eitaa logo
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
3.8هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
3.8هزار ویدیو
5 فایل
_اینجا؟اکیپِ دهه هشتادیا؛🤏😜 وگوشه دنج از احوالاتمون👀💘 [سعی میکنیم انگیزه بهتون تزریق کنیم جانا🦦😌] کپی از پستا؟حلاله🤌 کپی از روزمرگی؟فرهنگِ فور🤝 با جان و دل شنواییم گیانم:)❤️ https://daigo.ir/secret/6185937938 ❌️ورود آقایون راضی نیستیم❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
•حالم خوبه ، صبر میڪنم •تحمل میڪنم ، تلاش میڪنم •چند سال دیگہ واسہ خودم دست میزنم . ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت هشتاد و دو یک حسینیه اون نزدیکا بود که از داخلش صدای مداحی و روضه میومد. نمیدونم چرا اما کشیده شدم تو حسینیه. انگار یک دستی منو هل داد تو. رفتم بین جمعیتی که زار میزدن و با دست میزدن تو سراشون. بین جمعیت گم شدم. صدای مداح بلند بود و راحت به گوشم میرسید. دلمو آتیش میداد این نوحه. خیلی سوزناک بود و صدای مداح هم دامن میزد به این سوزناکی. ناخود آگاه اشک از چشمم سرازیر شد. تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم رو لب گل کرد ناله‌های امّن یجیبم بلند شو بنگر که شمشیرا رو کشیدند آخه می‌دونند بدون تو من غریبم اباالفضل دشمن با داغ اکبرم آتیش زده بر جگرم حالا شکسته با غمت مثل سر تو کمرم روی قلبم دیگه این زخم غم می‌مونه کمرم دیگه مثل مادر خم می‌مونه می‌دونی چه فکری می‌سوزونه دلم رو تو این فکرم خواهرم بی محرم می‌مونه پاشو ببین توی حرم عزاخونه به پا شده تا آرزوی کوفیان با کشتنت روا شده بدون تو توی هر خیمه پا می‌ذارن رد پاهاشونو تو آتیش جا می‌ذارن دیگه زینب دستاشو روی سر می‌گیره پیش چشماش داغمو رو دل‌ها می‌ذارن دیگه حرفامم دست خودم نبود. باکلی اشک رو گونه هام داد زدم:یا اباالفضل من زهرامو ازتو میخوام. زهرا باید خوب بشه اگه نشه منم مسلمون نمیشم. باز زدم زیر گریه و افتادم رو زمین. خیلی حالم خراب بود برای همین یکی منو برد بیرون و منم که دیگه نفهمیدم چیشد. کپی با ذکر نویسنده جایز است . ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
قسمت هشتاد و دو یک حسینیه اون نزدیکا بود که از داخلش صدای مداحی و روضه میومد. نمیدونم چرا اما کشیده شدم تو حسینیه. انگار یک دستی منو هل داد تو. رفتم بین جمعیتی که زار میزدن و با دست میزدن تو سراشون. بین جمعیت گم شدم. صدای مداح بلند بود و راحت به گوشم میرسید. دلمو آتیش میداد این نوحه. خیلی سوزناک بود و صدای مداح هم دامن میزد به این سوزناکی. ناخود آگاه اشک از چشمم سرازیر شد. تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم رو لب گل کرد ناله‌های امّن یجیبم بلند شو بنگر که شمشیرا رو کشیدند آخه می‌دونند بدون تو من غریبم اباالفضل دشمن با داغ اکبرم آتیش زده بر جگرم حالا شکسته با غمت مثل سر تو کمرم روی قلبم دیگه این زخم غم می‌مونه کمرم دیگه مثل مادر خم می‌مونه می‌دونی چه فکری می‌سوزونه دلم رو تو این فکرم خواهرم بی محرم می‌مونه پاشو ببین توی حرم عزاخونه به پا شده تا آرزوی کوفیان با کشتنت روا شده بدون تو توی هر خیمه پا می‌ذارن رد پاهاشونو تو آتیش جا می‌ذارن دیگه زینب دستاشو روی سر می‌گیره پیش چشماش داغمو رو دل‌ها می‌ذارن دیگه حرفامم دست خودم نبود. باکلی اشک رو گونه هام داد زدم:یا اباالفضل من زهرامو ازتو میخوام. زهرا باید خوب بشه اگه نشه منم مسلمون نمیشم. باز زدم زیر گریه و افتادم رو زمین. خیلی حالم خراب بود برای همین یکی منو برد بیرون و منم که دیگه نفهمیدم چیشد. کپی با ذکر نویسنده جایز است . ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
