eitaa logo
✳️حکایات فرزانگان✳️
978 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
521 ویدیو
13 فایل
حکایات جالب ،پنداموز و شیرین از ائمه اطهار علیهم السلام ، بزرگان و فرزانگان @pharzanegan شالیزار سبز @shalizar_sabz ویراستی @azims برای ارتباط و ارسال پستهای مناسب این کانال ،از لینک زیر استفاده کنید. https://eitaa.com/a_sanavandi
مشاهده در ایتا
دانلود
237.mp3
1.24M
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📖 تلاوت نور هر روز تلاوت ترتیل صفحه ای از قرآن کریم. امروز: صفحه ۲۳۷ 🎙استاد شهریار پرهیزکار ━━━━ @PHarzanegan ━━━━ برای تلاوت صفحات قبل اینجا را کلیک کنید نذر سلامتی صلوات برای ارایه نظر اینجا را کلیک کنید.📝 حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇 ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ @PHarzanegan━🚥 ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━ @Sobheziba━🚥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از تو فقط یہ دونہ تو کل جہان وجود داره قدر خودتو بدون... هر روز صبح کہ بیدار میشے اینو بہ خودت یادآورے کن... 🔸سلام دوستان صبح تون بخیر 🌺 |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
💠 ⛔️ ✍آیت الله درباره علامه درچه ای نقل می کند که: «اغلب غذای ایشان به هنگام ناهار و شام، نان درچه و ماست بود که مختصری نعناء خشک هم به آن اضافه می کردند و کمتر اتفاق می افتاد که غذای پخته مثل آبگوشت داشته باشند. @PHarzanegan 🔹از جمله ویژگی های ایشان آن بود که هنگام غذا خوردن از تعارفات مرسوم خودداری می کردند.» یک روز از ایشان سؤال کردیم که چرا در هنگام غذا خودرن تعارف نمی کنید؟ 🔸پاسخ دادند: «در تمام مواقع خوف آن دارم که تعارفم باشد و خدای ناکرده جزء محسوب شوم؛ چون افرادی که هنگام غذا خوردن بر من وارد شده اند، یا می دانستم که غذا خورده اند و در این صورت تعارف کردن معنایی نداشت؛ 🔹یا احتمال می دادم غذای مرا نپسندند و یا اینکه غذای موجود فقط به اندازه خودم بوده و من هم بی اندازه گرسنه بوده ام. 🔸به هر حال چون احساس می کنم در این گونه موارد تعارف بنده معنایی ندارد و شائبه نیز به آن وارد است، از تعارف خودداری می کنم 📚کتاب قصه های خواندنی از چهره ای ماندنی |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
💠نماز دو رکعتی هر شب ماه رجب 🔸️در تمام ماه رجب شصت رکعت نماز کند، به این طریق که در هر شب آن دو رکعت بجا آورد و بخواند در هر رکعت : ☀️سوره «حمد» یک مرتبه ☀️سوره «کافرون» سه مرتبه ☀️سوره «توحید» یک مرتبه @PHarzanegan 🔸️و چون سلام دهد دست‌ها را بلند کند و بگوید : لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَ آلِهِ 🔹️و دست‌ها را به صورت خود بکشد. 🔻از حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده است کسی که این عمل را بجا آورد، حق تعالی دعای او را مستجاب گرداند و ثواب شصت حج و شصت عمره به او عطا فرماید. |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
💥 ✍کسى مى‌خواست زیرزمین خانه‌اش را تعمیر کند . در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود . آنها را برداشت و در کیسه‌اى ریخت و در بیابان انداخت . 🪱وقتى مادر مارها به لانه برگشت و بچه‌هایش را ندید ، فهمید که صاحبخانه بلایى سر آنها آورده است ؛ به همین دلیل کینه او را برداشت . 🪱مار براى انتقام ، تمام زهر خود را در کوزه ماستى که در زیرزمین بود ، ریخت . از آن طرف ، مرد ، از کار خود پشیمان شد و همان روز مارها را به لانه‌شان بازگرداند . 🪱وقتى مار مادر ، بچه‌هاى خود را صحیح و سالم دید، به دور کوزه ماست پیچید و آن قدر آن را فشار داد که کوزه شکست و ماست‌ها بر زمین ریخت. شدت زهر چنان بود که فرش کف خانه را سوراخ کرد . @PHarzanegan 🪱این کینه مار است ، امّا همین مار ، وقتى محبّت دید ، کار بد خود را جبران کرد ، امّا بعضى انسان‌ها آن قدر کینه دارند که هر چه محبّت ببینند ، ذرّه‌اى از کینه‌شان کم نمى‌شود. امام علی علیه السلام: ✍دنیا کوچک تر و حقیر تر و ناچیز تر از آن است که در آن از ها_پیروى شود |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
یکشنبه 👈۱ بهمن / دلو ۱۴۰۲ 👈۹ رجب ۱۴۴۵ 👈۲۱ ژانویه ۲۰۲۴ 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. ⭐️ احکام دینی و اسلامی ❇️امروز روز خوبی برای همه امور خصوصا امور زیر است: ✅شروع به کار و کسب. ✅قرض و وام دادن و گرفتن. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅و داد و ستد و تجارت خوب است. 👼 مناسب زایمان و نوزاد مقبول و موفق در امور زندگی خواهد بود. 🚘مسافرت : سفر خوب و مال و خیر فراوان دارد. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز :قمر در برج جوزا است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است : ✳️خرید کالا و جنس. ✳️معامله ملک و مستغلات. ✳️مبادله اسناد و مدارک. ✳️ارسال کالاهای تجاری به مشتری. ✳️تاسیس شرکت و موسسات. ✳️آغاز تحصیل و تدریس. ✳️شروع به نویسندگی و نگارش. ✳️و دیدار روسا خوب است. 🔵امور کتابت حرز و بستن و نماز آن خوب است. 👩‍❤️‍👨مباشرت امشب: فرزند حافظ قران شود ان شاءالله. @PHarzanegan ⚫️ اصلاح سر و صورت. طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث درد و بیماری می گردد. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،باعث درد اعضا می شود. 😴 تعبیر خواب… خواب و رویایی که امشب. (شبِ دو شنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی ۱۰ سوره مبارکه “یونس”علیه السلام است. دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم… و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که از خواب بیننده عمل صالح یا خیری به وجود آید که در دنیا و اخرت به او نفع رساند و چیزی همانند آن قیاس گردد… 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) @PHarzanegan ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. به امید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله منبع باغستان نیوز |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
238.mp3
1.24M
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📖 تلاوت نور هر روز تلاوت ترتیل صفحه ای از قرآن کریم. امروز: صفحه ۲۳۸ 🎙استاد شهریار پرهیزکار ━━━━ @PHarzanegan ━━━━ برای تلاوت صفحات قبل اینجا را کلیک کنید نذر سلامتی صلوات برای ارایه نظر اینجا را کلیک کنید.📝 حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇 ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ @PHarzanegan━🚥 ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━ @Sobheziba━🚥
هدایت شده از 👀 تبلیغات ph 📣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز زیباتون به خیر و شادی🥰 از خدای مهربون میخوام امروز بهترین لبخندها روی صورتِ ماه تک تکتون نقش ببنده😊 🌸 لبخند برای حالِ خوب 🌸 لبخند برای موفقیت 🌸 لبخندِ از آرامش 🌸 و لبخند خدا به زندگیتون |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
هدایت شده از 👀 تبلیغات ph 📣
