🌹#شهید_مهدی_نظیری🕊
با دوستاش در حال بازگشت از عملیات قدس ۳ توی خاک دشمن بود که گم می شود و
بالاخره زیر گرمای ۵۰ درجه تابستان جنوب براثر تشنگی شهید می شود.
شهید رضا پورخسروانی نقل می کند که سرمهدی تشنه لب را روی زانو گذاشته بودم.دیدم لب مهدی به هم می خوره. گوشم را نزدیکش بردم،گفت: آقا رضا سرم و بزاررو زمین….
بعدها خوابش را دیدم.مهدی با لباسی یک پارچه از نور با لبخند کنارم آمد و گفت:
حضرت زهرا(سلام الله علیها) می خواست سرم را به دامن بگیرد، واسه همین از شما خواستم سرم را از روی زانوت زمین بزاری!… آیت الله دستغیب رحمت الله علیه درموردش میگه که خوابش رو دیدم.
عمامه بر سرش بود و گفت ما روزی دوساعت محضر رسول الله صلوات الله علیه و آله میریم وآقا بهمون درس میدهند...
❣تقدیم به محضرشهداوبه نیت ظهوروالاحضرت حجت بن الحسن «سلام الله وصلواته علیه وعلی آبائه به عدد علمه» هزاران هزارسلام ودرودوصلوات
.