یاحسین جان من به عشقِ کربلایت زنده ام
هم به عشقِ گنبد و گلدسته هایت زنده ام
از غم و شور عزایت سخت افتادم ز پا
من به لطفِ تربتِ دارالشفایت زنده ام
آگهی از حالِ من آقا که از شوقِ وصال
از نگاهِ مرقد و صحن و سرایت زنده ام
هر شبِ جمعه به یاد مرقد شش گوشه ات
یا به یمنِ روضه، با اشکِ عزایت زنده ام
روز و شب داغِ علمدارِ حرم سینه زنم
یاد سقای حرم زیرِ لوایت زنده ام
تا که عاشورا بیایم در میانِ قتلگه
همرهِ مادر بمیرم من برایت زنده ام
تا که اصغر تیر آمد بر گلوی نازکش
من برای ناله های بیصدایت….زنده ام
زنده ماندم تا که در پایین پایت جان دهم
گاه سر بر خاکِ قبرت گه به پایت…..زنده ام!
🌼شبتان حسینی 🌼
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
نزدیک غروب بود که چند تن از مردم تهران، خدمت پدرم شرفیاب شدند و عرضه داشتند: یکی از بستگان ما مورد خشم دستگاه دولت رضا شاه است دو سال میگذرد که از ایران خارج شده است و هیچگونه اثری از او در دست نیست و از مرگ و زندگیش خبر نداریم؛ کسی ما را به خدمت شما هدایت کرده است تا گره از این کار بگشائید. پدرم اندکی تأمل کردند و پس از آن فرمودند: منسوب شما در لندن است و روز شنبه، خبر سلامتیش از آنجا خواهد رسید و چهارشنبه نیز، خود به ایران باز می گردد. آن چند نفر روز شنبه مراجعه کردند و اظهار داشتند: امروز صبح تلگراف او از لندن رسیده است و درست، روز چهارشنبه بود که گفتند: همین امروز، وارد تهران شده است و ورود او را به ما اطلاع دادند.
#لندن_نخودکی
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
لقمان حکیم :
فرزندم! امانت را [به صاحبش ]برگردان
تا دنيا و آخرتت سالم بماند،
و امانتدار باش تا توانگر باشى.
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم وداع با پیکر آتش نشان فداکار
رضا دارابی در امام زاده علی اکبر (ع) چیذر برگزار شد؛
شهید رضا دارابی که در جریان اطفاء حریق در خیابان طالقانی آسمانی شد،
برادر زن حاج محمود کریمی بود.
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
سلام فرمانده دو.mp3
7.05M
فایل صوتی سلام فرمانده دو ،
خیلی عالی و تاثیر گذار،
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
ولادت با سعادت
حضرت علی اکبر علیه السلام
و روز جوان
بر جوانان عزیز و غیور مبارک باد
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
مهربانا 🌼
هزاران شکر که در کنارمان هستی
و قرار و آرام دلهای بیقرارمان
جز تو چه جوییم و جز تو که را خوانیم
که همه تویی و جز تو همه هیچ
، خداوندا… لحظاتمان را قرین رحمت و مهربانی ات بفرما
و ما را در ادامه راهمان تنها مگذار
که یک لحظه بی تو ویرانی دنیاییست
الهی آمین.
صبحتان زیبا
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/sobheziba
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
رسول اعظم صلوات الله علیه و آله
می فرمایند:
صبح زود در طلب روزى و حاجتهاى خود برويد،
زيرا صبح خيزى مايه بركت و رستگاريست.
نهج الفصاحه
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
در یکی از مجالس زنانه که بطور سیار در بین بوستان های ششم تا هشتم خیابان پاسداران تهران تشکیل می شد، خانمی در تمام این جلسات شرکت داشت که از سنین جوانی تا حال که دوران کهولت را می گذراند، علاوه بر تقید به نماز شب بعد از هر نماز یومیه به یک یک معصومین علیهم السلام و به چهار ملک مقرب پروردگار ( جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل) سلام می رساند.
در یکی از این جلسات پس از ختم برنامه، که معمولاً گفتگوهایی بین حاضرین پیش می آمد این بانو که بسیار کم سخن و موقر بود، گفت:
چندی قبل درب خانه ام صدا کرد، در را باز کردم، دیدم مردی در لباس عربی است، به من سلام کرد، جواب سلامش را دادم. گفت: می خواستم در خانه چهارمی شخصی را قبض روح کنم چون عبور از در این منزل است خواستم جواب سلام های شما را بدهم. این را گفت و رد شد.
من که از دیدن این شخص عرب که با کلام و لهجه فارسی سخن گفت، آن هم از قبض روح و جواب سلام متحیر شده بودم و به خوبی و به زودی از تحلیل این جریان بر نمی آمدم به فکر فرو رفتم. دیری نگذشت که صدای شیون و گریه از دور به گوشم رسید. چون این صدا از همان طرف بود که آن مرد عرب اشاره کرد و رفت، از منزل بیرون آمدم. متوجه شدم در منزل چهارم، یکی از همسایگان فوت کرده است. بر من مسلم شد که آن شخص عزرائیل و یکی از چهار فرشته مقرب پروردگار بود که من همیشه بعد از نماز به آنان سلام می رساندم.(۱)
(۱) گفتارهای ارزنده صفحه ۱۵۸
#حکایت_فرزانگان
#سلام_عزرائیل
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
#حکایت
در زمانهای دور، روستایی بود که فقط یک چاه آب آشامیدنی داشت. یک روز سگی به داخل چاه افتاد و مرد. آب چاه دیگر غیر قابل استفاده بود. روستاییان نگران شدند و پیش مرد خردمندی رفتند تا چاره کار را به آنان بگوید. مرد خردمند به آنان گفت که صد سطل از چاه آب بردارند و دور بریزند تا آب تمیز جای آن را بگیرد.
روستاییان صد سطل آب برداشتند اما فرقی نکرد و آب کثیف و بدبو بود. دوباره پیش خردمند رفتند. او پیشنهاد کرد که صد سطل دیگر هم آب بردارند. روستاییان این کار را انجام دادند اما باز هم آب کثیف بود. روستاییان بنابر گفته مرد خردمند برای بار سوم هم صد سطل آب از چاه برداشتند اما مشکل حل نشد.
مرد خردمند گفت: «چطور ممکن است این همه آب از چاه برداشته شود اما آب هنوز آلوده باشد. آیا شما قبل از برداشتن این سیصد سطل آب، لاشه سگ را از چاه خارج کردید؟»
روستاییان گفتند: «نه، تو گفتی فقط آب برداریم نه لاشه سگ را!»
در حل مسائل و مشکلات، ابتدا علت اصلی و ریشهای را کشف کرده و آن را از بین ببرید.
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
خدایا در این شب تو را به مهربانیت قسم
دلهای گرفته را شاد
و دست های نیازمند را بی نیاز گردان
و قلبی نورانی
تنی سالم
زندگی آرام
نصیب دوستانم بگردان
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/sobheziba
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
از آدمها
در حد توانشان
چيزي بخواهيد
نه در حد نيازتان...
بگذاريد آدمها
هماني كه هستند بمانند...!!
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
📚#داستان_زیبا
رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به حاج رسول تُرک، از عربدهکشهای تهران بود،اما عاشق امام حسین علیهالسلام بود.در ایام عزاداری ماه محرم شب اول، بزرگان و صاحبان مجلس محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرقخوری و آبروی ما را میبری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترکها جوابم کرد، شما چه میگویی، شما هم میگویی نیا؟!
اول صبح در خانهاش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترکهاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمیآیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمهها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیهالسلام بروم، دیدم یک سگ از خیمهها پاسداری میکند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم میشود امام حسین علیهالسلام تو را قبول کرده است.
ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمیکنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عدهای از اهل دل جلسهای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در میزنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بیبی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونهای!گفت: عزرائیل آمده، او را میبینم، ولی منتظرم اربابم بیاید.
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣
توانایی زندگی در لحظه اکنون و داشتن رضایت خاطر در لحظه ی حال را بسیاری از مردم ندارند.
وقتی در حال خوردن سوپ هستید،به دسر فکر نکنید.
