ای انجام می شود؟ اگر برای خدا به مردم خدمت شود، مطمئنا اجر اخروی دارد ولی اگر به انگیزه های مالی و دنیایی باشد، خب معمولا به آن می رسد و دیگر طلبی از خدا ندارد. در این موضوع چندان مسلمان بودن یا نبودن هم مطرح نیست. ▪️ادیسون یکی از آن افراد است که برق و بعضی وسایل الکتریسته ای را اختراع کرد. جالب است که ادیسون بعد از این اختراع، خودش انحصار بازار اختراع خود را به دست گرفت و با لابی گری و پرداخت رشوه های کلان، سعی داشت قوانینی مطابق تجارت او وضع شود تا سود کلان تری به جیب بزند. یا مثلا در باب ایجاد راه آهن که شرکت های ایجاد خط راه آهن، با استفاده ی ابزاری از خون کارگران، سیاست و دزدی توانستند کارهای خود را پیش ببرند. آنچه مهم است انگیزه ی خدمت است که به چه نیتی انجام می شود؟ پول؟ شهرت؟ رانت؟ یا خدا؟ 📚 کتاب «رویایی آمریکایی» نوشته ی هاوارد زین 💠 @Aliakbarniknafs
1_1628280523.pdf
2.69M
جزوه کامل قطعات الکترونیکی روبیکــــــــــــــــــــــــــــــا 👇 https://rubika.ir/@AmpLi5414 ایتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــا 👇 https://eitaa.com/MA5414
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹زندگینامه نادرشاه افشار ( پسر شمشیر) 👈 قسمت ۷۲ نادر از روزی که از مرز هند گذشت، تا روزی که به دروازەهای لاهور رسید و شهر تسلیم شجاعت و پشتکار بی مانند وی شد. چکمه های خود را از پای در نیاورده بود و شب ها و روزهای بسیاری را نخوابیده بود. ولی پس از اینکه شهر لاهور تسلیم شد و نادر به باغ شالیمار رفت. فرصت کرد، تا اندکی بیاساید. هنگامی که مستخدم نادر، چکمه های وی را از پایش بیرون آورد. همگان با شگفتی دیدند. چند دانه گندم و جوئی که در حین سفر بەدرون چکمه اش افتاده بر اثر رطوبت درون چکمه، سبز شده و روئیده و ریشه دوانیده بود. خبر روئیدن گندم و جو در چکمه های نادر بەسرعت در میان سپاهیان ایران و مردم لاهور پیچید و سخن روز و نقل مجالس و محافل شد. مردم لاهور می گفتند. محمدشاه گورکانی باید بیاید و پادشاهی کردن را از نادر بیاموزد. هنگامی که نادر در لاهور به سر می برد بیکار ننشست و جاسوسان متعددی را به دهلی فرستاد، تا از تعداد سپاهیان محمدشاه و تجهیزات سپاه وی آگاهی یابد. جاسوسان مذکور پس از بیست روز به لاهور بازگشتند و گزارش دادند. تعداد نیروهای مدافع هندی بالغ بر سیصد هزار نفر است که با  هزاران قبضه توپ و صدها هزار تفنگ و بیش از دو هزار فیل جنگی (جایگزین تانک های فعلی) پشتیبانی می شوند. اخبار تجهیزات و نفرات محمدشاه که از امتیاز حضور در خاک خود نیز بهره می بردند. بەسرعت در میان سپاه ایران پیچید و باعث شد زمزمه هائی مبنی بر اکتفاء کردن و بسنده کردن به پیروزی های بدست آمده شنیده شود. نادر که این گونه دید. دستور داد سرداران و افسران سپاه در اجتماعی بزرگ گِرد هم آیند و سپس این گونه سخن گفت: "سرداران دلاور ایران زمین، بسیار شاهد بودید در جنگ های مختلف، شمار نیروهای دشمن چندین برابر ما بوده ولی چون نترسیدیم، کشتیم و کشته شدیم ولی در آخر پیروز شدیم. دلاوران یکبار می میرند که آن هم مرگ نیست و سراسر حیات و جاودانگی است. ولی ترسوها روزی چند بار می میرند. فرار از میدان جنگ بزرگتربن ننگ و ذلت برای یک سرباز است و سرانجامش خواری و خِفّت و درماندگی است. مولای ما علی(ع) است که از مرگ باکی نداشت. این شجاعت ها و بی باکی شماست که توانسته ما را تا قلب کشور هند بیاورد. من