eitaa logo
✳️حکایات فرزانگان✳️
966 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
538 ویدیو
13 فایل
حکایات جالب ،پنداموز و شیرین از ائمه اطهار علیهم السلام ، بزرگان و فرزانگان @pharzanegan شالیزار سبز @shalizar_sabz ویراستی @azims برای ارتباط و ارسال پستهای مناسب این کانال ،از لینک زیر استفاده کنید. https://eitaa.com/a_sanavandi
مشاهده در ایتا
دانلود
سروران گرامی همانطور که استحضار دارید ،در اواخر ماه اردیبهشت قرار داریم و متاسفانه نزولات آسمانی بسیار کم باریده است لذا ،برآن شدیم این پست را به دعا برای نزول باران رحمت الهی قرار دهیم . حتما صاحب نفسانی در بین شما اعضای محترم هست ،که انشالله به نفستان خداوند به ما رحم کند و باران رحمتش را نازل نماید. در دوران خلافت امام علی (ع) برای مدتی خشکسالی کوفه را در برگرفت. کوفیان به محضر امام علی علیه السلام رفتند و از ایشان خواستند تا برای بارش باران دعا کنند. در آن لحظه امام علی (ع) به فرزند خود امام حسین (ع) فرمودند: برخیز و از خداوند طلب باران کن. امام حسین (ع) برخواست و پس از درود و حمد بر جد گرامی خود حضرت محمد (ص) این دعا را خواندند: متن دعای باران از امام حسین (ع): «الَلَّهُمَّ مُعْطی الْخَیراتِ وَ مُنْزِلَ الْبَرکاتِ، ارْسِلْ السَّماءَ عَلَینا مِدْراراً وَ اسْقِنا غَیثَاً مِغْزاراً واسِعَاً غَدَقَاً مُجَلَّلًا سَحّاً سُفُوحاً ثَجّاجاً، تُنَفَّسُ بِهِ الضَعْفُ مِنْ عِبْادِک وَ تُحْیی بِهِ الْمَیتَ مِنْ بِلادِک آمین یا رَبِّ الْعالَمِین»؛ پروردگارا! ای بخشنده خیر و نیکی ها و فرستنده برکات! ما را از باران آسمان سیراب کن؛ بارانی فراوان، فراگیر، انبوه، پر وسعت، ریزان، روان و شکافنده زمین های خشک و تشنه که به وسیله آن دست بندگان ناتوانت را بگیری و زمین های مرده را زنده سازی آمین رب العالمین. فـــــــــــــــحکایاتــــــــــــــــــــرزانگان ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━━━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━━━━┛
استیکر های جدید شهادت امام صادق(ع) https://eitaa.com/sticher_ph
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
107571_760_۲۰۲۱_۰۹_۲۶_۲۰_۲۵_۲۹_۱۳۲.mp3
3.67M
. ♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ ❣❣ ✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊 فـــــــــــحکایاتــــــــــــرزانگان ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan┛
خود را مریض نمـی‌دانیـم وگرنه علاج آسان است... فـــــــــــــــحکایاتـــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━━━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━━━━┛
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهدی جـــــــان💐 دعا کردم بیایی زیر باران دعا در زیر باران مستجاب است. فـــــــــــــــحکایاتـــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━━━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━━━━┛
16.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکر بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد می‌ریزد بِهَم باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد باز هم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند روی مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمرد شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده (حسن لطفی ۹۶/۰۴/۲۸) امام صادق (ع) فـــــــــــــ ــحکایاتــــــ🌸 ـــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━━━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━━━━┛
Zohr-ShahadatImamSadegh1395[01].mp3
13.64M
فـــــــــــــ ــحکایاتــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
امام صادق (ع) به همراه بعضی از اصحاب و دوستان خود، برای انجام مناسک حجّ خانه خدا، به سوی مکه معظّمه حرکت کردند. در مسیر راه، جهت استراحت در محلّی فرود آمدند، آن گاه حضرت به بعضی از افراد حاضر فرمود: چرا شما ما را سبک و بی ارزش می کنید؟ یکی از افراد از جا برخاست و گفت: یاابن رسول اللّه! به خداوند پناه می بریم از این که خواسته باشیم به شما بی اعتنائی و توهینی کرده و یا دستورات شما را عمل نکرده باشیم. حضرت صادق (ع) فرمود: چرا، تو خودت یکی از آن اشخاص هستی آن شخص گفت: پناه به خدا، من هیچ جسارت و توهینی نکرده ام. حضرت فرمود: وای بر حالت، در بین راه که می آمدی در نزدیکی جُحفه، تو با آن شخصی که می گفت: مرا سوار کنید و با خود ببرید، چه کردی؟ و سپس حضرت افزود: سوگند به خدا، تو برای خود کسر شأن دانستی، و حتّی سر خود را بالا نکردی؛ و او را سبک شمردی و با حالت بی اعتنائی از کنار او رد شدی! و سپس حضرت در ادامه فرمایش خود افزود: هرکس به یک فرد مؤ من بی اعتنائی و بی حرمتی کند، در حقیقت نسبت به ما بی اعتنائی کرده است؛ و حرمت و حقّ خدا را ضایع کرده است. 🔹منبع: کافی، ج 8، ص 88 - وسائل الشّیعة: ج 12، ص 272 حکایات فرزانگان(نخودکی) 🆔 @nokhodakee ✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ درسي از بند کفش امام صادق (عليه السلام) به همراه برخي ياران به راهي مي رفت که در اين راه بند کفش امام پاره شد. به طوري که کفش ها از پاي حضرت در مي آمد و راه رفتن را براي ايشان مشکل کرده بود. امام پس از مقداري که راه رفت، ايستاد و کفش ها را در آورده و به دست گرفت و پا برهنه به راه ادامه داد. يکي از صحابه فوري بند کفش خود را باز کرد که به آن حضرت بدهد، ولي امام حاضر نشد بند کفش او را قبول کند. سپس [ به عنوان درس] فرمودند: اگر مشکلي براي کسي پيش آمد، خود به تحمل آن از ديگران سزاوارتر است و معنا ندارد به خاطر به وجود آمدن حادثه اي براي يک نفر، ديگري به رنج و زحمت بيفتد. (3) الکافي، ج6، ص464، به نقل از الخصائص الصادقيه، حامد خدوي اردستاني، ص85. فـــــــــــــ ــحکایاتــــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━━━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا