eitaa logo
فلسفه ذهن
938 دنبال‌کننده
140 عکس
69 ویدیو
21 فایل
محتوای تخصصی در حوزه #فلسفه_ذهن و فلسفه #علوم_شناختی توسط: مهدی همازاده ابیانه @MHomazadeh عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران با همکاری هیئت تحریریه
مشاهده در ایتا
دانلود
۵ 1⃣ مایکل تای - بعنوان اصلی‌ترین نظریه‌پرداز پیشتاز بازنمودگرایی - در مواجهه با مسئله دشوار ، چند استراتژی ممکن را ترسیم می‏کند: اوّل آن که تسلیم مسئله بشویم و را درباره حالات پدیدارانه بپذیریم. دوّم آن که (یعنی حالاتی که دارای حس و هستند؛ مثل درد و شادی و خشم و لذت و ...) را با حالات نوروفیزیولوژیک، این‏همان بدانیم. سوّم آن که را درباره حالات پدیداری بپذیریم. 2⃣ به نظر تای، هر دو استراتژی این‏همانی و کارکردگرایی با این مشکل دست به گریبان هستند که سابجکتیو بودن حالات پدیداری را انکار می‏کنند و نیز امکان متافیزیکی همزادهای دارای تجربیات معکوس یا حتّی بدون هیچ تجربه (زامبی‌های فلسفی) را ردّ می‏کنند. 3⃣ او در نهایت تئوری بازنمودگرایانه را بعنوان راه حلّ مسئله پیشنهاد می‏دهد که به اعتقاد وی تنها روش برای مواجهه با مسائل مربوط به آگاهی است. (See: Tye, 1995, Ten Problems of Consciousness, pp.62-67.) 4⃣ استدلال یا ، اشکالی است که نسخه‏های متفاوت و متعدّدی دارد (بسته به این‏که چگونه تعریف شود و در پی اخذ چه نتیجه‏ای باشیم). صورت کلّی برهان‏های امکان زامبی، از این قرار است: مقدّمه اوّل: زامبی (یا جهان زامبی‌وار) تصوّرپذیر است. مقدّمه دوّم: هر آن‏چه تصوّرپذیر باشد، امکان وجودی/متافیزیکی دارد. نتیجه اوّل: پس زامبی، امکان وجودی دارد. نتیجه دوّم: پس درست نیست. 5⃣ منظور از «زامبی» در این نسخه، موجودی است که بلحاظ فیزیکی كاملا شبیه من است، ولی فاقد است (همچنين، منظور از جهان زامبي، جهاني است كه بلحاظ فيزيكي كاملاً شبيه جهان ماست، ولي ساكنان آن آگاهي پديداري ندارند). واضح است كه امكان زامبي مستلزم آن است كه آگاهي پديداري بر ويژگي‌هاي فيزيكي مبتني نمي‌شود، و اين خود به معناي نادرستي فيزيكاليسم است. 6⃣ بسياري از فيزيكاليست‌ها مقدمه دوّم در استدلال بالا را نمي‌پذيرند. از ديدگاه ايشان، تصوّرپذيري زامبي صرفاً دالّ بر امكان معرفتي است، و نمي‌توان امكان متافيزيكي را از آن نتيجه گرفت. (Byrne, 2001, “Intentionalism Defended”, p.219.) 7⃣ تای نیز در انتها می‏گوید هیچ چیز رازآمیزی در تبیین بازنمودگرایانه وجود ندارد و ادامه می‌دهد: بنحو معرفت شناسانه البته ممکن به نظر می‏رسد که همزادها (المثناها)ی زامبی‏وار با محیط و تاریخ یکسان، تحقّق یابند. ولی براساس بازنمودگرایی، ضرورتاً چنین همزادهایی بلحاظ متافیزیکی ناممکن هستند (Tye, 1995, p.195.). 8⃣ و بدین‌ترتیب او‌ که قبلاً در توضیح چرایی رفتن بسراغ رویکرد بازنمودگرایانه، استراتژی‏های این‏همانی و کارکردگرایی را فاقد توانایی تصدیق امکان زامبی مي‌دانست، در نهایت با اعاده این اشکال، به انکار امکان متافیزیکی زامبی متوسل می‏شود. مهمترین مباحث فلسفی ذهن/نفس و علوم شناختی را این‌جا ببینید: @PhilMind