.
نجوای عاشقی🌻❤️🩹
#پارت_12
همچنان تو افکار خودم بودم که گفت خانم کاری داشتید
سرم رو کاملا بالا آوردم و تو چشماش زل زدم تا شاید منو بشناسه با دیدنم جا خورد ولی انقدر مغرور بود به روی خودش نیاره
منم کم نیاوردم و گفتم_آش نذری آوردم اگه غرور تون بزاره و قبول کنید
رفتارش یک ذره هم تغییر نکرد و خیلی عادی و با غرور اش رو از سینی برداشت و زیر لب ممنونی گفت
مغزم؛اخ پسره عقده ای تو چی داری انقدر مغروری آخه منو ببین دارم به نامحرم فکر میکنم این پسره کلا واسه ما خیر نداره
با اخم خداحافظی کردم و داشتم برمیگشتم که سوتی هام شروع شد چادر زیر پام گیر کرد و با مخ خوردم زمین
وای که پسره الان حسابی تو دلش داره مسخره ام میکنه
.
نویسنده:گمنام
⭕️کپی:حرام⭕️
⊱·–·–·𔘓·–·–·–⊰
•𝐽𝑜𝑖𝑛𔘓↝@pezeshk313 🩺✨