eitaa logo
پیک صبا
92 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
12.1هزار ویدیو
255 فایل
کانالی متفاوت🤔 ، با مطالبی مفید👌 و متنوع😍 👇👇👇
مشاهده در ایتا
دانلود
وَ لَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ... (سوره لقمان/ آیه۱۲) 🔸شخصی از (علیه السلام) سوال کرد این آیه که خداوندمتعال می‌فرماید: «به تحقیق ما به لقمان حکمت دادیم» این چه نوع حکمتی است؟ حضرت فرمود: مَعْرِفَةُ اِمام زَمانِهِ معرفت امام زمانش بود. در آیه ۲۶۹ سوره بقره خداوند متعال می فرماید: وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا به هرکس حکمت داده شد، خیر کثیر داده شده، و گفته شده خیر کثیر همان کوثر است، کسی که به حکمت رسیده، وجود او کوثر است. اینکه (ص) فرمود: در حوض کوثر بر من وارد می‌شوند، باید یک سنخیتی بین وارد شونده و محلی که وارد شده باشد تا وحدت برقرار شود. پس او زندگیِ کوثر داشته که به مطلق وصل شده است. حافظ می‌گوید: 🌷بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه 🌷که از پای خُمت روزی به حوض کوثر اندازیم اگر مست حقیقت شدی تازه می‌اندازنت به حوض کوثر. لقمان شناس بود، این معرفت، حکمت است و انسان را تبدیل به کوثر می‌کند. 💠 حدیث معروفی از حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نقل شده که حضرت روزی آمدند و برای اصحاب خود یک بحث مختصر اما جامعی کردند «اوتینا جَوامع الکَلِم» در یک‌ کلمه از کلام ائمه اطهار علیهم السلام هزار کلمه و هزار نکته خوابیده است؛ هزار را هم از باب کثرت عرض می‌کنم یعنی بی‌نهایت ؛ به کنهش نمی‌شود رسید. (علیه السلام) فرمود: اگر برای من کُرسی بگذارند همه اصول و فروع دین را از کلمه الصّمد بیرون می‌کشم. یک کلمه الصّمد کافی است. یکی از دوستان از اهل معرفت می‌گفت اگر در محضر پیغمبر اکرم(ص) بودم، فقط اللهُ الصّمد را از ایشان می‌شنیدم، به او ایمان می‌آوردم. چون همه چیز در این الصّمد جمع است. حالا ما به کتاب لغت مراجعه می‌کنیم می‌بینیم نوشته الصمد یعنی بی‌نیاز ، اما امام می‌فرمایند همه فروع و اصول را از کلمه الصمد بیرون می‌کشم. یعنی بی‌انتهاست، عمق ندارد، به بی‌نهایت وصل است. (این علامتها را گذاشته‌اند برای حقایق) 🔹 (علیه السلام) فرمودند : «اَيّهَا النّاسُ! إِنّ اللّهَ جَلّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ». «اى مردم! خداوند بندگان را آفريد تا او را بشناسند، آن‏گاه كه او را شناختند، پرستش كنند و آن‏گاه كه او را پرستيدند، از پرستش غير او بى‏‌نياز شوند» ♦️خلقت برای معرفت است. اصلا در قوس صعود نمی‌شود به آن حقیقت مطلق برگشت مگر به واسطه معرفت. عالم بین رَتق و فَتق است. فتق حاصل نمی‌شود، و صعود به عالم بالا ممکن نمی‌شود مگر با نردبان معرفت. مولوی می‌گوید : 🌱از جمادی مُردم و نامی شدم 🌱وز نما مردم به حیوان سرزدم 🌱مردَم از حیوانی و آدم شدم 🌱پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم این مُردن‌ها همه آن تبدلّات است، مُبَدِّل هم خداست و جبری هم هست تا به یک مرحله‌ای می‌رسد که آنجا انسان با اختیارش سیر می‌کند: مُردَم از حیوانی و‌ آدم شدم این سیر طبیعی عالم است. دست خدا در کار است اما : 🌱حملهٔ دیگر بمیرم از بشر 🌱تا بر آرم از ملائک بال و‌ پر این مُردنِ از بشر، هماهنگ شدن با ملائکه، به آن مقام رسیدن و مثل حضرت بال درآوردن و با ملائکه پرواز کردن، به اختیار انسان است. راهش هم معرفت و توجه به مطلق است؛ بجز توجه به توحید و‌ معرفت توحید و از این تقیدات و تعینات عبور کردن، شدنی نیست.