33.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 داستان جمکران | روایت تصویری بنای مسجد مقدّس جمکران
به مناسبت هفدهم¹⁷ رمضان، هزار و هفتاد و دومین ۱۰۷۲ سالروز بنای مسجد مقدس جمکران به امر مبارک حضرت ولیّ عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف
#مسجد_جمکران
#امام_زمان
#جمکران_وعده_گاه_منتظران
https://eitaa.com/pelak70m
❇️ رفتن به مسجد جمکران با همراهی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🕌 سابقا راه قم به مسجد جمکران از طرف مرقد حضرت علی بن جعفر (علیه السلام) بود.
🌳 در خارج شهر، آسیابی بود که اطرافش چند درخت وجود داشت، و جای نسبتا باصفایی بود، آنجا میعادگاه حضرت بقیه اللّه (ع) بود، صبح پنجشنبه هر هفته جمعی از دوستان مرحوم حاج ملا آقاجان در آنجا جمع میشدند تا به اتّفاق به مسجد جمکران بروند.
🌄 یک روز صبح پنجشنبه، اوّل کسی که به میعادگاه میرسید، مرحوم حجّه الاسلام و المسلمین آقای میرزا تقی تبریزی زرگری است. میبیند که توجّه و حال خوبی دارد، با خود میگوید اگر بمانم تا رفقا برسند، شاید نتوانم حال توجّهم را حفظ کنم، و لذا تنها به طرف مسجد حرکت میکند و آنقدر توجّه و حالش خوب بوده که جمعی از طلّاب، که از زیارت مسجد جمکران به قم برمیگشتند، با او برخورد میکنند ولی او متوجّه نمیشود.
رفقای ایشان که بعد سر آسیاب میآیند، گمان میکنند آقای میرزا تقی نیامده است.
از طلّابی که از مسجد جمکران مراجعت میکنند میپرسند:
🔹 شما آقای میرزا تقی را ندیدید؟
▫️ میگویند:
🔸 چرا، او با یک سیّد بزرگواری به طرف مسجد جمکران میرفت و آنها آنچنان گرم صحبت بودند که به ما توجه نکردند.
▫️ رفقای ایشان به طرف مسجد جمکران میروند. وقتی وارد مسجد میشوند، میبینند او در مقابل محراب افتاده و بیهوش است. او را به هوش میآورند و از او سؤال میکنند:
🔹 چرا بیهوش افتاده بودی؟ آن سیّدی که همراهت بود، چه شد؟
▫️ میگوید:
🔸 وقتی به آسیاب رسیدم، دیدم حال خوشی دارم، تنها با حضرت بقیّه اللّه «ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء» صحبت میکردم، با آن حضرت مناجات مینمودم، تا رسیدم به مقابل محراب، این اشعار را میخواندم و اشک میریختم.
❇️ با خداجویان بیحاصل مها تا کی نشینم
باش یک ساعت خدا را، تا خدا را با تو ببینم
تا اینجا رسیدم که:
❇️ ای نسیم کوی جانان بر سر خاکم گذر کن
آب چشم اشکبارم بین و آه آتشینم
✨ ناگهان صدایی از طرف محراب بلند شد و پاسخ مرا داد، من طاقت نیاوردم و از هوش رفتم.
▫️ معلوم شد که تمام راه را در خدمت حضرت بقیّه اللّه (عجل الله تعالی فرجه) بود، ولی کسی که صدای آن حضرت را میشنود از هوش میرود، چگونه طاقت دارد که خود آن حضرت را ببیند؟ لذا مردمی که آقا را نمیشناختند، حضرت را در راه میدیدند. ولی خود او تنها از لذت مناجات با حضرت حجه بن الحسن علیهما السّلام برخوردار بود.
⬅️ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (علیه السلام)، صفحه ی ۲۷۵
🏷 #امام_زمان علیه السلام
#حاج_ملا_آقاجان
#مسجد_جمکران
https://eitaa.com/pelak70m
🍀درمان ناباروری🍀
🍀به روش علی قمی🍀
🍀پدر شیخ صدوق🍀
#توسل
#امام_زمان_ارواحنافداه
#مسجد_جمکران
#علی_بن_بابویه
#شیخ_صدوق
#رحمة_الله_علیهم
🍀۱۵ اردیبهشت🍀
🍀روز بزرگداشت🍀
🍀شیخ صدوق🍀
https://eitaa.com/pelak70m
ا❁﷽❁ا
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
📖مجید کوچک بود که با هم به #مسجد_جمکران رفتیم. برای مدت کوتاهی در گوشهای از مسجد خوابش برد، وقتی بیدار شد با تعجب به من رو کرد و گفت خواب دیدم #امام_زمان(عج) دستی به سرم کشیدند بعد هم چیزی را گذاشتند روی سرم. برای خودم چنین تعبیر کردم که او در آینده نزدیک عالم بزرگی میشود. از همان بچگی هم به خاطر هوشش فکر میکردم عالم شود. از ۴ سالگی کنارم به نماز میایستاد وقتی پدرش به سقز تبعید شد از همان روزهای اول نوار آموزش کردی را خریداری کرد. خیلی از حضورمان در سقز نگذشته بود که کردی حرف زدنش راه افتاد و همین هم باعث شد که اسیر دشمن نشود. یک هفته قبل از اینکه برای بار آخر به جبهه برود برگشت و تمام عکسهایش را پاره کرد وقتی خبر شهادتش را شنیدم، فهمیدم که دلش میخواست بعد از #شهادت گمنام بماند. دست آخر هم فهمیدم که آن #تاج_شهادت بود که امام زمان(عج) به سرش گذاشتند.
خاطرهای از ماد شهید #مجید_زین_الدین
📙 برگرفته از کتاب #سربرندهای_یامهدی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/101544
https://eitaa.com/pelak70m
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕋 #بیان_احکام مسجد مقدس جمکران
📌تفاوت احکام #نماز های #واجب و #مستحب
#مسجد_جمکران
https://eitaa.com/pelak70m