eitaa logo
پژواک
84 دنبال‌کننده
511 عکس
237 ویدیو
3 فایل
کانال خبری- تحلیلی نخبگان؛ 🇮🇷 با به روزترین تحلیل ها با ما باشید.🇮🇷 ما را در هاتگرام، ایتا و سروش دنبال کنید؛ 👇👇 https://eitaa.com/pejvakesokhan sapp.ir/pejvakesokhan https://t.me/pejvakesokhan ارتباط با مدیر: @Hhssali
مشاهده در ایتا
دانلود
پژواک: آقای آشنا! هیچ نیستی با حد خود! ح‌سین ق‌دیانی: طبق قانون زیرمجموعه‌ی فرماندهی معظم کل قواست؛ لذا برای انتقام خون مظلوم‌ترین فرزندان ملت، حتی از حسن روحانی هم کسب تکلیف نخواهد کرد، چه رسد به حسام‌الدین آشنا! آری! آنکه به آقاعزیز، خط می‌دهد، همان ابرمرد چفیه بر دوشی است که با زیرکی و ذکاوت، خط مقدم جبهه و جنگ را از کربلای ۵ برد به خود کربلا و دیر نیست مشاهده‌ی سپاه مقدس ما در خط مقدم قدس شریف! صدالبته آقای آشنا می‌تواند با حضور سپاه در قبة‌الصخره هم مشکل داشته باشد؛ باشد! به جهنم! قدرمسلم، طبق قانون، آشنا مشاور روحانی است، نه مافوق سپاه! اینکه سپاه، چه باید بکند و چه نباید بکند، دخلی به مشاوران دولت ندارد! مشاوران دولت موسوم به اعتدال، جوری به روحانی مشورت ندهند که احسن‌الوزرایش یعنی قاضی‌زاده‌ی هاشمی با تلخ‌ترین لحن ممکن، از کابینه استعفاء بدهد؛ تعیین برد برای نگاه برق‌آسای حاج‌قاسم، پیشکش! والله سپاه اگر وزارت‌خانه‌ای از وزارت‌خانه‌های این دولت بود، بیم از آن می‌رفت که ما عوض موشک‌هایی به نام و باز هم لنگ سیم‌خاردار می‌شدیم؛ «آقای آمریکا! آقای اروپا! بده در راه خدا، یک مقدار سیم‌خاردار!» آقای آشنا! هیچ نیستی با حد خود! بترس از بلای که را توهم‌شان تبدیل به کرد! تو باید سخن از زه پراید و صف گوشت با ما بگویی! و همه‌ی امور ذیل قوه‌ی مجریه! لذا دست به معامله‌های بزرگ نزن! اصلا نزن! برایت خوب نیست! و «معامله‌ی بزرگ» یعنی و بهتر بگویم؛ جگر هر شهیدی! کی و کجا شهیدان از تو در امری اجازه گرفتند؛ که حالا شاهدان آدم حسابت کنند؟! جوری می‌زنی، کأنه از اجداد تو اجازه گرفت که انتقام علی‌اصغر علیه‌السلام را از بگیرد! و به یقین، با امثال تو، زیاد باید حرف زد و الا اگر در تربیت تو کوتاهی کنیم و خوب ادبت نکنیم، چه استبعادی دارد که از پیله‌ی کرم نومتوهمین شاهد رشد نومنافقین نباشیم که در آن واحد، هم دست‌بوس جنتی بزرگ باشند، هم دست‌بوس روحانی کوچک؟! بله که تو خیلی کار داری برای شدن! و شدن! تو باید بفهمی که زیر آرم دولتی، نه بالای آرم سپاه! چشم همچنان خواهد درخشید! و اگر تو نمی‌پسندی؛ به جهنم! لب همچنان خواهد خندید! و اگر تو نمی‌پسندی؛ به جهنم! رهبر ما، سردار حاجی‌زاده را و سردار سلامی را و سردار جعفری را اصلا به خاطر گرفتن انتقام خون مظلومین از ظالمین اهل ترور می‌خواهد! و اگر تو نمی‌پسندی؛ باز هم به جهنم! علی برکت‌الله! 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
پژواک: ما «الله» را هنوز هم «پاسدار حرمت خون شهیدان» می‌دانیم! مگر جز خدا، چه کسی محبت احمد کاظمی را در دل محسن حججی انداخت؟! مگر چگونه پیمودیم گام اول را، جز با لطف و عنایت الهی؟! و خدا ما را بس است! این را پای مکتب ولایت فقیه آموخته‌ایم که خدا ما را بس است! خدا که می‌داند امنیت سن از شهادت سنگر است! دست تروریست‌ها حتی به سیمرغ جشنواره هم می‌رسید؛ اگر سپاه نبود! و اگر نیروی قدس سپاه نبود! خرج دارد امنیت! اگر زن جوان سپاهی بدون شوهر نشود، پس ذیل کدام امنیت، از پشت خنجر بزنند روی فرش قرمز؟! خدایا! دور و دراز است قصه مظلومیت ما! تو بهتر می‌دانی! تو خود پاسدار حرمت خون پاسداران مایی! و ما جز تو کسی را نداریم! و به قول روح‌الله؛ «ما خود خواسته‌ایم که جز تو کسی را نداشته باشیم»! ‌ای بسا صحرا و بیابان و کوه و دشت و دیروز و امروز که تو تنها مددرسان حاج‌قاسم و شیربچه‌هایش بوده‌ای! و در اعجاز قدرت تو همین بس که هنوز سلیمانی زنده است! و همه شهدا هنوز زنده‌اند! رفته بودم کربلا، اربعینی که گذشت! همین که وارد خیمه مسجد جوادالائمه شدم و چشمم به تصاویر شهدا افتاد، حتم کردم