🌹 ✍شیخی به طوطی‌اش «لا اله الا الله» آموخته بود! طوطی شب و روز «لا اله الا الله» می‌گفت! روزی طوطی به دست گربه کشته شد! شیخ به شدت میگریست! 🔹علت بیتابی را از او پرسیدند پاسخ داد: وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آن قدر فریاد زد تا مرد! او "لا اله الا الله" را فراموش کرد؛ زیرا عمری با زبان گفت و دلش آن را یاد نگرفته و نفهمیده بود! ✍سپس شیخ گفت: می ترسم من هم مثل این طوطی باشم، تمام عمر با زبان «لا اله الا الله» بگویم و هنگام مرگ فراموش کنم! به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
🔸می گویند در قدیم هم معرفت داشت: ✍روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه سکه مردی غافل را می دزدد، هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذی است که بر آن نوشته است: 🔹خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما! اندکی اندیشه کرد... سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند! 🔸دوستان دزدش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد. دزد کیسه در پاسخ گفت: 🔹صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است. من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او... 🔸اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد. آن گاه من دزد باورهای او هم بودم و این دور از انصاف است... |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
🔅 ✍️ 🔹مردی از حکیمی سؤال کرد: اسرار حکمت و معرفت چگونه آموختی؟ 🔸حکیم گفت: روزی در کاروانی مال‌التجاره می‌بردم که در نیم‌روزی در کاروانسرا در استراحت بودیم که یکی از کاروانیان گوش بر زمین نهاد و برخاست و گفت: صدای سُم اسب‌ها را می‌شنوم، بی‌تردید راهزنان هستند. 🔹هرکس هر مال‌التجاره‌ای از طلا و نقره داشت آن را در گوشه‌ای چال کرد. 🔸من نیز دنبال مکانی برای چال‌کردن بودم که پیرمردی را در پشت کاروانسرا در سایه دیواری نشسته دیدم. 🔹پیرمرد گفت: قدری جلوتر برو، زباله‌های کاروانسرا را آنجا ریخته‌اند. زباله‌ها را کنار بزن و مال‌التجاره خویش در زیر خاک آنجا دفن کن. @PHarzanegan 🔸من چنین کردم. قافله راهزنان چون رسیدند زرنگ‌تر از اهل کاروان بودند. وجب‌به‌وجب اطراف کاروانسرا را گشتند. 🔹پس هرجا که زمین دست خورده بود کَندند و هرچه در زمین بود برداشتند و فقط یکجا را نگشتند و آن مزبله بود که تکبرشان اجازه نمی‌داد به آن نزدیک شوند تا چه رسد مزبله کنار زنند و زمین را تجسس کنند. 🔸آن روز از آن کاروان تنها من اموال باارزش و گران‌قدر خود به سلامت در آن سفر به منزل رساندم و یاد گرفتم اشیای نفیس گاهی در جاهایی غیر نفیس است که خلق از تکبرشان به آن نزدیک نمی‌شوند. 🔹از آن خاطره تلخ ترک تجارت کردم و در بازار مغازه‌ای باز کردم و مس‌گری که حرفه پدرانم بود راه انداختم. 🔸روزی جوانی را که چهرۀ خشن و نامناسبی داشت در بازار مس‌گران دیدم که دنبال کار کارگری می‌گشت و کسی به او اعتمادی نمی‌کرد تا مغازه‌اش به او بسپارد. 🔹وقتی علت را جویا شدم، گفتند: از اشرار بوده و به‌تازگی از زندان حکومت خلاص شده است. 🔸وقتی جوان مأیوس بازار را ترک می‌کرد یاد گفته پیرمرد افتادم؛ که اشیای نفیس گاهی در جای غیرنفیس پنهان هستند. @PHarzanegan 🔹پس گفتم: شاید طلایی بوده که به جبر زمان در زندان افتاده است. 🔸او را صدا کردم و کلید مغازه را به او دادم. بعد از مدتی که کندوکاو کردم چیزهایی از توحید از او فراگرفتم که در هیچ کتابی نبود. 🔹یافتم صاحب معرفت و حکمت است که از بد حادثه در زندان رفته است. آری! هر حکمتی آموختم خدا به دست او بر من آموخت. 💢حکمت چون طلاست و برای یافتن طلا باید از تکبر دور شد و گاهی مزبله را هم برای یافتن آن زیر و رو کرد. |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
