۞﴾﷽﴿۞
#آجرڪالݪہیاصاحبالزمان_
•مردِ جوان دارد وصیت مینویسد
میگرید و ذڪر مصیبت مینویسد
• دنیا برای رحمت او جا ندارد
آه این غریب از رفع زحمت مینویسد
• از شرح حاݪ خود سخن میراند اما
انگار در توصیف غربت مینویسد
• ڪاتب ندارد این امیر از بس ڪه تنهاست
از درد خود در ڪنج خلوت مینویسد
• خمس و زڪات شیعیان را میشمارد
سهم فقیران را به دقت مینویسد
• در چند خط میگوید از حج و ثوابش
این بند را با اشڪ حسرت مینویسد💔
• پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله
از خاطراتش چند رڪعت مینویسد
• زندان به زندان با نماز و روزه و عشق
دربان به دربان درسِ عبرت مینویسد
• حتی برای خشم شیرانِ درنده
با چشمهایش از محبت مینویسد
• بعد از شڪایت از جفای این زمانه
در سر رسید فصݪ غیبت مینویسد
• مینوشد آب و یاد اجدادش میافتد
با رعشه از آزار شربت مینویسد
• سر را به پای طفݪ گندمگون نهادهست
بر طالعش حڪم امامت مینویسد
• اما خلیفه بر درِ این خانه با زهر
از مرگِ او جای شهادت مینویسد
• بازارهای سامرا خاموش و گریان
بر در حدیثِ حفظِ حرمت مینویسد
•با دستهای ڪوچڪش یک طفلِ معصوم
نام پدر را روی تربت مینویسد💔
@peyksaba