eitaa logo
pedarefetneh | پدر فتنه
345.3هزار دنبال‌کننده
63.1هزار عکس
33.5هزار ویدیو
137 فایل
🔹﷽🔹 اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان 📌"فتنه شناسی ماهیت ماست" ♨️ اخبار و تحلیل ضروری و مهم از منابع سالم ✅ آی‌دی ما در همه سکوها: @pedarefetneh ✅ ارسال سوژه و نظرات: @AD_FETNEH ✅ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/188219568C85ed8209be
مشاهده در ایتا
دانلود
از تاریخ اسلام به نام خدا امام علی (ع) در ایران🔻 به مناسبت میلاد پر برکت آن بزرگ مرد تاریخ 🔸امام با لشکریان خود از مدائن به سوى انبار می رفتند، انبار یکی از شهرهای ایران که تازه مسلمان شده بودند. 🌀 مردم انبار به استقبال آن حضرت آمدند. وقتى با امام روبرو شدند در مقابل او به تعظیم پرداختند. 💥امام فرمود: اين چه كارى است كه انجام مى دهيد و اين چهار پايان را براى چه آورده ايد؟ 🔸گفتند: اين روش ما در تعظيم شاهان ايران بوده و اين چهار پايان هديه ما به شما، بعلاوه براى شما و سپاهيان، غذا فراهم كرده ايم . 🔆امام فرمود: روش شما در تعظيم بزرگان, به نفع آنان نيست، ديگر به اين كار باز نگرديد. چهار پايان را از شما مى پذيرم مشروط بر اينكه از ماليات حساب شود. غذارا به شرطی مى پذيرم كه بهاى آن را بپذیرید. 🔸گفتند: اماما, ما دوست داريم كه هديهء ما را بپذيرى . 🔆امام فرمود: ما از شما بى نيازتريم . اين جمله را گفت و راه خود را در پيش گرفت. 🔹و به این شکل عدالت اسلامی را به كسانى كه ساليان دراز زير ستم بوده و دسترنج آنان پيشكش به فرمانروايان می شد، يادآوری کرد. 🔰منبع: کتاب فروغ ولایت- استاد جعفر سبحانی 🔆تحلیل و برداشت: 🔸1- مردم ایران شاید اولین بار است که می بینند رئیس حکومت با صدها محافظ شخصی و در حصاری امن بر تختی روان به سفر نمی رود بلکه مثل بقیه بر اسبی می نشیند. 🔹2- مردم دیدند لازم نیست حرف خود را به پیشکار بگویند تا او عرایض را به نظر ملوکانه تقدیم کند!! زیرا امیر مؤمنان بی نیاز از این مراسم ساختگی است. 🔸3- جاسوسان کشورهای بیگانه در شهر انبار به ممالک خود گزارش دادند رئیس حکومت اسلامی مثل یک فرد عادی ، سوار بر اسبی در میان مردم حاضر شد. 🔹4- اگر مردم ایران آن روز می دانستند که این رئیس حکومت ساده ترین غذا را می خورد شاید از تعجب قالب تهی می کردند!! تدوین: س.م.ح.مرکبی 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
از تاریخ اسلام به مناسبت شهادت جانسوز امام کاظم علیه السلام مرد آبرومند و عيالوار:🔻 🌀از من پرسيدند: آيا براى دستگاه سلطنت كار مى كنم ؟ 🔸جواب دادم آرى. 🔹 پرسيدند: چرا ؟ ❌گفتم : چون مرد آبرومند و عيالوارى هستم و وضع زندگى ام خوب نيست . ⭕️امام کاظم فرمودند: اى زياد! اگر از نقطه بسيار بلندى فرو افتم و پاره پاره گردم براى من بهتر از آن است كه در دستگاه يكى از ستمگران، مسؤلیتی را عهده دار شوم و يا آنكه بر فرش آنها گام نهم. منبع: تاريخ اسلام در عصر امامت امام کاظم (ع) به نقل از :وسائل الشيعه ، ج 12 ، ص 140 نکته:🔻 🔸انجام هر کاری برای تامین مخارج زندگی مجاز نیست. بعضی خیال می کنند چون وظیفه آنها اداره زندگی و پاسخگویی به مخارج است، می توانند به هر شغلی رو آورند. 🔆پس تکلیف این هایی که در کشور اسلامی درس می خوانند و رشد می کنند سپس به کشور کفر مهاجرت کرده و علم و توان خودرا در خدمت مستقیم به شیطان بزرگ و اقمار او قرار می دهند چه می شود؟!! 🔸امام می گوید: قطعه قطعه شدن بهتر از در آمد حرام است و مردن، بهتر از کمک به فساد و حاکم ظالم است. تدوین:س.م.ح.مرکبی 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