همین فردا قبل از اینکه پرتو خورشید بامدادی، بر زمین بتابد بسوی دهلی حرکت خواهم کرد و مانند همیشه خواهید دید که دوشادوش شما بلکه جلوتر از جلوداران لشکر، در کنار شما خواهم بود. اگر کشته شوم تا زمانی که دهلی را تصرف نکردید. باز هم اجازه ندارید حتی یک قدم به عقب بازگردید." سپیده دم فردای آن روز نادر، بەهمراه یکصد هزار سپاهی ایران برای یک رویاروئی بزرگ و سرنوشت ساز بەسوی دشمن خشمگین و زخم خورده و نیرومند خود براه افتاد. (طی راهپیمائی و جنگ های کوچک و بزرگ نادر با هندیان، نزدیک به بیست هزار نفر از سربازان ایرانی در جنگ و سقوط از ارتفاعات کوهستان و غرق شدن در رودخانه و بیماری کشته شده بودند و اینک تعداد آنها، به یکصد هزار نفر بالغ می شد که یک سوم نیروهای هندی بودند.) از آن سو محمدشاه گورکانی ( از نوادگان تیمور لنگ) همه وزرای خود را جمع کرد و پسرش بنام احمد را بەعنوان ولیعهد خود معرفی و بەهمراه سپاه عظیم و بی شمار خود، آماده جنگ و کارزاری سخت و سرنوشت ساز با نادر شد. بنا به مصلحت بزرگان لشگر هند، برای رو در روئی و مقابله با سپاه ایران، دشت بیابانی بهترین مکان برای دفاع و جنگ با نادر برگزیده شد و بی درنگ آرایش جنگی تو در توئی، برای دفاع از دهلی و شکست دادن نادر شکل گرفت. سنگربندی استوار و جایگزینی توپخانه هندیان، چنان بود که احتمال هیچ گونه پیروزی و گذشتن نیروهای ایران از این خط استوار و مستحکم جنگی داده نمی شد. از این سو سپاهیان خسته نادر با نگرش به تعداد تلفاتی که در طول این مسیر طولانی داده بودند. هر لحظه در حال نزدیک شدن به دشت کرنال بودند. در سر راه دهلی، سپاه ایران به پنجمین شاخه رود سِند رسید، که با توجه به بارندگی های اخیر طغیان کرده و بالا آمده بود. نادر دستور داد. سپاهیان بەمدت چهار روز استراحت کنند، تا آب رودخانه فروکش نماید. حدس نادر درست درآمد و آب فرو نشست. ولی باز هم سپاهیان ایران که از قسمت های کم عمق رودخانه، به آن سوی ساحل می رفتند، به سختی می افتادند. ولی در نهایت موفق شدند. خود را به آن سوی ساحل برسانند. اما عبور توپخانه و تجهیزات سنگین به مشکل برخورد نمود و سپاه ایران بەناچار، مجبور به احداث پل نظامی و موقت گردید. .
🔹زندگینامەنادرشاە افشار (پسر شمشیر) 👈 قسمت  ۷۳ با همه پیش بینی های شایسته ای که شد. پل نظامی تاب سنگینی برخی ارابه های سنگین را نیاورد و شکست و رودخانه بخشی از بار و بُنِه و خواربار و ساز و برگ جنگی ایرانیان را با خود برد. شایان ذکر است در آن سوی ساحل، در مدت چهار روزی که نادر در این سوی به نیروهایش تا فروکش کردن آب رودخانه استراحت داده بود. گروهی از جنگجویان هندی، در نقطه ای دور دست کمین کرده بودند، تا در صورت امکان، آماده ضربه زدن به سپاه ایران باشند. درست هنگامی که پل نظامی ارتش ایران شکست، جنگجویان هندی از فرصت استفاده کردند و با تیراندازی مانع کار سربازان شدند. همین مسئله باعث شد. خواربار و وسائل به آب افتاده از دست برود و کار از کار بگذرد. پس از گذر از رودخانه، هیچ مانع و عارضه طبیعی وجود نداشت، که جلوی لشکریان ایران را بگیرد. ولی نادر به شیوه همیشگی اش، لحظه به لحظه و با احتیاط تمام، ارتش را رهبری می کرد. شب هنگام سپاه ایران به منطقه ای بنام انباله رسید و بەدستور نادر همان جا اردو زد. همان شب سه هزار تن از سواران سپاه نادر به فرماندهی سردار حاجی خان بیگ، به پیشروی خود ادامه داد و به منطقه ای بنام تته سوز رسیدند. در اینجا دیگر بیش از هشت فرسنگ (تقریبا پنجاه کیلومتر) به خط دفاعی عظیم نیروهای محمدشاه گورکانی نمانده بود. در آن شب سیاه، نادر جلسه ای با سرداران ارشد خود در چادر فرماندهی برپا کرد و به طرح نقشه نهائی برای جنگ با نیروهای هندی پرداخت. دل زمان به کندی و با سختی تمام می تپید و روز و ساعت سرنوشت، هر لحظه نزدیک و نزدیک تر می شد. دشت کرنال بی صبرانه منتظر ورود این میهمانان ناخوانده بود و سفره و خوانی خونین رنگ، به پهنای آن دشت وسیع، برای آنان گسترده بود. نادر برای رسیدن به دشت کرنال دو راه در مقابل داشت: یکی راه عظیم آباد و دومین مسیر راه انباله بود. نادر سپاه خود را دو قسمت کرد. نیمی از نیروهای خود را از مسیر عظیم آباد و نیم دیگر را از مسیر انباله به سوی دشت کرنال اعزام کرد. او پنجاه سوار تیزتک را نیز برگزید تا در میان دو مسیر تعیین شده، پیوسته در رفت و آمد باشند تا اگر یکی از دو لشگر مورد حمله هندی ها قرار گرفت. بی درنگ ستون دیگر به یاری اش بشتابد. نادر خود بەهمراه لشکر ایران از مسیر عظیم آباد بەسوی دشت کرنال بەراه افتاد. در مسیر دشت کرنال، دژ عظیم آباد قرار داشت. نادر بەهمراه جلوداران لشکر، زودتر از ستون اصلی به دژ عظیم آباد رسید و بی درنگ دستور گلوله باران دژ را صادر کرد. توپخانه ایران بدون وقفه شروع به غرش کرد. مدافعان دژ چندین بار شکاف های ایجاد شده را ترمیم کردند. ولی شدت آتش توپخانه به حدی شدید بود که مدافعان دژ و مردم شهر، از عهده ترمیم خرابی ها برنیامدند و به ناچار تسلیم شدند و دو هنگ از افسران و سربازان هندی مدافع دژ نیز، به اسارت سپاه ایران درآمد. درست در همین زمان سواران رابط بین دو لشکر ایران برای نادر خبر آوردند. سپاه بزرگی از سواران هندی در حال نزدیک شدن به ستون دیگر سپاه ایران که از مسیر انباله بەسوی دشت کرنال در حرکت است می باشد و احتمال بروز یک جنگ خونین دور از انتظار نیست. نادر بی آنکه لحظه ای توقف کند شهر و دژ عظیم آباد را به یکی از سرداران خود سپرد و بەهمراه سواره نظام خود، با شتاب رهسپار منطقه ای شد که نیروهای هندی در برابر ستون اعزامی از مسیر انباله صف آرائی کرده بودند. شب هنگام، زمانی که نادر به ستون خود در مسیر انباله رسید. متوجه شد. آن سپاه بزرگ هندی، قصد درگیری و حمله به سپاه ایران را ندارد. بلکه آنها در راهِ رفتن بەسوی دشت کرنال و پیوستن به سپاه اصلی هند هستند و آن شب را در شاه فیروز (فیروز آباد فعلی در هند) اردو زده اند تا بامداد روز بعد راه خود را بەسوی دشت کرنال دنبال کنند. نادر دستور داد پنج هزار نفر از افراد زبده و سوار سپاه ایران بی درنگ آماده حمله به هندیان باشند. سواران خسته سپاه، که خود را برای استراحت آماده می کردند. بەدستور نادر شبانه به سوی شاه فیروز (فیروز آباد) حرکت کردند و در سپیده دم روز بعد به سواران هندی رسیدند. شمار سواران هندی دو برابر نیروهای ایران بود و شب گذشته نیز بەخوبی استراحت کرده بودند و آماده و قبراق، و با اعتماد به نفس کامل آماده نبرد شدند. فرمانده سواران ایران به شیوه نادر رو به سربازان با فریادی بلند گفت: این جنگ، جنگ مرگ و زندگی و سربلندی و خواری است. پس بکوشید تا جامه (لباس) ذلت نپوشید. سواران هندی که صف های نخستین خود را تقویت کرده بودند. جنگ سختی را آغاز کرده و بەسوی سپاه ایران تاختند، جنگ تن به تن و هراس انگیزی درگرفت. هندیان بەراستی دلاورانه می جنگیدند ولی نبرد سواران خسته ایران به اندازەای... .
