eitaa logo
فلسفه ذهن
938 دنبال‌کننده
140 عکس
69 ویدیو
21 فایل
محتوای تخصصی در حوزه #فلسفه_ذهن و فلسفه #علوم_شناختی توسط: مهدی همازاده ابیانه @MHomazadeh عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران با همکاری هیئت تحریریه
مشاهده در ایتا
دانلود
💎عوالم خلقت از منظر دارای سه مرتبۀ طولی كلّی‌ است: 1) عالم عقل یا عالم كه آن را جبروت و عالم ارواح نیز می‌خوانند؛ 2) عالم یا عالم كه آن را همان ملكوت یا عالم برزخ در لسان شریعت می‌دانند؛ 3) عالم مادّی یا طبیعت، كه با تعابیر ناسوت یا عالم مُلك نیز بدان اشاره می‌کنند. 💎عالم مثال در این دیدگاه، میانه و واسطه عالم عقل و عالم مادّی است و متشكّل از جواهری متفاوت كه از یکسو دارای شکل و رنگ و مکان‌مندی خاصّی است و جسمانیت دارد، و از سوی دیگر دارای جرم و غلظت و ابعاد مادّی نیست. بنابراین جوهر مثالی از جهتی شبیه به جوهر مادّی و از جهتی رو به جوهر عقلی است. (قیصری، 1375، شرح فصوص‌الحکم، انتشارات علمی و فرهنگی، ص97) 💎وجود مثالی در نظر عارفان، دو گونه تحقق دارد: تحقّق مستقل و جدا از انسان، و تحقّق وابسته و قائم به انسان. به اوّلی، مثال مطلق یا منفصل می‌گویند که عالمی است مستقل و مابین عالم مادّه و عالم مجرّد تام. دومی را اما مثال مقید یا متّصل می‌نامند که جزو مراتب وجود انسان است. به تعبیری دیگر، خیال انسان همان عالم مثال متّصل است که البته با عالم مثال منفصل / خیال مطلق، ارتباطی وثیق دارد. (ن.ک: قونوی، 1375، النفحات‌الالهیه، نشر مولی، ص119 / قیصری، 1375، شرح فصوص‌الحکم، صص99 و 480) 💎همان‌طور که محقّق جامی و دیگر عارفان تصریح کرده‌اند، ادراکات فرابدنی - که به تعبیر ایشان از رؤیاهای صادقه تا دریافت‌های وحیانی و مکاشفات صورت‌مند عرفانی را شامل می‌شود – در مرتبه مثالی انسان اتفاق می‌افتد که قوای ادراکی خاص خودش را دارد؛ کما این‌که بدن مادّی هم قوا و ابزار خاص خودش را داراست. (جامی، 1381، نقدالنصوص، موسسه حکمت و فلسفه، ص52) برخی از عرفا اعتقاد دارند انسان افزون بر حواس پنجگانه ظاهری، دارای حواس پنجگانه مثالی نیز هست که به بدن مثالی او تعلق دارد. 💎این در واقع ترجمانی از همان اعتقاد عرفانی است که مراتب انسان را با مراتب هستی، مطابق می‌داند (عالم صغیر و عالم کبیر). از نتایج این تطابق در عرفان نظری، ادراک‌پذیر بودن مراتب گوناگون عالم برای انسان است از طریق مرتبه‌ای که با آن هم‌سنخی دارد. همان‌طور که عالم ماده و طبیعت از طریق آلات و قوای حسی ادراک می‌شود، حقایق مثالی نیز از طریق قوا و مرتبه مثالی انسان دریافت می‌گردد و حقایق عقلی (مجردات تام) هم از طریق مرتبه عقلی انسان. 💎بدین ترتیب آن‌چه امروز به تجربیات بیرون از بدن (OBE) می‌شناسند، از منظر عرفانی توسّط انسان ادراک و تجربه می‌شود؛ بدنی که با از بین رفتن بدن مادّی، همچنان باقی می‌ماند و می‌تواند تجربیات و ادراکات خود را ادامه دهد. بدن مثالی در این دیدگاه، همان بدنی است که در خواب مشاهده می‌شود و ادراکات و تجربیات حالت خواب را داراست. @PhilMind
🔻در عوالم خلقت دارای مراتب طولی متعدّدی دانسته شده که در مشهورترین بیان عارفان مسلمان، دارای سه مرتبۀ طولی ‌است: 1) عالم عقل، یا عالم ، كه آن را و عالم ارواح نیز می‌خوانند؛ 2) منفصل یا عالم تجرد ناقص، كه ، عالم برزخ، عالم خیال، و عالم مثال مطلق نیز نام دارد (مطلق بمعنای نامقید است. مرتبۀ خیالی و مثالی نفس انسانی را مثال مقید می‌گویند؛ یعنی مثالی كه مقید به انسان است. اما عالم مثال منفصل را بعنوان مرتبه‌ای از مراتب عالم خارج محسوب می‌کنند)؛ 3) عالم اجسام یا عالم مادی، كه با تعابیر ، و عالم مُلك نیز بدان اشاره می‌شود. (ن.ک: ترکه، تمهیدالقواعد، ص46 / ابن‌عربی، الفتوحات المکیّه، ج3، ص42 / قیصری، شرح فصوص‌الحکم، ص90). 🔻مراتب وجودی انسان نیز در آثار عارفان، گونا‌گون بیان شده که به سبب ملاحظۀ جهات مختلف بیان این مراتب است. در این‌جا به دو گونه تقسیم‌بندی مراتب انسان در عرفان نظری اشاره می‌کنیم: 🔻مراتب هفت‌گانه انسان از منظر عارفان دارای دو ساحت كلّی وجودشناختی ظاهری (شهود) و باطنی (غیب) است. ساحت ظاهری، ساحت بدنی اوست و ساحت باطنی را با اندكی اختلاف، دارای چند لایه و مرتبه دانسته‌اند. دیدگاه مشهور عرفا اینست كه انسان هفت مرتبه باطنی دارد كه با تعبیر «لطائف هفت‌گانه» از آن‌ها یاد می‌كنند (قونوی، النصوص، ص102): طبع، نفس، قلب، روح، سرّ، خفی و اخفی. 🔻قیصری مرتبۀ قلبی را چنین توضیح داده است: قلب بر انسانی اطلاق می‌شود هرگاه بخواهد که معانی كلّی و جزئی را مشاهده كند و این همان است كه فیلسوفان، عقل مستفادش خوانند. (قیصری، شرح فصوص‌الحکم، ص763-764) 🔻مراتب چهارگانه عارفان از منظری دیگر، انسان را در عین وحدت شخصی، دارای چهار مرتبۀ كلّی دانسته‌اند: انسان طبیعی، انسان مثالی، انسان عقلی و انسان الهی. 🔻مرتبۀ طبیعی انسان، نشئۀ جسمانیت انسان است. مراد از انسان مثالی، مرتبۀ خیالی و مثال متصل انسان است كه دارای تجرد ناقص مثالی است. انسان عقلی، انسانی است كه در مرتبۀ تجرد تام قرار دارد و انسان الهی دارای مقام فوق تجرد است. 🔻تفاوت تقسیم‌بندی چهارگانه و هفت‌گانه را در اجمال و تفصیل و اختلاف منظر دانسته‌اند. می‌توان گفت مرتبۀ طبع در هر دو بیان یكسان است. مرتبۀ نفس مربوط به مرتبۀ تجرد مثالی انسان است. مراتب قلب، روح و سرّ را می‌توان مربوط به مرتبۀ تجرد عقلی انسان دانست و مراتب خفی و اخفی مربوط به مرتبۀ الهی انسان. 🔻البته انسان از دیدگاه عرفانی، موجودی واحد و دارای مراتب مختلف از مادیت تا است. انسان در این دیدگاه هم موجودی طبیعی است، و هم دارای سطح و لایۀ مثالی است و هم مرتبۀ عقلی و بالاتر را می‌تواند دارا شود. متناسب با این مراتب، قوای ادراكی متعددی هم خواهد داشت. حواس ظاهری انسان مربوط به مرتبۀ طبیعی اویند. قوۀ خیال و حواس باطنی مربوط به مرتبۀ مثالی‌اند و قوۀ عقل (شهود مجردات تام)، مربوط به مرتبۀ عقلی انسان. @PhilMind