پدر سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت درباره تولد پسرش میگفت:
ميخواستم برم كربلا زيارت امام حسين (ع)، همسرم سه ماهه حامله بود، التماس و اصرار كه منوهم ببر، مشكلي پيش نمیاد. هر جوری بود راضيم كرد. با خودم بردمش. اما سختي سفر به شدت مريضش كرد. وقتی رسيديم كربلا، اول بردمش دكتر.
دكتر گفت: احتمالا جنين مُرده..اگر هم هنوز زنده باشه، اميدی نيست.. چون علايم حيات نداره..
وقتي برگشتيم مسافرخونه، خانم گفت: من اين داروها رو نميخورم! بريم حرم. هرجوری كه ميتونی منو برسون به ضريح آقا.. زير بغل هاش رو گرفتم و بردمش كنار ضريح.. تنهاش گذاشتم و رفتم يه گوشهای واسه زيارت.
با حال عجيبي شروع كرد به زيارت. بعد هم خودش بلند شد و رفت تا دم در حرم. صبح كه برای نماز بيدارش كردم. با خوشحالی بلند شد و گفت: چه خواب شيرينی بود.. الان ديگه مريضی ندارم.. بعد هم گفت: توی خواب خانمی رو ديدم كه نقاب به صورتش بود، يه بچه زيبا رو گذاشت توی آغوشم.
بردمش پيش همون پزشک.
۲۰ دقيقهاي معاينه كرد. آخرش هم با تعجب گفت: يعني چی؟ موضوع چيه؟ ديروز اين بچه مُرده بود. ولي امروز كاملا زنده و سالمه! اونو كجا برديد؟ كي اين خانم رو معالجه كرده؟ باور كردنی نيست، امكان نداره!؟
خانم كه جريان رو براش تعريف كرد و دکتر رفت توی فكر...
وقتی بچه به دنيا اومد، اسمش رو گذاشتيم. محمد ابراهيم. «محمدابراهيم همت» ...
مادر حاج همت وقتي سر بچهاش جدا شد تو طلاییه...
و خواستن پیکر رو داخل قبر بذارن؛
به #حضرت_زهرا س گفت:
خانم امانتی تان را بهتان برگرداندم...
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
•↺خـاطره اے از شــهید ابراهیــم هـادے
❀°دریڪے از مغازه ها مشغوڸ ڪاربود
یڪ روز در وضعیٺے دیدمش ڪه خیلے ٺعجبڪردݥ 😳
دوڪارٺڹ بزرگ اجناس دوشش بود.جلوےیڪ مغازه کارٺڹ هارا روے زمیڹ گذاشٺ،
❀°وقٺے ڪار ٺحویڸ ٺمامشد جلورفٺم وسلام ڪردم،بعدگفٺم آقاابراهیم براےشما زشٺه،
ایڹ ڪارِ باربرهاسٺ نهڪارشما! 😱
❀°نگاهے بهمڹڪرد وگفٺ ڪارڪه عیب نیسٺ ،بیڪارے عیبه،ایڹ ڪارهم ڪه مڹ انجام میدم برایےخودم خوبه«مطمئڹ میشم ڪه هیچے نیسٺم ،جلوے غرورم رو میگیره!»،.☺️
❀°گفتم اگه کسے شمارو اینطور ببینه خوب نیسٺ!😢
شما ورزشکارے و... خیلے ها میشناسنٺ
ابراهیم خندید و گفٺ😅 اے بابا ،«همیشه ڪارےڪن ڪه اگه خدا ٺورو دید خوشش بیاد نه مردم!»😇
↴🕊♥️
@pelakkhakii
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ زیبای شهید حمید سیاه کالی مرادی
همراه با مداحی کربلایی سید رضا نریمانی
سعادتیه که تو دادی میخونم ازت نیست زیادی
ب یاد میوندار خیمه
یعنی شهید حمید مرادی☘️
🔸اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🔸
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
4_5787380637933502830.pdf
372.4K
🕊جزوه چگونه محبت امام زمان(عج) را به فرزندانمان انتقال دهیم؟
#یامهدی(عج)💐
🌸 @pelakkhakii 👈👈👈
سلام ما به لبخندشهیدان😊
به ذکرروی سربندشهیدان
سلام مابه گمنامان لشگر
به تسبیحات یازهرای معبر📿
همانهایی که عمری نذرکردند
اگررفتنددیگربرنگردند😔
🍃سلام بر شهدا🍃
🌷🕊🕊🌷
مرز مُردن و شهادت
خونی شدن نیست....