🔹زندگینامه نادرشاه افشار(پسر شمشیر) 👈 قسمت ۷۴ دلاورانه و دلیرانه بود که هندیان را به شگفتی وا می داشت. بەطور مثال هندیان مشاهده می کردند.سرباز ایرانی که دست چپش بر اثر اصابت شمشیر به پوستی آویزان بودبا دست دیگرش،دست قطع شده خود را کنده و آنرا برداشته و با همان عضو قطع شده بی محابا به این و آن یورش می بَرَد، این گونه واکنش های احساسی و بەظاهر دیوانەوار،روحیه سربازان هندی را متزلزل می کرد. آنها با خود می اندیشیدندچگونه است که این سرباز ایرانی،بەجای اینکه از درد ناله کند فریاد می زند. بەجای اینکه زمین گیر شود. حمله می کند؟ پهنه نبرد از سواران زخمی وکشته شده و فروافتاده از اسبان پوشیده شد.بەدستور سردار ایرانی،جارچیان سپاه با زبان هندی فریاد می زدند. بدا بەحال شما،فرمانده دلاور ما نادر، هم اکنون در راه است و خیلی زود به ما میرسد.به جان خود رحم کنید وتسلیم شوید. مردان جنگی ایران در دل سرزمین بیگانه، چنان پر توان و دلاورانه میجنگیدند که به افسانه بیشتر شبیه بودتا به حقیقت، کم کم آثار شکست و درماندگی در میان سواران هندی رخ می نمود. چون شمار کشته و زخمی های آنان چندین برابر ایرانیان بود.آنها به هر دری می زدند به در بسته می خوردند.لذا تصمیم به عقب نشینی گرفتند. در ابتدا آرام آرام وسپس مانند گله ای که گرگ در میانشان باشد،با شتاب تمام واپس نشسته و سراسیمه،پراکنده شده وگریختند. سواران ایرانی که پس از راهپیمائی شبانه و آن درگیری طاقت فرسا،خسته وکوفته بودند در خود،توان تعقیب ودنبال کردن هندیان را ندیدند و درهمان دشت پهناور وخون آلود،اسب های خود را بستند و بەجز عده محدودی نگهبان،همگی به خوابی عمیق فرو رفتند. این رویداد وهمچنین تصرف عظیم آباد،دلهرەای سخت درمیان سرداران هندی انداخت.محمدشاه بی درنگ دستور داد.سرداران برجسته هند نزد وی رفته وبررسی همه جانبه ای بەعمل بیاورند. در این نشست جنجالی،نظام الملک گفت:پیشنهاد می کنم ما از اینجا (دشت کرنال)که هستیم نباید حتی یک گام بەجلو برداریم.زیرا سنگرهای ما بسیار استوار ومحکم است وسپاه ایران در نهایت مجبور به حمله خواهد شد و در آن صورت بطور قطع،پاسخ سرنوشت ساز ودندان شکنی از ما دریافت خواهد کرد سردار دیگری که مخالف نظام الملک بود گفت: از روزی که نادر از مرزهای ماگذشت تا به حال،با خوش خیالی و به امید زمین گیر شدن وی در تنگه خیبر و پنج شاخه خروشان رودخانه سِند،به او میدان داده ایم.او نیز پیوسته جلو آمده و توانسته شهرهایمان را بگیرد و زمین هایمان را تصرف کند و لکه ننگی بر پیشانی مابنشاند. اکنون دیگر خواری و ذلت بس است.نباید بنشینیم تا او به دیدارمان بیاید.این بار باید به رو در رویی با او بشتابیم و یکبار برای همیشه به او بفهمانیم که اینجا، کشور بزرگ هندوستان است و تجاوز به آن، به استقبال مرگ رفتن است.سخنان استوار و احساسی آن سردار،محمدشاه را مجاب کرد و دستور داد.