eitaa logo
پیک صبا
16.1هزار دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
7هزار ویدیو
2.2هزار فایل
پیکِ صبا پاتوقِ: #صالحینِ #بصیرِ #ایران ارسال خبر: از طریق مدیران استانی (روابط‌عمومی تعلیم و تربیت استان)
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️ خوش خنده‌ی دهه هشتادی نگاهش که می‌کنم چقدر به دلم می‌نشیند. شیرین است و نامش به او خیلی می‌آید؛ فاطمه. بچه‌ها "عبدی جون" صدایش می‌زنند! با این چهره خندان حال و هوای مسابقات قرآنی حوزه کوثر را رونق بخشیده. بانوی تمام عیاری که الگویی از تعهد و انس با قرآن کریم را به نمایش گذاشته است.   درِ گوشی ازش سوال می‌‌پرسم: انگیزه اصلی‌ات برای حفظ چه بود؟ می‌گوید: من از دوران کودکی با قرآن مأنوس بودم. دیدن تلاش افرادی که این مسیر را با موفقیت پیموده بودند، در من انگیزه‌ای قوی ایجاد کرد که این مسیر نورانی را ادامه دهم. خدا کمک کرد و تا الان ۲۰ جزء از قرآن کریم را حفظ کردم.   دقتم به او بیشتر می‌شود، چه سنجیده سخن می‌گوید؛ "نظم ذهنی و تمرکزی که قرآن به انسان می‌دهد، در یادگیری دروس بسیار مؤثر است." توصیه‌ای هم برای هم نسلان خود دارد: به حفظ قرآن بیاندیشند و آن را به‌عنوان یک هدف قرار دهند. معتقدم با نیت خالص و شرکت مستمر در محافل قرآنی، قطعاً همه در این راه به موفقیت خواهند رسید.   آیه‌‌ مورد علاقه‌اش، آیه‌ چهارم سوره یوسف است که برایش بسیار خاطره‌انگیز بوده و یادآور توکل و صبر است. 📝معصومه فتحی زاده فرمانده حوزه کوثر 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
بچه‌های حلقه صالحین پایگاه ام‌البنین ، همیشه ردیف اول نماز جماعت‌اند، با چادرهای سفید و دل‌های صاف و ساده. زیاد حرف نمی‌زنند، ولی نگاه‌شان جستجوگره و مملو از حس یادگیری‌. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
⚜ در روزی که آسمان رنگین‌کمانی از باران پائیزی بر سر داشت، چهره‌های شاخص تربیتی در دفتر جانشین سپاه جمع بودند تا چالش‌ها و موانع برنامه‌های تعلیم و تربیت را بررسی کنند. ⚜ ماموستا قبادی، مدیر تعلیم و تربیت بسیج شهرستان، مستند و مستدل از زحمات رده‌ها و تلاش‌های شبانه‌روزی دفاع کرد. در ادامه خود او به بخشی از مسائل و مشکلات اشاره و بر ضرورت پیگیری و رفع این مسائل تاکید کرد. ⚜ نظرات همه بیان و شنیده شد. پایان جلسه به برگزاری مراسم "چلچراغ آیه‌ها" در هفته جاری اشاره شد. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
🇮🇷 دور میز کلاس سوم دبستان روستای حبیبوند ، آرش به آریا کمک می‌کرد. مینا و سارا هم با کمک یک‌دیگر پرچم‌ها را رنگ می‌زدند. 🔻خانم مربی رو به بچه‌ها گفت: در تمام دنیا جمهوری اسلامی ایران را با پرچم سه رنگ سبز سفید و قرمز که وسط آن کلمه‌ی الله نوشته شده، می‌شناسند. اگر دوست دارید پرچم‌هایتان را بالا بگیرید و تا سرود ملی را بخوانیم.  🌱عشق و علاقه بچه‌ها به پرچم ایران دیدنی بود. مربی به این فکر می‌کرد که هیچ پایه‌ای محکم‌تر از دست‌های بچه‌های خوب ایران برای افراشتن پرچم ایران عزیز وجود ندارد. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
