یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود، بهش گفتند: با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب.
میگفت: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ مگه نفرمود: «والله ان قطعتمو یمینی، انی احامی ابدا عن دینی».
عملیات والفجر۴ مسئول محور بود.
حمید باکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بده با عدهای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت.
لحظههای آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود:« مگه مولایم امام حسین (ع) در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم ؟»
#شهید_شاپور_برزگر
#شهیدانه
#مرام_شهدا
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🖤#شھیدانہ
✋یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود. بهش گفتند: «با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب.» می گفت: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟
🔻عملیات والفجر ۴ مسئول محور بود.
حمید باکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بده با عده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت.
لحظه های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود:« مگه مولایم امام حسین عليه السلام در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم.» شهید که شد هم تشنه لب بود هم بی دست.
🌹#شهید_شاپور_برزگر
📙برگرفته از کتاب راهیان علقمه
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🖤#شھیدانہ
✋یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود. بهش گفتند: «با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب.» می گفت: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟
🔻عملیات والفجر ۴ مسئول محور بود.
حمید باکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بده با عده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت.
لحظه های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود:« مگه مولایم امام حسین عليه السلام در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم.» شهید که شد هم تشنه لب بود هم بی دست.
🌹#شهید_شاپور_برزگر
📙برگرفته از کتاب راهیان علقمه
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa