eitaa logo
✳️حکایات فرزانگان✳️
977 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
517 ویدیو
13 فایل
حکایات جالب ،پنداموز و شیرین از ائمه اطهار علیهم السلام ، بزرگان و فرزانگان @pharzanegan شالیزار سبز @shalizar_sabz ویراستی @azims برای ارتباط و ارسال پستهای مناسب این کانال ،از لینک زیر استفاده کنید. https://eitaa.com/a_sanavandi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
075.mp3
1.33M
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📖 تلاوت نور هر روز تلاوت ترتیل صفحه ای از قرآن کریم. امروز: صفحه ۷۵ 🎙استاد شهریار پرهیزکار ━━━━━━━━━━━━━━━━━━ برای تلاوت صفحات قبل قرآن کریم اینجا را کلیک کنید. نذر سلامتی صلوات ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ برای نوشتن دیدگاه تان اینجا را کلیک کنید.📝 حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇 ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ @PHarzanegan━🚥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صبح زیباتون بخیر ☀️💖 پروردگارا دلمان خوش است به بودنت به سفره ای که پهن کرده‌ای و بدون منت به همه میبخشی دلمان خوش است به معجزه ات که اتفاق می‌افتد و ما شاد شاد فقط سر بر سجده میگذاریم و میان اشک‌های شوقمان فقط میگوییم، بودنت را شکر...🙏💖 |عضوشوید👇 @PHarzanegan
خودت را بهبود ببخش؛ وضعیت طبیعی غمگین بودن نیست شاد بودن است. وضعیت طبیعی فقیر بودن نیست ثروتمند بودن است. وضعیت طبیعی نرسیدن به آرزوها نیست برآورده شدن و رسیدن به آرزوهاست. وضعیت طبیعی تنها بودن نیست عاشقانه زیستن کنار کسی است که به تو احساس خوبی می بخشد. اگر در وضعیت طبیعی زندگیت به سر نمیبری یعنی چیزی در درونت مانع رسیدن تو به تمام این خواسته ها میشود و آن افکار و باورهای توست، آنها را تغییر بده تا شرایط آرام آرام تغییر کند چراکه نمیتوانی مانند هر روز فکر کنی، مانند هر روز احساس کنی، مانند هر روز رفتار کنی و انتظار نتایج متفاوتی را داشته باشی، از همین لحظه خوشبخت زیستن را آغاز کن و باور کن میشود... شاد و سرشار از حسهای عالی باشید🌹 | عضو شوید 👇 @SobheZiba
👌👇👇 مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود. پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید. وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد. متوجه شد که ارتفاع آب خیلی پایین است؛ و بدون دلو و طناب نمی توان از آن آب کشید. هرچه گشت، نتوانست وسیله ای برای آب کشیدن بیابد. لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد. پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند. بلافاصله، آب از چاه بیرون آمد و همه آن حیوانات از آن نوشیدند و رفتند. با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت! آن فرد با دیدن این منظره، دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی، به من هم نگاه کنی! همان لحظه ندا آمد: ای بنده من، تو چشمت به دنبال دلو ور طناب بود، باید بروی و آن را پیدا کنی. اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند، لذا من هم به آنها آب دادم 🌺 نشر پیام صدقه جاریه است 🌺 |عضوشوید👇 @PHarzanegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 👀 تبلیغات ph 📣
076.mp3
1.28M
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📖 تلاوت نور هر روز تلاوت ترتیل صفحه ای از قرآن کریم. امروز: صفحه ۷۶ 🎙استاد شهریار پرهیزکار ━━━━━━━━━━━━━━━━━━ برای تلاوت صفحات قبل قرآن کریم اینجا را کلیک کنید. نذر سلامتی صلوات ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ برای نوشتن دیدگاه تان اینجا را کلیک کنید.📝 حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇 ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ @PHarzanegan━🚥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"‏﷽" ▪️ ◾️ ▪️ راه زیادی تا کربلا نمانده بود. سه روز بود که زیباترین روزگارم را در راه نجف به کربلا گذرانده بودم. همسرم همراهم بود و کودک خردسالم. کودکی که با عشق، تمام مسیر را پابه‌پای ما آمده و دم نزده بود. فقط هر چند ساعت یک بار می‌پرسید: «مامان کی می‌رسیم حرم امام حسین؟ کی می‌رسیم کربلا؟» پدرش کفش‌هایش را درآورد تا مانده‌ی راه را با پای برهنه طی کند. من هم از همسرم تبعیت کردم و کفش‌هایم را به دست گرفتم و راه افتادم. طفل کوچکم که دید پدر و مادرش با پای برهنه راه می‌روند کفش‌هایش را کنار جاده انداخت و راه را ادامه داد. هر چه اصرار کردیم که لازم نیست که او با پای برهنه راه برود قبول نکرد و گفت که می‌خواهد مثل بیش‌تر مردم راه برود. تنها چند قدم جلوتر نسیمی ملایم بوته‌ی خاری را از بیابان جدا کرد و داخل جاده کشاند. دخترک غافل از بوته‌ی خاری که به طرفش غلطیده بود پاهای کوچک و ظریفش را روی آن گذاشت. با ناله‌ای می‌خواست فرار کند که با کف دست افتاد و تمام بدنش پر شد از خارهای بیابان. پدرش دوید و او را در آغوش کشید. ناگهان خانمی عرب زبان کودک را از آغوش پدرش ربود و در حالی که پیوسته ناله می‌زد می‌گفت: «انتِ سیده؟ انتِ رقیه؟» متحیر مانده بودم از این که این زن عرب نام دختر من را از کجا می‌داند. او از کجا می‌داند که دخترم سید است. به خودم آمدم. دخترم را روی یک صندکی نشاند‌ه بود و با اشک پاهایش را به چشم‌هایش می‌کشید و می‌بوسید و می‌گفت: «روحی فداک رقیه، ابی فداک رقیه، امی فداک رقیه.» دویدم و کنارش نشستم. رقیه با تعجب به رفتار آن بانو نگاه می‌کرد و می‌گریست. زبانش را نمی‌فهمیدم، سرش را در آغوش گرفتم و گریستم، همسرم هم گریست. تنها نامی از رقیه بس بود تا دل‌ها را بشکند. جوانی عرب که فارسی را خوب می‌فهمید به یاری ما آمد. زن عرب در حالی که زارزار می‌گریست گفت: «دیشب تا نماز صبح بیدار بودم و از این که توشه‌ای ندارم تا به پای زوار حسین بریزم گریستم و شکایت کردم. آن قدر اشک ریختم تا خوابم برد. دیدم که عصر عاشوراست. حسین قطعه قطعه در میان قتلگاه افتاده بود و حرامیان به جان خیمه‌ها افتاده بودند. سرورویم را لطمه می‌زدم و اشک‌ریزان به سمت رفتم. آقایم حسین آن‌جا بود، به من لبخند زد و فرمود که هر کس که عاشق زائر من باشد عاشق من است. نلیدم که آقا من که برای زائرانت کاری نکرده‌ام، خیلی شرمنده‌ام. آقا با دست پشت خیمه‌ها را نشانم داد. نگاه کردم و در میان غبار و دود عصر غم‌آلود کربلا جاده‌ی نجف را دیدم.» جمله‌ی آخر بانوی عراقی که از دهانش بیرون آمد گویی جان جوان مترجم هم از بدنش خارج شد. با دست بر صورت خود کوبید، به خاک افتاد و ناله‌اش به آسمان رسید. «پشت خیمه‌ها، دخترم رقیه، برو پای پر از خارش را تیمار کن.» به قلــ📝ــم |عضوشوید👇 @PHarzanegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاریخچه کوتاه پیاده روی اربعین: هر ساله هزاران نفر از سراسر جهان برای حضور در پیاده روی اربعین خود را در راه کربلا می بینند واینگونه ارادت خود را به اولیا خود نشان می دهند، این حرکت مسلمانان برای اولین بار توسط آیت‌الله سید محمود شاهرودی به راه افتاد. ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ در تاریخ شیعه تا پیش از دوره معاصر وضعیت پیاده‌روی اربعین این‌گونه بود: «نخستین‌بار زینب‌کبری (س) و امام سجاد (ع) و جابر بن عبدالله انصاری به‌همراه جمعی از بنی‌هاشم چهل روز پس از شهادت امام حسین (ع) بر مزارش رفتند و سال‌های بعد ائمه و پیشوایان شیعه و پیروانشان همین سنت را اجرا کردند. طی قرن‌ها نیز پیاده‌روی اربعین به‌ویژه از نجف تا کربلا رواج داشت و بزرگان تشیع به ترویج این نوع زیارت پرداختند و خود همراه دوستداران اهل‌بیت (ع) به زیارت پیاده حرم امام حسین (ع) شتافتند. در ایران در دوره حکومت‌های آل‌بویه و صفویه زیارت کربلا با پای پیاده توسط علما ترویج‌شده است و در میان متأخرین نیز بزرگانی نظیر شیخ انصاری، آخوند خراسانی، محدث نوری و… به همراه یاران و شاگردانشان به پیاده‌روی اربعین می‌رفته‌اند. در این میان محدث نوری هرسال و در مناسبت‌های مختلف به همراه شاگردانش پیاده به زیارت می‌رفت و در ترویج زیارت اربعین نقشی ویژه داشت». در دوران معاصر با افزایش تعداد خودروها و گسترش شبکه راه‌ها پیاده‌روی اربعین و در کل زیارت با پای پیاده کمتر شد. ولی بعد پیاده روی اربعین اینگونه بزرگ‌ترین گردهمایی سالانه جهان شد: «آیت‌الله سید محمود شاهرودی (۱۲۶۲ ـ۱۳۵۳ شمسی) هر سال به همراه شاگردانش پیاده به زیارت حرم کربلا می‌رفت و با اقدام وی جریانی جدید آغاز شد… آیت‌الله شاهرودی احیاگر پیاده‌روی کربلا و مؤسس نخستین بعثه در مکه و مدینه است… تا دهه ۵۰ شمسی پیاده روی اربعین به مراسمی بزرگ تبدیل شده بود و در منابع مکتوب آمده است که زائران از قومیت‌ها و ملیت‌های مختلف بوده‌اند ولی در میانشان گروه‌هایی که نوحه‌ها و شعارهای عربی و فارسی و ترکی و اردو می‌خواندند بیش از سایرین بوده‌اند». بعد هم که معلوم است؛ از سال ۱۳۸۲ پیاده‌روی اربعین میلیونی شد و از اوایل دهه ۹۰ این مراسم با جمعیتی بین ۱۵ تا ۲۶ میلیون نفر برگزار می‌شود. |عضوشوید👇 @PHarzanegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ ✨ امام حسین علیه‌السلام:✨ 🔅هیچ گرفتاری مرا زیارت نمیکند مگر آنکه خداوند گرفتاریش را برطرف کرده و شادمانش می کند. ثواب الاعمال، ص۳۱۹📚 ♥️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَـــــــیْنِ ⚪️وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَــیْنِ ♥️وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْـــــنِ ⚪️وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ♥️اللهم ارزقنا کربـــــــلا... |عضوشوید👇 @PHarzanegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا