❤️ قرار عاشقی
🌷هر شب میهمان یک شهید
#شب
سکوت می کند
تا فریاد دلتنگی هایمـ💔 را بشنود
#نیستی
و شبـ⭐️ چه کوتاه است
برای #ناگفته هایم
ای مهربانم♥️
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهید_مدافع_حرم
#شبتون_شهدایی 🌙
🌹🍃🌹🍃
برای رسیدن کشتی بشریت به ساحل نجات و آرامش ، دعای فرج امام زمان ( عج ) را بخوانیم
🆔 @pelepeletakhoda
پله پله تا ملاقات خدا
تفسير سوره حمد از: استاد شهيد مرتضی مطهرى(۵) الرَّحْمنِ الرَّحيمِ. به جاى اين دو كلمه نيز در فارس
تفسير سوره حمد از: استاد شهيد مرتضی مطهرى(۶)
ادامه تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
درسى كه مى توان از جمله بسم اللَّه الرحمن الرحيم آموخت اين است:
آنچه كه از خدا به عالم مى رسد دو گونه نيست: خير و شر، بلكه آنچه از او مى رسد جمله نيكو و رحمت است و اين رحمت شامل جماد و نبات و حيوان و انسان به تمام اقسامش مى گردد، چون اصولًا فاتحه و گشايش هستى با رحمت حق است.
و اما «رحيم» كه بر وزن فعيل است دلالت بر رحمت لاينقطع و دائم حق مى كند.
«رحمن» كه دلالت بر رحمت واسعه پروردگار مى كرد و شامل همه موجودات مى گشت ولى بالاخره در اين عالم يك سلسله از موجودات پس از هستى معدوم مى شوند و فانى مى گردند.
اما «رحيم» نوعى از رحمت است كه جاودانگى دارد و تنها شامل آن بندگانى است كه از طريق ايمان و عمل صالح، خود را در مسير نسيم رحمت خاصه حق قرار داده اند.
پس پروردگار يك رحمت عام دارد و يك رحمت خاص.
با رحمت عام خودش همه موجودات را آفريده است كه از جمله آنان انسان است. انسان كه تنها موجود مكلّف است و خودش مسئول خويش است، اگر وظايف و تكاليفى كه به عهده اش نهاده شده انجام دهد مشمول رحمت خاص الهى خواهد شد.
«رحمن» اشاره به آن رحمت بى حسابى است كه همه جا كشيده و مؤمن و كافر و حتى انسان و جماد و نبات و حيوان ندارد ولى «رحيم» اشاره به رحمت خاصى است كه به انسانهاى مطيع و فرمانبردار اختصاص دارد.
الْحَمْدُ لِلَّهِ.
در اينجا هم بايد بگوييم كه ما لغتى در فارسى نداريم كه ترجمان كلمه حمد باشد. البته دو كلمه است كه نزديك به معناى حمد است و آنها در فارسى معادل دارند و معمولًا براى ترجمه حمد از معادل آنها استفاده مى شود.
يكى «مدح» كه معادل آن ستايش است
و ديگرى «شكر» كه به سپاس ترجمه مى شود.
ولى هيچ كدام به تنهايى رساننده معناى حمد نيستند.
كلمه «مدح» نزديك به «حمد» است و حتى بعضى احتمال قوى مى دهند كه دو تلفظ از يك كلمه باشند؛ چنانكه در زبان عربى نظاير آنها را زياد داريم مثل «خلص» و «لخص» و «ايس» و «يئس» كه هر دو حروفشان يكى است ولى جايشان عوض شده است.