از تاریخ اسلام به مناسبت نیمه شعبان ، میلاد با سعادت امام عصر عج 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃تشرف اسماعیل هرقلی/قسمت اول 💥در ایام جوانی زخمی به اندازه کف دست روی ران چپم پیدا شد، هر سال در فصل بهار این زخم دهان باز کرده و از آن چرک و خون بیرون می ریخت، طوری که دیگر زمین گیر شده و نمی توانستم حرکت کنم و به کارهایم برسم. 🔸به همین جهت، روزی از روستای «هرقل» به شهر «حلّه» که فاصله چندانی نداشت رفته، و سید بن طاووس عرض حال نمودم. 🌀سید پزشکان حلّه را دعوت کرد، آن ها گفتند: اگر جرّاحی کنیم، ممکن است رگ قطع شده منجر به مرگ شود. 🔸سید فرمود: ناراحت نباش! ، تو را نیز با خود می برم. 💥به همراه سید به طرف بغداد به راه افتادیم، چون سید گفت پزشکان بغداد داناتر از این ها هستند، وقتی به بغداد رسیدیم، سید، پزشکان بغداد را به بالین من آورد. آن ها هم همان تشخیص را دادند. من مأیوس شدم که با این وضع خونریزی چگونه به عباداتم برسم؟ 🔸وقتی سید ناراحتی مرا دید گفت: از نظر شرعی هیچ مشکلی نداری. هر قدر هم که لباست آلوده باشد، می توانی نماز بخوانی. ولی استوار باش و فریب نفس را نخور! که خدا و رسول (ص) تو را از آن نهی نموده اند. 💠من به سید عرض کردم: حالا که تا بغداد آمدم، می خواهم به زیارت سامرا مشرّف شوم. سید نیز نظر مرا پسندید. بارهایم را نزد او گذاردم و به طرف سامرا به راه افتادم 🍃ادامه دارد ... منبع: بحار الانوار، ج 52، ص 61 - 65. تدوین: س.م.ح.مرکبی 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
از تاریخ اسلام به مناسبت نیمه شعبان ، میلاد با سعادت امام عصر عج ❀🍃🌼🌸🍃❀ 🔸تشرف اسماعیل هرقلی/قسمت دوم 💠در سامرا چند روز به زیارت پرداختم و تا پاسی از شب مشغول دعا بودم، روزی پیش از زیارت، به کنار دجله رفتم و غسل کردم، و لباس پاکیزه ای پوشیدم. وقتی به طرف حرم به راه افتادم؛ متوجّه شدم که چهار نفر سوار بر اسب از دروازه شهر خارج شدند. 🔸دو نفر آنها جوان تر بودند که شمشیری حمایل نموده بودند. 💥وقتی کاملاً به من نزدیک شدند، سلام کردند و من پاسخ دادم. 🔸آن بزرگواری که مقابل من ایستاده بود فرمود: بیا جلو ببینم چه چیزی تو را ناراحت کرده است؟ 💥جلو رفتم. ایشان از روی اسب خم شده روی دُمل رانم دست کشید و آن را فشار داد. دردم گرفت. 🔸پس از آن، پیرمردی که همراهشان بود گفت: اسماعیل! از رنجی که داشتی رستی؟ تعجّب کردم از کجا نام مرا می داند؟ 🔆او گفت: ایشان امام زمان علیه السلام هستند. 🌸من جلو رفتم و اظهار ادب کردم. آنگاه حضرت حرکت نمود و من نیز به دنبالش به راه افتادم. 🍃حضرت فرمود: برگرد! 🌸عرض کردم: هرگز از شما جدا نخواهم شد. 🍃حضرت فرمود: صلاح در این است که برگردی، برگرد! 💥من اصرار نمودم، پیرمرد رو به من کرد و گفت: ای اسماعیل! حیا نمی کنی؟ امام زمانت دو بار امر به بازگشت کرد و تو مخالفت می کنی؟ من از این سخن به خود آمدم و ایستادم، حضرت چند قدمی برداشت آنگاه رو به من نمود و فرمود: ... ادامه دارد ... منبع: بحار الانوار، ج 52، ص 61 - 65. تدوین: س.م.ح.مرکبی 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