🌸🍃🌸🍃 🔸 ✍در زمان مرد سیه چرده و قوی هیکلی در شیراز زندگی میکرد که در میان مردم به شهرت داشت. وقتی که کریمخان میخواست بازار وکیل شیراز را بسازد، او جزء یکی از بهترین کارگران آن دوران بود... 🔸در آن زمان چرخ نقاله و وسایل مدرن امروزی برای بالا بردن مصالح ساختمانی به طبقات فوقانی وجود نداشت، بنابرین استادان معماری به کارگران تنومند و قوی و با استقامت نیاز داشتند تا مصالح را به دوش بکشند و بالا ببرند. 🔹وقتی کار ساخت بازار وکیل شروع شد و نوبت به چیدن آجرهای سقف رسید، سیاه خان تنها کسی بود که میتوانست آجر را به ارتفاع ده متری پرت کند و استاد معمار و ور دستانش آجرها را در هوا می قاپیدند و سقف را تکمیل میکردند. @PHarzanegan 🔸روزی کریمخان برای بازدید از پیشرفت کار سری به بازار زد و متوجه شد که از هر ده آجری که سیاه خان به بالا پرت میکند شش یا هفت آجر به دست معمار نمی رسد و می افتد و می شکند. 🔹کریمخان از سیاه پرسید: چه شده نکنه نون نخوردی؟؟!! قبلاً حتی یک آجر هم به هدر نمی رفت و همه به بالا میرسید! 🔸سیاه خان ساکت ماند و چیزی نگفت. اما استاد معمار پایین آمد و یواشکی بیخ گوش کریمخان گفت: قربان تمام زور و قدرت سیاه خان و دلگرمی او زنش بود، چند روزست که زن سیاه خان قهر کرده و به خانه ی پدرش رفته، 🔹سیاه خان هم دست و دل کار کردن ندارد. اگر چاره ای نیاندیشید کار ساخت بازار یک سال عقب می افتد. او تنها کسی است که میتواند آجر را تا ارتفاع ده متری پرت کند. @PHarzanegan 🔸کریمخان فوراً به خانه پدر زن او رفت و زنش را به خانه آورد. بعد فرستاد دنبال سیاه خان و وقتی او به خانه رسید با دیدن همسرش از شدت خوشحالی مثل بچه ها شروع به گریه کرد. 🔹کریمخان مقداری پول به آنها داد و گفت: امروز که گذشت اما فردا میخواهم همان سیاه خان همیشگی باشی. این را گفت و زن و شوهر را تنها گذاشت. فردا کریمخان مجدداً به بازار رفت و دید سیاه خان طوری آجر را به بالا پرت میکند که از سر معمار هم رد میشود. 🔸بعد رو به همراهان کرد و گفت ببینید عشق چه قدرتی دارد، آنکه آجرها را پرت میکرد بود نه سیاه خان. ‎ |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
30.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺از فرش تا عرش،امتدادِ فرشته است و نور،✨ مدینه چشم به راهِ طلوعِ دهمین خورشید، لحظه ‏ها را می‏شمارد..✨ @PHarzanegan 🌸ولادت امام هادی علیه السلام برآقا امام زمان عج و همه شیعیان مبارک باد💐💫🌹 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃 |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
✴️ دوشنبه 👈۲ بهمن / دلو ۱۴۰۲ 👈۱۰ رجب ۱۴۴۵👈۲۲ ژانویه ۲۰۲۴ 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌱🌿☘🍀🍃💐🌷🌹🌺🌸🌼 🌹ولادت با سعادت و سراسر خیر و برکت حضرت امام محمد بن علی الجواد علیهما السلام (۱۹۵.هجری) 🌹ولادت حضرت علی اصغر علیه السلام(۶۰.هجری) 🌱🌿☘🍀🍃💐🌷🌹🌺🌸🌼 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅آغاز نویسندگی و نگارش کتاب مقاله پایان نامه. ✅حسابرسی امور و اموال. ✅و ارسال قاصد و پیام خوب است. 