آسمانی‌ها زودتر از ما زمینی‌ها به کربلا رسیده‌اند! خدایا! خوب می‌دانم آرزوی همنشینی با سیدالشهدا را به دل هیچ شهیدی نمی‌گذاری! و بلاشک شهدای اخیر سپاه هم اینک میهمان سفره اباعبدالله هستند! این از آسمان! در زمین هم خون‌شان را آنقدر می‌جوشانی که منجر شود به عصر ظهور! می‌ارزد! همه سپاه ما می‌ارزد که فدای شود! بقیه تو،‌ ای خدا! و پاره‌تن همه امامان و پیامبران! ما را با وجود چون تو خدایی، چه غم از جزر و مد روزگار؟! بی‌خود بعضی‌ها توئیت می‌زنند! آشنا نیستند به شأن خود! و نمی‌شناسند شهدا را! در وهله اول، بدهکار خون شهدایی است که نمی‌گذارند گلوله جنگ، سینه زندگی را و گلوی صلح را بدرد! با این هزینه که زندگی بر زن و بچه خود شهید، سخت بگیرد! اما خدایا! ما بچه‌های همان شیرزنیم که فرمود؛ «ما رأیت الا جمیلا!» آری! چشم اگر چشم «همت» باشد؛ ما جز زیبایی چیزی نمی‌بینیم! بنازم لب همچنان متبسم «خرازی» را در اوج خیبر! دستش را داد اما خنده از صورتش نیفتاد! خدایا! چه کسی جز تو «سرمه شهادت» کشید بر «چشمان همت»؟! و چه کسی جز تو «گل لبخند» را دائمی کرد در «سیمای علمدار»؟! و چه کسی جز تو این منظومه را به زبان «راوی فتح» آورد که «دوکوهه» را «پادگان یاران امام مهدی» نیز بنامد؟! هنوز هم با کمترین کاراکتر، بهترین از آن است؛ «ای شهید! ‌ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای! دستی برآر و ما قبرستان‌نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب، بیرون کش!» خدایا! بپذیر از ما این نخستین شهدای گام دوم انقلاب را! مثل گام اول، این قدم را هم با شهادت برداشتیم! لباس سبز سپاه و خون سرخ شهید و روی همیشه سپید حسین، زیر سایه تو یا الله! بهترین شمایل از است! نظامی برآمده از نهضت انقلاب اسلامی! چه خمینی بود و چه حالا که خامنه‌ای است، جز تو ‌ای خدا! هیچ سخنی با ما ندارند! اگر سوم خرداد شد و اگر نهم دی، ولی‌فقیه از ما خواست که دست قدرت تو را ببینیم! و شهدا از ما خواستند که فقط تو را ببینیم! و تنها به تو توکل کنیم! به نام «الله» پاسدار حرمت خون شهیدان و پاسدار حرمت خون دل شاهدان! فقط به نام تو ‌ای خدا! باز هم شهید دادیم و باز هم موحدتر شدیم! دشمن توهم‌ زده با این قبیل حوادث، ایمان ما به خداوند منان، ضعیف می‌شود؛ غافل از آنکه خون هر شهیدی به پای شجره طوبای بندگی می‌ریزد! و اطاعت محض از خدا! خدایا! به برکت خون شهدای مظلوم‌مان در خاش، محکم‌تر برمی‌داریم گام دوم را! و بیدارتر می‌شویم! هیهات! ترامپ کاباره‌چی، حریف اراده ما نمی‌شود! ما خدا را داریم! پاسدار حرمت خون شهیدان ما، خداست! خدایا! چه لذتی دارد سخن گفتن با تو! اصلا آدمی سیر نمی‌شود! اما حرف‌هایی هست که جز با زبان نمی‌توان گفت! الا ‌ای محرم اسرار آدمیزاد!‌ ای حضرت خالق!‌ ای معشوق!‌ ای عاشق!‌ ای عشق! زخم‌هایی برداشته دل ما که جز تو مرهمی ندارد... 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
برای و همسر مرحومه‌اش ح‌سین ق‌دیانی: هم‌چنان را کاری‌تر از می‌دانم و را برتر از و چون مرا این است اعتقاد، باور دارم دکتر علی شریعتی؛ این در شمار است، نه‌فقط به استناد مزارش در زینبیه، که به شهادت آن همه متن که از برای ما نوشت، آنهم در عصری که اصلا و ابدا راحت نبود بردن نام «رسول امین برادر» در مجامع دانشگاهی! آری! شریعتی در روزهایی، با افتخار از و از خواهر شیرزن حسین برای ما و برای ما سخن گفت که بسی دل و جرئت می‌خواست سخن از اولیای دین! شاید برای هر زینبی که دکتر می‌گفت، ساواک اقلا ۱۰ شلاق برایش کنار می‌گذاشت! لذا فرمود؛ «چو به گشتی، طبیب از خود میازار»! اگر الساعه و در اوج راحتی و امنیت، از زینب می‌نویسیم، یکی هم از صدقه‌سر شریعتی و زبان سرخش در دوران سیاه پهلوی است! نیز از صدقه‌سر صبوری همسرش! درست مثل حق همسری را به‌خوبی ادا کرد برای مرد خود! بخش مهمی از آل احمد و شریعتی را ما مدیون و ممنون صبر و بصر همسران‌شان هستیم! هم سیمین و هم پوران، زنان نامدار و درس‌خوانده‌ای بودند لیکن در وهله‌ی