خودی شدن است.
خدایا ما را مثل شهدا خودی کن...
شهیدان بر شهادت خنده کردند
شهیدان راه حق را زنده کردند
به روی لب چنین می گفت لاله
شهیدان لاله را شرمنده کردند
🌹
گام برداشتن در جاده عشق
هزینه میخواهـد !
هزینه هایی که
انسان را عاشق
و بعد شهید میکند
#شهید_مهدی_باکری
@pelakkhakii 👈👈دعوتیدبهپلاکخاکی🌷🕊
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺
🌺
شهادت شوخی نیست ،
قلبت را بو می کنند اگر بوی دنیا داد رهایت می کنند...
مردی از جنس آسمان #شهید_سجاد_محمدی
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🍀 💕💕💕
🌺🍂
🍂🍀🍂
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃ڪار خوبہ براے خــــدا باشہ...❣
✨ بہ قول "#شهیــــد_هادی" ، مشڪل ما اینہ براے رضاۍ همہ ڪار مےڪنیم جز براے رضاے خدا... 😢
✨ واسہ همینہ ڪارامون #برڪت ندارهـ...
🍃 از حالا هر قدمے
خواستی بردارے، بگو
خدا جون😍
فقط و فقط لبخنـــد خودت...😊🌈
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
سبزه ام را می سپارم دستِ آقای نجف
طالِعم دستِ علی باشد, برایم بهترستـــ
اِعتقاد هــر کسی باشد برایش محتــرم
سیزده را دوست دارم,زاد روزِ حیدرست
═✧❁🌷یازهـرا🌷❁✧═---
@pelakkhakii
خوش بہ حال آنهایے کہ
#سبزه_هاے نوروزشان را
با آرزوے #شھادت گره زدند
و از رهیافتگانِ کوےِ وصال شدند....
🌹 #اللهم_الرزقنا_شهادة_فی_سبیلک...
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
@pelakkhakii
💢 «سندروم دست بیقرار» به روایت یک #جانباز_اعصاب_و_روان
● «.. چند بار خانمم را بدرقم زدهام، آن چنان که از دماغش خون آمد. پسر بزرگم حالا هفت سالش است. یکبار در اوج عصبانیت او را چنان زدم که صورت و چشمش کبود شد و ورم کرد.
●حالا آن اتفاقات که یادم میآید، گریهام میگیرد. دخترم را با پارچ آب زدم و پسرم را با لیوان چای داغ. با کوچکترین حرکات بچهها ناخواسته عصبانی میشوم؛ حتی برای عوض کردن کانال تلویزیون. ترجیح میدهم بیشتر بیرون از خانه باشم تا به بچهها آسیب نرسانم. همسرم مشکل قلبی پیدا کرده است. عصبانی که میشوم، همسرم از ترس میلرزد. بارها گفته است "اول سعی کن عصبانی نشوی. اگر شدی، من و بچهها را نزن. اگر زدی، به پاهای ما بزن"
ولی آن وقت کنترل ندارم و اختیار دست خودم نیست. مغزم فرمان میدهد بزن و نمیگوید کجا بزنم. ...»
📎پ ن : بریدهای از کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»؛ خاطرات رزمندگان افغانستانیِ هشت سال دفاع مقدس🌷
#نویسنده: محمد سرور رجایی
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 #پیشنهاد_مشاهده
📹 ذکر میگفتن، تیر میخوردن، شهید میشدن...
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#شهید_آوینی :
خون شهيدجاذبهی خاک را خواهد شکست
و ظلمت را خواهد درید
و معبری از نور خواهد گشود
و روحش را از آن
به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن
هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد . . .
#شهيد_حاج_عمار🌷
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