eitaa logo
ساکنین پلاک "8"
212 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
111 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ روح که بزرگ شد، تن به زحمت می‌‏افتد 🔻 اساساً که بزرگ شد، به زحمت می‌‏افتد، و روح که کوچک شد، تن آسایش پیدا می‌کند. این خود یک حسابی است... 🔸 روح کوچک به دنبال لقمه برای بدن می‌رود؛ اگرچه از راه دریوزگی و تملّق و چاپلوسی باشد. روح کوچک دنبال و می‌رود ولو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح کوچک تن به هر ذلت و بدبختی می‌دهد برای اینکه می‌خواهد در خانه‌اش فرش یا مبل داشته باشد، آسایش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد. اما روح بزرگ به تن نان جو می‌خوراند، بعد هم بلندش می‌کند و می‌گوید کن. 🔸 روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز سیصد زخم به بدنش وارد شود. آن تنی که در زیر سم اسب‌ها لگدمال می‌شود، جریمه‌ی یک روحیه‌ی بزرگ را می‌دهد، جریمه‌ی یک را می‌دهد، جریمه‌ی حق‌پرستی را می‌دهد، جریمه‏‌ی روح را می‌دهد. وقتی که روح بزرگ شد، به تن می‌گوید من می‌خواهم به این خون ارزش بدهم. 👤 📚 از کتاب ، ج۱ 📖 ص۳۱ @pellake8
✳️ دعا هم طلب است و هم مطلوب! 🔻 قطع‌نظر از اجر و پاداشی که برای هست و قطع‌نظر از اثر استجابتی که بر دعا مترتب است، دعا اگر از حد لقلقه‌ی زبان بگذرد و با هماهنگی کند و انسان به اهتزاز درآید، یک روحانیت بسیار عالی دارد، مثل این است که انسان خود را غرق در نور می‌بیند، شرافت را در آن وقت احساس می‌کند. آن وقت خوب درک می‌کند که در سایر اوقات که چیزهای کوچک او را به خود مشغول داشته بود و او را آزار می‌داد، چقدر پست و ساقط و سافل بوده. 🔸 انسان وقتی که از غیر خدا چیزی می‌خواهد، احساس مذلت می‌کند و وقتی که از خدا می‌خواهد، احساس عزت. لهذا، دعا هم طلب است و هم مطلوب، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه. اولیای خدا هیچ‌چیزی را به اندازه‌ی دعا خوش نداشتند، همه‌ی خواهش‌ها و آرزوی دل خود را با در میان می‌گذاشتند و بیش از آن اندازه که به خود اهمیت می‌دادند، به خودِ و رازونیاز اهمیت می‌دادند. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۲۳۵ و ۲۳۶ @pellake8
هرطور در دنیا خود را بسازیم، همان‌گونه محشور می‌شویم 🔻 انسان با حیوان این تفاوت را دارد که حیوان، جهازات روحی و جهازات جسمی‌اش با هم ساخته می‌شود... زنبور عسل همان روزی که به دنیا می‌آید، هرچه که کمالات باطنی، روحی و حیاتی دارد، با همان ساختمان فیزیولوژی‌اش آمده است... انسان فقط از نظر ، قالب مشخص دارد؛ از نظر ، قالب مشخصی ندارد، قالبش همان است که در این می‌سازد. ممکن است آن‌چنان بسازد که از دنیا و مافیها بزرگتر باشد و ممکن است چنان و ساخته بشود که از یک مورچه هم کوچکتر باشد؛ ممکن است آن‌چنان ساخته بشود که هیچ هم به زیبایی او نرسد، ممکن است آن‌چنان ساخته بشود که «یحسن عندها القردة و الخنازیر» میمون‌ها و خوک‌ها پیش او زیبا هستند! انسان‌ها هر طور که این‌جا ساخته شوند، همان‌گونه محشور می‌شوند. 👤 📚 از کتاب 📚 صفحات ۸۸ و ۸۹ #⃣ @pellake8