اول، همسران وظیفه‌شناسی بودند! آنکه جلال را تر و خشک می‌کرد، سیمین بود و آنکه شریعتی را آماده نگه می‌داشت، پوران بود! در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، حق مطلب را ادا نکرده‌ایم، اگر غفلت کنیم از این ۲ زن! ای بسا که شریعتی در بود و بار تمام سختی‌های زندگی می‌افتاد بر دوش پوران! پورانی که از یاد نبریم بود و همشیره‌ی یکی از آن ۳ آذر اهورایی! روحش شاد! برگردم اما به سطور نخست! رزمندگان مدافع حرم را و شیربچه‌های حاج‌قاسم را این فخر نیز هست که نه‌تنها مدافع حریم امنیت ایران عزیزند، بلکه پاسدار مزار شریعتی هم هستند! که اگر زینبیه دست می‌افتاد، قبر قلم‌زن زینب نیز فرومی‌افتاد! پس روشنفکران جامعه اگر متعهد به عهدی باشند، باید زبان به مدح نیروی قدس سپاه باز کنند؛ نیرویی که متأثر از رزمش، مزار سرسلسله‌ی روشنفکری متعهد در این دیار را زنده نگه داشت! و این یعنی کمک اسلحه به قلم! و مدد گلوله به کلمه! انقلاب اسلامی را این فخر بس که روشنفکر خمینی‌دوستش، جلال است و شریعتی! و روحانی‌اش بهشتی و مطهری! هم جلال، عاشق امام بود، هم شریعتی! و شاید از ورای همین است که این همه حضرت آقا علاقه دارند به این ۲ تن! این ۲ در روزگاری پای خمینی ایستادند و پای روحانیت اصیل ایستادند که هنوز ماه‌ها و بلکه سال‌ها به پیروزی انقلاب مانده بود! شاد باد روح‌شان! 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
پژواک: صریح با ح‌سین ق‌دیانی: ... ماه‌های اخیر، فراوان اشاره کردم به بازتاب و بازخورد رأی مردم به خودشان اما کاش شورای نگهبان وظیفه‌ی خود را درست انجام می‌داد و ملت را دزد، دلال و اهل کوفه نمی‌کرد! صلاحیت روحانی بر مبنای آن مصلحت تأیید شد که جامعه فقط حزب‌اللهی‌ها نیستند لیکن فی‌الحال همگان از اوضاع شاکی هستند؛ حزب‌اللهی و غیر آن! لذا تشخیص مصلحت را همان به از مجمع بخواهیم و از شورای نگهبان، همان عمل به مر قانون! واقع امر آن است که بی‌بصیرتی را ابتدا شورای نگهبان مرتکب شد و بعد مردم! الان اما چه کنیم؟! ساعت ۹ قیمت پراید ۴۸ میلیون است و ۲ ساعت بعدش از ۵۰ هم می‌زند بالا! این هم صف گوشت! و درست در این شرایط، روحانی و ظریف مدام از این فخر دم می‌زنند که چه مشکلی دارد که به خاطر فلسطین یا مقاومت در فشاریم! مشکوک نیست؟! از سویی عاصی و عصبانی کردن ملت و از سویی حرافی‌های شاذ آرمانی! و یکی هم نیست به حضرات بگوید؛ اگر واقعا به این مهم مفتخرید، پس دفاع‌تان از لایحه‌ی کذا چیست؟! نه! با این ریش نمی‌شود رفت تجریش! نظام باید تکلیف خود را با دولت، روشن کند! تا اینجا نظام پای رأی مردم ایستاده اما به‌نظر می‌رسد شکم مردم هم مهم است! دولت، شکم مردم را هدف گرفته ولی به مردم گرسنه، نشانی قدس و سپاه قدس را می‌دهد! ادامه‌ی این وضع اما به مصلحت نیست! نظام باید تعارف با دولت را کنار بگذارد! و با مردم، صریح سخن بگوید! حسن روحانی یعنی ضرر! و جلوی ضرر را از هر کجا بگیری، یعنی سود! هیهات! این مخل مردمسالاری نیست! اگر منتخب ملت با شکم ملت قهر است و اگر امور را ول کرده، فرض است بر نظام که این بار دفاع از سفره‌ی ملت کند! و اگر لازم شد حتی توی دهن این دولت بزند، ولو به پشتوانه‌ی شکم ملت! 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
و عاقبت متفاوت ۲ پرزیدنت ح‌سین ق‌دیانی: این روزهای حسن مغلوب و بی‌کارنامه و بشار فاتح و بابرنامه، نمایش عبرت‌آموز تفاوت‌های فاحش میان عدم تمکین از نصایح رهبر انقلاب و تمکین محض از فرامین ولی امر مسلمین جهان است! روحانی و اسد؛ یکی تمثال بی‌شکوه عاقبت فرار از مدرسه‌ی ولایت است و دیگری پرتره‌ی باشکوه اطاعت از عقل محض! رئیس‌جمهور سوریه سندی متقن، مستند و مستدل مبنی بر حکمت و شجاعت امام خامنه‌ای است! سال‌ها پیش بشار اسد در شب قدر زندگی‌اش با خود نجوا کرد؛ «به حرف سید، گوش جان می‌سپارم و مقاومت می‌کنم و حتم دارم خدای این مرد حکیم، این مقتدای بزرگ و این آبروی جهان اسلام، از همه‌ی طواغیت و کدخداها بالاتر است!» و حالا هم