eitaa logo
پیوند مهدوی
80 دنبال‌کننده
923 عکس
873 ویدیو
11 فایل
@Noora1397 @fotros2 ارسال پیام بدون لینک وذکر نام مشاور جایز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊️ چلّه‌ای مبارک 🍃 ورود به حوزه علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام یکی از کرامات خاص حضرت به من است. خواستگاران زیادی داشتم؛ اما ازدواجم میسر نمی‌شد. هر هفته از خواستگارانی پذیرایی می‌کردم که با هم تفاهمی نداشتیم روزها بر من سخت می‌گذشت. 🍃 در همان ایام خواهرم به زیارت امام رضا علیه‌السلام مشرف شده بود و در مقابل ضریح مطهر، برای من دعا می‌کردند که خانمی دعایی را به ایشان می‌دهند و می‌گویند: «اگر خواهرت چهل روز این دعا را بخواند، حاجتش برآورده می‌شود.» وقتی خواهرم دعا را به من دادند، ابتدا سندش را بررسی کردم و چون در کتاب «مکیال المکارم» آمده بود، چله‌اش را شروع کردم؛ ولی روز چهلم، فراموش کردم آن را بخوانم. 🍃 دوباره چله گرفتم. روز چهلم مصادف شده بود با نیمه شعبان. در این چهل روز، خانواده همسرم به خواستگاری من آمده بودند و صحبت‌ها و قرارها گذاشته شد بود و تاریخ عقد را هم برای روز ولادت حضرت‌ ابا الفضل العباس علیه‌السلام تعیین کردیم. مهمان‌ها دعوت شدند و از دفتر نمایندگی مرجع تقلیدمان برای جاری کردن عقد، وقت گرفتیم؛ اما پس از چند روز تماس گرفتند و تاریخ عقد را به دلیل قمر در عقرب بودن عوض کردند. 🍃 با این تغییرات، روز عقد مصادف شد با نیمه شعبان؛ یعنی آخرین روز چله‌ای من، جالب این جاست که به لطف امام رضا علیه‌السلام من نه تنها برای تهیه جهیزیه و مقدمات مراسم عروسی در کلاس‌ها غیبت نکردم بلکه از ساعات حضور در حوزه نیز چیزی کم نشد؛ چون از استادم آموخته بودم، اگر قرار است وقتمان برکت پیدا کند، باید وظایفمان را به نحو احسن انجام دهیم، 🍃 استاد می‌فرمایند: زمان در دستان مبارک امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه است اگر به حضرت متوسل شویم زمان ما را مدیریت می‌کنند و آن را بسط می‌دهند و برکت هر ساعت آن را، معادل چندین ساعت قرار می‌دهند. به همین دلیل، کارها به شکل باور نکردنی و به سهولت و در اسرع وقت به پیش می‌رفت تا جایی که مادرم می‌فرمودند: «کارهای تو را یک نفر دیگر انجام می‌دهد.» 🍃 من همه زندگی‌ام را مرهون توجهات و عنایات خاص حضرت می‌دانم؛ به‌خصوص با شروع طلبگی، الطاف حضرت را بیش از پیش حس می‌کنم و از خداوند می‌خواهم که تا آخر عمر با عافیت بر سر خوان گسترده امام رئوف زانوی تلمذ و بندگی بزنم. 📚 📚 بخشی از کتاب «جرعه نوشان» ـ جلد اول https://eitaa.com/peivandemahdavi
۵۷ 🕊️ همنام حضرت 🍃 هر خواستگاری به منزل ما می‌آمد، به دلایلی به نتیجه مثبت نمی‌رسید . خیلی نگران بودم؛ چون علاوه بر اینکه زمان ازدواجم دیر شده بود و ترجیح می‌دادم زودتر زندگی مستقل تشکیل بدهم، نسبت به خواستگارانی هم که تقریبا به نتیجه می‌رسیدم به دلیل عدم شناخت کافی، اقدامی نمی‌کردم. 🍃 *به همین دلیل از امام رضا علیه‌السلام خواستم فردی را که خود می‌پسندند با مشخصه واضح و روشنی برای من معلوم کنند، مثلا همنام خودشان باشد. دو ماه قبل از اینکه همسرم به خواستگاری من بیایند، از طریقی برای بنده مشخص شد که چشمی درشت از میان گنبد و مناره‌های حرم به من خیره شده است و تعبیر کردند که حضرت به شما نظر خاص دارد.* 🍃 روزی که همسرم جهت آشنایی ابتدایی به منزل ما آمدند و به صحبت نشستیم، از من پرسیدند : «شما تا چه اندازه از من شناخت دارید؟» عرض کردم: «شناختی بسیار ناچیز در حد سن و رشته تحصیلی .» 🍃 ایشان هم خیلی رسمی گفتند: «بسم الله الرحمن الرحیم. بنده سید علیرضا... فرزند موسی هستم.» بعد از این جمله، دیگر نفهمیدم چه می‌گویند. بهت‌زده نگاه می‌کردم؛ چون حضرت، دقیقا همنام خودشان را فرستاده بودند: علی بن موسی الرضا! 🍃 در همان جلسه اول وقتی با نقطه نظراتشان آشنا شدم و برای من معلوم شد که با معیارهایی که در نظر دارم منطبق هستند جهت تحقیق هیچ اقدامی از جانب خانواده ما برای شناخت بیشتر صورت نگرفت تا جایی که موجب تعجب ایشان و خانواده‌شان شده بود. اما چون من یقین داشتم ثامن الحجج واسطه این آشنایی و در نهایت وصلت هستند بطور مختصر و سربسته عرض کردم: «شما فرستاده امام رضا هستید و جایی برای تحقیق باقی نمی‌ماند.» 🍃 امروز پس از گذشت بیست و دو سال، خداوند را سپاسگزارم که بهترین گزینه‌ای را که امکان رشد هر دو نفر ما در آن بود برای ما مقدر فرمود و رنگ و بوی زندگی مشترکمان را همچنان رضوی نگاه داشته است. ✨ *امیدوارم محبت و معیت با اهل بیت علیهم‌السلام در دنیا و شفاعتشان در آخرت، نصیب دوستداران حضرات معصومین علیهم‌السلام گردد.* 📚 📚 بخشی از کتاب «جرعه نوشان» ـ جلد اول https://eitaa.com/peivandemahdavi