وقتی در حال خواندن کتاب هستید،دقت کنید،ببینید افکار شما کجا هستند.
هنگام مسافرت به جای اینکه فکر کنید هنگام برگشتن به خانه چه کارهایی باید انجام شود،در همان مسافرت باشید.
اجازه ندهید لحظه اکنون که غیر قابل وصف است از دست برود.
" همه دارایی شما لحظه حال است. " 🍃🍃🍃🌸
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
🗣 #باکلام بیان کنید، نه با رفتار!
⭕️روی ویترین یک کتابفروشی در شهر رم نوشته شده:
🔸همیشه دلخوری ها را...
🔸نگرانی ها را....
به موقع بگویید....
حرفهای خود را به یک دیگر با "کلام" مطرح کنید؛ نه با "رفتار"
که از کلام همان برداشت می شود که شما می گویید ؛ ولی از رفتارتان هزاران برداشت....
قدر بدانید" داشتنها " را
مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است.
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
کانال استیکر فرزانگان ، استیکر های مورد نیاز اعضاء و مدیران کانالها
https://eitaa.com/joinchat/3161260357C76ad1f56a3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یڪصبحبخیرقشنگ🌤🤍
یڪدعاناب؛ازعمقجان🌱
تقدیمبہڪسانۍڪہ
جنسشونڪیمیاست🦋
عھدشونوفا🤝
مہرشونپرازصفا🍧💕
وحسابشونازهمہجداست🙃
امروزتونپرازاتفاقاتقشنگ🐬
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/sobheziba
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
eitaa-6.2(2440).apk
41.25M
🔴 نسخه جدید ایتا منتشر شد🔥
❌ نسخه جدید پیام رسان ایتا بعد از چند ماه تلاش بی وقفهی تیم شبانه روزی ایتا بالاخره راهیه اپ استورهای ایرانی مایکت و کافهبازار و... شد.
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
کرامت امام رضا(ع)_1.mp3
11.39M
داستان بسیار شنیدنی از کرامت امام رضا علیه السلام توسط حجت الاسلام عالی .
در آرامش بشنوید .
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
#انگیزشی
تنها چيزى که خرجى ندارد,
جارى شدن در ذهنديگران است…
پس آنگونه جارى شويد كه خنده برلبانشان نقش ببندد…نه نفرت در دلشان.
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌸🌸🌸🌸🌸
شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره . دو کبک بریان قرار دارد، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد . امیر علت این خنده را پرسید، مرد پاسخ گفت: در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم. روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم. در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت: شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است. اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم
امیر پس از شنیدن داستان رو به مرد میکند و میگوید: کبکها شهادت خودشان را دادند. پس از این گفته امیر دستور داد سر ان مرد را بزنند
👤شیخ بهایی
🌸🌸🌸🌸🌸
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
هميشه با کسى درد و دل کنید
که دو چيز داشته باشد يکى ”درد” ديگرى”دل”
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐✾
🕌 امام علی علیه السلام می فرمایند:
انّ بذوي العقول من الحاجة الي الادب كما يظمأ الزّرع الي المطر
به راستي كه نياز خردمندان به ادب همانند نياز كشت و زراعت است به باران
غررالحکم
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد با سعادت منجی عالم بشریت امام زمان عجل الله تعالی فرجه را تبریک عرض میکنیم.
مصلح عالم به عالم چشم نازش را گشوده
با نگاه اولش دل از همه عالم ربوده
سلام کردگار به ماه روی او
بهشتی ها همه گدای کوی او
اباصالح مدد
****
هستی از یمن قدوم این پسر رونق گرفته
بشنو عالم نغمه ی زیبای جاءالحق گرفته
ز قرآن خواندنش پدر در زمزمه ست
که این مولود من عزیز فاطمه ست
اباصالح مدد
****
نور و طور و محکمات است این پسر،جانم فدایش
قدر و فرقان عادیات است این پسر،جانم فدایش
معزالاولیا امید انبیا
به جان مادرت بیا مهدی بیا
اباصالح مدد
****
محمود اسدی شائق
👇🇯🇴🇮🇳
🆔 eitaa.com/pharzanegan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺🌺🌺🌺❥•༅ᭂ࿐