فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولیتوپناههمهخستگیامودردامیمامان🥲
تو قلب منی🤍
روزت مبارک دورت بگردم 🫂🫀
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
دنیا همه شعر است به چشمم اما شعری که تکان داد مرا؛ چشم تو بود👀 #یهنمهشاعری 💘˹➜˼
من و عشق و دلِ دیوانه بساطی داریم
عقل هی فلسفه میبافد و ما میخندیم . .
#یهنمهشاعری
دل کندن اگر حادثه ای آسان بود
فرهاد بجای بیستون دل میکند .
#دلی
ꪶⅈꪀ𝕜:‹@pezeshk313 C᭄
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
روز کسایی که حتی وقتی خودشون بیمارمیشن بازهم پرستارشماهستن هم مبارک🥺 روزمشترکین پرمصرف تلفن ثابت و م
روز کسایی که میگن همونجا رو میزه ولی رو میز نیس هم مبارک🤣
روز کسایی که قرمه سبزی هاشون بهترین قرمه سبزی دنیاس هم مبارک😍😂
روز شاغلین۲۴ساعته مبارک🤝🥲
#دلنویس
منگفتہاموبـاردگرمۍگویم :
"مـادربہپرستیدهشدنمۍارزد🫀".
ꪶⅈꪀ𝕜:‹@pezeshk313 C᭄
روزقیامتتمامخلقآرزودارندڪهاۍکاش ؛
ازفاطمیـون(دوستدارانفاطمہ)بودند🪽.
- رسولاڪرم"ص" ؛
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
< ❤️🩹🌿 >
-دࢪخیالِمننمیگنجددلمࢪابشکنۍ . . !
هࢪکسۍآمدشکست؛اماتوهࢪکسنیستۍシ❤️🔥🌱..″
#ابـٰاعبداللّٰہ ‹🫀🌤♡-
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
< ❤️🩹🌿 >
+ جایـے رـٰا سُرٰاغ دٰارے کـِہ بِتوٰانَند
بَـر غَـم مـٰا مَرحَمے بِگذٰارَند..؟!
_غَمخـٰانِہاے دَرنِینوٰا سـٰاختِـہاَند..؛
ڪِہ صـٰاحِبَش حُـسِین بنِ عَلیست((:♥️🖇️؛″ #صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ.. 🫶🏻🌼 ’’
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
< ❤️🩹🌿 >
˼گرچهدرچاےعراقیتوشکرریختهاند . . ៹
مانمکگیرِتـ♡ـوهستیم،ابـٰاعبدالله..🩵🫀:)"¡˹
#دلآرامـَمحـُسـِـیـن.. ‹✨️🪻-
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
لكنت میاندازد نگاهت در زبانم ؛ دردت به جا...دردت به جا... دردت به جانم♥️🧷!" #عاشقانه |#استوری 💘˹➜˼
عشقِطُتمدیدنفسهایِمنه❤️✨ ...!
#عاشقانه |#استوری
ꪶⅈꪀ𝕜:‹@pezeshk313 C᭄
آدمها با تو میخندند اما به وقت غم،
سرشان شلوغتر از این حرفهاست که حتی تو را ببینند
#دلی
˼ بِـسْمِ رَبِّ الحُسِینْ ˹
اَلسَّلامُعَلَیْڪَیااَباعَبْدِاللّھ...🌿❤️'!
"يبقۍاللّهمعکحينلايبقۍمعکأحد🌱"
وزمانۍکہهیچکسبرایتنمانده،
خداباتومۍماندرفیق🫀👀
ꪶⅈꪀ𝕜:‹@pezeshk313 C᭄
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
مسعود جان خیلی به فکر آخرت ماست میدونه هروقت برق میاد صلوات میفرستیم هعی برق قطع میکنه که هم خودش
دقت کردین از وقتی پزشکیان اومده خیلی چیزا رفته ؟
مثل آب و برق ، آنتن و اینترنت .
خیلی چیزا هم برگشته ، مثل :
شمع و آفتابه و باد بزن...
گالن و دبه ( در سایزهای مختلف )
زندگی شاعرانه و رمانتیک با شمع .
دستشویی رفتن شاعرانه با شمع :))🦦😂
#بسیجیسارا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذهن عزیزم هیچ خبری نیس....!🤝
ꪶⅈꪀ𝕜:‹@pezeshk313 C᭄
🦋دختࢪان ِحیدࢪی🦋
◈ ━━━━━━━ ⸙ - ⸙ ━━━━━━━ ◈ #تسبیح_فیروزه_ای #پارت15 توی اتاق دراز کشیده بودم که نرگس وارد اتاق شد ن
◈ ━━━━━━━ ⸙ - ⸙ ━━━━━━━ ◈
#تسبیح_فیروزه_ای
#پارت16
بعد از خرید حرکت کردیم سمت خونه نرگس اینا
آقا رضا دم در ایستاده بود
نرگس: آخ آخ ،رضا دم دره ،فک کنم ماشین و میخواست
- ای واایی ،عصبانی میشه ازدستت ؟
نرگس: از قیافه باروت زده اش پیدات که منتظره یه انفجاره
نرگس سریع از ماشین پیاده شد
نرگس: ببخش داداشی ،اصلا یادم نبود ماشین و نیاز داشتی ( رضا همونجور به دیوار تکیه داده بود و اخم کرده بود )
نرگس: داداشی آبرو داری کن ،رها تو ماشینه چیزی نگیااا
( با خنده آقا رضا ،از ماشین پیاده شدم )
- سلام
( یه لحظه چشمای اقا رضا به چشمای من گره خورد ، بعد سرشو پایین کرد، احتمالن با دیدنم تو این چادر تعجب کرده)
رضا: سلام
نرگس: بخشیدی داداشی
رضا:باشه ،بیا برو داخل
نرگس: قربونت برم من ،بریم رها جون
رفتیم داخل خونه من رفتم توی اتاق
چشمم به آینه افتاد دوباره خودمو با چادری که روسرم بود برانداز کردم
چادرو از سرم برداشتم ،لباسایی که تازه خریده بودمو پوشیدم
روی تخت دراز کشیدم
گوشیمو روشن کردم
یه عالم پیام از طرف نگار بود
شماره نگارو گرفتم
نگاره: الو رها، دختر معلوم هست کجایی؟
- اول سلام، دوم اینکه جایی زیر آسمون خدا
نگار : دیونه میدونی نوید در به در دنبالته؟
- اگع دنبالم نبود ،شک میکردم
نگار: رها دیروز اومده بود دانشگاه یه آبروریزی کرد که نگو، داشتم پس میافتادم ،اگه حراست دانشگاه نیومده بود ،یه کتکی هم نوش جان میکردم از دستش
- پسره ی پرو، چکار به تو داره
نگار: فک میکنه من تو رو پناه دادم ،الان کجایی؟
- یه جای امن
نگار : رها جان تا کی میخوای قایم موشک بازی کنی؟،آخرش که چی!
-نمیدونم ،فعلن باید برم ،باز باهات تماس میگیرم
نگار : الو رها، الووو
◈ ━━━━━━━ ⸙ - ⸙ ━━━━━━━ ◈