آغوش سید، نوش جانش! شگفتا! عظمت، طهارت، عمق دید و وسعت جگر رهبر ما را نه‌تنها اسد در سوریه فهمید، که حتی پوتین در روسیه هم متوجه شد لیکن محمد و محمود و حسن در همین ایران خودمان هنوز خامنه‌ای را نشناخته‌اند! آقای روحانی! وقتی خامنه‌ای می‌گوید؛ «من به مذاکره با آمریکا خوش‌بین نیستم» یعنی تو مو می‌بینی و آقای ما پیچش مو! با یک خوشحال‌مان کن! چه ما را که به تو ندادیم، چه دیگرانی که منتخب‌شان بودی! حیف وقت و انرژی این ملت که افتاده دست دولت بی‌تدبیر و بی‌اعتدال شما! حتی نزدیکانت از قبیل قاضی‌زاده هم فهمیدند که شما بدون گواهی‌نامه و تخصص پشت رل اجرا نشسته‌ای! حالا که همگان متفق‌القول در عدم شما هستند، اقلا نمایش‌گر باشید و بکشید کنار! دولت شما اگر چه اما مردم است! این وضع و یعنی زحمت دولت شما برای ملت! شما به‌درد صدارت در کشور سوئد می‌خوری که نه دشمن دارد، نه دوست و نه حتی خبر خاصی! کلاس حضرت‌عالی خیلی بالاتر از خرابات است! شما باید جایی دولتمردی کنی که در شأن‌تان باشد! سوئد، سوئیس و اصلا هر کجا بهتر از اینجا! به‌درد شما نمی‌خورد! ملتفت فضائل شما نیست که ساعت ۱۰ صبح، تازه از خواب بلند می‌شوی و حالا ریش را مرتب کن و آب پرتقال را طبیعی بخور و عرض استخر و چی و چی! بیش از این حرام نکن استعدادت را! شما باید در مدینه‌ی فاضله‌ای کابینه‌ات را بچینی که قُدرت، قَدرت را بفهمد! نامرد است این نظام! آوردی و بالمره همه‌ی تحریم‌ها را لغو کردی اما کسی متشکر از شما نیست! حیف آن ۱۰۰ روزی که اصلاح کردی اقتصاد این مملکت را! آری! گمانم این ادبیات مؤثرتر است! با یک استعفاء خوشحال‌مان کن! همه را! اما از هم بهتر است! ساعت ندارد! راحت می‌توانی بخوابی! 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
پژواک: پدر تمام فرزندان شهداست! ح‌سین ق‌دیانی: دخترخانمی دیروز برایم در پیام داد که؛ "فلانی! ناسلامتی خودت هم مثل من، فرزند یک شهید معمولی، غیرشاخص و درجه‌ی ۲ هستی! خسته نشدی از این همه عکس همت و متن خرازی؟! نکند خودت هم معتقدی که پدران ما سیاهی‌لشکر جبهه و جنگ بودند که فقط از این و آن سردار شهید می‌نویسی؟!" جواب را اینجا و عمومی می‌دهم؛ اولا همت را نه شاخص‌تر از امثال پدرم، که مظلوم‌تر از امثال "بابااکبر" می‌دانم! بعله! به اسم همت، بزرگراهی هست که اصلا بگو غرب و شرق عالم را بهم وصل می‌کند اما به اسم بسیاری از شهدا من‌جمله پدر خودم، دریغ از حتی یک کوچه‌ی بن‌بست! لیکن اتفاقا از قضا و باز تکرار می‌کنم که "لیکن اتفاقا از قضا" بخشی از دلایل مظلومیت مضاعف امثال حاج‌همت در همین امور است! و اینکه من فرزند شهید معمولی(!) تصور کنم یا توهم بزنم؛ "همت که سهمش را از شهر گرفته!" کدام سهم؟! آیا سهم این زخم‌زبان که "همت خراب‌شده(!) هم همه‌اش ترافیک است؟!" وانگهی! به همین عکس نگاه کنید! الساعه از پیج فرزند معزز شهید همت برداشتم! همت آیا دنبال نان بود یا نام؟! خوب به تصویر خیره شوید! فرمانده‌لشکر پایتخت مملکت روی ترک موتور! و جلوتر از اغلب نیروهایش! و حرکت به سوی شهادت! بی‌هیچ محافظی! حتی بدون آنکه اقلا بنشیند داخل ماشینی! با چهارچوبی! و حالا فرض کن کل شهر را بزنند به نام همت! که تهران نگویید و بگویید همت! خب که چی؟! این آیا برای فرزندان همت، پرکننده‌ی جای خالی پدر می‌شود؟! این را از من به‌عنوان یک دهه‌ی ۶۰ که پدرش حتی از همت هم زودتر شهید شد بخوانید و قبول کنید که مظلومیت فرزندان همت و باکری و خرازی، از مظلومیت امثال من بیشتر است! به این معنی که فشار روی ما کمتر است! آنی فرض می‌کنم که سال ۸۸ است و شعار جماعت کذا، این؛ "بسیجی واقعی بود"! چه می‌خواستم بکنم با این شعار؟! عقلم به چه حکم می‌داد؟! دلم چه می‌کرد؟! وانگهی دوم! آیا غیر از آن بود که زمان حضور پدرم در منطقه، من و خواهر و مادرم در بودیم اما همت، زن و ۲ بچه‌اش را با خود برد جنوب؟! و زندگی‌اش را تمام و کمال، نه در حاشیه‌ی جبهه، که در متن جنگ قرار داد؟! و آیا غیر از آن بود که امثال حاج‌همت، لب به غذا نمی‌زدند تا همه‌ی نیروهای‌شان غذای خود را خورده باشند؟! لذا برای من، همت همان است اما با گرسنگی و تشنگی بیشتر! و ایثار و گذشت فزون‌تر! اگر تیر فقط گلوی پدر مرا برید لیکن سر همت را از بدنش جدا کرد! لذا همت، پدر من و پدر همه‌ی فرزندان شهدا نیز هست! ثانیا همان اولا! 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