🚘 سفر: مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶زایمان مناسب و نوزاد هرگز در تنگنا قرار نگیرد و پاک دامن است. @PHarzanegan 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است: ✳️خرید کالا و اجناس. ✳️معامله ملک و زمین. ✳️مبادله اسناد و مدارک. ✳️ارسال کالاهای تجاری به مشتری. ✳️تاسیس شرکت و موسسات. ✳️آغاز تحصیل و تدریس و تعلیم. ✳️شروع به نویسندگی و نگارش. ✳️و دیدار روسا و مسئولین نیک است. 🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب: فرزند دهانی خوشبو و قلبی مهربان دارد. 💇‍♂️ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث عزت و احترام می شود. 🔴 حجامت: یا در این روز از ماه قمری ، باعث درد و الم می شود. 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن). ✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه. ✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. @PHarzanegan 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی ۱۱ سوره مبارکه “هود” علیه السلام است. الا الذین صبروا و عملوا الصالحات.. و از معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده کاری پیش آید که در نظر مردم مشکل باشد و لیکن چون صبر کند موجب نیکنامی و راحتی ایام عمرش می شود. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. به امید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله. منبع باغستان نیوز |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
239 (1).mp3
1.26M
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📖 تلاوت نور هر روز تلاوت ترتیل صفحه ای از قرآن کریم. امروز: صفحه ۲۳۹ 🎙استاد شهریار پرهیزکار ━━━━ @PHarzanegan ━━━━ برای تلاوت صفحات قبل اینجا را کلیک کنید نذر سلامتی صلوات برای ارایه نظر اینجا را کلیک کنید.📝 حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇 ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ @PHarzanegan━🚥 ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━ @Sobheziba━🚥
ولادت با سعادت آقا امام جواد علیه السلام و روز پسر به همه عزیزان و سروران گرامی مبارک باد. علیه‌السلام 🔹خیر کثیر🔹 شمیم عشق می‌رسد دوباره بر مشام ما نسیم رحمت خدا وزد به خاص و عام ما مگر بهشت آرزو گشوده شد به نام ما مگر خدای خواسته جهان شود به کام ما که بهر دل‌شکستگان در امید باز شد هزار قفل غم ببین که بی‌کلید باز شد... شمس ضحی که می‌دمد ماه ز هر نظاره‌اش بود طلوع این قمر تجلّی دوباره‌اش تا که نگاه می‌کند بر رُخ ماه‌پاره‌اش غرق ستاره می‌شود کنار گاهواره‌اش نهم امام را به‌ بر، امام هشتم آورد بضعۀ دوم نبی، کوثر دوم آورد خوی و خصال مصطفی، علم و کمال مرتضی شرم و حیای فاطمه، حُسن و جمال مجتبی زُهد امام چارمین، عزم شهید کربلا حکمت باقرُ الحِکَم، دانش صادقُ الوَرا کَظم امام کاظم و صبر رضا در او بُوَد وجود او به ملک جان، کمال آرزو بود... فروغ بزم قدسیان، چراغ آسمان تویی مُدوّر زمین تویی مُدبّر زمان تویی خدای را امین تویی جهات را امان تویی تجسم یقین تویی فراتر از گمان تویی تو وارث پیمبری شافع روز محشری قسم به کوثر خدا خیر کثیر کوثری... ای به سریر عصمت از بعد رضا قدم زده به هشت سالگی دم از امامت اُمَم زده به قله‌های مکرمت، کرامتت علم زده اساس واقفیّه را ظهور تو به هم زده تویی که شد ز نور تو طلوع صاحب الزمان پُر برکت‌ترین کسی که آمده‌ست در جهان 📝 |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
