eitaa logo
پیک آشنا😍✋
331 دنبال‌کننده
58.1هزار عکس
52.5هزار ویدیو
113 فایل
اُدْعُ الی سبیل ربک بالحکمةوالموعظةالحسنةوجادلهم بالتي هي احسن...~ مردم رابابرهان واندرزنیکوبه راه پروردگارت فراخوان وبابهترین شیوه مباحثه کن...~ حدیثِ دوست نگویم مگر به حضرتِ دوست که آشنا، سخنِ آشنا نگه دارد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو واحد درسی تو ۵ دقیقه! 💵 چرا "آقاییِ دلار" باید شکسته شود... حتما ببینید خیلی جالب توضیح داده ارادتمند:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئویی شگفت انگیژ عجیب از حسین یزدی، جاسوس ساواک و رضا پهلوی!👈 نه یکبار بلکه چندین بار تماشا کنید و برای دیگران، نیز ارسال کنید ✍ پس از مرگ حسین یزدی جاسوس ساواک و حامی رضا پهلوی ویدیوی منتشر شد که همه (خصوصا اپوزیسیون ) را شگفت زده کرد ‌توصیه میکنم حتما ببینید 😳
: شهید دکتر مصطفی چمران، انسانی مؤمن، مجاهد، شجاع، بصیر، دانشمند، منصف، هنرمند، با صفا، اهل مناجات، دارای روحیه ای لطیف و بی اعتنا به نان، نام و مقام دنیا بودند... (۱) 🌱خدایا بگذار دریا باشم... ساکن و ساکت، ڪه طوفان‌های سخت هم من را به هیجان نیاورد،قلبم رامثل آسمان صاف وپاک کن که لڪه ڪدورتی ازاعمال خلاف دیگران بر ساحتش ننشیند... شهید دکتر چمران ☀️در آستانه سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰، نقل خاطراتی کوتاه از سیره رفتاری این رزمنده عارف، قطعا پر برکت خواهد بود. 1) با خودش عهد كرده بود تا نيروى دشمن در خاك ايران است برنگردد تهران. نه مجلس مى رفت، نه شوراى عالى دفاع. يك روز از تهران زنگ زدند. حاج احمد آقا بود. گفت «به دكتر بگو بيا تهران.» گفت: «عهد كرده با خودش، نمىآد.»گفت: «نه بياد. امام دلش براى دكتر تنگ شده.». بهش گفتم. گفت «چشم. همين فردا مىريم.» 2) گفتم «دكتر، شما هرچى دستور مىدى، هرچى سفارش مى كنى، جلوى شما مىگن چشم، بعد هم انگار نه انگار. هنوز تسويه اى ما رو ندادن. ستاد رفته زير سؤال. مى گن شما سلاح گم كرده اين...» همان قدر كه من عصبانى بودم، او آرام بود. گفت «عزيزجان، دل خور نباش. زمانه ى نابه سامانيه. مگه نمى گفتن چمران تل زعتر را لو داده؟ حالا بذار بگن حسين مقدم هم سلاح گم كرده. دل خور نشو عزيز.» 3) دكتر آرپى جى مى خواست، نمى دادند. مى گفتند دستور از بنى صدر لازم است. تلفن كرده بود به مسئول توپ خانه. آن جا هم همان آش و همان كاسه. طرف پاى تلفن نمى ديد دكتر از عصبانيت قرمز شده. فقط مى شنيد كه «برو آن جا آرپى جى بگير. ندادند به زور بگير. برو عزيز جان.» 4) از اهواز راه افتاديم; دو تا لندرور. قبل از سه راهى ماشين اول را زدند. يك خمپاره هم سقف ماشين ما را سوراخ كرد و آمد تو، ولى به كسى نخورد، همه پريديم پايين، سنگر بگيريم.دكتر آخر از همه آمد. يك گُل دستش بود. مثل نوزاد گرفته بود بغلش. گفت «كنار جاده ديدمش. خوشگله؟»  5) اوايل كه آمده بود لبنان، بعضى كلمه هاى عربى را درست نمى گفت. يك بار سر كلاس كلمه اى را غلط گفته بود. همه ى بچه ها همان جور غلط مى گفتند. مى دانستند و غلط مى گفتند. امام موسى مى گفت «دكتر چمران يك عربى جديد توى اين مدرسه درست كرد 6) به پسرها مى گفت شيعيان حسين، و به ما شيعيان زهرا. كنار هم كه بوديم، مهم نبود كى پسر است كى دختر. يك دكتر مصطفى مى شناختيم كه پدر همه مان بود، و يك دشمن كه مى خواستيم پدرش را در بياوريم. 7) چپى ها مى گفتند «جاسوس آمريكاست. براى ناسا كار مى كند.»  راستى ها مى گفتند «كمونيسته.» هر دو براى كشتنش جايزه گذاشته بودند. ساواك هم يك عده را فرستاده بود ترورش كند. يك كمى آن طرف تر دنيا، استادى سر كلاس مى گفت «من دانشجويى داشتم كه همين اخيراً روى فيزيك پلاسما كار مى كرد.» 8) سال دوم يك استاد داشتيم كه گير داده بود همه بايد كراوات بزنند. سر امتحان. چمران كروات نزد، استاد دو نمره ازش كم كرد. شد هجده. بالاترين نمره. 9) تصميم گرفتم بروم پيشش، توى چشم هاش نگاه كنم و بگويم «آقا اصلا جبهه مال شما. من مى خوام برگردم.» مگر مى شد؟ يك هفته فكر كردم، تمرين كردم. فايده نداشت. مثل هميشه، وقتى مى رفتم و سلام مى كردم، انگار كه بداند ماجرا چيست، مى گفت «عليك السلام» و ساكت مى ماند. ديگر نمى توانستم يك كمله حرف بزنم. لبخند مى زد و مى گفت «سيد، دو ركعت نماز بخوان درست مى شه.» 10) مى گفتند «چمران هميشه توى محاصره است.» راست مى گفتند. منتها دشمن ما را محاصره نمى كرد. دكتر نقشه اى مى ريخت. مى رفتيم وسط محاصره. محاصره را مى شكستيم و مى آمديم بيرون...😰 11) اولین هدیه ی شهید چمران به همسرش؛هدیه ای فراموش نشدنی برای یک دختر مرفه 📌من در آن هنگام حجاب مناسبی نداشتم و این باعث شده بود تا برخی از بچه‌ها نسبت به من احساس دوری و بیگانگی داشته باشند ولی دکتر چمران همواره کوشش می‌کرد تا ارتباط مرا به بچه‌ها نزدیک نماید. من در سرکشی به روستاهای جنوب لبنان، با دکتر چمران همراه می‌شدم، البته در آن هنگام هنوز ازدواج نکرده بودیم. یادم هست روزی در حالی که در یک روستا درون خودرویی نشسته بودیم، دکتر چمران هدیه‌ای به من داد و آن هدیه یک روسری گلدار بود. چمران لبخند زیبایی زد و به من گفت: بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند. من از همان جا روسری را روی سرم گذاشتم. خاطرات شهید مصطفی چمران
(۹۴) ☀️سرگذشت شاه مهره جاسوس روباه پیر استعمار، علیرضا اکبری👈 جاسوس ملکه👇 اکبری، اولین پرونده در حوزه جاسوسی برای انگلیس بود که به اعدام منجر شد. علیرضا اکبری، مدتی قبل به اتهام جاسوسی علیه کشور دستگیر شد و پس از تشکیل پرونده قضایی و صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه ارجاع و جلسات رسیدگی با حضور وکیل متهم برگزار و به جرم جاسوسی برای انگلیس به اعدام محکوم شد. مرکز رسانه‌ای قوه قضائیه جرم علیرضا اکبری که تابعیت مضاعف ایرانی-انگلیسی را نیز داشته است، اتهام افساد فی‌الارض و اقدام گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور از طریق جاسوسی برای دستگاه اطلاعاتی دولت انگلیس در ازای دریافت دستمزد به مبالغ 1.805.000 یورو، 265.000 پوند انگلیس و 50.000 دلار آمریکا اعلام کرد. براساس دادنامه صادره، اقدامات محکوم در سال‌های گذشته علیه امنیت ملی کشور، جاسوسی به نفع کشور انگلیس، ارتباطات با سرویس جاسوسی MI6 و تعداد ملاقات‌های وسیع با افسران اطلاعاتی دشمن در کشورهای مختلف و مدت طولانی جاسوسی، مصداق جنایت گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور است، ⭕️ اینو همیشه یادتان باشد ▪️وقتی علیرضا اکبری( ابر جاسوس انگلیسی ) در ۱۴ دی ماه ۱۴۰۱ اعدام شد، کشور آرام شد! ⚠️ دقت کنید که اعدام یک جاسوس انگلیسی کشور را آرام کرد( شبکه نفوذ دی ماه ۱۴۰۱ پیام هشدار نظام را گرفت، باید در سال ۱۴۰۲ این شبکه دستش از منابع کشور کوتاه شود )
🚩اخلاق و رفتار :(1) 🌹بعد از شهادت ایشان، آقا که به منزل ما تشریف آوردند و سه ربع، از یک ساعت را از شخصیت حاج حسن صحبت کردند و فرمودند: حاج حسن در کار خودش آنقدر سریع و تند پیش می‌رفت که بعضی مواقع من او را نگه می‌داشتم و مانع می‌شدم که جلوتر نروید...به نقل از خانواده ایشان  🌹در كارهایش خیلی منظم بود. هیچ وقت چیزی را جا نمی‌گذاشت. خیلی رئوف بود، یك داد سر كسی نمی‌زد، به اطرافیانش بسیار محبت می‌كرد. به من خیلی محبت داشت. شاید باور نكنید، اما می‌‌آمد من را می‌بوئید و می‌بوسید، مثل كسی كه گلی را بو می‌كند، من را می‌بویید. می‌گفت همه‌ی افتخار من این است كه مادری فداكار مثل تو دارم. به من می‌گفت هر چیزی كه لازم داری و می‌خواهی به من بگو و چرا به بچه‌های دیگرت می‌گویی؟ بگذار این اجر به من برسد. من ذره‌ای ناراحتی از این پسرم ندارم. مانند یك پسر هجده ساله، شیرین‌ زبان وخندان بود...ایشان چند خوبی داشت كه من در آن شبی هم كه حضرت آقا زحمت كشیدند و به منزل ما تشریف آوردند، وقتی از من خواستند كه درباره‌ی خصوصیات پسرم صحبت كنم، همین خوبی‌ها را گفتم. یكی این‌كه به شركت در نماز جمعه پایبند بود. من یاد ندارم كه نماز جمعه‌ی ایشان ترك شده باشد. دیگر آن كه عصرهای جمعه كه معمولاً فرزندان ونوه‌ها و عروس‌هایم هم در منزل ما بودند، او هم می‌آمد و دعای سمات می‌خواند. بعد از دعای سمات، حدیث كساء را می‌خواند و خیلی خوب تفسیر می‌كرد. حسن آقا همیشه موفق بود. در زندگی ذره‌ای از كمك به مستضعفان غفلت نمی‌كرد. از دعا و اشك برای حضرت سیدالشهدا (ع) جدا نمی‌شد. حسن آقا از اولِ جوانی به نماز اول وقت و نماز جماعت خیلی علاقه داشت. سعی می‌كرد در هر جایی كه هست، نماز جماعت تشكیل بدهد. امام جماعت محل كارش هم بود و در منزل هم امام جماعت ما بود. صبح‌ها یك ساعت مانده به اذان صبح از خواب بلند می‌شد. بعد از نماز صبح، زیارت عاشورا را از حفظ می‌خواند. بعد برای ورزش یا پیاده‌روی می‌رفت بیرون. روزش را این‌طور شروع می‌كرد... راوی: مرحومه فاطمه جلیلی، مادر شهیدان تهرانی مقدم 🌹حاج حسن آقا هر وقت به دیدن مادر می‌آمد، دست او را می‌بوسید و می‌گفت اینجا بهشت است! همه‌ی ما را هم توصیه می‌كرد دست مادرمان را ببوسیم؛ ما افتخار نوكری مادرمان را از حاج حسن آقا یاد گرفتیم... برادر شهید، حاج محمد 🌹پدرم فردي نظامي بود اما ما اطلاع زيادي از كار آن نداشتيم. چون كار را با تمام سختی و مصائبش در پشت در خانه می گذاشت و تنها با عنوان پدري دلسوز وارد خانه می شد. اين يكي از ويژگي هاي عالي پدرم بود كه تا زمان شهادت وي، سختي كار و فشار محيط كارش را به منزل منتقل نكرده بود. تواضع و اخلاص پدر از ويژگي هاي منحصر به فرد او بود. برايم جالب بود كه بعد از شهادت پدرم فهميدم در طول زندگي اش، گروه هاي سني متفاوتي را در جبهه و هم پشت جبهه تحت تاثير رفتارش قرار داده. اين را از صحبت هاي متفاوت افراد و بعد از شهادت وي متوجه شدم... نماز اول وقت برای پدرم در حکم اوجب واجبات بود. تحت هیچ‌شرایطی نماز اول وقتش قضا نمی‌شد. اگر امکانش بود، خودش را به مسجد می‌رساند. اگر نه، هرجا که بود (تأکید و تکرار می‌کند: «هرکجا که بود») به‌سرعت گوشه‌ای مشغول نماز می‌شد. در مسافرت‌ها، همیشه زیراندازی پشت ماشین داشتیم که رأس اذان، آن را کنار جاده پهن می‌کردیم و همراه پدر به نماز می‌ایستادیم. نماز جمعه هم رکن دیگر خانه‌ی ما بود. برای پدر این‌ که ما به نماز جمعه نرویم، به‌هیچ‌وجه تعریف‌شده نبود. هرطور بود، هرجمعه همگی به مراسم نماز جمعه می‌رفتیم. تا یاد دارم، این‌ سنت در خانه‌مان بوده است... همیشه می‌گفت: کاری که ما می‌کنیم خیلی حساس است و اهمیت دارد و اصلاً صرف ایران نیست که از این کار استفاده کند. اعتقاد داشت این موشک‌ها در واقع اختراع شیعه است و می‌گفت: می‌خواهم روی این موشک‌ها بزنم «ساخت شیعه» و به اذن خدا و کمک اهل بیت کاری خواهیم کرد که آیندگان خواهند فهمید چقدر اهمیت  دارد. در جواب بچه‌ها که از او می‌پرسیدند: چرا بابای همه را تلویزیون نشان می‌دهد، اما شما را نشان نمی‌دهد؟»... هیچ وقت نمی‌گفت که همه این کارها، کار ماست، تنها چیزی که این اواخر می‌گفت، این بود که: ما کاری داریم می‌کنیم که امیدواریم به واسطه آن مقدمات ظهور را فراهم شود، وقتی حضرت بقیة الله تشریف بیاورند، شاید از این ابزار استفاده کنند. اگر شما صبور باشید، در اجرا این کار شریک خواهید بود و ما از این حرف‌ها انرژی زیادی می‌گرفتیم... به نقل از همسر و فرزندان ایشان 
🚩اخلاق و رفتار :(2) 🌹ايشان سرلشكر، دانشمند، موسس توپخانه و موشكي، داراي مدال فخر و مهندسی از همان سال هاي ابتداي جنگ، چيزي كه در وجودش خيلي بارز بود ،كارها را براي خدا انجام می داد. هر عملي كه انجام  می داد و ديگران را نیز به آن توصيه می كرد. وقتي به چهره ايشان نگاه می كردي، نگاه به يك انسان نوراني می كرديم. مطمئن بوديم كه ايشان از خواص بندگان خداوند است. به ما توصيه میكرد که  هر كاري كه می كنيد به خاطر خدا باشد و خودشان هم به اين حرف عمل می كردند. ايشان انساني چند بعدي بودند. ما آدم هاي خوب بسيار داريم، اما نکته مهمی که ما باید توجه کنیم در رفتار وخصوصیات فردی این برادران عزیز فرمانده، که بعضی ها زنده اند و بعضی ها شهید شده اند بحث جایگاه ها بود که چه کسی فرمانده و چه کسی جانشین شود.در حاج حسن این بحث ها مطرح نبود در آن زمان شهید شفیع زاده مسئول ادوات در آبادان بود و حاج حسن جوانی بود که آمده بود جزو نیروهای تحت امر ایشان بود، بعد از مقطعی ایشان ارتقاء پیدا می کرد‌ند و شفیع زاده مجروح می شود، حاج حسن می شود فرمانده، و بعد که شفیع زاده برمی گردد، می شود جانشین. این جریان در طول جنگ و بعد از آن بین مسئولین اتفاق می افتاد. این نمونه را در شفیع زاده و مقدم دیدم که برایشان ذره ای تفاوت نمی کرد،که چه کسی مسئول باشد. ما باید از این صحنه ها درس بگیریم... اكثراً تك بعدي هستند. انسان چند بعدي مثل ايشان كه در همه بخش ها متمايز تر از ديگران باشند، كمتر ديده می شود. حسن مقدم، توکل عجیبی به خدا داشت و هر جا گیر می کرد توسل به خدا می کرد و راه را باز می کرد هیچ وقت ندیدیم جایی متوقف شود.حسن مقدم در اوج ورزش وقتی به وقت نماز برخورد می کرد ورزش را تعطیل و نماز اول وقت را می خواند. حتی در بالای ارتفاعات البرز در نقاطی که 1 متر برف بود در سرما و یخبندان روی برف می ایستاد و نمازش را می خواند. شهید مقدم در رعایت اخلاق سرآمد بود.حسن يك جاذبه خاصي در ارتباط با نيروهايش داشت به جرأت می توانم بگويم يكي از كساني كه هرگز ادعا نداشت، وكبر و غرور بر او فائق نشد، هميشه اهداف نظامي و اهداف كاري را در نظر می گرفت. كسي كه واقعاً در خودسازي خيلي موفق بود... حاج حسن فردي بود كه بسيار آرامش داشت، وقتي صحبت می كرد اصلاً اين جوري نبود كه با كسي كه صحبت می كند تندي كند، خيلي آرام بود. ايشان به مسائل بيت المال خيلي اهميت می دادند... 🌹روی تمام موشک‌ها آیه شریفه و مارمیت اذ رمیت ولکن الله رمی.را می‌نوشت و به این موضوع قلبی داشت.همه را با وضو وتوسل شلیک می‌کرد.البته تخصص هم داشتند اما در نهایت می‌گفتند: خدایا ما به عنوان وسیله عمل می‌کنیم و تو هستی که ما را به هدف می‌رسانی. در توپخانه دیده بان می‌گفت مثلا فلان جا را بزن، می‌گفتند بغلش مدرسه است ممکن است آنجا بخورد...اما حسن می‌‌گفت: ما رمیت, رو مگه بلد نیستی؟... بخوان و بزن. و موشک‌ها درست به هدف می‌خورد این تو نبودی انداختی بلکه خدا انداخت... میگفت زمین محل جمع کردن ثواب است... خیلی سخت است که انسان بخواهد در مورد کسی اینطور با قطعیت صحبت کند مگر اینکه مدت زیادی را با او زندگی کرده باشد. بنده حدود سی سال با حسن بودم و حتی یکبار ندیدم او برای نمازش وضو بگیرد چون دائم الوضو بود و می گفت نباید بدون وضو بر روی زمین خدا راه رفت. می گفت زمین جای جمع کرده ثواب است... حاج‌حسن، بسیار اهل روضه و نماز جماعت و نماز جمعه بود. اعتقاد داشت که ما باید کارهایی را که کسی نتوانسته انجام دهد را به نتیجه برسانیم. همیشه به جوانان می‌گفت که ما با بقیه هیچ فرقی نداریم آمریکا، اروپا و کشورهای دیگری که فعالیت‌ علمی دارند هیچ فرقی با ما ندارند. حتی ما یک ویژگی و امتیاز داریم که آن‌ها ندارند. ما توسل به اهل بیت(ع) را داریم و آن‌ها ندارند. آنها اگر با هزار بار آزمایش و کار بتواننند به نتیجه برسند ما با توسل میانبر زده و زودتر به مقصد می‌رسیم. وقتی آن‌ها توانستند ما هم می‌توانیم. اگر آن‌ها نتوانستند یعنی راهی داریم برای آنکه ثابت کنیم ما می‌توانیم از این مسیر کار را انجام دهیم... 🌹هر کس با او آشنا می شد فکر می کرد صمیمی ترین دوستش است، از مسئولین بلند پایه تا مسئولین پایین و از سردار تا سرباز همه به او می گفتند حسن آقا، و این اوج صمیمیت افرادی بود که او را  می شناختند. ايشان در رعايت اخلاق سرآمد بود. هر كس كه با ايشان آشنا می شد فكر می كرد ايشان بهترين و صميمي ترين دوست اوست. ايشان در سطح فرماندهان تراز اول جنگ بود. حاج حسن شهيدي بزرگوار بودند كه تمايل داشت گمنام باشد و گمنام از بين ما برود. ايشان از همان ابتدا تمايل به گمنام بودن داشتند و به جز گروهي از خواص سپاه كسي ايشان را نمی شناختند... سردار امیرحاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه
💯 ۱۲ آدر سالگرد شهیده، فهمیده سیاری , در ۶ آذر سال ۱۳۵۹ کوله‌بار سفرش را بست و به‌همراه یکی از یارانش، راهی شهر بانه شد تا بلکه بتواند با آموزش‌های صحیح دینی در راستای آگاهی‌ بخشی به فرزندان مظلوم آن سرزمین، گام‌هایی را بردارد... ماشین در حال حرکت بود. همراهان اعلام کردند, نگران نباشید، کالیبر پنجاه پشت سرتان در حرکت است. فهیمه با تبسمی پر از معنا رو به دوستش کرد و تمثال حضرت امام را که همراه داشت، نشان داد و گفت: کالیبر هزار با ماست. تا او را داریم چه غم!؟... و شروع کرد به تلاوت آیاتی از قرآن. ناگهان ماشین را به رگبار بستند. راننده گفت: سرتان را ببرید پایین. فهیمه آرام سرش را پایین آورد. بعد از چند دقیقه متوجه شدم خون از روی تمثال امام راه افتاده بود. فهیمه تا آخرین لحظه شهادت، حتی ناله هم نکرده بود و با عکس امام که روی قلبش گذاشته بود به شهادت رسید... شهیده فهمیه سیاری به همراه سه بانوی دیگر که قصد سفر به شهر سقز را داشتند موقع عبور از منطقه دیواندره در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۵۹ ماشین حامل آنان مورد حمله قرار گرفت و به درجه شهادت نایل آمدند... , خاطره ای از طلبه شهیده, فهمیه سیاری ارتباط با ما : @Mojekhabar_admin https://eitaa.com/mojekhabar1400
واقعا ما رو با چی می‌شناسند💔 💓 قرآنی با امضای 🌼 بنی‏ صدر دستور داده بود كه باید نیروهای مستقر در هویزه عقب‏ نشینی كنند و به سوسنگرد بیایند ❗️... حسین می‌گفت : هویزه دردل دشمن است و ما از اینجا می‌توانیم به عراق ضربه بزنیم شخصاً با بنی‌صدر هم صحبت كرده بود . وقتی كه دید راه به جایی نمی‌برد ، نامه‌ای به آیةُٱللّٰــــہ خامنه‌ای نوشت و گفت كه تعدادِ اسلحه‏ های ما از تعداد نیروها هم كمتر است ، ولی ما می‌مانیم ❗️... در دی ماه ۱۳۵۹ بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی ، اَمّا با دلِ استوار از ایمان و توكل ، مقابلِ دشمن تا دندان مسلح ایستادگی كردند... 🌼 چهارم دی سالِ ١٣۵٩ ، بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی ، اَمّا با دل استوار از ایمان و توكل ، مقابلِ دشمن تا دندان مسلح ایستادگی كردند . هیچ‌كس زنده نماندند ❗️... عراقی‏ها با تانك از روی اجساد مطهرِ شهدای هویزه گذشتند ، طوری كه هیچ اثری از شهداء نماند . بعدها پیکرهای به سختی شناسایی شدند . ، را از قرآنی كه در كنارش بود شناختند . قرآنی با امضاء 👇 امام خمینی و آیةُٱللّٰــــہِ خامنه‌ای... راستی ما را موقع جان دادن و در آن دنیا ، با چی می‌شناسند 👇 (ص) (ع) (س) (ع) 🌷 هرکس به هر چیزی علاقه داشته باشه و با آن مانوس باشد👈 با همان شناخته می‌شود ، هشیار باش ، خودتت را ارزان نفروشـــی و رنگِ دنیا و تعلقاتِ آنرا نگیری 🤔 ،
(۲):👇 💥 در روایات ما آمده است که زمانی که امام زمان (عج) ظهور می کنند خود را با نام جد بزرگوار خود یعنی امام حسین (ع) معرفی می کنند ، یعنی در آخر الزمان بایستی تمام مردم دنیا با امام حسین آشنایی داشته باشند ،  و این امر زمینه ساز و مقدمه ساز آشنایی مردم دنیا با امام زمان (عج ) می شود ، این دوره که زمان پیاده روی اربعین است ، بهترین زمان تبلیغ و شناساندن شیعه و امام حسین (ع ) به مردم دنیاست . از فرصت استفاده کنیم و در همه ی شبکه های اجتماعی پخش کنیم  💥اربعین زمینه‌ساز ظهور امام عصر (عج) "چرا امام زمان(عج) خودش را به اباعبدالله الحسین (ع) معرفی می‌کند؟ چرا بیرق‌ های اصحاب حضرت باید پرچم ‌های سیاه عزاداری اباعبدالله (ع) باشد؟ چرا باید شعارشان یا لثارات الحسین (ع)» باشد؟ آیا سینه ‌زنان و عزاداران اباعبدالله (ع) یاران امام زمان (عج) هستند؟ آیا آخرین قیام و قیام موعود، قیام عزاداران اباعبدالله (ع) است؟ "بر اساس پژوهش های صورت گرفته در متن روایات اهل بیت علیهم السلام، در 308 مورد در معرفی حضرت مهدی (عج)، از امام حسین (ع) نام برده شده است. حجم کثیری از روایاتی که از کلام امام حسین (ع) یا از کلام حضرت مهدی (عج) هستند نیز، حاوی تبیین رابطه ای بی بدیل میان این دو امام شیعه است. امام زمان (عج) در فرازی از زیارت ناحیه مقدسه خطاب به امام حسین (ع) و واقعه عاشورا می فرمایند: "اگر روزگار مرا به تاخیر انداخت و مقدرات، از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه می کنم و به جای قطرات اشک، بر تو خون می گریم". در روایتی از امام باقر (ع) نقل است که فردی به نام حارث اعور به امام حسین (ع) عرض می کند منظور از آیه شریفه والشمس و ضحیها، (سوگند به خورشید و گسترش نور آن)، چیست؟ِِ... امام حسین (ع) در پاسخ حارث می فرمایند: مراد از خورشید، رسول الله صلی الله علیه و آله است. حارث در سوال دیگری می پرسد منظور از آیه شریفه والقمر اذا تلیها، (سوگند به ماه چون پس از آن آید)، چیست؟ امام (ع) می فرماید: منظور از ماه، امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام است که بعد از پیامبر (ص) می باشد. حارث می پرسد آیه شریفه والنهار اذا جلیها، (و سوگند به روز و چون آن را روشن سازد)، به چه معناست؟ امام حسین (ع) به حارث می فرماید: مقصود از روز، قائم آل محمد (عج) که زمین را مملو از عدل و داد خواهد کرد. شیخ علی یزدی حائری از محدثان بزرگ شیعه در نقل روایتی پیرامون نشانه های ظهور می گوید، در هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) در مکه میان رکن و مقام می ایستد و برای معرفی خود به مردم جهان از پنج جمله کلیدی استفاده می کند: 1. اَلا يا اَهلَ العالَم اَنَا الاِمام القائِم. 2. اَلا يا اَهلَ العالَم اَنَا الصَّمصامُ المُنتَقِم. 3. اَلا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين قَتَلُوهُ عَطشاناً. 4. الا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين طَرَحُوهُ عُرياناً. 5. اَلا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين سَحَقُوهُ عُدواناً. (الزام الناصب ، ج 2 ، ص 282) 🌺ازخاک خونین جبهه👈 تا تربت پاک 🚩در یادداشت ‌های باقی‌مانده از یکی از شهیدان گردان حنظله آمده است:👇 🌷امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم. آب را جیره‌ بندی کرده‌ایم . نان را جیره ‌بندی کرده‌ایم. عطش همه را هلاک کرده، همه را جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده‌اند. دیگر شهدا تشنه نیستند. فدای لب تشنه ات👈 ای پسر فاطمه (س) 🌹نوشته بود 👈اگر من شهید شدم و هنوز راه 🚩 باز نشده بود، هر جائی که به زمین افتادم جنازه مرا به سوی آقا بچرخانید و به آقا بفرمائید من تا اینجا توانستم بیام، بقیه راه را شما بیائید و ازما قبول بفرمائید... 🌸 همیشه بهم می گفت: بی من اگر به کربلا رفتید از تربت پاک امام حسین(ع) و شهدای کربلا مشتی خاکش را  به همراه بیاورید و بر گورم بپاشید 😰 شاید به حرمت این خاک خدا مرا بیامرزد 🌷سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم چو گلدان خالی لب پنجره  پر از خاطرات ترک‌ خورده‌ایم اگر داغ دل بود، ما دیده‌ایم اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم اگر دل دلیل است، آورده‌ایم اگر داغ شرط است، ما برده‌ایم اگر دشنۀ دشمنان، گردنیم  اگر خنجر دوستان، گُرده‌ایم گواهی بخواهید، اینک گواه همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم دلی سر بلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده‌ایم شب عملیات روی پیراهنش نوشته بود👈 ما که رفتیم با دلی سوخته و‌ چشم داغدار و ‌ندیده😰 و اما تو ای برادر، اگر مسافر اگر شدی جای من به مولا سلامی برسان 🚩
🌷 (۳) 💥 امام موسى بن جعفر (ع) فرمودند: کمترین ثوابى که به زائر امام حسین (ع) در کرانه فرات داده مى‏شود این است که تمام گناهان مقدم و موخرش بخشوده مى‏شود. بشرط این که حق و حرمت ولایت آن حضرت را شناخته باشد. مستدرک الوسائل، ج 10 ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص 138 ! 🔻در اسارت تنبیه کسانی که برای امام حسین (ع) عزاداری می‌کردند، سنگین بود.من و حیدر هر کدام به هفتاد ضربه کابل محکوم شدیم. وقتی هفتاد ضربه کابل را نوش‌جان کردیم، حیدر با همان لهجه ترکی و دوست داشتنی‌اش دوبار تکرار کرد: 👈 سیدی! سنی‌ننه‌ وین جانی ایکی دانا شالاق ویر، (جون مادرت دوتا کابل دیگه هم بزن!) 😨 - کابل به سرتون خورده، گیج شدید، خواهش نمی‌خواد... نه اتفاقا خیلی هم حالم خوبه و می‌دونم چی میگم...😵 🔻حامد در حالی که، به هر کدام مان دو کابل دیگر کوبید، گفت: «این هم دو کابل دیگه، یالا برید گم شید، از جلو چشمم دور شید.» وقتی برمی گشتیم بازداشتگاه، گفتم: «حیدر! مثل اینکه راستی راستی حالت خوش نیست، چرا گفتی دو کابل دیگه بزنن؟!» - حضرت عباسی نفهمیدی؟! - نه، نفهمیدم! - آقا سید! خواستم رُند بشه، ارزشش رو داشت که به خاطر اربعین آقا امام حسین (ع) هر کدوممنون هفتاد و دو کابل بخوریم، خدا وکیلی ارزش نداشت؟! کتاب شهدا و اهل بیت ناصر کاوه منبع: کتاب پایی که جا ماند 🌷پرسش و پاسخ زیبا 👈 از واقعه عظیم پیاده روی اربعین👇 ❓یکنفر بود می گفت: اربعین قیامت است، ازدحام است، نمی شود زیارت بکنی و من با خود فکر می کردم کسانی که قیامت به سمت حسین (ع) می روند بی گمان اهل بهشتند.اگر قیامت هم به ما اجازه بدهند به سمت حسین (ع)حرکت کنیم بهشت را حسینیه می کنیم. کاش قیامت مان اربعین باشد و اربعین مان قیامت. ❓یکنفر بود می گفت: اربعین را به یک پیاده روی زنانه تبدیل نکنید،شکوه اربعین به یک حرکت مردانه است و من با خود فکر می کردم حرکت اربعین به دست زنانی جاری شد که مردانه حرکت کردند و مردانه شکوه حسین را در دل اربعین برافراشتند. اربعین حرکت انسان به سمت انسان است فارغ از جنسیت و سن و رنگ و... ❓یکنفر بود می گفت اربعین همین جاست اربعین در خانه های فقراست، بروید آنجا موکب بزنید و من با خود فکر می کردم فقرا خانه هایشان را به عشق حسین رها می کنند و می روند کربلا تا پرچم اربعین را به پا کنند چگونه اربعین درخانه های فقراست؟ ❓یک نفر می گفت: اسرای کربلا با اسب به کربلا بازگشتند پیاده نروید ، عصر تکنولوژی است! و من با خود فکر می کردم یا از کربلا پیاده می روی تا حسین (ع) را در کوفه و شام زنده کنی یا باید پیاده به کربلا برگردی تا حسین (ع) را درقلبت زنده کنی، با این پیاده رفتن هاست که گستره حسین(ع) قدم قدم عالم را فرامی گیرد. برای ما که سوار دنیا شده ایم و از حسین (ع) فاصله گرفته ایم لازم است تا پیاده شویم و قدم به قدم به اصل خویش باز گردیم. عشق حسین قلب هارا آرام فتح می کند. ❓یک نفر می گفت: عراق یک روز دشمن ما بود نروید خون شهیدان پایمال نشود و من با خود فکر می کنم خون کدام شهید پایمال می شود همان که پشت لباسش می نوشت: مسافر کربلا ...کربلا کربلا ما داریم میاییم‌.... عشق حسین ما را به این وادی رسانده؟... یا زیارت ، یا شهادت ؟ و... ما را به عراق چه کار؟ ما در این خاک یک عزیز دردانه گذاشته ایم و به عشق او پا و دست و سر می دهیم و می رویم تا جگر گوشه مان را ببینیم ❓یک نفر بود می گفت: عراق یک کشور در حال جنگ و ضعیف است و این هزینه ها برای یک کشور جنگ زده روا نیست. من با خود فکر می کنم چه کسی این کشور جنگ زده را مجبور می کند هزینه کند؟ عراق و عراق، از اربعین قدرت می گیرد عراق با نیروی حسین است که هرسال قویتر می درخشد عراقی ها فهمیده اند حسین(ع) یک قدم شان را هزار قدم جبران می کند .حسین(ع) زیر دِین و منت هیچ کس نمی ماند. ❓یک نفر می گفت: پیاده روی اربعین را حکومتی ها ساختند و من با خود فکر می کنم زینب (س)به کدام حکومت متصل بود که از شام تا کربلا را پیاده آمد.جابر بن عبدالله انصاری اهل کدام حکومت بود که پیرمرد مجبور بود پیاده به سمت حسین بشتابد. علمای بزرگ شیعه، مردانی که اسم شان کافی است برای استناد، وابسته به کدام حکومت بودند که راه می افتادند پیاده،شبانه، از نخلستان ها پنهانی خود را به حسین (ع) می رساندند و در زمان صدام خیلی از آنها دستگیر و یا شهید شدند....‌ راست می گویند اربعین یک حرکت حکومتی است و آن هم حکومت حسین (ع) است که زن و مرد و پیر و جوان را از سرتاسر دنیا جمع می کند و به کربلا می رساند... خیلی ها خیلی چیز ها می گویند...بگذار بگویند این ها یا نمک گیر نشده اند یا اهل نمک خوردن و نمک دان شکستن هستند، تا مقصدتان اباعبدالله است، در راهتان شک نکنید 🚩 ... 💠
کتاب شهید نصرالله..pdf
3.73M
♥️انتشار کتاب تالیف که شرح مختصری بر زندگینامه شهید سیدحسن نصرالله می‌باشد، تقدیم شما عزیزان میگردد. لطفا ضمن مطالعه در نشر مجدد آن، ما را در راه بازسازی معنوی و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، خصوصا رهبر شهید حزب الله، سید حسن نصرالله، یاری کنید👌 ارادتمند: ناصرکاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیشترین جمعیت در حیات جمهوری اسلامی در نماز جمعه تهران جمعیت در امروز تهران ، تخمین جمعیت تاکنون بیش از ۶ میلیون نفر تمام خیابانها و اتوبان‌های منتهی به مصلی تهران از فاصله چند کیلومتری بسته شده است و هزاران نفر با پای پیاده به سوی مصلی در حرکت هستند👌 درود بر مردم بصیر ایران 👈میلیونها نفر هم به علت نبودن وسائل نقلیه و فراهم نبودن زیر ساخت های مصلی و اتوبانها نتوانستند از تهران و شهرستانها به سوی مصلی حرکت کنند، اگر همه چیز آماده بود شک نکنید جمعیت امروز بالای ۱۰ میلیون نفر میشد 👌
اگر متعلق به کمونیست‌ها بود؛ از این جوان کم سال، یک چگوارا می‌ساختند؛ یک چهره بین‌المللیِ مبارز!"... ۲۳/دی/۱۳۹۸ 🚩روز 16 مهر ماه روز نیروی دریایی سپاه و شهادت نادر مهدوی را گرامی میداریم👌 💕 شهیدانی که غرور وعظمت پوشالی آمریکا و متحدینش را شکستند💪👇 این هفت نفر، همه اسطوره دریایی شرق و غرب را در خلیج فارس نابود کردند. روزی که نادر 💓مهدوی و❤ بیژن گرد نخوت امریکایی‌ها را بر باد دادند، ما دستمان خالی بود، امروز...👏🔴شهید نادر مهدوی و یارانش؛ 👆شهدای مبارزه مستقیم با آمریکا در خلیج فارس:👇 💕 شهید نادر مهدوی فرمانده ناو گروه‌های قرارگاه نوح نبی (ع) سپاه پاسداران بود. در سال 1366، سال آغاز اولین دور از جنگ‌های دریایی میان قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران و ناوگان متجاوز خارجی بود. که این جنگ در ادبیات سیاسی به نام👇 🔥 «جنگ اول نفت‌کش‌ها» شناخته می‌شود. مسئولیت اصلی عملیاتی در این میدان، بر عهده نیروی دریایی سپاه پاسداران بود. و روش عملیاتی سپاه بر استفاده از قایق‌های کوچک تندرو موسوم به «عاشورا» و «طارق» تکیه داشت. نقطه اوج این جنگ طرح ناکام حمله به بندر نفتی راس الخفجی و عملیات موفق سرنگون ساختن هلی‌کوپتر‌های نیروی دریایی آمریکا بود که توسط ناو‌گروه‌های قرارگاه نوح نبی (ع) به فرماندهی شهید نادر مهدوی به اجرا درآمد. هر چند در جریان عملیات شهادت‌طلبانه علیه هلی‌کوپترهای آمریکایی، همه اعضای این ناوگروه به شهادت رسیدند، اما بدون شک 16 مهر 1366 به واسطه رویارویی مستقیم با نیروهای نظامی ارتش آمریکا در خلیج فارس، باید یکی از درخشان‌ترین مقاطع دفاع مقدس دانست.💪 💓شهید نادر مهدوی پس از اسارت بر عرشه ناو آمریکایی «یو. اس. اس. چندلر» آماج شکنجه‌های قرون وسطایی سربازان آمریکایی قرار می‌گیرد. و سینه‌اش با میخ‌های بلند آهنین سوراخ می‌شود. وی پس از اصابت تیرهایی به بازو، قلب و پیشانی به شهادت می‌رسد . پیکر مطهر  شهید نادر مهدوی با دست‌های بسته به نیروهای ایران تحویل داده شد...😇😰 🌷شهید مهدوی و داستان انهدام بزرگترین اسکورت دریایی تاریخ:👇 ✨در سال های پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین، و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبه سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانه ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند. حضرت امام (ره) فرموده بود:👈 «اگر من بودم، می زدم.»💪 🔥 همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و جانشینش سردار شهید بیژن گرد و نیز همرزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همّت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکایی ها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند. ✨اولین کاروان از نفتکش های کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال ۱۳۶۶ به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطّلاعاتی جهت انجام موفّقیت آمیز این اقدام انجام داده بود. در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَّخاء» با نام مبدّل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت می شد. این نفتکش، در فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیره فارسی، در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسّط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوریکه حفره ای به بزرگی ۴۳ متر مربّع در بدنه آن ایجاد گردید. در پی این حماسه مرحوم حاج سید احمد خمینی به شهید مهدوی می گوید که دل امام را شاد کرد. انتشار رایگان قسمتی از تالیف لطفا ضمن مطالعه، با باز نشر آن در شبکه های اجتماعی، در ثواب آن با ما شریک‌ باشید https://naserkaveh.ir/2024/04/22/books-naser-kaveh/ شهیدانی که غرور وعظمت پوشالی آمریکا و متحدینش را شکستند | پایگاه حفظ و نشر آثار استاد ناصر کاوه https://naserkaveh.ir/2019/05/13/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%BA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%88%D8%B9%D8%B8%D9%85%D8%AA-%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%88-%D9%85/
✅ به بهانه ۱۳ آبان 🔴 | سی نما در یک نما‼️ 🔻گوشه ای از جنایات آمریکایی علیه ایران: 1️⃣ : 🔻جنایات آمریکا قبل از انقلاب اسلامی: ۱- اجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ۲-نقش و کمک امنیتی و آموزشی آمریکا در راه اندازی و اداره سازمان مخوف ساواک ۳-حمایت شدید آمریکا از سرکوب مخالفان رژیم شاه و اعتراضات مردمی؛ ۴- مخالفت با ملی شدن صنعت نفت و تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت به همراه انگلیس؛ ۵- طراحی کودتای ناموفق نظامی با مأموریت مخفی ژنرال هایزر در سال۱۳۵۷ 2️⃣ : 🔻جنایات آمریکا در فاصله پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی: ۶. رها کردن پروژه های صنعتی متعدد علیرغم انعقاد قراردادهای قانونی و أخذ هزینه های آن ها؛ ۷. طراحی نقشه تجزیه ایران و حمایت از گروههای تجزیه طلب؛ ۸. اعمال تحریم اقتصادی: دستور قطع خرید نفت از ایران و دستور توقیف همه دارایی های دولت ایران در آمریکا؛ ۹. طراحی اقدام نظامی برای نجات گروگانها و بمباران پایگاههای هوایی سراسر ایران در اردیبهشت ۱۳۵۹ و شکست آن در جریان واقعه طبس؛ ۱۰ . بمباران تأسیسات نفتی ایران در دوران جنگ تحمیلی. 3️⃣ : 🔻جنایات آمریکا در دوران جنگ تحمیلی: ۱۱. تشویق و تحریک عراق به آغاز جنگ تحمیلی در شهریور۱۳۵۹ و حمایت همه جانبه از رژیم صدام؛ ۱۲. بکارگیری خط مشی براندازی و مهار علیه ایران؛ ۱۳. حمایت از تحرکات تجزیه طلبانه در آذربایجان،خوزستان، کردستان و...؛ ۱۴. ارایه کمک وسیع مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی به عراق در جنگ تحمیلی؛ ۱۵- مجهز ساختن عراق به سلاح های شیمیایی و میکروبی؛ ۱۶. حمله به سکوهای نفتی ایران در سال۱۳۶۶ ۱۷. شهادت ده ها مسافر ایرانی در خلیج فارس در سال ۱۳۶۶ 4️⃣ : 🔻 جنایات آمریکا پس از دوران جنگ تحمیلی: ۱۷. اتخاذ و تشدید تحریم های ظالمانه و غیرقانونی علیه ملت ایران؛ ۱۸. قرار دادن ایران در فهرست حامیان تروریسم؛ ۱۹. اعمال سیاست مهار دوگانه علیه ایران در سال ۱۳۷۲ ۲۰. تصویب بودجه در کنگره آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی ایران؛ ۲۱. طراحی و حمایت از قطعنامه های متعدد علیه وضعیت حقوق بشر در ایران؛ ۲۲. اتهام محور شرارت به ایران؛ ۲۳. طراحی ناتوی فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران؛ ۲۴. تلاش جهت محروم ساختن ملت ایران از دانش و فناوری هسته ای؛ ۲۵. کمک و حمایت از ترور دانشمندان هسته ای ایران؛ ۲۶. حمایت از جندالشیطان عبدالمالک ریگی و گروه های تروریستی فعال علیه ملت جمهوری اسلامی ایران. ۲۷. اسلام هراسی و ایران هراسی ۲۸.نفوذ، جاسوسی ،جنگ سایبری و حمایت از قاتلان پدر آرمیتا و علیرضا،... ۲۹. جنگ اقتصادی و دستور ظالمانه بازگشت تحریم ها با عهدشکنی فاحش در پسابرجام ؛ تحریم دارویی در دوران کرونا ۳۰. ترور ناجوانمردانه ی اسطوره ی غیرت، شجاعت ، اقتدار و مقاومت حاج قاسم سلیمانی (ره) و حمایت از اغتشاشگران و جلادان انسان و انسانیت ؛ حمایت از تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران اسلامی 🔷 با جنگ شناختی خیلی ها همچنان چین و روسیه را که متحدین کشور هستند و ۹۰٪ قطعنامه های آمریکا و غرب را بنفع ما وتو کرده اند، دشمن می دانند و امریکا و غرب وحشی را قابل اعتماد می دانند‼️
♥️روز ۲۵ آبان، به نام مردم اصفهان و به یاد شهدایی به ثبت رسیده که سربلندی ایران از جانفشانی آنها حاصل شده است. روزی که یادآور سربلندی دیار نصف جهان و یادآور بازگشت ۳۷۰ پرندۀ خونین بال به دامان مادران و آغوش پدران این شهر است. روزی که اصفهان دمادم می‌گریست و مردمانش به استقبال قهرمانان وطن می‌رفتند و پاره‌های قلب خود را بوسیده و به عرشیان می‌سپردند. 🌟اصفهان در آن روز آزمونی دیگر از حماسه و ایثار را پیروزمندانه طی کرد. حماسۀ دلاوری‌ها و از خود گذشتگی‌های مردم شهیدپرور و ولایت‌مدار اصفهان، در روز ۲۵ آبان سال ۶۱ با تشییع پیکرهای گلگون‌کفن بیش از ۳۷۰ شهید عملیات محرم آن‌چنان عظیم و باشکوه بود که باعث شد تا این روزبه‌روز «حماسه و ایثار» استان اصفهان نام‌گذاری شود. این شهیدان و صدها شهید دیگر در عملیات محرم در منطقه عملیاتی موسیان به شهادت رسیدند. 🌟برای بزرگداشت حماسه مردم شریف و دلیر اصفهان، با مصوبه شورای فرهنگ عمومی (مورخ سه‌شنبه ۱۸ آبان‌ماه ۱۴۰۰) روز ۲۵ آبان به‌عنوان «روز حماسه و ایثار اصفهان» ثبت ملی شد و به‌عنوان یک رویداد ملی در تقویم رسمی کشور قرار گرفت. 🌟رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نقش مردم اصفهان در دفاع مقدّس و همچنین انقلاب و حماسه مردم اصفهان در ۲۵ آبان سال ۱۳۸۹ را از مناقب مردم اصفهان خوانده و فرموده‌اند: «مردم اصفهان در یک روز سیصد و هفتاد شهید را تشییع کردند و خم به ابرو نیاوردند. بماند که همان روز اعزام به جبهه داشتند، پشتیبانی داشتند و حرکت کردند. این خیلی مهم است… اصفهان در قضایای مختلف حضور نمایانی داشت، در قضایای انقلاب هم همین‌جور… اصفهانی‌ها جزو پیشروان محسوب می‌شده‌اند… در کجای دنیا می‌توانید جایی را مانند استان اصفهان پیدا کنید؟»
۲۳ آذرماه ۱۳۳۹ بود که متولد شد... سلام ما را در به سیدالشهداء برسان ۲۳ آذر، سالروز تولد سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور شهید گرامیباد با مراجعه به آدرس زیر کتاب جمهور شهید را که درباره شهید رئیسی و همراهان شهیدش است را دانلود و سپس مطالعه کنید👇 https://naserkaveh.ir/2024/04/22/books-naser-kaveh/ 👌
یکی از بهترین داستان ها، برای امشب که شب یلدا و شب چله است، داستان بی بی سکینه است!؟👇 قسمتی از داستان زندگی، 🅾 خاطرات مادر یکی از نیروهای شهید سلیمانی که قابل تامل است👇 ✅ "خدا در هر عصری حجتی دارد که با او به انسان احتجاج می کند" 🌷من سختی زیاد کشیدم تا تنها پسرم بزرگ شد.هم مادر خانه بودم هم مرد خانه! شوهرم و دخترم سه ساله ام مریض بودند و هردو  در یک سال مردند. در کل شهر کرمان کسی را نداشتیم من بودم همین یک پسر، به نام علی! میرفتم سر کوره آجرپزی و بعد از ظهرها که از سرکار برمی گشتم توان راه رفتن نداشتم و از خستگی از خدا می خواستم جان مرا هم بگیرد! 👈 حتی گاهی زندگی چنان سخت می شد که زیر باران و برف، گدایی هم می کردم. علی که کوچک بود نمی گذاشتم بفهمد چه کار می کنم با خودم می گفتم این بچه گناهی ندارد و غصه می خورد. شب می گفت مامان! ؟ می گفتم چیزی نیست بخاطر سرماست، مادر ! وقتی هیچ پولی نداشتم  با یک نان سر می کردیم و گاهی یک نان را هم سه قسمت می کردیم تا در طول سه روز بخوریم. علی که بزرگ شد با اینکه در یک خانه خرابه زندگی می کردیم می گفت "مامان خدا داره ما رو امتحان می کنه باید صبر کنیم و شکر کنیم!" یک دست لباس داشت که وقتی می شستم تو سرما بدون لباس می ایستاد  تا لباسش خشک شود می گفتم: مادر سردت نیست؟ می گفت نه، کدوم سرما ؟! وقتی که می رفتم سر کار  برای این که حتی همسایه ها هم نفهمند چیزی نداریم که بخوریم  قابلمه ای آب می گذاشت سر گاز تا جوش بیاید و قل بزند تا اگر همسایه ای آمد و چیزی آورد بگوید: نه! ببین مادر من غذا درست کرده برایمان! کوچک بود هنوز یه روز که چیزی برای خوردن نداشتیم گفت: مادر! برویم نان بگیریم؟ با سرافکندگی گفتم مادر صاحب کار هنوز پول کارم را نداده است . گفت طوری نیست دیشب یک دانه خرما خوردم می توانم تحمل کنم... اون روز مستاصل آمدم در خیابان و رو کردم به خدا و گفتم خدایا🙌 امروز یک لقمه نان گیر من می آید؟😰 برگشتم خانه دیدم نزدیک درب خانه یک کیسه نان هست برداشتم آوردم داخل... علی بعد از چند دقیقه آمد گفت؛ مادر بیا بخوریم... گفتم نگاه کردی تو کیسه چی بود؟ گفت خدا همین را برایم فرستاده! خودم رفتم پای کیسه دیدم نان ها از کپک سبز شده بودند! علی یک مقدارش را شسته بود و نشسته بود به خوردن ... . علی میرفت در کارهای پشت جبهه کمک می کرد تا به چشم حاج قاسم، که فرمانده لشکر کرمان بود بیاد، آنقدر رفت و آمد تا حاج قاسم او را با خودش به جبهه برد و شد جزو فرماندهان محوری الله شد و بعدها هم ... بعد شهادت علی کسی را نداشتم.. حاج قاسم برایم پسر شد، از سوریه زنگ می زد می گفت صدایت را شنیدم 👈 خستگیم رفع شد مادر ! صدایت را شنیدم ارامش پیدا کردم مادر ! یک شب ساعت ۲ نصفه شب تلفن خانه زنگ زد با ناراحتی گفتم کیست این وقت شب زنگ می زند؟ برداشتم، گفت: منم قاسم، قاسم سلیمانی!؟ دلم تنگ شده برایت، از کربلا زنگ می زنم، به جایت زیارت کردم، برایت چه سوعاتی بیاورم؟ حاج قاسم همیشه می گفت: ما افتخار می کنیم بی بی سکینه از ماست! مادری که در عالم یک فرزند داشت و هیچ قوم و اقوامی نداشت و ندارد! زن زحمت کشیده سیه چرده پر از معنویتی که امروز افتخار شهر ماست او مادر شهید ماست که با کار در کوره های خشت مالی او را بزرگ کرد... 🌷حالا اما بی بی سکینه در کنار دو پسرش خوابیده است... 👈 علی که در جوانی به یاد روزهای گرسنگی کیسه به دوش می گذاشت و درب خانه های نیازمندان می رفت و در جبهه مجاهدت حق بر علیه باطل به شهادت رسید امروز مزارش حاجت ها می دهد... و قاسم پسر دیگرش که از ۷۰ ملیت دنیا زائر دارد و آرامش قلب بی بی سکینه است... بی بی اگر چه در این دنیا کسی را نداشت و  ندارد ولی آنجا👇 .... 🌷هدیه به روح بی بی و فرزند شهیدش سردار فرمانده محور لشکر ثارالله و قاسم_سلیمانی رحمت الله علیهم بخوانید فاتحه ای همراه با صلوات            🔻🔻🔻🔻🔻🔻 حاج قاسم همه زندگی اش برکت بود همراهان او هم مانند علی شفیعی هرکدام یک افتخاری برای کشور بودند ماجرای فوق را بخوانیم نظام ما با خون اینگونه شهیدان آبیاری شده 👈قدر این نظام و ولایت فقیه و.. را بدانیم و خطاب به همه هستم، از خودم تا همه مسئولین و همه مردم از بالا تا پایین و از دارا و ندار 👈 اگر خیانت، دزدی، اختلاس، گرانفروشی، احتکار، کم فروشی، کم کاری، پارتی بازی، رشوه گرفتن و....  انجام دهیم 👈 پا روی این خونها گذاشته و باید در آن دنیا و در مقابل خدا و انبیاء و ائمه معصومین و شهدا، جوابگو باشیم، در ضمن در این دنیا هم خدا ما را رسوا خواهد کرد اللهم صل علی محمد و آل محمد التماس دعا،