پژواک: سلام آقاجان! ح‌سین ق‌دیانی: به ۹۷ که رخصت ندادی اما کاش ۹۸ سال آمدنت باشد الا ای مهدی فاطمه! ان‌شاءالله در این حال‌تان خوب باشد! و اگر از حال ما خواسته باشید، که خود بهتر می‌دانید حال ما را! حال‌مان خوب نیست دیگر! چقدر طولانی شد این عصر غیبت! بس است! مادربزرگ می‌‌گفت: "لحظه‌ی تحویل سال فقط دعا کنید امسال حضرت بیاید!" ببینم آقاجان! این روزهای اعتکاف، هیچ آیا ملازمی هم داشتید؛ دوستی، یاری، هم‌دمی، زن و بچه‌ای که سفره‌ی افطارتان را بچیند؟! آقاجان! احسن‌القصص یوسف برای تاریخ بود و اما قصه‌ی تو زیباتر است! رخ تو زیباتر است! تو عزیزتری! تو عزیز همه‌ی زمینی! عزیز همه‌ی زمانی! آن روز که تو بیایی و خدا کند همین امسال باشد، تازه یعقوب، یوسف را می‌بیند! آن کشتی بود که نوح ساخت؟! برای حفظ تو بود! که روزی از نسل آدم، تو بیایی! و ابراهیم هم‌چنان در حال طواف است، به این امید که تو را ببیند! و خدا در کاخ فرعون، اصلش تو را نگه داشت! موسی بهانه بود! و همان خدایی که عیسی را برد به آسمان، تو را اما در زمین نگه داشت! تو نباشی، زمین می‌میرد! و آدم زمین می‌خورد! و بهار نمی‌آید! و پرستو برنمی‌گردد! و هیچ لاله‌ای نمی‌روید! و تو هنوز هم حجت خدایی! حجت‌بن الحسن! هر آن و هر آینه به ظهور شما نزدیک‌تر می‌شویم آقاجان! نه! هیچ وقت این همه امیدوار نبودیم به آمدنت! به دلم افتاده حتی مادران شهدای دهه‌ی ۶۰ هم ظهورت را می‌بینند! به دلم افتاده حاج‌احمد با تو برمی‌گردد! و اربعین با خودت می‌رویم کربلا! به دلم افتاده پرچم عربستان عوض می‌شود! خدا بعد از این همه دوری، گویی در تدارک وصال است و الا حاج‌قاسم را از کربلای ۵ به گنج کربلا نمی‌رساند! آری! تو اتمام رنج آدمی، مهدیا! و به زودی گریه‌های آدم و نوحه‌های نوح در فراق بهشت تمام می‌شود! آقاجان! برای ما اصلی‌ترین نشانه‌ی ظهور، واقعیت خرافه‌شکن برق چشمان نائب بر حقت؛ خامنه‌ای است! این مرد، اتکا به تو دارد که ابرمرد ایستاده! و تو را می‌بیند! و فردای ظهور را می‌بیند! عصر آل‌احمدها هرگز جای تقی‌زاده‌ها نیست! گاهی چقدر جلالی می‌شود نائبت آقاجان! آنچه ما امید آمدنش را داریم، گمانم می‌بیند! خوش به حال چشمانش! باید هم این همه نازنین باشد نائب تو! و دارم فکر می‌کنم؛ خود شما چه شمایلی داری! والله عصاره‌ی محمدی! و خلاصه‌ی علی! و رعنا و خوش‌قدوبالا مثل عمویت عباس! مثل حسنین! و درست با همان خال هاشمی علی‌اکبر! آقاجان! دیروز با و امروز با و فردا هم با خون شهیدی دیگر، نشسته‌ایم به تماشای قدومت! سلام آقاجان! 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
این نیست؛ دارد! ح‌سین ق‌دیانی: عصری نبودی ببینی پیرمرد چه گریه‌ای می‌کرد در طبقه‌ی پایین، همان‌جا که بعضی‌ها معتقدند؛ "مزار امام آن‌جاست"! بعد از ۱۰ سال، زائر ثامن‌الحجج شده اما سیل، چه متلاطم کرده زیارتش را! ۳ روزی است که مشهد است و فردا باید برگردد لرستان! آن‌هم اگر بشود! از ۷ بچه‌ای که آورده، جز ۲ تا الباقی در این‌ور و آن‌ور لرستان ساکنند؛ نورآباد، الشتر، خرم‌آباد و پل‌دختر! می‌گفت... یعنی داشت به امام‌رضا می‌گفت؛ "از صبح، هر چی زنگ می‌زنم به دخترم که با ۲ تا بچه ساکن پل‌دخترند، موفق به برقراری ارتباط نمی‌شوم! خودت به داد بچه‌هایم برس، یا حضرت رضا! خودت رحم کن به ما! تو از خدا بخواه به ما رحم کند یا حضرت رضا! تو صاحب آبرویی! ما که آبرویی نداریم پیش خدا یا حضرت رضا!" همچین با سوز می‌گفت؛ "یا حضرت رضا" که دل سنگ را آب می‌کرد حتی! کمی که باهاش گرم گرفتم، انکشف پدر ۲ شهید است؛ محمد و علی که این دومی هنوز پیکرش برنگشته! حالا جز محمد و علی باید