🔺چرا جلیلی از آبروی قالیباف دفاع نکرد؟ 🔹‏سال ۹۲، در انتخاباتی که چند چهره سرشناس نظام، از جمله ولایتی، رضایی، قالیباف، جلیلی و روحانی بعلاوه محمد غرضی کاندیدا بودند و تا آخر نیز در رقابت ماندند، محمد باقر قالیباف با ۶،۰۷۷،۲۹۲ رای بعد از حسن روحانی که با ۱۸،۶۱۳،۳۲۹ رای به ریاست جمهوری رسید نفر دوم شد. این در حالی بود که سعید جلیلی با ۴،۱۶۸،۹۴۶ رای سوم، محسن رضایی با ۳،۸۸۴،۴۱۲ رای نفر چهارم، علی اکبر ولایتی با ۲،۲۶۸،۷۵۳ رای نفر پنجم، و سید محمد غرضی با ۴۴۶،۰۱۵ نفر ششم شدند. در آن انتخابات تعداد آرای باطله نیز ۱،۲۴۵،۴۰۹ رای اعلام شد. 🔹این آمار نشان میدهد اگر بر کاندیدای اصولگرای با اقبال بالاتر اجماعی صورت میگرفت، احتمال پیروزی بر روحانی وجود داشت، زیرا در اثر انشقاق و عدم اجماع، آرای بسیاری از حزب اللهی هایی که از نامزدهای موجود دلخور شده بودند به سبد آرای باطله ریخت، و بسیاری نیز وقتی لجبازی ها را دیدند به روحانی رای دادند که آن زمان پیشینه ای اصولگرایی داشت و صد البته مثل امروز شناخته شده نبود. البته ناگفته نماند که محسن رضایی در آن انتخابات خودش را کاندیدایی مستقل معرفی کرده بود. 🔹حزب اللهی ها اما بیش از همه از قالیباف و جلیلی انتظار اجماع داشتند که به هر حال نشد و من هم اینجا نمیخواهم راجع به آن صحبت کنم که لجاجت از جانب کدام نامزد بود، چون بحث من اساسا اینها نیست! اما پس از انتخابات ۹۲ قالیباف با آن پیشینه درخشان مدیریتی و آن همه تعریف و تمجیدهای رهبر معظم انقلاب، او ۴ سال دیگر تا ۱۳۹۶ به مدیریت جهادی و امیدآفرین خود در شهرداری تهران ادامه داد. وی سال ۹۹ نیز با کسب یک رای کم نظیر که نشان از جایگاه ویژه او نزد مردم تهران بود به نمایندگی از آنها وارد بهارستان شد و سپس با انتخاب نمایندگان به ریاست مجلس رسید که باز در این مسئولیت نیز مورد تمجید حضرت آقا قرار گرفت. 🔹قاعدتا می بایست آرای قالیباف رشد میکرد چون بعد از انتخابات ۹۲ فعالیت های چشمگیر او متوقف نشده و پیش چشم مردم قرار داشت، حال آنکه نفر بعد از او، از انتخابات ۹۲ هیچ فعالیت ملموسی که مردم بتوانند آن را ببینند و حس کنند نداشت، اما در انتخابات ۱۴۰۳ آرای قالیباف با آن کارنامه درخشان به زیر ۴ میلیون میرسد و آرای ۴ میلیونی جلیلی از ۹ میلیون عبور میکند! فکر میکنم علت را میشود با واکاوی این ویدئو از بیانات رهبر معظم انقلاب و مقایسه اش با آنچه در این مدت بر سر قالیباف آمد[خصوصا پس از ریاستش در مجلس در سال ۹۹] فهمید! 🔹تمام چهره ها و رسانه هایی که علیه قالیباف لجن پراکنی میکردند بعدا یا برای جلیلی تبلیغ نمودند و یا سر از ستادش در آوردند. تخریب ادامه دار قالیباف از یک سو و تقدیس معنادار جلیلی از سوی دیگر، وقتی به انتخابات ۱۴۰۳ رسید که در آن نهایتا ۲ نامزد حزب اللهی وجود داشت، طبیعی بود که مسیر آراء را برای ریختن به سبد جلیلی هموار کند. حتی اگر این تحلیل را هم قبول نداشته باشید، نمیتوانید این را انکار کنید که تخریب قالیباف وقتی دو گزینه بیشتر نیست به نفع جلیلی تمام میشود. 