سلام سلام من تازه از #زایشگاه اومدم، با یه عکس داغ داغ از یه نی نی 🐣تازه که داستانش رو میخوام براتون تعریف کنم. مامان نی نی مون از۳۷هفتگی تدابیر طب ایرانی و ورزش ها و اصلاحات غذایی آمادگی زایمان را انجام دادند ، امروز تو سن بارداری ۳۹هفته ساعت ۶صبح دچار پارگی کیسه آب شد و دیگه حدودای ۸صبح بود که اومد زایشگاه، تو زایشگاه معاینه اش کردم دیدم اوضاع خوبه، انقدر مامان همراهی بود و بدنش با توجه به تمرین هایی که از قبل انجام داده بود، آمادگی داشت دیگه سر ساعت یک و نیم ظهر #زایمان کرد، یک زایمان عالی و بدون هیچ گونه پارگی، نوزادش هم همین دختر کوچولوی ناز که توی عکس میبینید همینقدر خوردنی 😍 بعد از زایمان هم تدابیر رو بهش #آموزش دادم که بتونه زود حالش خوب شه و از نوزادش مراقبت کنه🤱 #دکتر #داستان_بیمارستان #دکتر_زنان #طب_ایرانی https://eitaa.com/joinchat/1906114798C09475f135a

#خاطرات_یک_جراح_زن #داستان_بیمارستان اون روز من دستیار سال سوم #کشیک و اورژانس بودم صبح که اومدم #زایشگاه بسیار شلوغ که بدون اغراق تک تک تختاش پر بود، رسیدم به یک تخت زایمانی ، یک خانم #باردار۳۶هفته که با درد زایمان بستری،شده بود . بالاسرش استاد دانشجوهای #مامایی بود و داشت ورزشش میداد. خواستم معاینه ش کنم که مادر باردار نگذاشت و گفت همین الان معاینه شده، استاد دانشجوهای لیسانس مامایی هم گفت که این بیمار ماست!!! و ریاست بیمارستان گفتن اگه بیماری از اورژانس بیاد و ما کارهاش رو انجام بدیم، دستیار زنان نباید تو کارهاش دخالت کنه، گفتم واقعا؟ یعنی مسیولیتش با شماست؟ گفت بله این خانوم درداش و معاینه ش خوبه و زنگ زدیم ماما همراه هم بیاد و به زودی کمکش میکنیم زایمان کنه و من خودم پرونده زایمانش رو مهر میزنم. دیگه بحث را جایز ندونستم. با خودم گفتم بهتره مساله رو از طریق مسئول زایشگاه حل کنم. حدودا یکساعت بعد ویزیت کل بیماران تموم شده بود و من داشتم میرفتم #اتاق_عمل که یهو دیدم صدای جیغ و داد از تو زایشگاه میاد. با عجله رفتم سمت زایشگاه که دیدم مسئول زایشگاه اومد سمتم و گفت بدو #دکتر داشتم پیجت میکردم! گفتم چی شده درحالی که بدو دنبالش میرفتم گفت بچه بریچه!!!😱 گفتم چی ؟ کدوم ؟ گفت همون خانومه که قرار بود استاد مامایی ها زایمان رو بهشون آموزش بده! تو اتاق که رسیدم دیدم به جای سر بچه، باسنش پیدا شده و از اون همه دانشجوی مامایی و استادشون هیچ کسی نبود همه ول کرده بودن از ترسشون اومده بودن بیرون و فقط دو دستیارای سال پایین من حیرون مونده بودند، خدا کمک کرد و تونستم با دو تا مانور بچه را خارج کنم. برام عجیب بود که چه طور با اون همه معاینه و بررسی یه لحظه هم شک نکرده بودن که بچه سفالیک (سر داخل لگن )نیست و حداقل اون موقع هم که اومدم ویزیتش کنم مانع معاینه و بررسی من شدند! وقتی شرح حال زایمان رو نوشتم تو پرونده ، اون #مربی مامایی رو صدا کردم که بیاد شرح حال #زایمان رو مهر بزنه ولی ایشون خیلی قشنگ گفتن: من که زایمانشو انجام ندادم🧐🧐🧐 شما بچه رو در آوردید😏 درسته که ختم به خیر شد ولی ممکن بود اتفاق بدی بیفته. ✍✍✍✍✍✍✍ نظراتتون رو راجع به این خاطره به لینک زیر👇👇👇👇 https://nazarbazi.timefriend.net/16823486918071 بفرستید . حتما میخونمشون ☘☘☘ 👩‍⚕👩‍⚕👩‍⚕👩‍⚕👩‍⚕👩‍⚕ راه ارتباطی جهت ویزیت آنلاین: @Dr_gynecologist 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/joinchat/1906114798C09475f135a

. وقتی تو #زایشگاه، یکی از مادرا🤰 نزدیک زایمانش هست و ازون طرف مامای اورژانس زنگ میزنن که یه #سزارین اورژانس رسیده 😶‍🌫، #اورژانس 🏨 چند تا بیمار بدحال رسیده و نمیدونی کجا باشی بهتره🧐 احساس میکنم اینجور مواقع اگه چند قسمت بشم بهتره😂 🎬@pezeshkezanan

. وقتی قراره #عمل #جراحی ترمیمی در ناحیه تناسلی بیمار انجام بشه، از روز قبل از عمل ، به پرسنل #زایشگاه یا اتاق عمل میسپارم که جفت جنین رو دور نریزن و این پرده ی نازک رو ازش آروم جدا میکنم و در ناحیه مورد نظر به کار میبرم، نتیجه خیلی خارق العاده است، و البته تازگی دیدم ، کشورهایی مثل آلمان همین پرده ی فوق نازک رو بسته بندی استریل میکنن برای پانسمان سوختگی استفاده میکنن، قدرت پروردگار خالقم، هر روز منو هیجان زده میکنه.🌱 سبحان الله.🍃 ✍@pezeshkezanan

. حال و هوای این روزهای #زایشگاه #بیمارستان 😏 بعد یک طوفان🙈 بریم به سمت کلینیک🏨 🖋#دکتر_آزیتا_کبیری ✍@pezeshkezanan

. صبح با سردرد و بینی کیپ🤧 و کرختی ناشی از این ویروس کوفتی😷 بیدار شدم. اول به ساعت نگاه کردم که دیرم نشده باشه و بالاجبار لباسام رو پوشیدم و راهی بیمارستان شدم. امروز از قبل تو برنامه، من مقیم بیمارستان بودم و راه چاره ای برای موندن تو خونه و استراحت کردن نبود🥴 و البته که ماشالله شلوغ و پربار🤕 مامان خانوم آخر شب ما، ۳۵ هفته با سابقه دوتا #سزارین و احساس آبریزش به #زایشگاه مراجعه کردن، رفته بود #سونو و رادیولوژیست نوشته بود آب دور بچه خوب و کافیه ولی خب من دلم راضی نشد و گفتم حتما بخواب تا خودم معاینه کنم و ببینم. متاسفانه تو این دنیای پرامکانات، سونو و آزمایش و .‌‌.. جا معاینه ی بالینی رو گرفته🤐 خلاصه اسپکولوم گذاشتم اولش نکته مشکوکی نبود اما یه خرده که صبر کردم، دیدم که چکه چکه آب شفاف میریزه ، خلاصه سریع بردیمش اتاق عمل و چه خدا رحمش کرد چون دختر کوچولومون یه قطره آب هم دورش نبود! و بحمدالله با اینکه ۳۵ هفته به دنیا اومد ولی حالش خوب خوبه 😍😍😍 🖋 دکترکبیری ✍@pezeshkezanan