غصه‌ی دیگر بچه‌هایش را هم بخورد! آن‌هم این‌جور سخت! چه‌جوری امتحان می‌کنی بعضی بندگانت را، تو ای خدا؟! القصه! نجواهای پیرمرد، مرا از مشهدالرضا برد به راهیان نور! به سال‌ها پیش! به زمانی که همیشه در آستانه‌ی عید، راهی راهیان نور می‌شدیم و تا از نمی‌گذشتیم، به نمی‌رسیدیم! این مال ایامی است که هنوز آزادراه را نزده بودند؛ پس همیشه بساط کباب‌خوری در پل‌دختر و هیجان در تنگه‌فنی به‌راه بود! اعتراف می‌کنم به مهمان‌نوازی لرها! و لک‌ها! اقلا خود من که بارها شرمنده از مهر و محبت‌شان شدم! باری همین سال پیش بود که یک رفاقت در همین مجازستان، مسبب چه الطافی شد! دوست عزیزم احمد حقی خانه‌ی خودش را در به ما داد و خودش رفت گمانم خانه‌ی پدرش! یا در که مهمان عزیزان دیگری بودیم! خدایا! رحمی کن به دوستان ما! این اگر اسمش "بلا"ست، والله من تهران‌نشین همیشه جویای عافیت، بیشتر مستحق عذابم تا این نازنینان! و اگر ناشی از قصور و تقصیر دولت است، کاش عوض خانه‌ی مستضعفان، ویلای مجلل مستکبران را بپوکانی! مانده‌ام در حکمتت خدایا، اما پیرمرد در اوج واماندگی‌ام عجب درسی به من داد، آنجا که به تو داشت می‌گفت؛ "خیال نکن با این امتحان‌ها می‌رویم در خانه‌ی کسی دیگر! فقط تو خدای مایی! و فقط تو ما را می‌فهمی! اما به روح حضرت رضا، خودت به ما رحم کن یا خدا! ما غریبیم! بیچاره‌ایم! خسارت‌دیده‌ایم! خبری از بچه‌های خود نداریم ولی همین که تو خدای مایی، الحمدلله! می‌بری، می‌آوری؛ الحمدلله!" 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
مهناز افشار؛ تتلوی اصلاح‌طلبان ح‌سین ق‌دیانی: هنوز هم بر این باورم که آن فیلم کذا ضربه‌ی بدی به آقای رئیسی زد در آستانه‌ی انتخابات! یک‌جور کج‌فهمی از مقوله‌ی جذب حداکثری بود! بله! حتی تلاش برای هدایت تتلو هم کاری است برای خود اما راهش نه آن آبروبری بود! آن ایام، روی هر سنی از مراسم اصول‌گرایان، تتلو را هم آن بالا می‌دیدی! البته به‌زعم من فقط بحث جذب حداکثری نبود! اصول‌گرایان در یک تحلیل خام، این طمع را نیز داشتند که محبوبیت مجازی و زیرزمینی تتلو را منتقل به سبد رأی رئیسی کنند و به قشر خاکستری این پیام را بدهند؛ "ببینید! مایی که با حتی با تتلو هم رفاقت داریم، هرگز آن دیوی نیستیم که دیوار بکشیم در پیاده‌روها!" البته مقصود درستی بود ولی با راهی نادرست، بودار و ناامن! نه! تتلو درختی نبود که رئیسی روی آن یادگاری بنویسد! همین جا از ترس مغالطه‌ی نظردهندگان، اشاره کنم به مطالب اخیرم در مدح شهید مجید قربانخانی! و اینکه حتی نانچیکوبه‌دستان یافت‌آباد را هم می‌توان به صراط مستقیم شهادت کشاند اما آیا مسخره نیست که با همین نیت، متوقع باشیم که عن‌قریب جمعی از لات‌وپوت‌ها را ببرند دیدار بزرگان؟! پس با راه کج نمی‌توان به هدف راست رسید! که آش، هم بی‌نمکش بدمزه است؛ هم شورش! الغرض! همان سیلی که تتلو به اصول‌گرایان زد، ماه‌هاست که مهناز افشار دارد به اصلاح‌طلبان می‌زند! با این فرق که در جریان انقلابی، همان موسم انتخابات هم ۴ تا حر بی‌تکلف پیدا شدند که متذکر زعمای قوم اصول‌گرا شوند اما اینجا حتی عباس عبدی هم که گاه آزادانه می‌نویسد، بنا می‌کند به نگارش قبیله‌ای‌ترین تحلیل ممکن! و تو بخوان؛ بافتن، نه نوشتن! به توئیت‌ها و پیج‌نوشته‌های چند ماه اخیر افشار دقت کنید! نه! مخاطب طعنه‌های او و گرادادن‌هایش فقط مؤمنین و انقلابی‌ها نبوده‌اند! او حتی تجویز می‌کند که فلان دارو برای بهمان بیماران، مفید هست یا نه! و موجب واکنش اطبا هم می‌شود! اگر تتلو تنها یک زیرزمینی‌خوان است، افشار اما در حد یک علامه‌ی ذوالفنون(!) مشغول لگدپرانی به اصلاحات است! علاج کم‌کاری روحانی در واقعستان اگر دست اصلاح‌طلبان نیست، آیا از خرکاری افشار در مجازستان هم نمی‌توانند جلوگیری یا اقلا اعلام برائت کنند؟! گیرم توئیت افشار بعد از قتل روحانی همدانی بوده! نشر کذب که بوده! تشویش اذهان که بوده! موارد متعدد قبل که بوده! نگرانم برای اصلاح‌طلبان که از موسی‌صدر به مهناز رسیده‌اند! بی‌آنکه حتی یک حر داشته باشند! اگر تتلو به ما تنها یک سیلی زد، افشار بی‌افسار اما مرتب دارد چپ و راست می‌کند جماعت را! می‌فهمند آیا؟! 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
