eitaa logo
پیک صبا
94 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.8هزار ویدیو
249 فایل
کانالی متفاوت🤔 ، با مطالبی مفید👌 و متنوع😍 👇👇👇
مشاهده در ایتا
دانلود
توییت جالب یک بانوی آمریکایی در وصف رهبر ایران: پارسا، فروتن، مهربان، عاقل، باهوش، قوی 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙃چقدر ما نیستیم...! 📍این فیلم،حال شما را خوب می‌کند! 📍به نظرم هر از گاهی باید این فیلم رو دید و بهش فکر کرد تا غبارروبی شویم!
🇮🇷 📱نشست وبیناری📱 🍃🌹🍃 ✅ موضوع: چشم انداز اقتصادی دولت سیزدهم 🎙سخنران: دکتر علی کارگر- کارشناس مسائل سیاسی ⏰ زمان: دوشنبه ۸خرداد ماه ۱۴۰۲، ساعت ۲۱شب ❌ لینک ورود به نشست 👇 🆔 rubika.ir/hadianebasir1
نکته تربیتی🌺🌺🌺 تربیت فرزندانمان را به اهل بیت بسپاریم🌹🌹 یه بنده خدایی میگفت پسرم یک دوستی داشت خییلی پسر عاااالیی بود.. پدر اون بچه راننده کامیون بود.. من همیشه حسرت خوبی اون بچه رو میخوردم که چرا بچه من به اون خوبیت نیست.. میگفت متوسل شدم به امام رضا بهم بگه چرا بچه اون راننده کامیون از پسر من بهتره🤔 میگفت یک شب تو خواب مشرف شدم محضر حضرت رضا ، حضرت بهم فرمود این راننده کامیون هرموقع میخواد بره سرویس شهرستان، خروجی مشهد از ماشین میاد پایین میگه آقا من نیستم بالای سر زن و بچم ..تربیت بچه هام سپردم دست شما.. و ما تربیت بچه هاش عهده گرفتیم.. و اما تو به علم و معلومات خودت مغروری میگی من بچه ام درست تربیتش میکنم این حاصل تربیت توست و اون بچه حاصل نگاه و عنایت و تربیت ما..🌺🌺🌺 👈🏽بچه هاتون بسپرید دست اهلبیت.. 👈🏽بچه هاتون بیمه اهلبیت کنید.. 👈🏽بچه هاتون مجالس اهلبیت و حرم اهلبیت ببرید ┄┅┅❅🟤🌼🟢🌸🔴
🔅 ✍ خراش‌های عشق خداوند 🔹در یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباس‌هایش را درآورد و خنده‌کنان داخل دریاچه شیرجه زد. 🔸مادرش از پنجره نگاهش می‌کرد و از شادی کودکش لذت می‌برد. ناگهان تمساحی را دید که به‌سوی پسرش شنا می‌کرد. 🔹مادر وحشت‌زده به‌سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد. پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود. تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد. 🔸مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می‌کشید، ولی عشق مادر آن‌قدر زیاد بود که نمی‌گذاشت پسر در کام تمساح رها شود. 🔹کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود، صدای فریاد مادر را شنید و به‌طرف آن‌ها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد. 🔸پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبود پیدا کند. پاهایش با آرواره‌های تمساح سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخن‌های مادرش مانده بود. 🔹خبرنگاری که با کودک مصاحبه می‌کرد از او خواست تا جای زخم‌هایش را به او نشان دهد. 🔸پسر با ناراحتی زخم‌ها را نشان داد، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت: این زخم‌ها را دوست دارم، این‌ها خراش‌های عشق مادرم هستند. 🔹گاهی مثل یک کودک قدرشناس، خراش‌های عشق خداوند را به خودت نشان بده. خواهی دید چقدر دوست‌داشتنی هستند.