📸 عکس با نفس اماره! آن روز جمع‌شدنشان فقط برای یک جلسه معمولی نبود؛ قرار بود درباره‌ی «نفس امّاره» صحبت کنند. همان که آدم را آرام‌آرام به سمت خواسته‌های بی‌‌انتها می‌کشد و اگر افسارش را نکشی مهارناپذیر است! خانم مربی از قبل گفته بود که هرکدام، یک بخش از بحث را آماده کنند؛ یکی قرار بود از نشانه‌های نفس امّاره بگوید، دیگری از راه‌های کنترلش، دیگری از داستان‌هایی که در کتاب‌ها خوانده بود، و چند نفر هم قرار بود درباره تجربه‌های شخصی و احساسی‌شان حرف بزنند. پیش از شروع کلاس، کنار قفسه‌های کتابخانه پایگاه زینب کبری ، جمع شدند تا نکات آخر را مرور کنند؛ بعضی‌ها جزوه‌هایشان را در ذهن مرور و بعضی دیگر آرام با هم گفت‌وگو می‌کردند. چندتایی هم فقط لبخند می‌زدند و منتظر بودند بحث شروع شود. همان لحظه بود که زهرا خانم یکی از پرجنب و جوش ترین بچه‌های حلقه گفت: «بیاین قبل از شروع یک عکس بگیریم؛ که این جلسه مهم یادتون بمونه.» و این عکس شد نشانه‌ای کوچک از روزی که دختران پایگاه، دور هم جمع شدند تا درباره پیچیده‌ترین دشمن انسان و راه‌های مهار «نفس امّاره» صحبت کنند. عکس هم شد، عکس نفس اماره! 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
🔆 مسجد پر مشتریِ روستای ما دربِ مسجدِ کوچک روستای ما، عصرها همیشه باز هست و آدم‌های قد و نیم قد اونجا رفت و آمد دارند. حلقه‌ی صالحین هر هفته‌‌ی ما بدون وقفه برگزاری می‌شه؛ فرقی نداره هوا آفتابی باشه یا باد سرد از سمت کوه‌ها بیاد. ما عشایریم؛ عادت داریم در هر شرایطی کارمون رو زمین نذاریم. همین‌طور این جلسه رو. نوجوون‌هامون اول از همه می‌رسن؛ با حالی که معلومه تازه از مدرسه برگشتن. دل‌شون می‌خواد پای حرف‌های کمیاب سرگروه بشینن. بعد جوون‌‌ترها میان، و کم‌کم مردهای میانسال. یکی چکمه‌ به پاش داره، یکی تازه از سر زمین برگشته، یکی هنوز گردوخاک راه از لباسش نرفته… اما همه‌شون وارد می‌شن و گوشه‌ای از مسجد می‌نشینن. حرف‌ها ساده‌ست؛ درباره‌ی زندگی، اخلاق، مسئولیت، معرفت… از همون چیزایی که شاید تو کتاب‌ها نخونی، ولی اینجا تو پایگاه شهید مهمان‌نواز دل‌هارو جذب خودش کرده... 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
💠 آبیته، قرمزته غروب جمعه نوجوان‌های گروه صالحین آمده بودند تا در کنار هم بگویند و بشنوند. بی خبر از اینکه سرگروه برایشان تدارک تماشای دسته‌جمعی یک مسابقه فوتبال را دیده بود. شاید او در اندیشه این بود که نتیجه‌ی سال‌ها در کنار بچه‌ها بودن و از رفاقت و رقاب برایشان گفتن را ببیند! بالاخره جمع شدند تا بازی فوتبال را تماشا کنند. هیجانِ مسابقه، صدای تشویق‌ها را بالا می‌برد و هر کس طرف‌دار تیمی بود؛رقابت میانشان جدی بود اما نه تلخ. هرکدام تیم مورد علاقه خود راتشویق می‌کرد و گاهی صدای آبیته بالا میرفت و گاهی قرمزته... میان شوخی‌ها و کری‌خوانی‌های دوستانه این رفاقت بود که مثل نخ نامرئی تسبیح همه را کنار هم نگه می‌داشت. تیم مقابل که موقعیت گل پیدا می‌کرد، بچه‌ها کُری خود را با خنده تحویل طرفداران رقیب می‌دادند و اما همچنان در کنار هم نشسته بودند. مهم این بود که در گروه صالحین پایگاه امام رضا علیه‌السلام رقابت بهانه‌ای شد برای محک زدن اخلاق و ادب. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
📍قول عاشقی ▫️همیشه از شهدایی شنیده بودن که قصه‌شون رو توی کتاب‌ها و قاب عکس‌ها دیده و شنیده بودند. اما این بار، روایت زندگی کسی رو شنیدن که در زمان خودشون نفس کشیده، در میدان بوده و تا آخر ایستاده. ▫️شهیدی از همین زمان؛ مردی با رتبه عالی نظامی و قلبی به وسعت ایمان - سرلشکر شهید فضل‌الله نوذری؛ معاون عملیاتی قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا‌ ﷺ و حالا نوبت قول و قرار عاشقی این نسل با شهیدشان بود. ▫️متربیان پایگاه امام روح‌الله ، به دیدار خانواده این شهید والامقام رفتند؛ شهیدی که نامش با جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی گره خورده و یادش، پرچم ایستادگی در برابر جبهه ظلم و استکبار است. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••