قسمت هشتاد و سه وقتی به هوش اومدم چند نفر بالای سرم بودن و منم نمیدونم کجا بودم. سرم به شدت درد میکرد. سرمی که به دستم وصل بود بهم فهموند اوردنم بیمارستان. _چه اتفاقی..برام افتاده؟ یک مرد ریشوی مذهبی گفت:غش کردی داداش آوردیمت بیمارستان. خوبی؟ _سرم...درد میکنه. پرستاری اومد تو اتاق و بهم گفت:ان شالله بهتر میشین. فشارتون خیلی پایین بوده. همون مرد ریشوئه گفت:میشه بگی بچه کجایی؟چیشد که اومدی تو اون حسینیه؟معلومه ایرانی نیستی. _آره ایرانی نیستم..من..خانومم بیمارستانه..باید برم پیشش. _کجا داداشم؟ باید باشی هنوز حالت خوب نیست. سرمو گرفتم و گفتم:کی میتونم برم؟ خانمم منتظرمه. نباید تنهاش بزارم. یک پسر نسبتا جوونی که لباس سیاه پوشیده بود،گفت:بزار خوب بشی بعد برو. کمی که گذشت و مردا خواستن برن که دست همون مرد اولی رو گرفتم و گفتم:میشه بمونی؟کارت دارم. بقیه رفتن و اون موند. _اسمت چیه؟ _ابالفضل با شنیدن این اسم تنم لرزید، دلم ریخت یهو. اباالفضل، چه اسم آشنایی!چه اسم قشنگی!چقدر این اسم به گوشم، به قلبم، به وجودم آشنا بود. _معنی اسمت یعنی چی؟ با بهت و حیرت گفت:یعنی..پدر فضل، خداوند و صاحب هنر. چطور؟ _حضرت اباالفضل کیه؟ از سوالام گیج شده بود. گفت:برادر امام حسین بود که بهش میگفتن سقای کربلا. تو حادثه ای که میرفت آب بیاره برای بچه های علقمه، شهید شد. _شهید شد؟یعنی مرد؟ _نه داداش به قتل رسید اونم با مظلومیت. امامای ما همه شهید شدن نه اینکه مرده باشن. _چه فرقی میکنه؟ _کسی که شهید میشه یعنی با مظلومیت کشته شده. بازم نفهمیدم اما دیگه چیزی نپرسیدم. فقط اشکام جاری شدند و دست خودم نبود. موقع رفتنشون دست گذاشت رو شونه ام و گفت:داداش ،حضرت اباالفضل باب الحوائجه هر چی بخوای ازت دست رد به سینه ات نمیزنه. اینو گفت و رفت کپی با ذکر نویسنده جایز است . ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
قسمت هشتاد و چهار حالم که بهتر شد از بیمارستان رفتم بیرون و یک راست رفتم پیش زهرا. انقدر دلم براش تنگ شده بود که خدا میدونه. رفتم پشت شیشه و باهاش حرف زدم. _سلام خانمم. خوبی عزیزم؟ دلم برات یه ذره شده. بهتری امروز؟ نذر کردم برات خانمی. نذر مسلمون شدنم رو کردم برای خوب شدنت عزیزم. آره بهت دروغ گفتم..من مسلمون نشدم اما الان رو تصمیمم رو گرفتم . فقط تو خوب شو. من میشم بهترین مردی که تاحالا دیدی. میشم یک شوهر خوب و مهربون. میشم یک مرد باغیرت و مذهبی. خواهش میکنم خوب شو تا منم بشم اونی که تو میخوای. تو که خوب بشی من دیگه هیچی از خدا نمیخوام. الان این تویی که فقط برام مهمی. فقط تو.. با لمس شدن برگشتم. _سلام آقای دکتر. حال شما چطوره؟ _سلام. چطوری کارن جان؟ _خوبم اگه همسرمم خوب بشه. _خانومتون سطح هوشیاریش اومده بالاتر و خداروشکر کمی بهترن. ان شالله بهترم میشن. دکتر که رفت باز برگشتم سمت شیشه. تو.. تو چیکار کردی یا ابالفضل؟تو داری حاجتمو میدی. تو داری زهرامو برمیگردونی. تو باب الحوائجی. من چقدر احمق بودم که تو این مدت با این نادونی و جهالت زندگی میکردم. تو رو نشناختم و فکر کردم دارم زندگی میکنم. خیلی حالم خوب بود باید زهرا هم خوب میشد. زهرا تو باید خوب خوب شی. برای اولین بار رفتم تو نمازخونه بیمارستان و نشستم سر سجاده. چیزایی که دیده بودم از نماز خوندن فقط سجده رو یاد داشتم. سرمو گذاشتم به سجده و بازم دعا کردم. انقدر دعا کردم و اشک ریختم که خدا میدونه. فقط هم اسم اباالفضل رو صدا میزدم و ازش کمک میخواستم. میدونستم جوابمو میده برای همین صداش زدم. ازش خواستم زهرا رو بهم برگردونه تا براش بهترین همسر دنیا بشم. کپی با ذکر نویسنده جایز است . ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