ح‌سین ق‌دیانی: حاج‌منصور در زیارت عاشورای ۶۴ این‌جور روضه می‌خواند: "عبد خالص و مطلقه برای حسین! هر چی بگه، گوش می‌ده! یک یک همه رفتند! آتیش گرفت! اومد با ادب، سلام کرد! آقاجان! می‌شه حرفی بزنم؟ می‌خوام عرض کنم؛ این سینه‌ام داره سنگینی می‌کنه! به قول ما حرف چی می‌شه معنی‌اش؟ یعنی دارم می‌ترکم، داغون می‌شم! آقاجان! دیگه نمی‌تونم صدای این بچه‌ها رو بشنوم! اجازه بده برم! تمام مقاتل نوشتن؛ اینقدر ابی‌عبدالله گریه کرد! فرمود؛ تو پشت و پناه منی! تو صاحب لوای منی! عباسم! انی سلم لمن سالمکم... به ابالفضل داری می‌گیا! این چند روزه می‌خوای مزد بگیریا! اونایی که مریض دارن! اونایی که گرفتارن! اونایی که گره‌ی کور به کارشون خورده! انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم... تو طبیب دل بیمار منی، سید و سرور و سالار منی؛ تن من شعله‌ور از آتش عشق، تو شفای تن تبدار منی؛ حسین جان! مهر سوزان! نظری کن به قمر، که به راه تو ز جان کرده گذر؛ مادرم گفته غلامت باشم، خادم درگه مامت باشم؛ من نوکر مادرتم! چقدر قشنگ عباس حرف زده! گفت در بستر اندوه پدر، بابام علی گفت که فدایی قیامت باشم؛ می‌ذاری برم میدون جونم رو قربونت کنم؟ هان کاندر حرمت یاری نیست، از چه هنگام وفاداری نیست؛ کودکان از عطش افروخته‌اند، چشم امید به من دوخته‌اند؛ بس که گفتند عمو تشنه‌لبیم، به خدا قلب مرا سوخته‌اند؛ حسین جان! اجازه بده برم! دارم می‌میرم از صدای العطش بچه‌ها! ابالفضل... ابالفضل... صداش نمی‌زنی؟... آه‌شان تاب و توانم برده، دل سقای تو را آزرده؛ حسین جان! عاشقم عاشق دیوانه منم، گرد طفلان تو پروانه منم؛ آنکه صبرش ز جفاهای عدو، شده لبریز ز پیمانه منم؛ بر سر عشق تو پیمان بستم، که نهم بر سر راهت دستم"! اگر شهادت عباس، کمر حسین را شکست لیکن وداع ابالفضل، دل آقا را شکست! که تمام هستی بود! و علمدار سپاهش! تا پیش از این، هر که اذن جهاد می‌گرفت، حسین دلش قرص به وجود عباس بود اما حالا چی؟ کیستی تو ای عباس که هر شاعری وقتی شک کرد نکند در فلان بیت، مقام تو را زیاد برده بالا، شباهنگام خواب را دید که مبادا حذف کنی بیتت را! درست گفتی! پسرم عباس همین است! و یا خواب سیدالشهدا را که حذف نکن جمله‌ات را! و شک نکن که تمام امید من به عباس بود! جوری بزرگی یا عباس که انگار جز تو خاطره‌ای نداریم! و گویی تمام تاریخی! و اسباب امید قرون و اعصار! و مسبب مانایی زمین و آسمان! یادش به خیر! چقدر دعوا می‌کردیم در بچگی که در دسته کدام‌مان پرچم تو را برداریم؛ از بس پرچمت بالا بود! به جان ام‌البنین راست می‌گویم... 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
ضربدری جلوی ح‌سین ق‌دیانی: اگر مراد از صلح و مذاکره و گفت‌وگو مواردی باشد که محمدرسول‌الله (سلام و صلوات خدا بر ایشان و خاندان پاک‌شان) انجام داد یا امام حسن و امام رضا، قطعا می‌توان گفت "درود بر صلح" چرا که صرف‌نظر از کم و کیف متفاوت هر کدام از این موارد و مثلا اینکه آیا "بخشش از موضع اقتدار" بوده یا "تدبیری از سر ناچاری" اساس آنچه انجام شد، بر مدار عزت بوده و تشخیص درست مصلحت! لذا همواره باید بپرسیم؛ چه صلحی؟ و چه جنگی؟ جنگ اگر آن بود که حسن در جمل یا حسین در کربلا کرد "درود بر جنگ" اما جنگ اگر جنگ این سالیان حسن روحانی با اقتصاد کشور بوده "مرگ بر جنگ"! و صدالبته مصداق صلح اگر برجام است "مرگ بر صلح"! واقعیت آن است که رئیس قوه‌ی مجریه در یک‌چهارم پایانی مسئولیت خود هنوز مثل موسم تبلیغات و ایام مناظرات، حرف از تهدید و افشاگری می‌زند، حال آنکه مسئول خوب و بد کشور ایشان است! مصداق جنگ با اقتصاد، یکی همین است که معیشت مردم را با وجود تجربه‌ی برجام، باز هم بدهکار نتایج دور بعد مذاکرات کنیم! مع‌الاسف چهره‌ی واقعی روحانی چنان برای مردم روشن شده