ولادت با سعادت آقا امام جواد علیه السلام و روز پسر به همه عزیزان و سروران گرامی مبارک باد. علیه‌السلام 🔹خیر کثیر🔹 شمیم عشق می‌رسد دوباره بر مشام ما نسیم رحمت خدا وزد به خاص و عام ما مگر بهشت آرزو گشوده شد به نام ما مگر خدای خواسته جهان شود به کام ما که بهر دل‌شکستگان در امید باز شد هزار قفل غم ببین که بی‌کلید باز شد... شمس ضحی که می‌دمد ماه ز هر نظاره‌اش بود طلوع این قمر تجلّی دوباره‌اش تا که نگاه می‌کند بر رُخ ماه‌پاره‌اش غرق ستاره می‌شود کنار گاهواره‌اش نهم امام را به‌ بر، امام هشتم آورد بضعۀ دوم نبی، کوثر دوم آورد خوی و خصال مصطفی، علم و کمال مرتضی شرم و حیای فاطمه، حُسن و جمال مجتبی زُهد امام چارمین، عزم شهید کربلا حکمت باقرُ الحِکَم، دانش صادقُ الوَرا کَظم امام کاظم و صبر رضا در او بُوَد وجود او به ملک جان، کمال آرزو بود... فروغ بزم قدسیان، چراغ آسمان تویی مُدوّر زمین تویی مُدبّر زمان تویی خدای را امین تویی جهات را امان تویی تجسم یقین تویی فراتر از گمان تویی تو وارث پیمبری شافع روز محشری قسم به کوثر خدا خیر کثیر کوثری... ای به سریر عصمت از بعد رضا قدم زده به هشت سالگی دم از امامت اُمَم زده به قله‌های مکرمت، کرامتت علم زده اساس واقفیّه را ظهور تو به هم زده تویی که شد ز نور تو طلوع صاحب الزمان پُر برکت‌ترین کسی که آمده‌ست در جهان 📝 |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
🌱🌱🌱🌱 🌱🌸🌸 🌱🌸 🌱 📚 🚨 درود بر همراهان گرامی کانال حکایات فرزانگان ، داستان زیر را به شکل دیگه ای در فضای مجازی دیدم،که بجای داروغه و شهردار ، از اسامی شیخ و پیرمرد مجوسی استفاده شده بود،لذا به اصل منبع آن یعنی جلد دوم کتاب ارشاد القلوب مراجعه کردم و مشخص شد ،کسانی به عمد اسم داروغه و شهردار را با اسامی شیخ و پیرمرد مجوسی عوض کردند. بهمین خاطر متنی را که با اصل منبع منطبق تر بود تقدیم حضور نمودم. 📚این داستان را «ابن جوزی» نقل می‏کند که: ✍در بلخ مردی علوی (از سادات منتسب به امیرالمؤمنین علی ع) زندگی می‏کرد تا اینکه بیمار شد و بعد از دنیا رفت. 🔸همسرش گفت: با دخترانم به سمرقند رفتم، تا مردم کمتر ما را سرزنش کنند و در سرمای شدید وارد این شهر شدم ، دخترانم را به مسجد بردم و خودم برای تهیّه چیزی بیرون آمدم. 🔹دیدم مردم در اطراف بزرگی اجتماع کرده‏ اند، پرسیدم: او کیست؟ @PHarzanegan گفتند: داروغه شهر است. من نیز نزد او رفتم و حال و روزم را شرح دادم ولی او گفت: 🔸دلیلی بر سیادتت بیاور؟ و توجّهی به من نکرد و من هم به مسجد بازگشتم. در راه شخص دیگری را دیدم که تعدادی در اطرافش جمع‏اند، پرسیدم: او کیست؟ 🔹گفتند: او شهردار شهر و شخصی مجوس است، با خود گفتم: نزد او بروم شاید فرجی شود؟ لذا نزد وی رفته و جریان را شرح دادم. او خادم را صدا زد و گفت: برو و همسرم را خبر کن، تا به اینجا بیاید، 🔸پس از چند لحظه بانویی با چند کنیز بیرون آمد. شوهرش به او گفت: با این زن به فلان مسجد برو و دخترانش را به خانه بیاور؟ 🔹سیده می‏گوید: همراه این زن به منزل او آمدیم و جایی را در خانه‏اش به ما اختصاص داد و به حمام برد و لباسهای فاخر بر ما پوشاند و انواع خوراکها را به ما داد و آن شب را به راحتی سپری کردیم. 🔸در نیمه‏ های شب داروغه مسلمان شهر در خواب دید، قیامت برپاست و پرچم پیامبر(ص) بر بالای سرش بلند شد. در آنجا قصری سبز را دید و پرسید: این قصر از آن کیست؟ 🔹پیامبر(ص)فرمود: از آن یک مسلمان یکتا پرست است. داروغه جلو می‏رود و پیامبر(ص) از او روی می‏گرداند عرض می‏کند: یا رسول اللَّه(ص) من مسلمانم چرا از من اعراض می‏کنی؟ 🔸فرمود: دلیل بیاور که مسلمانی؟ داروغه سرگردان شد، و نتوانست چیزی بگوید. @PHarzanegan پیامبر(ص)فرمود: فراموش کردی، آن کلامی را که به آن زن علوی گفتی؟ 🔹این کاخ از آن آن مردی است که این زن در خانه او ساکن شده؟ در این موقع داروغه از خواب بیدار شد و بر سر و صورت خود می‏زد و می‏گریست. آنگاه خود و غلامانش برای یافتن زن علوی در سطح شهر به تجسّس پرداختند، تا اینکه فهمیدند، او در خانه شهردار است. 🔹داروغه نزد شهردار رفت و تقاضای دیدن وی را نمود، شهردارگفت: نمی‏گذارم آن زن علوی را ببینی؟ داروغه گفت: می‏خواهم این هزار دینار را به او بدهم. گفت: 🔸گفت: نه، اگر صد هزار دینار هم بدهی نمی‏پذیرم. وقتی اصرار داروغه را دید، گفت: همان خوابی را که دیشب تو دیده‏ای من هم دیده‏ام ،آن کاخی را که تو دیدی من هم دیدم،من رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که فرمود: 🔹این کاخ منزل آینده تو و خانواده توست. سوگند به خدا من و همه اهل خانه شب گذشته نخوابیدم مگر اینکه به دست آن زن علوی مسلمان ‏شده ‏ایم . 📕 إرشاد القلوب إلی الصواب، ج‏2، ص: ۴۴۵ |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
💐✍ ضرب المثل جواب ابلهان خاموشیست 🔸ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری،جلوی قهوه خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسید،از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست. 🔹شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من نبند، چرا که خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند. خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. 🔸خر سوار گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی. شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد. @PHarzanegan صاحب خر، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد. 🔹قاضی سوال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود ،هیچ چیز نگفت. قاضی به صاحب خر گفت: این مرد لال است ؟ روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد. 🔸قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟چه گفت؟ صاحب خر گفت: او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را میشکند. قاضی خندید و بر دانش ابو علی سینا آفرین گفت. 🔹قاضی به ابوعلی سینا گفت حکمت حرف نزدنت پس چنین بود؟! ابوعلی سینا جوابی داد که از آن به بعد در زبان پارسی به مثل تبدیل شد: ✍"" |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃 🚨 ✍۷۰۰ سال پیش در می ساختند کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری های پایانی بودند 🔸پیرزنی از آنجا رد میشد . ناگهان پیرزن ایستاد و گفت بنظرم مناره مسجد کج است! کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد ساکت❗️ 🔹چوب بیاورید . کارگر بیاورید . چوب را به مناره تکیه دهید . حالا همه باهم . فشااار دهید . فشااااااااااار !!! و مرتب از پیرزن می پرسید مادر درست شد؟ 🔸بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعا کنان دور شد . کارگران گفتند مگر می شود مناره را با فشار صاف کرد ؟ 🔹 معمار گفت : نه ! ولی میتوان جلوی شایعه را گرفت ! اگر پیرزن می رفت و به اشتباه به مردم میگفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره بالا میگرفت . دیگر هرگز نمیشد مناره را در نظر مردم صاف کرد. 🔸ولی من الان با یک چوب و کمی فشار ، مناره را برای همیشه صاف کردم!!! از شایعه بترسبد ! در تجارت و کسب و کارتان ، حتی در زندگیتان از شایعه بترسید ! ✍اگر به موقع وارد عمل شوید براحتی مناره زندگیتان صاف خواهد شد |عضو شوید 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━━━━━━━━┛