چهل هزار نفر از نیروهای زبده و آزموده هندی از دشت کرنال بەسوی فیروزآباد (همان محل قبلی که هندیان شکست خورده و گریخته بودند)حرکت کنند و پنج هزار نفر نیروهای مستقر در محل را،تار و مار نمایند. بیش ازچهل هزار نفر ازجنگاوران هندی، بسان موجی خروشان که از دهانه سدی بزرگ به بیرون می ریزد به یکباره بانعرەهائی گوش خراش از دشت کرنال بەحرکت درآمدند وشب هنگام به نزدیکی های شاه فیروز (فیروز آباد فعلی درهند) رسیدند از این سو به نادرخبر دادند که چهل هزار نفر، لشکر جرار و تا دندان مسلح هندی در آن سوی رودخانه سنگر گرفته اند و قصد دارند.مانع پیشروی سپاه ایران به سوی دشت کرنال شوند. نادر دستور داد سوارانی که در فیروزآباد بر هندیان پیروز شده بودند درهمانجا استراحت کنند.ولی هوشیار باشند وسنگر بگیرند تا از آنها بەعنوان طعمەای آسان برای فریب فرمانده هندی سود ببرد و آنان را به تله بیندازد نادر تصمیم گرفت درهمان شب با ده هزار سرباز، با راهپیمائی سریع بی آنکه هندیان پی ببرند.آنها را دور زده و از پشت سر به آنان بتازد.پس از دو ساعت راهپیمائی سریع،نادر دستور توقف داد و سپس فرماندهان خود را نزد خود فرا خواند و گفت:سربازان هندی چهل هزار نفر و نیروهای ما ده هزار نفر است.من با توکل برخداوند،فرماندهی دو هزار سوار را بەعهده می گیرم و از پشت سر به آنان حمله می بَرَم، با این کار، هم راه فرارشان را می بندم وهم از رسیدن نیروهای کمکی و پشتیبان به آنان جلوگیری می کنم و هم به یکباره ازپست سر بر آنان می تازم و روحیه شان متزلزل می کنم.پیادگان سپاه و توپچیان زیر نظر شما در همین جا آماده خواهند ماند تا به محض حمله از سوی من،وارد میدان شده و از پهلوی راست بر آنها یورِش ببرند.پس از این گفتگو، نادر و سوارانش،پای بر رکاب نهادند و در نهایت سکوت و خاموشی،نیروهای هند را دور بزنند. .
زندگینامەی نادرشاە افشار (پسر شمشیر) 👈 قسمت  ۷۵ سپاهیان هندی که در دل شب، انتظار برخورد با نیروهای ایرانی را نداشتند. غافلگیر شده و به جنگی نامنتظره کشیده شدند. جنگ سختی درگرفت. سواران ایرانی که نادر را با آن فریادهای رسا و رعد آسا، در میان خود داشتند بەراستی غوغائی عظیم بەراه انداختند. تا نیروهای هندی آمدند، آرایش جنگی بگیرند. تلفات زیادی متحمل شدند و شمار فراوان و باور نکردنی از آنان کشته شدند. در این کشاکش عظیم، سعادت خان فرمانده نیروهای هند ناگهان از پهلوی راست نیز شاهد حملات ویران کننده پیادگان ایران قرار گرفت. هنوز از بر آمدن آفتاب ساعتی نگذشته بود که جنگ با پیروزی ده هزار سرباز ایرانی بر چهل هزار جنگجوی هندی به اتمام رسید و غنائم فراوانی نصیب ارتش ایران شد و جبرانِ از دست رفتن ساز و برگ و خواربار سپاه ایران را در پنجمین شاخه رود سند نمود. سعادت خان که به سختی توانسته بود با پنج هزار نفر از سواران خود از آن مهلکه عظیم بگریزد. خسته و هراسان خود را به دشت کرنال و اردوی محمدشاه گورکانی رسانید. محمد شاه او را احضار و با تندی و پرخاش از او علت شکست خفت بارش را پرسید؟ سعادت خان گفت: "اعلی حضرتا، این ها آدمیزاد نیستند! شیطانند! همگی یکپارچه آتشند. هنگامی که در نیمه های شب بر ما تاختند بوی خون می دادند و با نزدیک شدنشان به ما، بوی مرگ سراسر منطقه را پوشانید. مطمئنم آنها اهریمنند و آدم نیستند. ...