💢به یکباره دیدم بلند گوی مسجد 🕌به صدا درآمد مولوی مسجد محلمان بود. 🔊صدایش پر از استرس🗣 بود صدا میزد مردم از خانه ها خارج نشوید مواظب ناموستان باشید عده ای نا جوانمرد وارد روستا شده اند و نوامیس شما را باخود به گروگان خواهند برد . 🔹به یکباره صدای مولوی قطع شد صدای تیر و تفنگ بلند شد نمیدانم چه خبر شده؟ 🏃‍♂ پدرم هراسان به خانه آمد گفت درها را ببندید و برقها را خاموش کنید در آغوش پدرمان پریدیم پدرم رنگ به رخسار نداشت😢 آب دهنش را به زور قورت داد گفت عده ای متجاوزگر وارد روستا شدند با چشمان خودم دیدم دختر همسایه را کشان کشان با خودشان بردند 😭پدرش زار میزد که نبریدش جواب پدرش گلوله ای میان قلبش بود و بس -سهم زمین از وجود پدر دخترک خونی سرخ بود که بر زمین ریخت -تمام خواهر وبرادرانم یک گوشه کز کرده بودند و آستین به دندان گرفتند -صدای پا می آمد انگار عده ای دارند به خانه ما نزدیک میشوند 🔹نفسها درسینه حبس شده بود وای خدایا🙏 امشب ما سهم کدامیک ازاین خدابی خبرها خواهیم شد- همه آرزوی مرگ میکردیم 🔹 ناگهان لگدی به در خورد و در به سرعت باز شد و صدای همه بچه ها بلند شد خدایا به فریادمان برس نانجیبی وارد شد وگلوله ای نثار پدرم کرد برق روشن شد و فقط چیزی را که بیادم هست پیراهن سفید پدرم بود که رنگ خون گرفته بود -نامرد روزگار تا دست به گیسوانم انداخت😱 فریاد زدم و به ناگاه از خواب پریدم آه خدای من -صدای اذان از مناره های مسجد بلند بود مولوی داشت اذان میگفت خواهرانم در خواب راحتی بودند و مادرم ازصدای جیغ😭 من از خواب پریده بود. 🔹 وکاسه ای آب برایم آورد ماجرا را برایش تعریف کردم در همین حال وهوا تا ساعت ده ونیم صبح لرزه بر بدنم بود تااینکه بازهم صدای مولوی مان ازمسجد بلند شد جمع بشوید مهمان داریم چه مهمانی-سراسیمه چادر به سرکردم سرکوچه بچه های مدرسه را دیدم در اوج آرامش با خانم مدیر به سمت مسجد میرفتند من هم به دنبالشان تا به مسجد رسیدیم هنوز ازخواب وحشتناک دیشب وحشت به تنم مانده بود دست و پایم می لرزید انگار زبانم خوب در دهانم نمی چرخید لکنت گرفته بودم - درب مسجد دیدم چندین ماشین مرزبانی🚔 درب مسجد ایستاده اند و چند درجه دار بالباسهایی که بوی امنیت می داد-👮‍♂ آه نفس راحتی کشیدم آری لباسشان مقدس بود و باید براین لباس مقدس بوسه زد اگر این مرزبانان غیور نبودند شاید سهم ما دختران مرزی هر شب همان خوابهای وحشتناکی بود که شاید روزی به حقیقت تبدیل میشد شاخه گلی🌹 تقدیمشان کردیم بدان مفهوم که آرامش شب وروز من مدیون توست ای قهرمان. 🔹 همان لحظه ها بود که یاد حاج قاسم سلیمانی افتادم که میگفت اگر در آن طرف مرزها جلوی داعش را نمی گرفتیم شاید امروز داعش گیسوان ما😢😔 را در برابر نگاه پدرانمان چنگ می انداخت . 🔹 بازبان بی زبانی و بانگاهی پر امید به مرزبان دم در گفتم همیشه برایتان دعا🤲 میکنیم که ارمغان حضورتان فقط امنیت است وشیرینی و امروز فهمیدم اگر امنیت نباشد زندگی نیست 🔹وبا لبخند به مرزبانان گفتم دخترمرزنشین دخترمرزبان است پدرم دعایم بدرقه راهت -مرزبان با تبسمی بر لب که انگار امید را جلوه گرست گفت این لباس من کفن میشود روزیکه اجنبی بخواهد نگاه چپ به دختران ما بیاندازد. 🔹 چقدر حرفش پر مفهوم بود ایکاش همه بتوانند سالها این یک جمله را تفسیر کنند وقت خداحافظی متوجه شدم در کنار مرزبانان دیگر دست و پایم نمی لرزد و زبانم دیگر لکنت ندارد. 🔹نویسنده متن آیدا دوستی یکی از دختران مرزنشین شهرستان مرزی خواف کشورم ایران ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سنگ قبر حضرت رقیه سلام الله علیها یکی از عزیزان فرستادن منم فرستادم تو گروه که عزیزان زیارت کنن التماس دعای فراوان هرکس دلش شکست 😭منو فراموش نکنید 💔