۳ پارت از رمان تقدیمِ نگاهتون . . .💙
دلت گرفت یه نگا بنداز سمته آسمون... نگاهای نگرانتو میبینه(: ❤️‍🩹! ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
فدا؎ رهبـر و یڪ تار مویـش... بتابـد تا ابـــد خورشیـد رویـش... سر سجـادھ خواندم این دعــا را... جهــان خالے نباشــد از وجـودش...👀♥️ ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
ای‌‌آن‌کہ‌از‌تو‌دورم‌ولی قلبم‌بہ‌تو‌نزدیك‌است‌!'' -صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
امید‌غریبان‌تنها‌کجایی؟🥺💔 ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
گاهی برای خوب شدن حالت نباید سمت آدما بری ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
در سکوت حذفشان کن ! خودشان دقیقا می دانند چه کرده اند... ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
پشتِ لبخندِ من داستانی وجود داره که هیچوقت درکش نمیکنی ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
بالاخره یه روز یاد میگیری که از یه دوسِت دارمِ ساده، برای خودت رویا نسازی بالاخره یه روز یاد میگیری کلمات ، محدود به زمانن ...! ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
هیچکس چشماش مثلِ تو قشنگ نیست ، هیچ‌کس مثل تو نمیتونه انقدر قشنگ بخنده ؛ هیچکس ، به اندازه تو برام دوست داشتنی نیست ! تو کاری میکنی که حتی قلبمم ، لبخند میزنه : )!♥️'🗝 ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
ای‌‌آن‌کہ‌از‌تو‌دورم‌ولی قلبم‌بہ‌تو‌نزدیك‌است‌!'' -صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
چراخودت‌رورهانمیکنے؟دادبزنی‌از امام‌حسین‌بخوای؟برو‌درخونہ‌اباعبدالله‌ منتش‌روبکش!دورش‌بگرد.. مناجات‌‌کن‌باامام‌حسین! بگوامام‌حسینم‌من‌باتوآغاز‌کردم، ولم‌نکنی... دیگه‌نمیکشم‌ادامہ‌بدم متوقف‌شدم...💔!' امام‌حسین‌بازم‌دستت‌رومیگیره‌فقط بخواه‌ازش((:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام رفقا یه دوره ویژه داریم 😍✋ دوره چند ماهه مخصوص دور قرآن, حفظ جزء قرآن کریم، همراه با معنی و پاسخ به سوالات دینی👌🌸 تعداد نفراتی که برای ثبت نام پذیرفته میشن: 30نفر🤌 زمان شروع دوره رو اطلاع میدم وقتی ظرفیت تکمیل شه💗 اگر سوالی در این مورد داشتید پاسخگو هستم 🥰 برای ثبت نام به ایدی زیر مراجعه کنید👇🙃 @jhthtfhy
علاقم به‌کتابا ستودنیه🤏 وقتی اومدی کتاب فروشی🌚🤌
بِسمِ رَبّ مَهدیِ فـٰاطمه.!🔗 سَلـٰام🖐🏻 شُروعِ فَعالیتِHanieh✨
سلام علیکم🖐🏻 نذر۲۵۰۰۰صلوات داریم هدیه به همه شهدا مخصوصا شهید ابراهیم هادی🙂✨ انشاءالله خودِ شُهدا هر حاجتی دارین رو برآورده کنن😍✨ هرتعداد صلوات که براتون مقدور هست به یکی از این دو آیدی اعلام کنید: @Khadmehosin14 @hfhfvv تا۷شهریور مهلت فرستادن صلوات هست
اگه‌دنیـا‌به‌کامم‌بود‌الان‌باید‌حرم بودم🫠 :) ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
اعوذباللہ‌من‌شرنفسۍ.. ڪہ‌فاصلہ‌ا؎شدمیان‌من‌وحسین..🧡! ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
-اےڪِه‌دَسٺ‌ِٺُوحاجاٺ‌ِعالَم‌رابَرآوَرداَسٺ خَبَردارےڪِه‌دِلٺَنـگۍمَرااَزپادَرآورداَست💔' ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
-هرگــز‌ۅاسه‌اون‌چیزۍڪـه، قرار‌بودھ‌‌باشــے‌دیر‌نیسٺ🖐🏻💙'! ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 🌿 ‌𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷ 『 @pezeshk313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا