پلاک ایران | غیرمحرمانه قم
به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرتدلبر 🔍 #قسمتبیستم 😔 قارداش... قارداشیم...
به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرتدلبر
🔍 #قسمتبیستیکم
😭 بچهها اونجا خوابیدن ...
گلی اونجا خوابیده ...
🖤 با گفتن این جمله انگار از خواب بیدار
شده باشد صدایش جان گرفت فریاد
شد خودش را میزد عمه با صلابت
برادرش را دربرگرفت
🖤 جنازه چهار فرزند عمویم بههمراه گلی
خانم را فردای آن روز از زیر خاک بیرون
آوردند ، اما من آنجا نبودم که ویرانی
عمویم را به چشم ببینم.
🟤 بعد از نماز صبح تکاپو در ویرانه ی
منجیل شروع شد آواربرداری و
رفتوآمد و تلاش برای یافتن زندهها
شدت گرفت ، پریشان پدر بودم به عمه
گفتم که میروم تا راهی برای رفتن به
روستا پیدا کنم.به هر کس که میرسیدم
جویای حالش میشدم و دنبال راهی که
مرا به روستا ببرد به هر دری میزدم
عصبی و خسته از بیخوابی شب با
رنگپریده بین مردم میگشتم ...
که صدایش را شنیدم ، خودش بود :
❤️ طیبه...
طیبه...
مرتضی بود از پادگان مستقیم آمده بود
کمک ،نگاهش کردم یک لحظه در چهره
نگران او بابایم را دیدم ، مرتضی روز به
روز بیشتر شبیه پدرم میشد ، دلم
میخواست مثل بچگیها بغلش میکردم
با چشمهای پر از التماس گفتم:
مرتضی بابام ...
مرتضی تو رو خدا بابام ...
ادامه دارد...
🌿مهم ترین ها را اینجا بخوانید #پلاکایران👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3161522520Cbf492e41c0