💢 سیمرغ با موفقیت تست شد 🔸 سیمرغ حاصل تغییرات و به روز رسانی بر روی هواپیمای آنتونوف ۱۴۰ است که پس از شکست های پی در پی و نامید کننده زمین گیر شده بود؛ حالا سیمرغ دوباره از خاکستر همان پروژه برخاسته است. 🔸 اصلی ترین مشکل آنتونوف ۱۴۰ اوکراینی عدم توانمندی موتورها در طبیعت گرم و ارتفاع بالای ایران بود که باعث ده ها تلفات انسانی گردید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🎬 «از این خبرا نیست» 👤حاج مهدی   🔺 امام زمان آوردنی است نه آمدنی... -علیک-یا-بقیة-الله
این هم تصویری دیگر از دریاچه‌های شمال ایتالیا، جایی که رسانه‌های صهیونیستی به نقل از موساد مدعی کشته شدن مقام بلندپایه این سرویس آدمکشی در واژگونی قایق شده‌اند. هر چه هست، یا واژگونی قایق دروغ  است یا اگر واقعا درست باشد، بر اثر توفان چنین اتفاقی روی نداده است. هر چند انتظار از رژیم صهیونیستی برای انتشار خبر دلیل واقعی هلاکت این افسر ارشد موساد واهی است اما دیر یا زود دلیل اصلی این اتفاق منتشر خواهد شد. این چهار خبر را نوشتم تا به یک تحلیل درست‌تر، واقعی‌تر و عینی‌تر از آنچه روی داده برسید. توفانی که در این دریاچه روی داده، ناشی از آه هزاران خانواده‌ای بوده که با واسطه یا بی‌واسطه توسط این مسوول ارشد موساد داغدار شده‌اند و شک نداشته باشید که توفان از جای دیگری شکل گرفته است و نه از آسمان... رژیم صهیونیستی که همواره ادعا می‌کند دارای قوی‌ترین سرویس امنیتی جهان است، یکی از اعضای برجسته خود را از دست داده و حالا که می‌گوید بازنشسته بوده باید دقت کرد که در این سرویس کسی بازنشسته نمی‌شود تا نفس می‌کشند به عنوان مشاور با موساد کار می‌کنند. الی جهنم و بئس المصیر....
چه خجسته شبی است امشب ملائک هلهله کنان و تسبیح‌گوی دامان نجمه خاتون را به پسری از جنس عشق و رأفت و نور بشارت می‌دهند؛ که ملجأ و مأوایی باشد برای دل بی‌پناه زمینیان. و چه بهتر از این، که راه بهشت از مسیر سرشت علی ابن موسی الرضا بگذرد. 🎊پس به یمن آمدنش صلواتی پیشکش می‌کنیم تا هدیه‌ای باشد از جنس محمد‌ و آل‌ محمد.🎊 🖋️برای شرکت در این ختم پر‌برکت به لینک زیر مراجعه فرمایید: khatmesalawat.ir/100390
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوای حرم 🔹 خاک رسید، دوا نیز داده شد 🔸 آب حرم رسید، شفا نیز داده شد 🔊 برشی از سخنرانی به مناسبت میلاد باسعادت علیه‌السلام خوبی‌ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دستگیری یک تیم تروریستی مرتبط با جریانات صهیونیستی رئیس مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه: 🔹 یک تیم تروریستی توسط مجموعه اداره اطلاعات استان آذربایجان غربی و با هماهنگی دستگاه قضا دستگیر شدند 🔹در جریان این اقدام، ۱۴ عنصر مرتبط با جریانات صهیونیستی که در صدد شناسایی افراد و ترور آنها بودند، دستگیر شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما تو خونه‌تون نشستید، از مرز چه خبری دارید؟