که حواریون رئیس‌جمهور از پر کردن یک سالن در یک دانشگاه برای ایشان عاجزند! در چنین شرایطی، جوک محض است اگر حسن روحانی حرف از "همه‌پرسی" بزند یا بگوید "به مردم می‌گویم چه کسانی کشور را تعطیل کرده‌اند!" بی‌خیال آقای روحانی! وارد هفتمین سال دوران ریاست‌جمهوری شما شده‌ایم! اما اینکه کارنامه‌ای برای ارائه ندارید، دلیل نمی‌شود هنوز هم بخواهید دوقطبی بسازید و نانش را بخورید! یعنی دیگر جواب نمی‌دهد! حتی آن دختری هم که به آزادی می‌رود، شاید از فیفا تشکر کند ولی از شما هرگز! او خوب فهمید که فردای آن همه شور، فردای تورم، بیکاری، مسکن، ازدواج، جهیزیه، خرج عروسی برادر، بدهی پدر و رونقی بود که شما به اقتصاد نبخشیدید! آیا اینها را هم باید دفع کند؟! دوقطبی‌سازی و سخنان شدیداغلیظا تنها سیر نزولی محبوبیت مشروط‌تان را سرعت می‌بخشد! "هر توافقی ولو توافق بد از عدم توافق بهتر است" یعنی اجازه به ما که بگوییم "مرگ بر صلح"! کجا کدام معصوم چنین با کسی توافق کرده است؟! حسن‌بن علی در اوج غربت خیلی بیشتر از معاویه امتیاز گرفت تا حسن روحانی در اوج چلچلی انقلاب از اوباما! این مهم در تاریخ ثبت شد؛ در حالی که سلیمانی در بیرون مرزها سینه سپر کرد و شهید داد تا هم امنیت اقتصاد تأمین شود و هم امنیت مذاکره، شما در ربع پایانی دولت‌تان، تازه بنا دارید به بگویید کی کشور را کرده! فقط جلوی اسمش فراموش نشود! 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan
ربیع محمد ریشه در اشک محرم دارد ما چه می‌دانیم و سال بعد را می‌بینیم یا نه! و چه می‌دانیم آیا باز هم به عشق قادریم رخت عزا بر تن کنیم یا نه! و چه می‌دانیم آیا دوباره قادریم به مسلمیه سلام کنیم یا نه! و چه می‌دانیم عمرمان کفاف گریه‌ی مجدد در را می‌دهد یا نه! آمدیم و این آخرین زیارت اربعین‌مان در بود! عمر است دیگر! آمدیم و دیگر نفس‌مان به هیچ عمودی نرسید! و پیشانی‌مان به سجده بر آب فرات نرسید! آمدیم و دیگر چشم‌مان به جمال دل‌ربای بین‌الحرمین روشن نشد! و به صحن و سرای باصفای و روشن نشد! آمدیم و دیگر مجال خواب و بیداری در خیمه‌ها و موکب‌ها را پیدا نکردیم! و گلویی از چای هیئت تر نکردیم! آمدیم و پیمانه‌ی عمر لب‌ریز شد و دست ما کوتاه از سینه‌زنی برای ارباب! وحشت‌ناک است؛ نه؟! ترس داریم؛ نه؟! پس بیا چند کلامی نجوا کنیم با بی‌بی دوعالم! خانم‌جان! محرم و صفری دیگر هم رفت اما ما به عباس و حسین جاودان است! یعنی به‌واسطه‌ی دعای شما جاودان است! تا همین جا هم بده‌کار شماییم! و مادری‌هایت! نیست که هوای‌مان را همیشه داشتی، کلی داریم ما با روضه‌های نورانی! خودت مراقب اشک‌های ما باش! این قطرات، تنها نقطه‌ی روشن پرونده‌ی اعمال ماست؛ خودت حفظ‌شان کن! مادری دیگر! به که بسپاریم گریه‌ها و اشک‌های‌مان را امین‌تر از حضرت مادر؟! الساعه یاد راننده‌ی خط به افتادم که عراقی جوانی بود! وسط راه نگه داشت! از مغازه کلی خرت و پرت خریدم ولی فروشنده فقط پول عراقی قبول می‌کرد؛ "این‌جا شهر نیست، وسط جاده است، امکان تبدیل پول ندارم!" راننده فهمید! درآمد؛ "هر کی هر چی می‌خواهد بخرد، من حساب می‌کنم!" القصه! نجف که رسیدیم "ابوعلی" هم از ما و هم از آن چند زائر دیگر فقط کرایه را گرفت! گفت: "آن‌ها را مهمان بودید! بروید با خود خانم حساب کنید!" و بعد در حالی که مدام زیر لب می‌خواند؛ "حسین عزیز فاطمه" رفت بالای ون قراضه‌اش تا کوله‌ها را تحویل زوار بدهد! آن‌قدر قشنگ می‌گفت؛ که بی‌اختیار از همه‌ی ما گرفت! یا فاطمه! دل‌مان تنگ می‌شود برای محرم و صفر! حتم کن همین الان هم آشوبیم! چی شد، چطور شد، چجوری شد که ما مجنون این وادی شدیم و افتادیم در این راه؟! خواست تو بود! تو از خواستی ما را ره‌رو راه رهایی‌بخش فرزندت کند! تو کشاندنی ما را به سفینة‌النجات! و امروز هم ابقای ما در کشتی حسین بسته به دعای شماست! هر بهاری مدیون بارانی است و ریشه در قطرات اشک دارد... 🌐 کانال خبری-تحلیلی پژواک را دنبال کنید؛ تلگرام؛ ایتا، سروش و اینستاگرام 🆔 👇 👇 @pejvakesokhan