🔹این در حالی است که در تمام این مدت سعید جلیلی نسبت به تخریب قالیباف بی خیال عمل کرد، در حالی که عمده تخریبگران سرشناسی که به قالیباف ضربه زدند، از نزدیکان جلیلی به حساب می آیند. حالا یک بار دیگر این کلیپ را با دقت مرور کنید و ببینید چه بلایی را به نا حق بر سر این عنصر کارآمد و ارزشمند نظام آوردند! تبلیغات آنقدر هدفمند و هوشیارانه [و به قول آقای رائفی پور، با ضربات ریز در ذهن مخاطب تصویرسازی شده] بود که علیرغم آن همه نشانه های واضح، و گراهای دقیقی که بسیاری از بزرگان دادند، باز مردم نتوانستند به قالیباف اعتماد کنند و آرای خود را به سبد جلیلی ریختند تا آرای ۴ میلیونی اش به ۹ میلیون برسد، در حالی که عملکرد او در اذهان مردم نسبت به سال ۹۲ هیچ چیز جدیدی نداشت و اصلا قابل قیاس با مجاهدت های قالیباف از آن زمان تا ۱۴۰۳ نبود! 🔹اما مردم با ذهنیتی که لجن پراکنان برایشان ساخته بودند از دو گزینه موجود جلیلی را انتخاب کردند؛ انتخابی که از اول هم مشخص بود راه به جایی نمیبرد. اما به هر حال حزب اللهی ها ضربه خوردند و باز تاکید میکنم که عاملین تمام این نفرت پراکنی ها یا طرفدار جلیلی بودند و یا در ستادش حضور داشتند، و مع الاسف جلیلی هیچگاه به رسم اصول اسلامی هم که شده حتی یک کلمه در دفاع از آبروی قالیباف حرفی نزد، در حالی که هر آدم عاقلی میفهمید سود تخریب قالیباف به جلیلی میرسد. 🔹این در حالی است که رهبری بارها و بارها در برابر تهمت و افترا و ادعاهای اثبات نشده موضع گرفته اند؛ ایشان حتی خواستار اخلاقمداری نسبت به دولت روحانی هم شده بودند، قالیباف که دیگر روحانی نبود و مردم جز خدمت و مجاهدت چیزی از او سراغ نداشتند. کاش آقایان جلیلی، رسایی، ثابتی و رائفی پور باز این کلیپ را ببینند! ✅ https://eitaa.com/penalty5

آیا حذف بزرگان سیاسی، منشا استمرار و تقویت رفتار تشکیلاتی و مکتبی است؟ برخی پیج های بظاهر انقلابی، با همان مسیر کوته فکرانه شان، که مجلس۱۱ و دولت ۱۳ را با مطالبه معاشی شان به حاشیه کشاندند، در نقد این انتصاب، چرا به سن و سال عارف ایراد وارد می کنند؟ نکند انتظار انتصاب جوانک های بی تجربه و خام با شعار جوانگرایی و حذف بزرگان چپگرا با برچسب پدرخواندگی را دارند؟ اگر خاتمی دیروز به دفتر پزشکیان برود و عارف دهه ۷٠، معاون اول ۱۴٠۳ گردد، ناشی از تدبیر سیاسی و تشکیلاتی اصلاحطلبان است.نه به مانند سوپر انقلابیها به قصد سهم خواهی، در اوج بلاهت با پرونده سازی و بدنامی و سیاه نمایی عملکرد بزرگان خود فرصت خود ارزیابی و تجدید قوا را از جریان انقلابی بگیرند. نوع مطالبه گری، ذائقه مخاطب عام را تربیت می کند. اگر نسبت به حضور عارف در دولت خاتمی و ضعف عملکرد ایشان و میدان داری تندروهای چپگرا در دولت خاتمی، اشرافیت و سواد تحلیل دارید، بسم الله... در غیر این صورت با نقدهای سفیهانه، شکست انتخاباتی ۱۴٠۳ را در افکار عمومی بیش از این به مضحکه نکشانید. ✒️ #شکرنیا_حامد

