⭕️یه بنده خدایی میگفت داشتیم میرفتیم مهمونی آسانسورو زدم وقتی رسید دیدیم یه نوزاد تو کریرش نشسته و داره بهمون لبخند میزنه:) با دوستم بچه رو برداشتیم و رفتم دونه دونه واحدا رو زدیم تا خونشو پیدا کردیم، پدره درو باز کرد گفت ا لعنت به من الان داشتم میگفتم من ک همه خریدارو اوردم ولی یه چیزی جا مونده، نگو بچم بود🫠واقعا مرسی ک زودتر از مادرش رسیدین شما…🚶🏼♀️
عاقا بچه ها رو دست پدرای حواس پرت ندین🤦♂
#بچه_داری
#فرزندآوری
🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه