گفتم: چه خبر؟ وضعیت چطوره؟ گفت: خودم که توی آخرین حملات حمص بودم آمدم لبنان، خانومم و مادرم دو سه روزی هست توی مرز هستند و هوا بشدت سرد و بارونیه.. پدرم می گفت: گروهی از تحریرالشام با لیستی به دست آمدند و دنبال افراد درون لیست می‌گشتند، اسم منم بود، گفت خانومم بارداره و دعا کن بخیر بگذره... گفت: ماشینم رو آتیش زدند و مغازه‌ی پدرم را هم غارت کردند... همه ی این ها رو گفت اما نگفت: دستم خالیه و هیچ ندارم و با همین لباس آمدم لبنان... نگاهش غم داشت اما دلش آروم بود. گفت: الحمدلله علی کل حال، یقینا کله خیر... #آوارگان_سوری #جبهه_مقاومت #لبنان_مقاوم #راوی_مقاومت 🎙 #سفرنامه_لبنان |حمید قرائیان| |هرمل-لبنان| |جمعه بیست و هشتم دی ماه 1403|‌ |ساعت 1:44، به وقت بیروت|

متوجه شدیم در همین آشفته بازار آوارگی، یه پسر سوری یه دل نه صد دل عاشق یه دختر سوری شده... ما ایرانی ها هم که معتقدیم در کار خیر حاجت هییچ استخاره نیست. از خانواده‌ها اجازه گرفتیم و کمک کردیم و دیروز در ولادت امام محمد باقر (ع) بساط عروسی رو راه انداختیم. ماشین گل زدیم، فضای عقد و عروسی رو مهیا کردیم، عاقد آوردیم، میوه و شیرینی خریدیم، لباس عروس و داماد و سایر تدارکات... چه مراسم شیرینی بود... وصالشان را بعد از خدا مدیون همراهی شما هم وطنانِ جان هستند. یه صلوات نذر خوشبختی و عاقبت بخیریشون کنیم. ✨ #راوی_مقاومت 🎙 #سفرنامه_لبنان #لبنان_مقاوم |حمید قرائیان| |هرمل-لبنان| |پنج شنبه سیزدهم  دی ماه 1403| | عروسی به وقت روز میلاد امام محمد باقر|

🔰پیام یک دختر آواره سوری به رهبر انقلاب 🔹 در حال پیگیری امور بودیم که جلو آمد و به فارسی گفت: از دیدن شما خوشحال هستم. کمی با او صحبت کردیم و از او خواستیم پیامش را به رهبر انقلاب بگوید. 🔸 گفت: نامه ای از قلبم به قلب سیدناالقائد.ما تا زمانی که پرچم را به دست امام زمان(عج) برسانید، در این راه ثابت و محکم و استوار می مانیم. #راوی_مقاومت 🎙 #سفرنامه_لبنان #لبنان_مقاوم #امام_خامنه_ای |حمید قرائیان| |هرمل-لبنان| |جمعه چهاردهم  دی ماه 1403|