ثابتی دادِ پسر شهید فخری زاده را هم در آورد! پسر شهید فخری زاده: ایشان دارد از صحبت‌های پدرم سو استفاده می‌کند. بله پدرم با برجام مخالف بود اما از عراقچی به نیکی یاد میکرد... ۹ دقیقه نطق پشت تریبون مجلس حاصلش ۳ روز دعوا در روزنامه ها و تربیون های مختلف بوده بر سر این که آیا رهبری حق نظر دارد؟! یا اگر نظر بدهد در کار مجلس دخالت شده..... از این جماعتِ هزینه ساز، خطرناک تر هواداران بچه سالی هستند که به اسم دفاع از ولایت دور اینها جمع شدند، اما حالا ۳ روز است از این جماعت دفاع میکنند نه ولایت!! #پایداری #ثابتی #سوپر_انقلابی #مجلس #رأی_اعتماد_وزرا #ولایت

ناترازیم، نه فقط در انرژی مسئله؛ پذیرش مشکل و تلاش برای یافتن ایده برای حل مسئله است، موضوع نبود راه حل علمی نه، بلکه فقدان اراده جمعی است. از سیاست گذاران پایتخت نشین که ناامیدم!!! استان چه؟ آیا دستگاههای خدمات رسان و نهادهای دانشگاهی و شرکت های دانش بنیان و مدیران کل استانی برای ناترازی های فرهنگی و فن آورانه و فرآیندی که منجربه ناترازی انرژی گردیده است هم اندیشی داشته اند؟ در صورت وقوع، خروجی جلسات شان چه بوده؟ آیا میزان موفقیت در نیل به مصوبات و صورت مجالس توسط همان مجمع مجددا مورد بررسی قرار گرفته است؟ بعید می دانم! مجامع و محافل در سطح نمایندگان مجلس آیا به جز ورود به شرح وظایف دیگر ارگان ها همچون جدول کشی و آسفالت معابر روستایی، دغدغه های دیگری دارند؟ تجمیع نظرات نخبگان و اصناف و صاحبان اندیشه توسط چه کسانی و جایگاهی می تواند به سمع و نظر کمیسیون های قوای مقننه و مجریه برسد ؟ قطعا یک جهل عملکردی در تمامی ابعاد داریم. یک ناترازی در تفسیر وظایف قانونی!! ناترازی انرژی در ساختمان ها با نگاه علمی و اصلاح شیوه نظارت بر عملکرد ساخت و ساز به شیوه مترقی و الزام آور (نه نمادین) منطبق بر مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان قابل بحث است، غیر از آنچه که تاکنون توسط شهرداری ها و نظام مهندسی اجرا گردیده است باید بدان پرداخت شود. بارها عرض کرده ام، ساختمان سرمایه شخصی نیست (که چهاردیواری اختیاری باشد) بلکه تا هنگامی که به موضوع املاک به منزله سرمایه ملی انگاشته نشود، سیر نزولی برخورداری ها تشدید خواهد شد. دکتر پزشکیان که بماند بلکه تا هفت دولت آتی نیز، حکمرانی موفقی در حل ناترازی انرژی نخواهیم داشت، که ساده ترین تصمیم و راه حل افزایش بهای مصرفی انرژی است که برای کوتاه مدت شاید پاسخ مقطعی داشته باشد، اما آینده نگرانه و تمام کننده نخواهد شد. کشور با بخشنامه و دستورالعمل های خاک خورده و متوقف شده ناشی از مافیاهای صنفی قابل مدیریت نیست. همچون موضوع حیاتی و مشمول پدافند غیرعامل در حوزه بهسازی و مقاوم سازی ساختمان های بدون استحکام کافی که بدون شرح خدمات مهندسی پروانه اشتغال صادر شده است، و یا مقوله انرژی و مبحث ۱۹ که مغفول مانده است. گرچه اخیرا توجه ویژه وزارتخانه ای را به این مبحث مشاهده کرده ایم، لیکن همگان می دانیم، مفاهیم مربوطه در امر مدیریت و صرفه جویی انرژی، نوشته شده اما خوانده نمی شود. جای نگرانیست!! چرا که سرعت تحولات جهانی در عرصه مدیریت انرژی و نیل به انرژی های تجدید پذیر بسیار بیشتر از سرعت تایپ بخشنامه های نمادین وزارتخانه ای است. ✒️ #شکرنیا_حامد https://www.instagram.com/p/DFLY8c5AOPR/?igsh=bzVhcmE2ZXQzOGtq

عبور از رادیکالیسم... ✒️ #شکرنیا_حامد نمیدانم ش م باکری اصلاحطلب بودند یا اصولگرا، چپ بودند یا راست، میانه رو یا تندرو، ولی یقین دارم اگر امروزه در میان ما حضور داشتند؛ با روحیه اسلام گرائی و ملی گرائی همچون ش ق سلیمانی ها که درجهت وفاق هموار از اختلاف افکنی و چند دستگی به خصوص در دوران آشوب های سیاسی دهه هفتاد که از تعریف خودی و غیرخودی توسط عناصر رادیکال انقلابی نما و لیبرال در اوج دوم خرداد گلایه داشتند ( و منجربه دلخوری و کناره گیری ایشان از فرماندهی شد و با وساطت و توصیه مقام معظم رهبری فرماندهی س ق را بر عهده گرفتند...) و حتی در یک دهه آخر عمر شریف شان از ش تهمت دکتر قالیباف که نماد ولایت پذیری و عقلانیت و قائل به اصول اولیه انقلاب بودند، حمایت سیاسی و انتخاباتی داشتند؛ و نهایتا توسط سوپر انقلابی ها تکفیر و تخریب شدند!! یحتمل اگر باکری ها نیز امروزه در اجتماع و دسته بندی سیاسی قرار می گرفتند، توسط همین تندروها به ساکت فتنه یا تکنوکراتی و یا تخریب وفاق مردم باوری شان، محکوم می شدند. ولی با تجمیع گزاره ها و مهره چینی ها و تحرکات جریانی و سیاسی قوای سه گانه و نهادهای تصمیم ساز از سال ۱۴٠٠ تاکنون، نکته بسیار مهمی برای اصلاح شیوه حکمرانی قابل رصد و تحلیل است که؛ طی چند سال اخیر حاکمیت سیاسی از هر دو جریان تندرو سیاسی چپ و راست در قالب لیبرال ها تندرو و برانداز و یا انقلابی نماهای ضد وفاق و تمامیت خواه درحال عبور می باشد، که به اعتقاد بنده تائید صلاحیت دکتر پزشکیان در ریاست جمهوری چهاردهم علی رغم مخالفت جریان سوپر انقلابی، و حمایت سیاسی و حاکمیتی و نیز قاطبه نمایندگان منتخب مردم از دکتر قالیباف برای استمرار ریاست قالیباف بر مجلس دوازدهم و همسویی ریاست قوه قضاییه با مواضع سیاست داخلی اخیر حاکمیتی، و حتی حذف عناصر نزدیک به تندروها از کابینه دولت سیزدهم توسط ش ابراهیم رئیسی، همگی نشان از یک مفهوم است؛ عبور حاکمیت از تندروی و نیل به وفاق و وحدت ملی. ✒️ #شکرنیا_حامد https://www.instagram.com/reel/DGVR8EsgnER/?igsh=eHQza2luYTRvNHli