◾️ السَّلامُ عَلَیکَ یا روحَ اللهِ 🔰 جامع ترین لیست آثار امام خمینی (ره) در ایتا ◾️ ۵۰ عنوان کتاب از کتاب‌های بنیان گذار انقلاب 🔻 تألیفات فارسی امام خمینی (ره) ۱. اسرار نماز 👈 دانلود ۲. ترجمه آداب الصلاه 👈 دانلود ۳. ترجمه تحریر الوسیله (۴ جلد) 👈 دانلود ۴. ترجمه مصباح الهدایه 👈 دانلود ۵. تفسیر سوره حمد 👈 دانلود ۶. تقریرات فلسفه (۳ جلد) 👈 دانلود ۷. توضیح المسائل 👈 دانلود ۸. دیوان امام خمینی 👈 دانلود ۹. سبوی عشق 👈 دانلود ۱۰. صحیفه انقلاب (وصیت‌ نامه امام) 👈 دانلود ۱۱. صحیفه نور / صحیفه امام (۲۲جلد) 👈 دانلود ۱۲. شرح چهل حدیث 👈 دانلود ۱۳. شرح حدیث جنود عقل و جهل 👈 دانلود ۱۴. شرح دعای سحر 👈 دانلود ۱۵. مناسک حج 👈دانلود ۱۶. منشور روحانیت 👈 دانلود ۱۷. نقطه عطف 👈 دانلود ۱۸. ولایت فقیه 👈 دانلود ۱۹. ولایت فقیه و جهاد اکبر 👈 دانلود ۲۰. کشف اسرار 👈 دانلود 🔻 تألیفات عربی امام خمینی (ره) ۲۱. آداب الصلاة 👈 دانلود ۲۲. الاستصحاب 👈 دانلود ۲۳. الاجتهاد و التقلید 👈 دانلود ۲۴. انوار الهدایة (۲ جلد) 👈 دانلود ۲۵. بدائع الدرر فی قاعدة نفي الضرر 👈 دانلود ۲۶. تحریر الوسیله (۲ جلد) 👈 دانلود ۲۷. التعلیقة على الفوائد الرضوية 👈 دانلود ۲۸. التعلیقة على فصوص الحكم 👈 دانلود ۲۹. التعلیقة على العروة الوثقى 👈 دانلود ۳۰. التعلیقة على وسيلة النجاة 👈 دانلود ۳۱. تقریرات کتاب البیع (۱۱ جلد)👈 دانلود ۳۲. التعادل و التراجیح 👈 دانلود ۳۳. جواهر الاصول (۶ جلد) 👈 دانلود ۳۴. الرسائل العشرة 👈 دانلود ۳۵. سر الصلاة (صلاة العارفين) 👈 دانلود ۳۶. شرح دعاء السحر 👈 دانلود ۳۷. الخلل فی الصلاة 👈 دانلود ۳۸. لمحات الاصول 👈 دانلود ۳۹. الطلب و الإرادة 👈 دانلود ۴۰. کتاب البیع (۵ جلد) 👈 دانلود ۴۱. مصباح الهدایه 👈 دانلود ۴۲. المکاسب المحرمه (۲ جلد) 👈 دانلود ۴۳. ولایة الفقيه (من كتاب البيع) 👈 دانلود ۴۴. کتاب الطهاره 👈 دانلود 🔻 درباره امام خمینی (ره) و اندیشه ایشان ۴۵. الف لام خمینی 👈 دانلود ۴۶. یک ساغر از هزار 👈 دانلود ۴۷. روح عرفانی روح الله 👈 دانلود ۴۸. زن در اندیشه امام خمینی 👈دانلود ۴۹. امام خمینی، آینه مهر و قهر 👈 دانلود ۵۰. سیر مطالعاتی آثار امام خمینی 👈 دانلود ۵۱. بر کرانه کتاب شرح چهل حدیث 👈 دانلود ۵۲. اربعین حدیث (شرح حدیث اول) 👈 دانلود ۵۳. بررسی نظریات رجالی امام خمینی 👈 دانلود ۵۴. سلوک ذیل شخصیت امام خمینی 👈 دانلود ♻️ در ثواب نشر این لیست سهیم باشیم              ا•┈┈••••✾•▪️•✾•••┈┈•ا تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید 🆔 @tasnim_pdf
پست یک شنبه ها: (فصل 10) 7⃣3⃣ اهل زد و بند با مشتریان، تامین کنندگان و ... نیست. 8⃣3⃣ از روی میل و اختیار در پی پذیرش و انجام داوطلبانه کارهاست. 9⃣3⃣ خود- مدیریت است و نیازمند نظارت مستمر و مستقیم نیست. 0⃣4⃣ کارهای درست را تشخیص می دهد و آنها را به درستی انجام می دهد. 🔹اگر از این مطلب خوشت اومد، برای دوستات هم بفرست: 👇 https://eitaa.com/joinchat/3080585489Cdf46776d00